اقتصاد۲۴- اسرائیل برای چند دهه گذشته در خاورمیانه گمان می‌کرد که ارتش اش می‌تواند عمق خاورمیانه را بدون هرگونه محاسبه یا عامل بازدارنده‌ای در برابر خود، مورد حمله قرار دهد. ولی این نکته را درک نکرده بود که ملت‌ها قادر به عبرت گرفتن در چارچوب علوم جنگی با هدف توسعه ابزار‌ها و شیوه‌های مقاومت و تحقق موازنه بازدارندگی هستند.
با وجودی که اسراییل برتری هوایی خود را حفظ کرده است و از حمایت نامحدود آمریکا و حمایت غربی در سطوح اطلاعاتی و فناوری و نظامی بهره برده، اما تحریم‌های حداکثری آمریکا علیه تهران، سبب شده تا به خودکفایی و توسعه توانمندی‌های نظامی و تجربه اندوزی پناه ببرد.
ایران در سال‌های اخیر موفق شده است کمربندی از هم پیمانانی را به وجود آورد که سلطه جویی آمریکا را نمی‌پذیرند و اسراییل، هم پیمانش را محاصره کرده و در نتیجه به پشتیبانی برای ایران تبدیل شده‌اند.
ایران به دشمنِ علنی و آشکار اسراییل تبدیل شده و هر حمله‌ای را با اقدامی متقابل پاسخ می‌دهد، بلکه گاهی در ضربه زدن به اسراییل مسابقه می‌گذارد با وجودی هیاهو و سر و صدا‌هایی که تل آویو در اقدامات خرابکارانه خود انجام می‌دهد.
اواخر هفته گذشته، یک موشک از پهپادی به سمت کشتی تجاری در شمال اقیانوس هند شلیک شد، بعدا مشخص شد که این کشتی متعلق به یک بازرگان اسراییلی است، این حمله پس از آن صورت گرفت که ایران در معرض حمله یک پهپاد انتحاری قرار گرفت.
تل آویو اکنون دیگر مثل گذشته از رسانه‌های آمریکایی برای افشای خبر مسولیتش در اقدامات خرابکارانه استفاده نمی‌کند بلکه بازی را آشکار کرده است. ایران نیز همان شیوه را با افشای خبر هدف قرار گرفتن کشتی اسراییلی قبل از اعلام رسمی آن در پیش گرفته تا پیامی را که می‌خواهد ارسال کند.
این پیام این گونه ارسال می‌شود که از طریق گفتن این سخن به اسراییل که هرگونه حمله آن را مقابله به مثل خواهد کرد و اهداف زیادی در تنگه هرمز و حتی در دریا در تیررس ایران قرار دارد به طرف مقابل می‌رساند.
اکنون تهران به دنبال ارسال پیام‌های متعددی از طریق حمله به اهدافی است که اعتقاد دارد اسراییلی است. مهم‌ترین این پیام‌ها به هم پیمانانش نیز هست مبنی بر این که حالا دیگر نبرد تمام عیاری در برابرشان قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید: اولین توافق فوری بایدن با بنت درباره ایران!
این مساله از زمان موشک باران پایگاه عین الاسد با ۱۶ موشک هدایت شونده و نقطه زن نمایان شد.
در واقع ایران خواسته که با این اقدام نشان دهد کشور قدرتمندی است و از نتایج عملکردش و رویارویی با آن وحشت ندارد و به هر حمله‌ای را بی درنگ پاسخ خواهد داد و مصمم است هدف را متناسب با ضربه‌ای که دریافت کرده، انتخاب کند.
این پیامی نیز خطاب به آمریکا است که در صورت شکست توافق هسته‌ای و باز شدن در‌ها به روی گزینه‌های نظامی چه می‌تواند رخ دهد.
ایران از خلال جنگ لبنان و جنگ سوریه این نکته را فرا گرفته است که اگر قواعد درگیری جدیدی را بر اسراییل تحمیل نکند و بازدارندگی استراتژیکی را در رویارویی با آن محقق نکند، اسراییل به اقدامات خود ادامه داده و به آن افتخار می‌کند.
اما در لبنان، حزب الله قدرت بازدارندگی خود و درهم شکستن اقتدار اسراییل را با تهدید ارتش آن تحمیل کرده است و سبب شده تا نظامیانش برای چندین ماه در پی تاکید حزب الله بر عزم خود برای پاسخ به کشته شدن یکی از اعضای حزب در دمشق، خود را مخفی کنند.
در فلسطین، نبرد شمشیر قدس، معادله بازدارندگی جدیدی را بر اسراییل تحمیل کرد که مانع حمله آن به قدس و فرزندان و خانواده هایش شده است.
با پراکنده شدن ترکش‌های رویارویی ایرانی_اسراییلی نتیجه گیری که آغازگر چه کسی است، دشوار است. اسراییل دانشمندان هسته‌ای ایران را ترور کرد و به قتل رساند و در ترور سرتیپ (شهید) قاسم سلیمانی مشارکت کرد و به تاسیسات هسته‌ای و کشتی‌ها و نفت کش‌های ایرانی حمله کرد.
ولی تهران، حزب الله را تسلیح و از آن حمایت کرد و مانع سقوط نظام سوریه شد و به حمایت از حوثی‌ها در یمن پرداخت و پروژه تجزیه عراق و سیطره داعش بر آن را متوقف کرد. به این معنا، دستاورد‌های ایران استراتژیک است، چرا که توانسته است هم پیمانان دایمی و قدرتمندی را شکل دهد، در حالی که حملات اسراییل تاکتیکی است و تاثیری بر قدرت و پیشرفت ایران ندارد.
تهران، اکنون موفق شده است در اسراییل این انتظار را به وجود آورد که منتظر ضربات ایران به تل آویو پس از حمله به هر هدف ایرانی نیز باشد.
در نتیجه به نظر می‌رسد که حملات اسراییل، نمایشی است، اما پاسخ و واکنش ایران غالبا کوبنده بوده است، زیرا جهان عادت نداشته که کشوری را ببیند که با اسراییل مقابله کرده و قدرت و جرات خود را برای پاسخ مستقیم و به همان شیوه نشان دهد. یعنی این که از طریق درز خبر به رسانه‌ها بدون این که مسولیت آن را رسما برعهده بگیرد، اما پیغام بدهد که مسول آن است.
منبع: الرای کویت