اقتصاد ۲۴- در حالی که حجم کالاهای انباشتشده در ۱۱ بندر تجاری ایران به معادل ظرفیت ۲۱۰ هزار کامیون رسیده، اما رانندگان کامیون برای سفر به جنوب کشور، انگیزهای ندارند. این موضوع موجب شده تا شرایط بحرانی برای ترخیص کالا و احتمالا فساد این کالاها رقم بخورد. کالاهای انباشته شده در بنادر ایران عمدتا از نوع کالاهای اساسی هستند که توسط دولت برای تامین نیاز داخل خریداری شده و جهت تنظیم بازار محصولات استراتژیک بسیار اهمیت دارند. آنگاه که سازمان بنادر و دریانوردی اعلام کرده، همین الان ۴.۵ میلیون تن انواع کالاهای اساسی در بنادر دپو شده است. کالاهایی شامل گندم، ذرت، جو، سویا، برنج، شکر، روغن خام و دانههای روغنی که همین الان بازار داخل کشور تشنه آنها هستند. این کالاها هماکنون در بنادر ایران دپو شده و کسی نیست تا آنها را ترخیص کند. این در حالی است که نزدیک به ۴۰ شناور دیگر نیز هماکنون در لنگرگاه منتظر تخلیه بار وارداتی هستند. بنابراین سیل واردات کالاهای اساسی به بنادر همچنان ادامه دارد و ممکن است این شرایط در شرایط گرمای طاقتفرسای بنادر جنوبی به فساد مواد عمدتا غذایی بینجامد. اما مشکل کجاست که شرایط کالاهای انباشت شده در بنادر اینچنین بغرنج شده است؟
وقتی ریل نداریم
در ایران برخلاف بسیاری از کشورهای با وسعت زیاد، حمل و نقل جادهای چه در حوزه بار و چه در حوزه مسافر، به دلایل مختلف حرف اول را میزند. به این آمارها دقت کنید: در بخش باری راهآهن امریکا، ۴۲درصد بار درون کشوری را حمل میکند و تنها ۲۸درصد بار از طریق جاده حمل میشود. در اروپا این آمار حدود ۱۵ تا ۳۰درصد در بخش حمل بار توسط ریل در نوسان است. حمل بار توسط ریل در کشورهای آسیای میانه، چین و روسیه حدود ۷۰درصد و بعضا بالاتر میرسد. اما در ایران این روند برعکس است. براساس مفاد برنامه ششم توسعه، دولت مکلف است میزان حمل بار از طریق خطوط ریلی از کل بار حملشده در کشور را تا سال ۱۴۰۰ به ۳۰درصد افزایش دهد، اکنون در پایان اجرای برنامه ششم فاصله قابلتوجهی میان وضع موجود و این هدفگذاری وجود دارد. توزیع نامناسب خطوط ریلی در کشور بدون اولویتدهی کافی به اتصال به چشمههای بار» و نیز «نقص در پارامترهای بهرهبرداری تحت تاثیر فقدان تجهیزات سیگنالینگ و علایم در کل شبکه ریلی و در نتیجه پایین بودن سرعت سیر» از جمله مواردی است که در بهرهوری پایین خطوط ریلی در حوزه حمل بار اثرگذار بوده است. مجموع این عوامل منجر به بروز مشکلی شده که «بهصرفه نبودن حمل بار ریلی» خوانده میشود؛ صاحبان بار ترجیح میدهند از حمل و نقل جادهای برای حمل بار خود استفاده کنند، چون ارزانتر است. از طرف دیگر، بنادر و پسکرانههای ایران از مشکلات بزرگی در اتصال به خطوط ریلی رنج میبرند و حتی گفته میشود که برخی بنادر ایران اصولا به زیرساختهای ریلی تجهیز نشده است.
صاحبان کامیونها هم ناراضیاند
در یکی، دو سال اخیر همزمان با بروز مشکلاتی در روند واردات کالاهای اساسی و در حالیکه کمبود زیرساختهای ریلی در بنادر ایران، راه را برای یکهتازی کامیونداران در جادههای کشور برای حمل بار بیشتر از پیش باز گذاشته است، اما کامیونداران نیز مشکلات خودشان را دارند و با افزایش هزینهها، آنها هم از حمل بار سر باز میزنند. افزایش بیرویه قیمت لاستیک و دیگر قطعات و لوازم کامیون موجب شده رانندگان در انتخاب مسیرهای تردد خود به گونهای برنامهریزی کنند که کمترین استهلاک و خسارت متوجه کامیون آنان شود. به گفته رانندگان، همچنین کرایه حمل کالا به دلیل عدم اجرای صحیح تن کیلومتر در حال حاضر به گونهای نیست که آنان از پس خرید تایر و تعمیرات و... برآیند. تایر بسیاری از کامیونها فرسوده شده و تعداد زیادی کامیون نیز به دلیل ناتوانی رانندگان برای انجام تعمیرات در پارکینگها متوقف هستند.
مثال روشن خودداری کامیونداران از حمل بار از جنوب کشور به موضوع «فراخوان سازمان راهداری» در چهاردهم تیر ماه باز میگردد که درباره بندر امام خمینی رخ داده بود.
دفتر آمار، ایمنی و ترافیک این سازمان در نامهای به ادارات کل استانی عنوان کرده بود که «با توجه به رسوب کالای اساسی در بندر امام (ره) و اهمیت رسانیدن بهموقع نهادههای دامی به مرغداریها و دامداران سراسر کشور و تمهیدات اتخاذ شده در این خصوص و آمادهسازی بستر لازم جهت صدور بارنامه و اعزام ناوگان و حمل نهادهها و سهمیه بار هر استان (جو، ذرت و سویا) توسط شرکت حمل و نقل همان استان، خواهشمند است دستور فرمایید تا ترتیبی اتخاذ گردد ضمن هماهنگی فوری و لازم با ریاست قرارگاه پلیس راه استان درخصوص پذیرش و قبول تصویر بارنامههای صادره از هر استان از مبدا بندر امام (ره) صورت گرفته و تا اطلاع ثانوی همکاری لازم جهت جابهجایی کالاهای مذکور صورت پذیرد.»
بلافاصله پس از این فراخوان، رانندگان با به اشتراکگذاری تصاویری از کامیونهای خود، عنوان میکردند که «لوازم یدکی و لاستیک کامیونهای آنها، چنین مسیر طولانی و سختی را تاب نمیآورد.» از طرف دیگر، رانندگان از «پایین نگه داشتن دستوری نرخ حمل» ناراضی بوده و معتقدند که نرخهای موجود کفاف نیمی از هزینههای آنها را هم نمیدهد. نوید خیرمند، فعال بخش حملونقل جادهای میگوید: «اکثر کالاهای اساسی از مبدا بندر امام خمینی بارگیری میشود، این بندر از لحاظ شرایط جغرافیایی از هر طرف که رانندگان تردد کنند دارای مسیرهای صعبالعبوری است که بهمراتب باعث فشار و استهلاک مضاعف بر کامیونها میشود و در نتیجه هزینههای حمل را افزایش میدهد، اما صاحبان کالاهای صادراتی با چراغ سبز برخی مدیران استانی تقریبا نرخ تمامی کالاها به سمت بندر امام را به نزدیک نصف حق قانونی تقلیل دادهاند و همین امر موازنه درآمد به هزینه را برهم زده و مانع صرفه اقتصادی برای مالکان شده است.» او میافزاید: «از طرفی مشکلاتی همچون ناامنی در طول مسیر و حتی خود پایانه، نبود امکانات رفاهی و استراحتگاه، صفوف طولانی انبارها، باسکولها و خروجی و بینظمیهای ناشی از عدم نظارت گارد انتظامی و... رغبت را از رانندگان گرفته و ترجیحا مسیرهای دیگر را جایگزین کردهاند.» او با بیان اینکه «رغبت حمل بار از مبدا بندرعباس بیشتر از بندر امام است» میافزاید: «مسوولان میتوانند جهت تسریع در امر تخلیه و بارگیری کالاهای اساسی بخشی از آن را به این بندر منتقل کنند.»
بیشتر بخوانید:۱۰۰ هزار تن کالای اساسی در حال فساد!
سعید علام، دیگر فعال این حوزه میگوید: «چندین مشکل اساسی وجود دارد که باعث شده بار در بندر امام خمینی دپو شود. اولین مشکل نبود نظارت در کرایههای منتهی به استان خوزستان مخصوصا کلینگر است که عمده بار کمپرسی به استان خوزستان میباشد، دومین دلیل جادههای خراب و کوهستانی منتهی به خوزستان است. عامل سوم، تبعیض بین رانندگان بومی و غیربومی از مرحله نوبتدهی تا مرحله بارنامه گرفتن مخصوصا هنگام بارگیری و دلیل چهارم ناامن شدن بعضی جادههای خوزستان است که به لطف نیروی انتظامی در حال پیگیری است.»
علی عجمی، فعال حوزه حمل بار نیز در این باره از مسوولان میخواهد با سفر به این بندر از نزدیک مشکلات موجود در اسکله بندر امام خمینی را بررسی کنند. او با بیان تجربه خود از بارگیری در گرمای ۵۰ درجه بندر امام میگوید: «به نظر شما با این حجم از مشکلات از جمله قطعی برق پایانه هنگام اعلام بار، قطعی مداوم سیستم اسکله، هوای شرجی و گرم، صفهای طولانی، علافی موقع ورود و خروج از اسکله، بینوبتی کردن رانندگان بومی، گرفتن انعامهای بیمورد، اذیت کردن بارشمارها، نبودن امکانات رفاهی، جذب کامیون بدون فراهم کردن زیرساخت و بدون برنامهریزی و... دهها مشکل دیگر، آیا برای رانندگان انگیزهای باقی میماند که دوباره به این بندر برگردند؟»