اقتصاد۲۴ - نجات بهرامی: دست اندرکاران آموزش و پرورش چند سالی است که شعار مدرسه محوری را ترجیع بند برنامهها و سخنرانیهای خود کرده اند و اگر کسی این نهاد را از نزدیک نشناسد و با آن سروکار نداشته باشد، گمان میکند بخش عمدهای از اختیارات دولت و حکومت در نهاد متصلب و بی تحرکِ آموزش و پرورش در یک گشاده دستیِ آشکار به مدارس و معلمان و اولیای دانش آموزان واگذار شده است. نمود عینی و عملیاتی چنین شعارهایی در یک طرح پر از تبلیغات به نام بوم یا همان برنامه ویژه مدرسه متبلور شد. اما این بوم چیست و ویژگیهای آن کدامند؟
رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزی درشهریور ۹۸ این طرح را این گونه معرفی میکند:
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ وﯾﮋه ﻣﺪرﺳﻪ بوم برای تمرکززدایی و ﺗﻔــﻮﻳﺾ اﺧﺘﻴــﺎر ﺑــﻪ ﻣــﺪارس و ﺗﻮﺟــﻪ ﺑــﻪ ﻧﻴﺎزﻫــﺎی منطقهای و ﻣﺤﻠﯽ ﻧﺎﺷﯽ از تفاوتهای ﻣﺤﻴﻂ زﻧﺪﮔﯽ است که ﻃﺮاﺣـــﯽ، اﺟـــﺮا و ارزﺷـــﻴﺎﺑﯽ ۶۰ ﺳـــﺎﻋﺖ از ﺑﺮﻧﺎﻣـــﻪ ﻣﺪرﺳﻪ در ﻃﻮل ﺳﺎل را ﺑﻪ ﻣﺪرﺳـﻪ واﮔـﺬار میکند ﺗـﺎ ﮔﺎﻣی بهسوی مدرسه محوری ﺑﺎﺷﺪ. این برنامه در دوره دوم ابتدایی و دوره اول متوسطه برای سال تحصیلی جاری اجرا میشود. در ﮔﺎم اول ﺗﻔـﻮﯾﺾ ﺑﺨﺸﯽ از ﻣﺴـﺌﻮﻟﯿﺖ ﻃﺮاﺣـﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ درﺳـﯽ ﺑـﻪ ﻣـﺪارس ﺗﻠﻘﯽ میشود ﻛـﻪ در آن ﻣﺴـﺌﻮﻟﯿﺖ ﻃﺮاﺣـﯽ و ﺗـﺪوﯾﻦ ۲ ﺳﺎﻋﺖ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ درﺳﯽ ۶ پایه ﺑﻪ ﻣﺪارس واگذار شده اﺳﺖ. همچنین ﻣﯿﺰان و ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﺎﻋﺎت اﯾﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻣﻨﻮط ﺑﻪ ﻛﯿﻔﯿﺖ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﺪارس در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.
با دستی میدهند و با دست دیگر پس میگیرند
حال اگر خیال میکنید در کشوری با این همه تنوع فرهنگی و اقلیمی و یا حداقل در راستای افزایش کیفیت آموزش و ایجاد تنوع در برنامه درسی این تفویض اختیار به خوبی و خوشی انجام گرفته است، سخت در اشتباهید. آموزش و پرورش نگران این نکته بوده که آیا مدارس توان و شایستگی دریافت چنین اختیار عظیمی را دارند یا خیر؟ به همین دلیل برای همان دو ساعت کتابی ۲۴۳ صفحهای نوشته و برای مدارس ارسال کرده اند تا در چارچوب آن دو ساعتِ حاصل از تمرکززدایی آقایانِ وزارتخانه نشین را پُر کرده و سروسامان دهند! گروه مولفان تلاش کرده اند تا به وسیله این کتاب راهکارهای عملی را به مدیران و معلمان مدارس جهت برنامهریزی صحیح و اجرای برنامه ویژه مدرسه (بوم) ارائه کنند.
شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران ناشر این کتاب و سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی پدید آورنده آن است. برای تدوین این کتاب هم دهها جلسه مهم و پرشور در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش تشکیل شده و بخشنامههای متعدد و متنوعی هم به مدارس ارسال شده است. از طرفی مدیران مدارس با موضوع حراست روبرو هستند که گویا درباره همین دو ساعت با این همه دنگ و فنگ هم توجیه نیستند و مانع از انجام آن میشوند. به عنوان مثال در شهرستانی که ویژگی آن داشتن باغات میوه است، مدیر مدرسه از یک باغدار نمونه دعوت میکند تا درباره شیوههای صحیح رسیدگی به درختان برای دانش آموزانی که اغلب در اوقات فراغت خود در همان باغات کار میکنند، صحبت کند، اما حراست با این توجیه که آموزش و پرورش امر حاکمیتی است و صلاحیتهای این باغذار هنوز از جانب ما بررسی نشده است، کل برنامه را روی هوا میبرد!
از طرف دیگر همانند سایر برنامههای تمرکزمحور برای این طرح هم برنامههای خاص و همایشهای بی حاصل و پرخرج برگزار شد و به عنوان مثال در یک مورد، ثبت نام از ۶۰ هزار معلم و مدیر در سراسر کشور صورت گرفت تا مورد آموزش قرار گیرند. این در حالی است که تمرکززدایی و مدرسه محوری اصولا با کنار کشیدن وزارتخانه و اعتماد به مدرسه محقق میشود و اگر در چنین طرحی قرار باشد هم راهنمای عمل و هم آموزش متولیان و هم نظارت سفت و سخت دولت بر اجرای آن برقرار باشد، چه لزومی دارد نام بی مسمای تمرکززدایی بر آن بنهیم؟!
نگرانی از نتایجی که پیشاپیش رقم خورده است
محمود امانی طهرانی دبیرشورای عالی آموزش و پرورش که پیش از این مشاور علمی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و مولف کتاب راهنمای عمل برنامه ویژه مدرسه (بوم) بوده است و مدتی هم مسئولیت دفتر تألیف کتابهای ابتدایی و متوسطه نظری را بر عهده داشته است، در گفتگویی که در مهرماه ۹۸ با خبرگزاری فارس داشت این طرح را چنین معرفی کرد:
بوم یا برنامه ویژه مدرسه یعنی اینکه مدیریت مدرسه، شورای مدرسه و معلمان مدرسه اجازه دارند و میتوانند برای زمان معینی از آموزش رسمی مدرسه، خودشان موضوع، محتوا، ارائه دهنده و معلم انتخاب کنند همچنین مواد آموزشی تولید کنند، آموزش دهند، ارزشیابی کنند، کارنامه ارائه دهند و به طور کامل یک برنامه درسی را طراحی و اجرا کنند... این در واقع یک فضای جدیدی است که در نظام آموزش و پرورش ما به این شکل وجود نداشته است؛ در این برنامه نه تنها این اجازه به مدرسه داده شده است بلکه از مدرسه خواسته شده است که وارد این فاز شود و این کار را انجام دهد.
امانی طهرانی در همان گفتگویی که با خبرگزاری فارس داشت، در پاسخ به این سوال که چه چیزهایی برنامه ویژه مدرسه را تهدید میکند چنین پاسخ میدهد؛ چند تهدید وجود دارد؛ یک تهدید جدی، تقلیل این کار است یعنی وارد فاز حرفهای نشویم یعنی در مدرسه کار جدی اتفاق نمیافتد، فقط ظاهرسازی میکنیم و گزارش مینویسیم. دومین تهدید، تحریف است یعنی ذات این برنامه که از جوشیدن از درون مدرسه است، را بگیریم و با کار بیرونیها جایگزین کنیم یعنی استان یا وزارتخانه بگوید من برنامهریزی میکنم؛ به عبارت دیگر مدرسه به خرید پختهها بپردازد نه اینکه در مدرسه پخت و پز کند. تهدید سوم، تعطیلی است یعنی با تغییر آدمها، این طرح به تدریج به فراموشی سپرده و تعطیل شود.
درباره این تهدیدهای مورد نظر وی باید گفت اولا این دولت و آموزش و پرورش هستند که یک تفویض اختیار بسیار کوچک و کم اهمیت را به گونه ای انجام داده اند که در نهایت مدیران مدارس مجبور به نادیده گرفتن آن و ارائه گزارشهای ساختگی می شوند و ثانیا برنامه ریزی در بیرون از مدرسه را که از قبل از شروع طرح رقم زده اید و این همه دستورالعمل و کتاب چندصد صفحه های گواه آن است! در واقع دومین تهدیدی که وی برای این طرح بر می شمارد، همان کاری است که خود و همکارانش انجام داده اند. به این صورت که کتابی قطور را به عنوان راهنمای اجرای این طرح در مدارس نوشته اند تا مدیران مدارس با استناد به آن به عملیاتی کردنش مبادرت نمایند.