تاریخ انتشار: ۰۹:۵۲ - ۲۹ مرداد ۱۴۰۰
تحلیل اکونومیست از وضعیت دولت طالبان

طالبانی کمتر منزوی و غربی بیشتر دستپاچه

افغانستانِ تحت مدیریت طالبان، کمتر از آن چه غرب تصورش را می‌کند، منزوی خواهد بود. اما هیچ کشوری قرار نیست با این رژیم جدید احساس راحتی کند.

اقتصاد ۲۴-طالبان در سال‌های حکومت خود یعنی از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، گروهی به حساب می‌آمدند که رفتارهاشان با استاندارد‌های بین‌المللی، توافق و همسانی چندانی نداشت. آن‌ها از حامیان جنبش‌های جهادی محسوب شده و از دیر‌باز ظلمی که علیه زنان روا می‌داشته‌اند، وحشی‌گری‌های قرون وسطایی‌شان و خراب‌کاری‌های فرهنگی که بار می‌آوردند، بخش عمده جهان را با آن‌ها بیگانه می‌کرده است. زمانی بود که تنها سه دولت امارت خود‌خوانده، این گروه را به رسمیت می‌شناختند _‌گروهی که بعضی‌شان متعلق به پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی بودند‌_ هرچند آن‌ها نیز پس از حملات ۱۱ سپتامبر، که توسط القاعده افغانستان سازماندهی شده بود، در کسری از ثانیه از طالبان رو گرداندند.


بیشتر بخوانید: بایدن: اعتقادی به جنگ برای حمایت از حقوق زنان ندارم


حالا بیست سال از آن دوران گذشته است و طالبان قصد دارد ثابت کند که رژیم دومش از پایه‌های دیپلماتیک قوی‌تری برخوردار خواهد بود. کما اینکه این گروه در کابل نیز تا حد زیادی از خون‌ریزی خودداری کردند و رد پا‌های اول‌شان را در مقام نیرویی معتدل، میانه‌رو و تثبیت‌کننده بر جا گذاردند. در این میان گروه شبه نظامی رقیب، یعنی دولت اسلامی یا همان داعش، طالبان را با عناوین «یک شبه نظامی مرتد» و حتی عنوان عجیب‌تر «یک گماشته امریکایی» محکوم کرده‌اند. غرب نیز در زمینه مرتد‌بودن طالبان نظری مشابه دارد، اما سوء‌گیری‌های تحقیر‌آمیزش نسبت به آمریکا، جهت‌گیری کشور‌های بزرگی نظیر چین، ایران و روسیه را به سود خود برگردانده است. با این حال حتی همین کشور‌ها هم نسبت به طالبان، سیاست بسیار محتاطانه‌ای در پیش گرفته‌اند. طالبان تا دست‌یابی به پذیرش بین‌الملل در مقیاس گسترده، مسیری بسیار دور در پیش دارد.

در حالی که دولت‌های غربی، شهروندان خود و نیز بعضی کارمندان محلی را با سرعت از منطقه خارج می‌کنند، چین و روسیه سفارت‌خانه‌هایی را که در کابل و تحت حمایت طالبان داشته‌اند، گذاشته‌اند باز بماند و اعلام کرده‌اند که آماده تعامل با رژیم جدید طالبان هستند.
دیمیتری ژرنوف، سفیر روسیه، اولین مقام خارجی بود که در ۱۷ آگوست نشستی با رهبران طالبان برقرار کرد. افغانستان در حافظه تاریخی روسیه نیز خاطرات زیادی از تحقیر و شکست جا گذاشته است. هرج‌و‌مرج‌های صورت‌گرفته در چند روز اخیر، لااقل از نگاه مسکو، ارزش این را دارد که اعلام کند خروج اتحاد جماهیر شوروی از این کشور در سال ۱۹۸۹، در مقایسه با آشفتگی‌های اخیر، عمق فاجعه‌ی کمتری داشته است. لااقل دولت افغانستانی که در آن شرایط رهایش کرد، بلافاصله سقوط نکرده و سه سال دوام آورده بود. سقوطی (که در نهایت به یک دوران آشوب منجر شد و آخرش نیز به قدرت‌رسیدن طالبان را در پی داشت) که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ و قطع حمایت‌های مالی از سوی این کشور، شدیدتر شده و سرعت بیشتری هم گرفت.
دولت روسیه، علی‌رغم حضور نام طالبان در فهرست گروه‌های تروریستی، از دیرباز تماس خود را با آن‌ها حفظ کرده و خود را برای پیروزی احتمالی آن‌ها آماده ساخته بود. روسیه در ماه جولای، در مسکو، میزبان یک هیئت طالبان بود.

در گذشته‌ای که به نظر می‌رسید بخشی از یک فشار سازمان‌دهی‌شده و هماهنگ برای دست‌گرفتن قدرت بوده باشد، (در همان ماه) یک هیات طالبان به رهبری ملا عبدالغنی برادر (که عملاً رهبر این گروه در پکن محسوب می‌شد)، در شهر پکن با وزیر امور خارجه چین به صورت عمومی ملاقات داشت. مطبوعات رسمی چین، از شرمساری ایالات‌متحده لذت برده و به تجلیل از چیزی پرداخته‌اند که به بیان برخی مفسران، پایان «دوره دوم تجاوز استراتژیک ایالات‌متحده» لقب گرفته بود (از این دیدگاه، پایان اولین دوره را خروج از سایگون در ۱۹۷۵ می‌دانستند).

ایران نیز شادی خود را از ناراحتی شیطان بزرگ! پنهان نساخته و در این هفته حضور دیپلماتیک خود را در کابل و هرات، در نزدیکی مرز‌های خود، حفظ کرده است. دشمنی دیرینه ایران با طالبان در سال‌های اخیر تعدیل شده است و رهبران این دو با هم دیدار‌هایی داشته‌اند. در این هفته، ابراهیم رئیسی، ریاست‌جمهوری ایران، خروج امریکا و «شکست نظامی» آن را به عنوان «فرصتی مغتنم جهت بازگرداندن حیات، امنیت و صلح پایدار به کشور» تعبیر کرده و به فال نیک گرفته است.


بیشتر بخوانید: افشای منبع درآمد و هزینه‌های طالبان در افغانستان


تنها دشمنان و رقبای امریکا نیستند که در‌های خود را به روی طالبان باز گذاشته‌اند. گروه‌هایی نیز وجود دارند که از مدت‌ها پیش نهایت تلاش خود را کرده‌اند تا طالبان موقعیت خود را تثبیت کرده و در افغانستان احساس راحتی داشته باشد. پاکستان نیز برای چند دهه، روابط نزدیکش با امریکا را عجین کرده است با حمایت مخفیانه‌ای که از طالبان صورت می‌داده است. اسامه بن‌لادن نیز زمانی که ناچار شد از حمایت طالبان بگریزد، به پاکستان پناه برده و آنجا مخفی شده بود؛ و شورای رهبری گروه نیز هنوز با عنوان «کویته شورا» شناخته شده و پس از شهری در ایالت بلوچستانِ پاکستان، که در آن مستقر شده است، به رسمیت شناخته می‌شود؛ و این وسواس ارتش و سرویس‌های امنیتی پاکستان را می‌رساند؛ آن‌ها فکر روزی را می‌کنند که روابط‌شان با هندوستان وخامت پیدا کرده و به حضور افغانستان، به عنوان «ضرورتی استراتژیک» نیاز داشته باشند. نخست‌وزیر، عمران خان، هم شادی خود را از رویداد‌های واقع در افغانستان پنهان نکرده و به مردم تبریک گفت بابت شکسته‌شدن «یوغ‌های بردگی‌شان».


مولود چاوش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه عنوان کرد که پیام‌های طالبان را «مثبت» ارزیابی می‌کند؛ او وضعیت ترکیه را «در حال گفتگو با تمام طرفین» اعلام کرد. گزارش‌هایی رسیده است که حتی هند نیز که به شدتِ پاکستان، با طالبان مخالفت می‌کرده است، با این گروه مذاکراتی محرمانه را آغاز نموده.


مجموع همه این‌ها نشان می‌دهد که قاعدتاً برای امریکا راحت نخواهد بود تا ابد طالبان را به صورت دیپلماتیک به رسمیت نشناسد. بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا، در ۱۷ آگوست در گفتگو با رئیس‌جمهور جو بایدن، موافقت کرده است که هفته آینده اجلاس مجازی گروه G ۷ از کشور‌های ثروتمند (که در حال حاضر بریتانیا ریاستش را به عهده دارد) برای بررسی نحوه برخورد با نظم جدیدی که پدید آمده است، تشکیل گردد. او مخالف «به رسمیت شناخته‌شدن دو‌سویه رژیم طالبان» است. اما در عین حال متوقف‌کردن این روند نیز برایش کار راحتی نیست.

اما امریکا و متحدانش، هنوز راه‌هایی برای اعمال نفوذ دارند. وال‌استریت ژورنال گزارش داده است که دولت بایدن علاوه بر متوقف‌کردن محموله‌های نقدی که برای دولت برکنار‌شده ارسال می‌کرده، می‌تواند دسترسی طالبان را به حساب‌های دولت افغانستان که توسط فدرال‌رزرو و بانک‌های دیگر اداره می‌شوند، مسدود کند؛ همان‌طور که این کشور یعنی امریکا در تلاش است از دسترسی آن‌ها به ذخایر ارزی که در صندوق بین‌الملل پول نگهداری می‌شوند، جلوگیری کند.


بیشتر بخوانید: شروط فرانسه برای به رسمیت شناختن طالبان


به علاوه طالبان اصرار دارند که به زودی آنچه را که «حکومت اسلامی فراگیر» می‌نامندش به جهانیان معرفی خواهند کرد. سخنگویی در ۱۷ اوت اعلام کرد که مذاکرات «پر‌حاشیه» در دوحه قطر در جریان است؛ آن هم نه فقط با احزاب افغان، بلکه با زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه‌ی امریکا در افغانستان. طالبان اگر به وعده‌هایش عمل کرده و دولتش شامل انواع قوانین و احترام به بسیاری موازین مقرر باشد (به ویژه در مورد حقوق زنان که در این مورد جای شک بسیاری وجود دارد) در این صورت به رسمیت نشناختنش کار بسیار دشواری خواهد بود. این‌گونه نیست که غرب، دولت جایگزینی برای بازگشت به تبعید داشته باشد و یا نیروی مقاومتی در آستینش باشد که بتواند مثل اتحاد شمالی امریکا در سال ۲۰۰۱، علیه طالبان ازش استفاده کند.

اما حتی اگر دولت جدید طالبان، واقعاً تغییر هم کرده باشد و گروهی که به تازگی روی کار آمده‌اند، چهره‌شان به کراهت آن‌هایی نباشد که در ۱۵ اوت کاخ ریاست جمهوری را در کابل تصرف کردند، باز هم زمان زیادی لازم دارند تا کشور‌های دیگر را متقاعد کنند که واقعاً تغییر کرده‌اند؛ و از جمله شکاک‌ترین گروه‌های علیه آن‌ها می‌توان به کسانی اشاره کرد که پیروزی آن‌ها را با صدای بلند جار زده و تشویق‌شان می‌کنند: از جمله اینکه چین نگران ارتباط طالبان با اویغور‌های ناراضی در منطقه غربی خود، یعنی سین‌کیانگ خواهد بود. روسیه نیز نگران ناآرامی‌های اسلام‌گرایان است. ایران هم که توسط مسلمان شیعه اداره می‌شود از هجوم تعصب‌آمیز طالبان سنی‌گرا در امان نبوده و از موج پناهندگان و وفور دوباره‌ی هروئین ارزان در مملکت خود بیمناک است. پاکستان نیز می‌داند که در خاک خود چه هزینه بالایی برای جانب‌داری از گروه‌های وابسته به افغانستان و در حمایت از طالبان پرداخته است.

پرسشی که افغانستان را دچار خود کرده، جهان خارج را نیز متشنج ساخته است. این که ۲۰ سال عدم قدرت طالبان، تا چه حد به تغییر آن‌ها انجامیده است. آن‌ها تا اینجا نشان داده‌اند که برخی ظرافت‌های دیپلماتیک و سیاسی را آموخته‌اند و یاد گرفته‌اند پیام خود را چگونه برای مخاطب‌شان تنظیم کنند؛ و این را اعلام کرده‌اند که به رسمیت شناخته‌شدن را ترجیح می‌دهند به انزوای پیشین. اما تغییر در سبک، قادر نخواهد بود یک ایدئولوژی را که تغییری بر خود نمی‌تابد، مخفی نگه دارد؛ همان‌طور که نمی‌تواند بی‌رحمانگی عوامل اجرایی را در عمل به تعهدات‌شان پنهان کند.

منبع: اکونومیست / فراز

ارسال نظر