اقتصاد ۲۴-عرصهسیاست و خدمت، میدانی است که افراد با گرایشها و ظرفیتهای شخصی متفاوت را به خود جلب و جذب میکند. جادوی قدرت یا میل به خدمت و جاودانگی در خاطر یک ملت میتوانند از انگیزههای افراد برای ورود به این عرصه باشند، اما رویکردها و عملکردها در برههها و شرایط حساس و پیچیده است که عیار و واقعیت یک سیاست پیشه را عیان میکند و به اصطلاح فارسی مینمایند که شخص «چند مرده حلاج است».
بیشتر بخوانید: پنجشیر و احمدمسعود بر لبه تبغ طالبان / اینترنت در پنجشیر قطع شد
به گزارش ایسنا، امیراقبال اسعدی، روزنامه نگار در یادداشتی با این مقدمه مینویسد:
آن چه در چند وقت اخیر در افغانستان در جریان است میتواند آیینهای تمامنما برای مقایسه میان دایههای مدعی و دلسوزتر از مادر و نیز کسانی باشد که مام وطن را به معنای حقیقی به جان دوست دارند و برای آن حاضرند از هر مصلحت و منفعت شخصی عدول و عبور کنند. این نوشتار نگاهی کوتاه دارد به غنی و مسعود.
با اشغال خاک افغانستان توسط ایالات متحده رشته دولتهایی در این سرزمین شکل گرفتند که مدعاهای گوناگونی را مطرح کردند. سیر و سرعت حوادث اخیر نشان داد که مگر با کمک عایدات ارزی دولتهای خارجی و نیز حضور سربازان بیگانه کمترین پایگاه، جایگاه و همدلی را در جامعهی افغانستان ندارد و مشابه کفی بر آب به آسانی و به طرز غیرقابل باوری فرو پاشید. آقای اشرف غنی احمدزی متاخرترین رئیس جمهور همان دولت بود.
غنی، پرگوی بی عمل
غنی در دو انتخابات مورد تردید که دومی با مشارکتی بسیار پایین و به شکل حداقلی برگزار شد ادعاهای مطرح مینمود و به اصطلاح "هل من مبارز میطلبید"، اما در روز واقعه و نیاز شد همان که سعدی فرمود "امیدوار بود آدمی به خیر کسان مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان".
بیشتر بخوانید: دولت ایران ۴ بار به پسر احمد شاه مسعود فشار آورد که با طالبان صلح کند
اشرف غنی با قبضه قدرت عملا بقیه گروهها و دستههای افغانستانی را از ساختار قدرت خارج کرد و ارگ را به دست تیمی سپرد که به همراه خود او از خارج از کشور بازگشته بودند و کمترین آشنایی را با حقیقت و خلقیات مردم افغانستان داشتند.
در تعامل با همسایگان نه از دریچهی منافع مردم افغانستان؛ بلکه با تمرکز بر خواست قدرتهای فرامنطقهای اقدام به ترسیم سیاست خارجی و تقابل و تهاجم مینمود. اما مورد مشخصتری که کیفیت و شخصیت سیاسی ایشان را آشکار کرد نوع مواجههاش با پیشروی طالبان و ایستادن در کنار مردمش بود. آقای غنی با بیان پرحرارات و طمطراق، مدام وعدهی مقاومت به مردمش میداد، اما پیش چشم حیرت زدهی ناظران، همه شهرها با کمترین مقاومت یک به یک بر روی طالبان گشوده میشد.
غنی از پس تمام آن پرگویی و درشتگوییها و وعدههای توخالی، به راحتی با نزدیکانش کشور را ترک کرد و به روایتی مقادیر زیادی از سرمایههای ملت افغانستان هم توسط او و همراهانش از کشور خارج شد. چندی بعد از امارات متحدهی عربی بر صفحهی تلویزیون ظاهر شد و گفت تنها برای حفظ جانش فرار کرده است و اگر میماند خونریزی میشد!
بیشتر بخوانید: طالبان: پنجشیر در محاصره ماست؛ احمد مسعود: پنجشیر را تسلیم نمیکنیم
دقت کنید که طالبان تمام افغانستان را تسخیر کرده و در دروازههای کابل است و خود آقای غنی بهتر میداند که در کابل هم کمترین مقاومتی صورت نخواهد گرفت، ولی مدعی میشود اگر میماند خونریزی میشد! کسی که چنین حادثهی احتمالی برای خودش (چه کسی انگیزهای برای آسیبزدن به ایشان با این کیفیت حکمرانی داشت! تنها خود ایشان میتواند به این پرسش پاسخ دهد) را به معنای خونریزی میداند و جان و آتیهی خود و نزدیکانش را بر تمام مردم افغانستان ترجیح میدهد چه نام و جایگاهی از خود در تاریخ برجای خواهد گذاشت؟ رفتار آقای غنی و نزدیکانش یادآور کردار مارکوس و همسرش ماتیلدا دیکتاتورهای وقت فیلیپین است که به وقت فرار از کشور تنها به حمل یک کامیون کفش خود فکر میکردند و مردم برایشان کم اهمیتترین بودند!
احمد مسعود در نقطه مقابل اشرف غنی
در نقطه مقابل مورد آقای غنی، احمد مسعود فرمانده جریان مستقر در جبهه پنجشیر است. مسعود جوان تحصیلات کافی دارد و از نسب و نام پدر و خاندان نیز برخوردار است.
مسعود میتوانست و میتواند با انتساب به نام و سبقه پدر و خاندانش مدعاهای بسیاری برای کسب قدرت در افغانستان داشته باشد و لاقل این پیشینه برای این ادعا مناسبتر از کسانی بود که به تازگی از آمریکا و اروپا به کشور بازگشته بودند و زبان فارسی را نیز به درستی نمیتوانستند صحبت کنند (به سبب ناتوانی در سخن گفتن به فارسی، پرچم مخالفت با این زبان را به دست گرفته بودند)!
اما احمد مسعود مشابه پدرش تنها سلاح را برای صلاح مردمش و خیر عموم میخواهد. احمد شاه مسعود که سالها در راه مبارزه با اشغال بیگانه جهاد کرد و پس از آن مقاومت در برابر طالبان را برگزید نهایت با تروریسم منتسب به پیوند طالبان و القاعده به شهادت رسید و نام قهرمان ملت افغانستان برای او پابرجا ماند. احمد مسعود نیز علیرغم تمام جفاها و خطاهای اهالی سیاست در افغانستان، امروز بر موضع دفاع از حقانیت و مظلومیت پدرش ایستاده است. اول این که در کارزار فرارو خروج از کشور و تنها گذاشتن مردم در این شرایط خطیر در کشور و در کنار مردمش ماند، همان گونه که پدر شهیدش چنین کرده بود.
بیشتر بخوانید: فیلم/ پیغام ویژه احمد مسعود به مردم
دوم این که همان ابتدا اعلام کردم که به دنبال خونخواهی و انتقام خون پدرش نیست و چیزی را میخواهد که خواست تمام مردم افغانستان باشد و امروز سلاح و صدایی که از پنجشیر و به فرماندهی او بلند است برای صیانت از حقوق تمام مردم افغانستان و دفع خطر احتمالیست که به قاعدهی شریعت هم واجب است و نه برای جنگ و سهم خواهی. این کردار سیاسی نشان دهندهی اصالت و ثبات ایستادگی در سلسله و سلالهی این تبار است و نشان میدهد میان افراد در خدمت و خیانت یا تردید فاصله هاست و تاریخ همیشه دیر یا زود و کم یا بیش قضاوت بی رودربایستی خود را خواهد نمود و تفاوت اصل و نسخهی متقلبانه عیان خواهد شد.
ایسنا