ضریب بازیافت از مخازن این میدان خصوصاً سروک چندان بالا نیست و توسعه آن در آینده نیازمند استفاده از فرازآوری مصنوعی و روشهای ازدیاد برداشت است. این میدان برای اولین بار در سال ۱۳۵۵ با یک چاه اکتشافی کشف و در سال ۱۳۷۸ با حفر دومین چاه به عنوان یک چاه توصیفی ابعاد مختلف سیالات در مخازن آن شناسایی شد.
در سال ۱۳۸۲ و در پی سفر رئیسجمهوری ایران به ژاپن، قراردادی با شرکت INPEX در بهمنماه به امضا رسید که طی آن با سهم ۷۵ درصد برای شریک ژاپنی و ۲۵ درصد برای شرکت NICO طرح توسعه آزادگان کلید خورد. از ابتدای امضای این قرارداد و شروع به کار شرکت ژاپنی، فشارهای زیادی از سوی دولت آمریکا برای فراری دادن ژاپنیها از توسعه این میدان آغاز شد.
به دلیل همین فشارها در مرداد ۸۴ شرکت Azadegan Petroleum Development یا همان APD در زیرمجموعه INPEX تأسیس شد و سهام ژاپنیها به این شرکت انتقال یافت. ژاپنیها در طول دو سال مطالعات پایهای بسیار دقیقی در آزادگان انجام دادند که بعدها زیرساخت مدل توسعه این میدان توسط دیگران شد.
در ادامه فشارهای خارجی به دولت ژاپن، در مهر ۸۵ حدود ۶۵ درصد سهام APD به شرکت NICO واگذار و به این ترتیب با افزایش سهم ایرانی به ۹۰ درصد و سهم ژاپنی به ۱۰ درصد، مقدمات خروج از این پروژه توسعهای آغاز شد. در پی توقف فعالیتهای بینالمللی، فاز اول توسعه آزادگان جنوبی با حفر ۲۱ حلقه چاه از سوی پترو ایران به مناطق نفتخیز جنوب واگذار شد و با توجه به کالاهای موجود در انبارهای مناطق، توسعه انجامشده و فاز اول با ظرفیت ۴۵ هزار بشکه به تولید رسید.
توسعه فاز ۲ با داشتن چالشهایی، چون نیاز به سرمایه قابل توجه، نیاز به استفاده از تکنولوژی جدیدتر خصوصاً در واحد بهرهبرداری و سیستمهای اندازهگیری، همچنین ضرورت استفاده از روش فرازآوری مصنوعی و ازدیاد برداشت در آینده، سبب شد پیشنهاد چینیها در سال ۸۸ مورد قبول قرار گیرد و ۷۰ درصد سهام NICO به شرکت CNPCI چینی منتقل شد. CNPCI تا پیش از این درگیر قرارداد توسعه آزادگان شمالی شده بود که قرارداد آن با Capex و Non capex دو میلیارد و ۸۰۵ میلیون دلار در تاریخ ۱۵ تیر ۸۸ یا همان Jul ۲۰۰۹ ابلاغ و مؤثر شده بود.
در آبان ۱۳۸۹ الحاقیه شماره ۲ با CNPCI امضا شد که طی آن چینیها ضمن جمعآوری اطلاعات، در طرح توسعه جامع، بازنگری و به اصطلاح RMDP را تهیه و تنظیم کردند. برخی معتقدند ژاپنیها به دلیل کمبود اطلاعات کافی انتظار تولید با نرخ بالا از چاههای این میدان را داشتند که بعدها ثابت شد این تصور با یک Over estimate همراه است و طرح توسعه بازنگریشده چینیها بسیار کاربردیتر از نمونه ژاپنی آن بود.
در شهریور ۹۱ قرارداد توسعه CNPCI تنفیذ شد؛ شرکت چینی از همان ابتدا در قبولاندن برخی شروط فنی به کارفرمای پروژه یعنی مهندسی و توسعه نفت دچار مشکل شد، اوج این داستان اختلاف بر سر روش فرازآوری مصنوعی بود. با توجه به وجود لوپ کمپرسور و برنامه برای استفاده از Gas lift در آزادگان شمالی مدیریت مهندسی نفت در متن معتقد بود که باید از همین روش برای آزادگان جنوبی استفاده شود و با توجه به تعداد بالای چاهها، هزینه این روش بسیار پایین آمده و به صرفه خواهد بود، اما گویا چینیها بر استفاده از پمپ الکتریکی درون چاهی اصرار داشتند که سرانجام استفاده از پمپ را در دستور کار توسعه گنجاندند.
بیشتربخوانید: آیا صنعت نفت ایران میتواند برای توسعه به چین دل ببندد؟
مدتی بعد یعنی در مهر ۱۳۹۱ الحاقیه شماره ۳ موثر شد که طی آن چینیها مجاز بودند برای ۱۰۰ حلقه چاه به صورت Fast track یعنی ترک مناقصه با استفاده از دکلهای چینی و ابزار و کالا به انتخاب خودشان اقدام کنند. برخی اخبار تایید نشده حاکی از آن بود که پیمانکار چینی پس از آنکه توانست میخ الحاقیه شماره ۳ و پمپهای درون چاهی را بکوبد، به دنبال افزایش Capex پروژه از ۶ میلیارد دلار به حدود ۱۰ میلیارد دلار به بهانه تحریمها رفت و از این رو حداقل عملیات حفاری با استفاده از دو دکل ملی حفاری و سه دکل چینی در دستور کار قرار گرفت.
تعلل چینیها باعث شد تا دو بار از سوی شرکت ملی نفت اخطار کمکاری دریافت کند و درست پس از اخطار دوم به نظر میرسد پیمانکار خطر اخراج را احساس کرد. عدهای معتقدند از این پس کارها سرعت گرفت، مناقصات سطحالارض برگزار و ۷ دکل چینی دیگر آماده حرکت شد، همچنین به گوش میرسد که گویا کالاهای پروژه نیز آماده ارسال به ایران شده بود. البته برای توضیحاتی که پس از اخطار دوم ارائه شد مدرک چندانی وجود ندارد، اما عیناً از کارشناسان مطلع نقل شده است. گویا در این دوران رفتار کارفرما در جلسات کاملاً با پیمانکار تغییر کرده بود.
سرانجام ۹ اردیبهشت ۹۳ شرکت CNPC خلع ید و کار توسعه آزادگان به متخصصان داخلی سپرده شد. چینیها در این دوران ۱۲ چاه بدون تکمیل حفاری کردند و کار حفاری چهار حلقه چاه نیمهکاره ماند، هیچ چاه جدیدی در زمان CNPC به تولید اضافه نشد.
اکنون آزادگان در حالی با شرکتهای ایرانی توسعه مییابد که طرف عراقی با سرعت توسعه بخش غربی این میدان را با کمک شرکتهای بزرگ و چندملیتی در پیش گرفته است. احسان عبدالجبار اسماعیل، وزیر نفت عراق سال گذشته اعلام کرده بود که عراق قصد دارد تا سال ۲۰۲۵ ظرفیت تولید نفت خود را به ۷ میلیون بشکه در روز برساند که در مقایسه با ظرفیت کنونی روزانه ۵ میلیون بشکهای رقم قابل توجهی است.
به هر روی باید بپذیریم که ایران به دلیل تحریمها با مشکلاتی در تولید مواجه است و تلاش دو چندان همسایه غربی، برای بهرهبرداری بیشتر از منابع نفتی تنها به معنای از دست رفتن فرصت بیشتر برای طرف ایرانی است، ضمن اینکه اکنون با توجه به جاری شدن سند ۲۵ ساله همکاری ایران و چین برخی معتقدند ممکن است برای توسعه میادین نفتی با این کشور همکاریهایی صورت گیرد که بار دیگر نگرانی بابت تکرار تعلل و کارشکنی شرکتهای چینی را یادآور میشود.
محمدعلی خطیبی درباره روند توسعه میدان آزادگان در مقایسه با میدان مجنون در عراق و اینکه آیا ایران میتواند به چینیها اعتماد کند، اظهار داشت: نکته مهم در برداشت از میادین مشترک اینکه نیاز به مراقبت داشته و هم اینکه باید برخی ملاحظات مهندسی برداشت صورت گیرد که میادین عمر طولانی و بهرهوری بالا داشته باشند، اینکه هر دو طرف تا میتوانند نفت میدان را بردارند و توجهی به سلامت چاهها و میادین نکنند، درست نیست.
وی افزود: روشی در دنیا وجود دارد که دو طرف توافق میکنند و یک توسعهدهنده مشترک انتخاب میکنند که کار توسعه و تولید را انجام داده و بین دو شریک تقسیم میشود،
در این روش توجه میشود که میدان با روش مهندسی بهرهبرداری شود و توجهات لازم صورت گیرد تا عمر میدان طولانی باشد، برداشت از یک میزانی بالاتر نرود و آسیبی به میدان وارد نشود، ما متاسفانه بدنبال روشی نبودیم که با همسایگان توافق کنیم که یک توسعهدهنده مشترک انتخاب کنیم و این روش مطلوبی نیست که هر دو طرف در یک مسابقه برداشت با روش غیر بهینه و با حداکثر توان داشته باشند، به این ترتیب میدان کارایی خود را از دست میدهد.
این کارشناس حوزه انرژی تصریح کرد: هر طرف قراردادهایی بسته و بهرهبرداریهایی انجام میدهند که به میدان آسیب وارد میشود، طبیعی است که ما هم باید با طرف خارجی و داخلی وارد مذاکره شویم نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم و نگاه کنیم که طرف مقابل حداکثر بهرهبرداری را داشته باشد، ولی بهتر این است که با طرف مقابل مذاکره کنیم به جای اینکه دو بهرهبردار یک بهرهبرار باشد و منافع هر دو طرف حفظ شود.
وی ادامه داد: اکنون مشکلی که ما داریم اینکه طرف مقابل تحریم نیست و به شرکتهای بینالمللی دسترسی دارند و با این ملاحظه که میدان مشترک است حداکثر بهرهبرداری را دارند، طبیعتا ما هم باید همین کار را بکنیم و تا جایی که میتوانیم با شرکتهای بینالمللی کار کنیم.
خطیبی تاکید کرد: باید با همسایگان در مورد بهرهبرداری مشترک توافق کنیم که عمر میدان طولانی و بهرهبرداری بهینه باشد و با هزینه دو طرف به میدان رسیدگی شود.
وی درباره اینکه آیا طی سند همکاری ۲۵ ساله با چین احیانا ایران میتواند از چینی بهره ببرد؟ گفت: شرکتهای چینی را باید در کنار همه شرکتهای بینالمللی دنیا دید، بهرحال اگر بخواهیم از توان بینالمللی استفاده کنیم نمیتوانیم چین را استثنا کنیم و هر اندازه که میتوانیم باید از سرمایه توان و تکنولوژی روز استفاده کنیم، ضمن اینکه شرکتهای داخلی هم کنار شرکتهای بینالمللی قرار بگیرند و به آنها اعمتاد کنیم، باید سعی کنیم با سپردن مسئولیت به شرکتهای داخلی هم رشد کنند و به شرکتهای بینالمللی برسند تا در خارج از کشور هم کار کنند.
جلال میرزایی نیز گفت: برای توسعه میادین نفتی بخصوص میادین مشترک باید ببینیم مشکل از کجاست، به شرکتهای خارجی برای توسعه و افزایش استخراج نفت نیاز داریم یا خیر، تا هم تولید فعلی را تثبیت و هم افزایش دهیم. ابتدا باید بدانیم عاملی که باعث شده کشورها یکی پس از دیگری از هندی و چین تا اروپا از میادین نفتی ایران خداحافظی کردند، تحریم است، خیلی از شرکتها هم نیامدند، برخی هم که ورود کردند امید این بود که قرارداد منعقد شود و گشایش حاصل شود تا از فرصت استفاده کنند.
وی افزود: از زمانی که قانون داماتو تصویب شد و سرمایهگذاری ۲۰ میلیون دلاری در نفت ایران ممنوع شد همه شرکتهای بینالمللی نیز تهدید شدند، بنابراین شرکتها چه چینی و روس و چه هند و اروپا بااحتیاط وارد ایران میشوند و حاضر نیستند در ایران بمانند و اگر هم میآیند، بعد از مدتی رها میکنند، یا مواردی بوده که وزارت نفت دیده تعلل دارند قراردادها را ملغی کرده که از لحاظ حقوقی مشکلی پیش نیاید، بنابراین عامل اصلی در عدم حضور شرکتها در ایران چه میادین مشترک و چه میادین دیگر تحریمها است.
این عضو سابق کمیسیون انرژی مجلس گفت: شرکتها وقتی میبینند که منافعشان در سایر کشورها هم تحتتاثیر قرار میگیرد، پروژههای ایران را رها میکنند. مثلا در مورد میدان ایلام طرف همسایه در نظر دارد با همکاری شرکتهای بزرگ نفتی و استفاده از تکنولوژی و دانش روز میزان تولید را به ۲۰۰ هزار بشکه برساند، اما در ایران به دلیل تحریم چند سال است که کار میکنیم و توانستهایم تولید را در این میدان مشترک به ۶۰ هزار بشکه برسانیم، در میادین دیگر نیز اگر نتوانیم بروز شویم عقب میمانیم.
وی یادآور شد: علیرغم تلاشی که مسئولین وزارت نفت میکنند تا برداشت و تولید کاهش پیدا نکند، اما با مشکلاتی مواجهیم که باعث از دست رفتن فرصتها میشود، در نتیجه در شرایط فعلی فقط باید تلاش تثبیت میزان فعلی تولید باشد.