اقتصاد۲۴ - نجات بهرامی روزنامهنگار و معاون سابق روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در گفتگو اقتصاد ۲۴ و در پاسخ به پرسشی در ارتباط با وضعیت پرداخت حقوق به معلمان مدارس غیردولتی عنوان کرد: اگر چه حقوق و دریافتی همه معلمان کشور در وضعیت وخیم اقتصادی فعلی و تورم لجام گسیخته بسیار ناچیز است و گرهای از مشکلات مالی آنان نمیگشاید، اما معلمان غیررسمی و قراردادی که در مدارس غیردولتی تدریس میکنند، به مراتب با وضعیت بدتری دست به گریبانند. این معلمان امنیت شغلی معلمان رسمی را ندارند، انتظارات بسیار بیشتری از جانب مدیران و معاونان مدرسه و اولیای دانش آموزان را برآورده میکنند، اغلب بیمه کامل نمیشوند و در نهایت با وجود چنین شرایطی حقوق بسیار کمتری میگیرند. بسیاری از این معلمان دو قرارداد جداگانه با موسس تنظیم میکنند که یکی با هدف فریب بازرسان و دیگری واقعی و بین خودشان و موسس است که در آن متعهد شده اند به حقوقی کمتر از حداقل دستمزد اکتفا کرده و اعتراضی نداشته باشند.
بهرامی علت این مسئله را بیکاری گسترده و رو به افزایش در کشور و نیز تعداد زیاد دانشجویانی دانست که همه ساله از دانشگاههای متعدد و متنوع کشور فارغ التحصیل شده و به جرگه بیکاران میپیوندند و به ناچار تن به هر کار به ظاهر فرهنگی با حقوق و مزایای کم میدهند.
وی ادامه به فقدان انگیزه برای سرمایه گذاری در بخش خصوصی آموزش اشاره کرد و افزود؛ به همین علت اغلب مدارس غیردولتی در کشور بنیه قوی مالی و اقتصادی ندارند و موسسان این مدارس با هزینههای بالایی، چون اجاره بهای ساختمان مواجه اند و برای جبران آن دست به استثمار معلمانی میزنند که از سر ناچاری مجبورند با حداقل حقوق و تاخیر بسیار در پرداخت همان مبالغ ناچیز در این مدارس تدریس کنند. حتی در چنین شرایطی هم موسس مجبور است برای جلب رضایت خانوادهها تا حد امکان از معلمان کار بکشد و وظایفی بسیار فراتر از معلمان مدارس دولتی بر آنان تحمیل کند و این به فرسایش روحی و روانی معلمان و فشار روزافزون بر آنها و خانواده هایشان ختم میشود.
وی وضعیت معلمان در مدارس غیردولتیِ برند و مشهور را مطلوب ارزیابی کرد و گفت؛ هر کجا سرمایه گذاری بیشتری صورت گرفته، هم دانش آموزان و خانوادهها راضیتر هستند و هم معلمان و کادر مدرسه حقوق و دریافتیهای چشمگیرتر و مطلوب تری دارند، اما از آنجایی که آموزش در کشور ما امر حاکمیتی محسوب میشود و سرمایه گذاران قدرت مانوری در چنین حیطهای ندارند، معمولا به آن روی نمیآورند و همین مدارس غیردولتی موجود هم افتان و خیزان به راه خود ادامه میدهند که نتیجه آن فشار بر معلمان و استفاده از مکانهای غیراستاندارد و خطرناک برای امر آموزش است.
بیشتر بخوانید: شوخی بیمزه تمرکززدایی در آموزش و پرورش/ نگاهی به برنامه ویژه مدرسه (بوم)
بهرامی به دایر بودن مدارس در خانههای مسکونی و قدیمی و غیرایمن اشاره کرد و افزود؛ به خاطر نرخ اجاره پایین و نیاز شدید دولت به باز کردن هزینههای آموزشی از سر خود، چنین بناهایی از سوی سازمان نوسازی مدارس مجوز میگیرند تا به عنوان مدرسه، فرزندان مردم را در خود جای دهد. این کار خطرناک همانند یک بمب هر لحظه در معرض انفجار است و کیفیت بسیار پایین آموزش در مدارس دولتی و تراکم جمعیت دانش آموزی در آنها، اولیای دانش آموزان را ناچار میکند تا تن به چنین ریسک خطرناکی زده و جگرگوشه هایشان را به چنین اماکنی بفرستند. علاوه بر خطر ریزش این بناها در شرایطی، چون زلزله، فقدان فضای کافی برای ورزش و جست و خیر بچهها هم موضوعی جدی و خطرناک برای سلامتی جسمی و روانی دانش آموزان است و موسسان با ادعای بردن بچهها به سالنهای ورزشی خارج از مدرسه بر چنین نقصان مهمی سرپوش میگذارند و این در حالی است که تعداد چنین برنامههایی بسیار اندک است و زنگ تفریحهای مدرسه هم در همان فضای چند متری سپری میشود.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر علت دفاعش از مدارس غیردولتی در سالهای متمادی آن هم با چنین شرایطی که شاهد آن هستیم عنوان کرد؛ همیشه از رایگان بودن آموزش پیش از دانشگاه دفاع کرده ام و معتقدم کوتاهی دولتها در این زمینه خطرناک و غیرقابل قبول است، اما مشکل آنجایی است که عدهای با ادعای دفاع از عدالت آموزشی، به جای انتقاد از دولت و توقع از حاکمیت، به بخش خصوصی حمله میکنند و نفسِ وجود آن را با آنچه عدالت آموزشی مینامند در تعارض میبینند. این در حالی است که اگر دولتها به وظایف خود عمل میکردند، حضور بخش خصوصی که با پول و هزینه خود مدرسه دایر میکند، میتوانست به افزایش کیفیت مدارس دولتی منجر شود.
بهرامی ادامه داد: از طرفی ما باید توجه کنیم که ذی نفعان اصلی آموزش و پرورش دانش آموزان هستند و آنها در حال حاضر در مدارس غیردولتی آموزش بهتری میبینند. اما مسئله این است که نباید به خاطر کوتاهی دولتها در امر آموزش، به همین مدارس غیردولتی که فضای مناسب ندارند و معلم را هم استثمار میکنند، قانع باشیم. باید تلاش کنیم تا آموزش رایگان گسترده و باکیفیت شود و مدارس خصوصی هم برای آنانی که به هر دلیل تمایلی به مدارس دولتی و رسمی ندارند، به بهترین شکل ممکن وجود داشته باشند و از اختیارات کافی برخوردار باشند.
وی افزود: دولتها هر جا و در هر بخشی که دچار بی پولی میشوند، فرار از مسئولیت خود را با پوشش تفویض به بخش خصوصی مخفی میکنند و عدهای ناآگاه هم فریاد برائت از نئولیبرالیزم سر میدهند و این در حالی است که در کشورهای دارای نظام سرمایه داری هم اینگونه عمل نمیشود. اکثر موسسان مدارس غیردولتی هم تشخیص داده اند که قدرت واقعی کجاست و به جای مواجهه با افکار عمومی و تشریح عملکرد خود برای مردم در رسانه ها، ترجیح میدهند با مدیران و مسئولان لابی کنند و امتیار بگیرند و خود را از بلایا دور نگه دارند و حق معلم را ندهند و ...
این کارشناس اقتصاد آموزش گفت: اخیرا هم دولت صندوقی برای کمک به مدارس غیردولتی ایجاد کرده که واقعا اسباب خنده و استهزا است! مدارس غیردولتی اگر واقعا غیردولتی هستند که یا باید از پس هزینههای خود برآیند و یا منحل شوند. اما شرط آن داشتن اختیار و برنامه ریزی برای جذب دانش آموز و حتی اختیار تعیین شهریه در قالب قانون طبیعیِ عرضه و تقاضا است. دولت هیچ اختیاری به این مدارس نه در برنامه ریزی و نه در محتوا و نه در شهریه و نه حتی در گزینش معلم نمیدهد، اما صندوق حمایت از آنان ایجاد میکند که قطعا همانند صندوقهای مشابه، منبعی برای فساد و رانت میشود و عدهای از آن به حقوقهای نجومی دست پیدا میکنند.
بهرامی در پایان تاکید کرد: چنین خصوصی سازی را باید بوسید و کنار گذاشت، چون آبروی بخش خصوصی واقعی را به حراج گذاشته است.