اقتصاد ۲۴- ساعت ۱۴ روز گذشته جمعه ۲۵ تیرماه یکی از مردان جوان روستای کهنانیکش از توابع شهرستان دشتیاری عبدالصمد پزاوه توسط گاندو از ناحیه مچ دست چپ به شدت مصدوم میشود. او پس از مراجعه به درمانگاه درگس توسط اورژانس به چابهار انتقال مییابد.
این داستان تلخ از آنجا شروع میشود که این جوان ۲۴ ساله با دوستانش برای خرید ارزاق روزانه به قول محلیها به سر جاده میروند. در مسیر بازگشت و عبور از رودخانه است که این حادثه برای قربانی این روایت دردناک رخ میدهد.
رودخانه باهوکلات در حد فاصل روستا و در کنار همان نقطهای قرار دارد که مردم به آن سرجاده میگویند، به علاوه بانک کشاورزی نیز در کنار این رودخانه واقع شده است، بنابراین مردم برای گذران زندگی و رتق و فتق امور خود چارهای ندارند به جز آنکه از رودخانه بگذرند، روخانهای که محل حمله گاندو و آسیبدیدگی عبدالصمد میشود.
عبدالرحیم دلوشزهی دهیار روستای کهنانیکش درباره این حادثه میگوید: «راه روستای ما از داخل آب رودخانه میگذرد، عبدالصمد و دوستانش هم با پای پیاده داخل آب رفته بودند تا به روستا بازگردند. به محض اینکه گاندو حمله کرد و دست عبدالصمد قطع شد مردم با اورژانس تماس گرفتند و او را به چابهار بردند و حالا هم تا جایی که به ما اطلاع دادند دستش را پیوند زدهاند و رگ اصلی دست او قطع نشده است.
روستای ما جاده ندارد و مسیر رفت و آمدی هم که بود به دلیل بارندگی خراب شده است. به همین دلیل هم عبدالصمد و دوستانش پیاده داخل آب بودند که گاندو حمله میکند. این جوان شانس آورد که چندتا از دوستانش هم همراهش بودند وگرنه ممکن بود اتفاق بدتری رخ بدهد. اولین مصیبت روستای ما همین نبود راه است. مردم ما ناچارند برای ورود و خروج به روستا از داخل رودخانه عبور کنند. در واقع هیچ خودرویی به جز ماشینهای شاسی بلند نمیتواند از مسیر روستای ما عبور کند.
ما درخواست ایجاد جاده برای روستایمان را به اداره راه دادهایم آنها هم حدود ۷ ماه پیش یک پیمانکار را انتخاب کردند و گفتند قرار است پل بسازد، اما این پیمانکار از ۷ ماه پیش تاکنون تنها ۲ کیلومتر از مسیر را شنریزی کرده و کار را رها کرده است، علت را که پرسیدیم میگوید سوخت در اختیارش نمیگذارند. به همین دلیل هم مردم بدون جاده ماندهاند.
تکرار یک ماجرای دردناک به دلیل نبود امکانات
در روستاهای اطراف هم بارها شاهد حمله گاندو به مردم بودهایم. در یکی از روستاهایی که در ۳ کیلومتری ما قرار دارد سال گذشته گاندو به یک پسربچه آسیب زد. در روستایی که در ۱۵ کیلومتری ما قرار دارد هم گاندو دست یک پسربچه را قطع کرد. در روستای بالاتر هم دست یک دختربچه در اثر حمله گاندو قطع شد. دیروز هم اگر گاندو عبدالصمد را نمیزد ممکن بود نیمساعت بعدش یک بچه را بزند.
چند روزی است که بارش داشتیم و احتمال میدهیم که گاندو از سد پیشین به داخل رودخانه باهوکلات راه پیدا کرده باشد. با توجه به بارندگی که از ۲ روز پیش داشتیم آب سد را باز کردند تا آب شرب روستا تامین شود. در واقع آب شرب روستای ما از همین رودخانه تامین میشود. ما لولهکشی آب نداریم و اکثر اوقات زنان و کودکان ناچارند برای تامین آب به کنار رودخانه بروند. سازمان آب و فاضلاب تنها به صورت ماهیانه نفری ۱۵ لیتر آب آشامیدنی در اختیار روستائیان میگذارد یعنی ۱۵ لیتر را ضربدر ۳۰ روز ماه میکند و به اندازه یک ماه هر روز ۱۵ لیتر به افراد میدهد. مردم هم آب را در انبار ذخیره میکنند. ما از این آب تنها برای خوردن استفاده میکنیم، اما برای شستو شو و تامین آب دام از رودخانه استفاده میکنیم.
من با اداره محیط زیست تماس گرفتم گفتند الان آب زیاد است نمیتوانیم کاری کنیم و باید وقتی که آب کمتر شد کاری کنیم. گاندو هنوز داخل آب است و همین امروز و فردا ممکن است به بچههایی که به کنار رود میروند حمله کند. محیط زیست به من گفت که در حال حاضر فصل تخمریزی گاندوهاست. این گاندو هم احتمالا یک گاندوی مادر بوده و به همین دلیل سریع واکنش نشان داده است.
با وجود اینکه گاندو این جوان را زده است، اما باز هم میبینم که مردم کنار رودخانه میروند به سختی توانستم آنها را از کنار رود دور کنم. میگویند ما آب نداریم چه کار کنیم؟ میگویم جانتان از آب مهمتر است، اما حقیقت آن است که مردم با وجود چنین خطراتی در شرایط نبود آب و نبود جاده چارهای جز حضور در کنار یا داخل رودخانه ندارند.»
بیشتر بخوانید: سکوت محیط زیست و وزارت نیرو در قبال فاجعه در سیستان و بلوچستان
روستای محل زندگی عبدالصمد روستایی مجتمعی است که ۸۵۰ نفر جمعیت دارد، روستای کهنانیکش بزرگترین روستای این مجموعه است که ۱۱۵ خانوار و جمعیتی نزدیک به ۶۰۰ نفر را در خود جای داده است. با این حال این ۸۵۰ نفر همچنان از ابتداییترین حقوق و امکانات زندگی محرومند. مسئولان گوشها و چشمهایشان را در برابر مشکلات این مردم بستهاند. مشکلاتی که هر بار با حمله گاندو به یکی از مردم این مناطق یا غرق شدن یک کودک در هوتگها تکرار میشود، اما باز هم گوش شنوایی برای شنیدن این مشکلات نیست.
سال گذشته یک کودک به دنبال حمله گاندو دست خود را از دست داد و به دلیل نبود امکانات کافی به ناچار در یکی از بیمارستانهای پاکستان بستری شد. شاید به جرات بتوان گفت تاکنون ۱۰ کودک قربانی گاندو شدهاند کودکانی که البته قصه تلخ آنان رسانهای شده است و چه بسا باشند کودکان و حتی بزرگسالانی که ماجرای آسیبدیدگیشان از سوی این حیوان رسانهای نمیشود.
حقیقت آن است که مشکل اصلی مردم این مناطق حضور گاندوها نیست چه آنکه مردم در جنوب استان برای این حیوان ارزشی خاص قائل بوده و حتی او را مقصر این اتفاقات نمیدانند. مشکل اصلی مردم این مناطق عدم نظارت مناسب سازمان محیط زیست بر فعالیتهای گاندوها به علاوه نبود آب و امکانات زندگی است. بچهها در نبود امکانات تفریحی خود را به آب میزنند، اما یا در آب هوتگها غرق میشوند یا اینکه توسط گاندوها ربوده میشوند. بزرگترها هم برای تامین آب مورد نیاز روزانه به کنار آب رودها میروند و در آنجا مورد حمله گاندو قرار میگیرند. وقتی نه آب هست و نه جاده و مردم در قرن ۲۱ ناچارند در بدویترین شرایط زندگی کنند نباید هم انتظار داشت که از خطرات زندگی در مجاورت حیات وحش بدون امکانات و محافظتهای لازم در امان بمانند.
اینکه دولتهای گوناگون به چه علت در برابر مشکلات مردم این دیار سکوت کرده و با وجود اخبار منفی منتشر شده درباره مشکلات و مصائب مردم در استان سیستان و بلوچستان و بهویژه قسمتهای جنوبی آن همچنان برای حل شدن مشکلات شهروندان این استان چاره اندیشی نکردهاند.
منبع: جامعه ۲۴