سند همکاریهای مشترک ایران و چین در ابعاد بین المللی نگرانی اروپاییها و به ویژه آمریکا را بر انگیخته و البته مخالفانی هم در داخل کشور با استدلالهای مختلف دارد.
مایک پمپئو وزیر خارجه وقت آمریکا در این رابطه گفته بود «اطمینان حاصل خواهیم کرد تمام مقررات و تحریمهایی را که علیه ایران اعمال کردهایم، بر حزب کمونیست چین، شرکتها و نهادهای دولتیشان نیز اعمال کنیم.
وی همچنین مدعی شده بود که کشورهای منطقه این موضوع را همانگونه که هست ببینند. ورود چین به ایران خاورمیانه را ناامن خواهد کرد. اسرائیل را به خطر خواهد انداخت. همچنین موجب به خطر افتادن عربستان سعودی و امارات متحده عربی خواهد شد.
از این ادعاها به راحتی میتوان دریافت که تا چه اندازه این سند حیاتی و با اهمیت برای ایران و جایگاه آن در منطقه است که موجبات نگرانی آمریکاییها را فراهم کرده است.
علی رغم همه هیاهو و حرف و حدیثهایی که در سطح داخلی و خارجی درخصوص سند همکاریهای ایران و چین مطرح شد، سعید جلیلی یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در این زمینه میگوید که به دلیل برخی تعللها و عدم تشخیص درست اولویتها، این طرح پس از گذشت چند سال هنوز در مرحله پیشنویس قرار دارد.
بیشتربخوانید:ابراز امیدواری ظریف نسبت به گسترش روابط با چین
در میان مسائلی که نسبت به سند در سطح جامعه و افکار عمومی مطرح شد، اسم علی لاریجانی رئیس سابق مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به عنوان فردی که نقش مهمی در پیشبرد این سند دارد به میان آمد که در این ارتباط منصور حقیقتپور مشاور پیشین لاریجانی درباره نقش او در قرارداد ۲۵ساله ایران و چین هم گفت: «آقای لاریجانی نقش ویژهای در قرارداد راهبردی ایران و چین دارد و او برای پیگیری این قرارداد مهم، مد نظر رهبر انقلاب بود تا بتواند مناسبات ایران و چین را در این قرارداد مدیریت کند تا سندی اجرایی و عملیاتی به ثمر بنشیند. او فردی مطمئن نزد رهبر انقلاب است.»
از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران معتقدند که این سند موقعیت بازیگری ایران و تواناییهایی که از طریق این همکاری به دست میآورد را افزایش میدهد، ضمن این که در ارتباط با چین ما یک انتخاب راهبردی کردیم که فقط به دلیل فشار حداکثری ترامپ نیست، بلکه ناشی از تمایل ایران به دنبال کردن نگاه به شرق هم هست.
معمولا سندهای همکاری باعث اصلاح ساختار میشود، از آن جایی که چین یکی از قدرتهای بلامنازع دهه آینده و از قدرتهای مهم و تاثیر گذار در صحنه آینده جهان است، لذا این یک فرصت تاریخی برای ما است که از روابط راهبردی با این کشور نهایت استفاده را بکنیم.
لازم به ذکر است ایران به لحاظ موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیک و همچنین منابع سرشار از انرژی که در اختیار دارد یکی از بهترین گزینهها برای همکاری است، آن هم با کشوری مانند چین که از دانش و تخصص بالایی در این زمینه برخوردار است؛ بنابراین در کنار هم قرار گرفتن این مزیتها نه تنها بی فایده نیست بلکه به ارتقاء دو کشور هم کمک میکند.
آن چه که در این مدت در فضای مجازی درباره این سند منتشر شده حکایت از این دارد که گسترش همکاری دوجانبه اقتصادی و تجاری، تعامل بخش خصوصی و مناطق آزاد، افزایش اثرگذاری در حوزههای فناوری و گردشگری، مشارکت راهبردی در حوزههای اقتصادی، همکاری دانشگاهی و فناوری و علمی، بازنگری در همکاریهای اقتصادی، حمایت از مواضع یکدیگر در مجامع منطقهای و بینالمللی، همکاری در مبارزه با تروریسم، گسترش همکاری نظامی و دفاعی و همکاری در زمینههای دیگر بهعنوان اهداف اصلی این سند مورد توجه قرار گرفته است. گرچه هنوز متن، نهایی و جزئیات آن مشخص نیست.
باید در نظر داشت معمولا تفاهم نامههایی که به شکل سند بین دو کشور مورد بررسی قرار گرفته و به امضا میرسد نشان میدهد که طرفین قصد دارند سطح همکاریهای خود را در شرایط عالی تری ادامه دهند؛ بنابراین ضروری است هر چه زودتر با انسجام داخلی و تفاهم میان جریانها شرایطی فراهم شود که این سند که چند سالی روی آن کار شده، زودتر نهایی شده و به اجرا در آید.
ابراز نگرانی رئیس سابق موساد و وزیر خارجه وقت آمریکا و همچنین نگرانیهایی که از سوی اروپاییها دیده شده خود گویای اهمت این سند و همکاری راهبردی بین ایران و چین است که ضرورت توجه داخلی به این سند مهم را صد چندان میکند.
در واقع نحوه اجرای سند نشان میدهد چگونه دو کشور میتوانند با استفاده از ظرفیتهای موجود روابط خود را در دورانی که به علت درگیریهای استراتژیک میان قدرتهای بزرگ در حال شکل گیری مجدد میباشد؛ با همکاریهای گسترده توسعه دهند. به قطع و یقین ایران با وجود تحریمهای آمریکا میتواند با مشخص کردن اهداف خود و همچنین درست اجرا کردن مفاد این سند و همکاری موثر، بخشی از نیازهای توسعهای خود را برآورده سازد.