تاریخ انتشار: ۰۹:۰۷ - ۱۰ مرداد ۱۴۰۰
تعداد نظرات: ۱ نظر

وزن‌کشی شکاف طبقاتی در خیزش قیمت‌ها

در اقتصاد ایران که همیشه با تورم‌های دورقمی مواجه بوده و در جمع ۶ کشور دنیا با بالاترین نرخ تورم قرار دارد، اما نباید از نقش کاسبان تورم غافل شد.

اقتصاد ۲۴-تورم؛ بد است و وقتی تورم شدید و خشن می‌شود، چهره زشت خود را به همه نشان می‌دهد. بازندگان تورم مردم هستند. تورم بالا هرچند برخی را ممکن است پولدار کند، اما با فقیرتر شدن جامعه و ضعیف‌تر شدن قدرت خرید اکثریت مردم، حتی پولدار‌ها هم لذتی از تورم نمی‌برند. در اقتصاد ایران که همیشه با تورم‌های دورقمی مواجه بوده و در جمع ۶ کشور دنیا با بالاترین نرخ تورم قرار دارد، اما نباید از نقش کاسبان تورم غافل شد.

وقتی رشد قیمت‌ها روزانه می‌شود، بسیاری از مردم نگران می‌شوند و تغییر قیمت‌هاست که نشان می‌دهد آن‌ها در جست‌وجوی پناهگاهی برای پناه‌گرفتن در برابر امواج بعدی تورم هستند و خواسته یا ناخواسته از نگه‌داشتن ریال فرار می‌کنند. در این میان، اما اقشار فقیر که ریال را نگه می‌دارند تا غذا و خوراک‌شان را تامین کنند، قادر به اینکه پس‌انداز‌های خود را به کالا‌هایی تبدیل کنند که تورم آن‌ها را ذوب نکند، نیستند. در چنین شرایطی است که نگاه سیاستمداران و سیاستگذاران در اقتصاد باید مبتنی بر متغیر‌ها و آمار‌ها باشد تا بدانند و بفهمند وقتی قیمت‌ها قیام می‌کنند، چگونه مردم فقیر‌تر می‌شوند و شکاف بین مردم بیشتر و عمیق‌تر خواهد شد.

در عصر قیام تورم علیه مردم، ۳ تصویر یا انتظار در جامعه شکل می‌گیرد؛ تصویر نخست که مبتنی بر حد مطلوبیت است، انتظار کاهش قیمت‌ها را دارد و امیدوار است که تدبیر دولتمردان نه‌تن‌ها باعث توقف موتور پرشتاب قیمت‌ها شود بلکه موجبات افت قیمت‌ها را فراهم آورد. تصویر دوم مبتنی بر انتظارات حداقلی به امید عقلانیت در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و سیاسی شکل می‌گیرد که در این وضعیت انتظار بر این است که در گام نخست از سرعت رشد قیمت‌ها کاسته و سپس متوقف شود یا اینکه رشد قیمت‌ها محسوس نباشد و اثر بی‌ثبات‌کننده را به همراه نداشته باشد. تصویر سوم، اما مبتنی بر انتظارات تورمی و البته حدی از نگرانی و بحران است که براساس آن نه‌تن‌ها انتظار کندشدن شتاب قیمت‌ها وجود ندارد، بلکه بیم آن می‌رود که قیمت‌ها پرشتاب‌تر از گذشته حرکت کند.

بسته به اینکه کدام تصویر انعکاس‌دهنده واقعیت‌ها و اثر سیاست‌های اقتصادی باشد، می‌توان آینده را بهتر دید و تصمیم منطقی‌تری اتخاذ کرد. آنچه از آمار‌های رسمی می‌توان بیرون کشید، این است که حرکت پرشتاب تورم مردم را فقیر‌تر و شکاف طبقاتی را بیشتر کرده است.

تصویر خشن از تورم بالا

دیروز مرکز آمار ایران تصویری از اثر تورم بر دهک‌های مختلف هزینه‌ای منتشر کرد. براساس داده‌های رسمی، میانگین نرخ تورم سالانه در تیرماه امسال ۴۴.۲ درصد بوده و تنها ۳ دهک چهارم، پنجم و ششم نرخ تورم پایین‌تری از نرخ تورم کشوری را تجربه کرده‌اند و پس از آن دهک‌های هفتم، اول، سوم، هشتم، دوم، نهم و دهم به‌ترتیب در رده‌های چهارم به بعد قرار گرفته‌اند. به این ترتیب آمار‌ها می‌گوید بیشترین فشار تورم را ۲ دهک ثروتمند و پرخرج کشور یعنی دهک‌های نهم و دهم تحمل کرده‌اند. این گزارش می‌افزایش شکاف نرخ تورم بین دهک ششم (کمترین) تا دهم (بیشترین) در تیرماه به ۶.۳ درصد رسیده و شکاف تورم بین دهک اول (فقیرترین) تا دهم (ثروتمند‌ترین) ۵.۴ درصد بوده است.

آیا این آمار‌ها نشان‌دهنده این واقعیت است که تورم بالا به زیان پولدار‌ها تمام‌شده و کمترین فشار را اقشار ضعیف جامعه تحمل کرده‌اند؟ نه آمار‌ها چنین گزاره‌ای را تأیید و نه واقعیت‌های عینی اقتصاد و معیشت مردم چنین فرضیه‌ای را تقویت می‌کند، اما سؤال اینجاست که چرا نرخ تورم سالانه برای اقشار ثروتمند زیادتر و بالاتر از سایر دهک‌های جامعه است؟

فشار سنگین تورم خوراکی‌ها

برای سنجش دقیق و وزن‌کشی حساب‌شده اثر تورم بر سفره مردم به‌ویژه اقشار ضعیف و متوسط باید به شاخص تورم خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها توجه کرد. مرکز آمار ایران تأیید می‌کند که بیشترین فشار رشد قیمت خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها را در ۱۲ ماه منتهی به تیرماه امسال ۳ دهک فقیر جامعه یعنی دهک‌های اول، دوم و سوم تحمل کرده‌اند و هرچه قیمت خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها افزایش یابد، این فقرا هستند که به نان شب‌شان محتاج‌ترند. شکاف نرخ تورم سالانه گروه کالا‌های خوراکی و آشامیدنی در پایان تیرماه ۱۴۰۰ بین دهک ثروتمند تا فقیر ۵ درصد بوده و واقعیت تلخ این است که، چون دهک‌های ضعیف جامعه قدرت پس‌انداز کردن یا تبدیل فوری دارایی‌های خود را ندارند، جزو زیان‌دیدگان و جنگ‌زدگان نبرد با تورم به‌حساب می‌آیند.


بیشتر بخوانید: تورم شدید به شکاف طبقاتی دامن زد


نکته تامل‌برانگیز دیگر اینکه میانگین رشد قیمت گروه کالا‌های خوراکی و آشامیدنی در کشور در یک سال منتهی به تیرماه ۱۴۰۰ براساس روایت مرکز آمار ۵۴.۵ درصد بوده و تنها سه دهک بالا و ثروتمند جامعه نرخ تورم کمتر از میانگین کشور را شاهد بوده‌اند و هم دهک‌های متوسط ففیر شده و هم دهک فقیر گرفتار مانده زیر حملات تورم، برای خرید یک سبد کالا‌های خوراکی یکسان در این مدت، ۵۰ درصد بیشتر از مدت مشابه در تیرماه پارسال پول هزینه کرده‌اند.

سبد خرید یکسان نیست

متر دیگری که برای سنجش اثر تورم بر سفره مردم باید در دست داشت، به ضریب اهمیت کالا‌ها در سبد هزینه‌های مردم مربوط می‌شود به این معنا که هرچند مرکز آمار ایران میانگین رشد قیمت‌ها را محاسبه می‌کند، اما اثر آن بر خرج‌کرد خانوار‌ها یکسان نیست. شاخص رسمی مرکز آمار نشانگر این است که وزن خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در سبد هزینه یک خانوار ایرانی ۲۷.۲۴ درصد است، اما شکاف بین ضریب اهمیت و وزن خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در بین دهک‌های مختلف گویای یک واقعیت تلخ‌تری هم هست؛ اینکه خانوار‌های ثروتمند در دهک دهم تنها ۱۷.۲ درصد از سبد هزینه‌های ماهانه‌شان مربوط به خرید کالا‌های خوراکی و آشامیدنی می‌شود و در بین دهک نهم هم وزن خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها اندکی بیش از ۲۴ درصد است. به این ترتیب برای اقشار ثروتمند جامعه رشد قیمت کالا‌های غیرخوراکی و خدمات نگرانی بیشتری ایجاد می‌کند چراکه سهم آن در سبد هزینه‌ای آن‌ها ۸۲.۸ درصد برای دهک دهم و ۷۵.۷ درصد برای دهم نهم است.

این در شرایطی است که ضریب اهمیت کالا‌های خوراکی و آشامیدنی در سبد هزینه ۲ دهک اول و دوم یعنی فقیرترین بخش جامعه بالای ۴۱ درصد است. به این ترتیب به هر میزان که قیمت کالا‌های خوراکی و آشامیدنی افزایش پیدا کند، بیشترین فشار بر دهک‌های فقیر و متوسط وارد می‌شود. به این ترتیب بیش از آنکه کاهش شکاف تورمی در جامعه مهم باشد، تلاش برای خاموش کردن آتش تورم اهمیت دارد و این خواسته و مطالبه همه مردم از سیاستمداران و سیاستگذاران است.

اثر پول بی‌ارزش بر تورم‌

می‌گویند نتیجه تورم بی‌ارزش شدن پول ملی است، اما وقتی دولت‌ها و سیاستمداران راه کنترل تورم را در چاپ پول برای جبران کسری بودجه کشور می‌دانند، این پول‌های داغ ارزش‌شان در همان تورم‌افزایی است. رشد پایه پولی در ۴‌ماه نخست امسال به وضوح نشان داد که دولت بخشی از کسری بودجه کشور را از محل تنخواه بانک مرکزی جبران کرده و بیم آن می‌رود که در نیمه دوم سال همچنین روندی به شکل دیگری تکرار شود. از هفته آینده ابراهیم رئیسی، وارد نهاد ریاست‌جمهوری می‌شود و کابینه جدید مسئولیت را در دست می‌گیرد. انتظار می‌رود برخلاف آغاز به‌کار دولت حسن روحانی که انتظارات تورمی فروکش کرد، دست‌کم در ماه‌های نخست عمر دولت رئیسی انتظارات تورمی افزایش یابد.

این تغییر جهت انتظارات تورمی در ابتدای فعالیت ۲ دولت عمدتا ناشی از آینده‌نگری جامعه نسبت به مذاکرات هسته‌ای است؛ چرا که وقتی حسن روحانی روی کار آمد، انتظار جامعه حل بحران هسته‌ای بود که سرانجام به برجام انجامید و تا اردیبهشت ۹۷ زنده بود و پس از آن با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌ها، دوباره اقتصاد ایران با جهش ارزی مواجه شده و حالا هم که مذاکرات وین در ابهام قرار گرفته، انتظارات تورمی روی امواج صعودی حرکت می‌کند و همین مسئله کار دولت رئیسی را در ابتدا سخت و پیچیده‌تر می‌سازد.

منبع: همشهری آنلاین
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
محمد
۰۹:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۰
تفاوت دارایی دهک ها رو هم با تورم محاسبه کن بعد بگو همه بی پول شدن. هر کی پولدار بود پولدار تر شد هر کی بی پول بود ندارتر. یا نمیدانی و میگویی. یا میدانی و نمیگویی؟
ارسال نظر