محمدجواد ظریف گفت: بسیاری از فارغ التحصیلان مدرسه علوی عضو مجاهدین خلق یا همان منافقین امروزی شدند. یک واقعیتی وجود داشت که در آن زمان دانش آموزان را تشویق میکردند تا در جلسات مختلف حضور پیدا کنند. درخواست های بسیاری وجود داشت که دانش آموزان عضو انجمن حجتیه شوند اما اینگونه نشد. از میان افرادی که در انجمن حجتیه حضور دارند، دوستدار انقلاب هم وجود دارد.
محمدجواد ظریف گفت: ما در انجمن اسلامی آمریکا خیلی سیاست زده نبودیم و با نگرشهای مختلف در کنار یکدیگر کار میکردیم. رفتار ما در انجمن اسلامی با یکدیگر همانند رفتار علما بود؛ سر سفره افطار قربون صدقه یکدیگر میرفتند اما در برخی مسائل فکری با یکدیگر دعوای شدید میکردند.
ظریف در پاسخ به یکی از پرسشها مبنی بر ایجاد محدودیت از سوی آقای پزشکیان بر وی مبنی بر کناره گیری از سمت معاون راهبردی رئیس جمهور گفت: «نمیدانم!» وی ادامه داد به آقای اژهای گفتم ترجیحم این است که دادگاه مرا برکنار کند تا اینکه خودم استعفاء دهم. ظریف ادامه داد ایشان در پاسخ گفتند به مصلحت نیست!
محمدجواد ظریف ، وزیر خارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران که در دولت چهاردهم بهعنوان معاون راهبردی مسعود پزشکیان خدمت میکرد، روز ۱۳ اسفند با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس خبر داد که از مقام خود استعفا دادهاست.
سرمایههای انسانی بهمراتب ارزشمندتر از سرمایههای مادی هستند. نمیتوان با وضع قوانین محدودکننده، انتظار پیشرفت و توسعه داشت. کشوری که نخبگان خود را طرد کند، ناگزیر در چرخهای از رکود و فرار استعدادها گرفتار خواهد شد.
مناسبات ارتباطی دولت و جریانات رادیکال چه سمت و سویی پیدا میکند؟ آیا با اتفاقاتی که طی هفته گذشته و هفتههای قبلتر از آن رخ داده، آیا باید ایده وفاق را بلاموضوع تلقی کرد و رای به تقابل و تنازع سیاسی داد؟
ساسان کریمی، معاون ظریف در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «دکتر ظریف به معاونت راهبردی باز نمیگردند، همانطور که نوشتهاند ایشان "استعفا ندادهاند" بلکه تلقیشان این است که از کار "کنار گذاشته شدهاند". از رسانهها میخواهم که در نقل کلمات حسن امانت را رعایت کنند. خبرهای دیگر موضوعیت ندارند»
مسعود پزشکیان در شرایطی که دولت خود را دولت وفاق عنوان میکرد و البته با همین کلیدواژه پستهای کلیدی و مناصب اصلی کشور را تقدیم جناح بازنده کرده بود؛ حالا در هفتمین ماه از آغاز به کار دولتش با چالشهای جدی در آرایش اعضای کابینهاش مواجه شده و دقیقا همان روزی که بهارستاننشینان، وزیر اقتصاد را از قطار دولت او پیاده کردند، معاون راهبردیاش نیز خبر از ترک ایستگاه پاستور داد.
سخنگوی دولت همچنین به موضوع استعفای آقای ظریف اشاره کرد و گفت: قانون انتصاب افراد در مشاغل حساس به گونهای است که اگر بهطور کامل اجرایی شود، بسیاری از افراد در سطوح مختلف، نه تنها در قوای سهگانه بلکه حتی در سطح هیئت علمیها، مجبور به کنارهگیری از پستهای خود خواهند شد. آقای ظریف به عنوان یکی از سرمایههای ارزشمند جمهوری اسلامی شناخته میشوند و من امیدوارم که تدابیری اندیشیده شود تا بتوانیم از تمامی ظرفیتهای موجود کشور بهرهبرداری کنیم.
چرا معاون راهبردی رئیسجمهور در این زمان استعفا داد، درحالی که خروج از دولت، آن هم با این شیوه، میتوانست قبلتر اتفاق بیفتد؟ پاسخ را باید در جزئیات متن استعفانامه ظریف جست. ابتدا باید به زمزمههای اولیه خروج ظریف از کابینه پرداخت؛ زمزمههایی که موج زیادی را در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت.
«حذف همتی و ظریف که در تعریف بخشی از منتقدان تندرو در زمره افراد با تفکر غربگرایی قرار میگیرند که در دولت حضور دارند، مجالی برای نقد دولت باقی نمیگذارد، چراکه دیگر دلیلی برای نقد وجود ندارد و اساساً کسی برای نقد کردن به جز شخص رئیسجمهور باقی نمیماند.»
گفتوگو با ظریف چند روز قبل از انتشار خبر استعفای او در نهاد ریاستجمهوری انجام شد. در شرایطی که دولت چهاردهم و شخص ظریف تحت شدیدترین فشارهای پیرامونی قرار دارند، معاون راهبردی رییسجمهو تلاش کرد نوری به ابعاد پنهان همه مشکلاتی بتاباند که این روزها دولت را گرفتار ساخته است.