تاریخ انتشار: ۱۲:۵۱ - ۱۱ شهريور ۱۴۰۰

طالبان افغانستان را به کانون ناامنی در منطقه و علیه ایران تبدیل می‌کند

ممکن است در کوتاه یا میان مدت این بی ثباتی و ناامنی به ایران سرایت نکند، و‌لی بسا طالبان ضمانت‌هایی نیز در این زمینه به حکومت ایران داده باشند. اما، به محض این که طالبان بتوانند قدری ثبات و استحکام بیابند اولویت‌های فرقه‌ای آنان همانند گذشته دست بالا را خواهند یافت.

اقتصاد ۲۴-خروج کامل آمریکا از افغانستان مسرت دست کم دو گروه را در منطقه در پی داشته است: طالبان که از نو به قدرت بازگشته‌اند و جمهوری اسلامی ایران که دشمن شماره یکش از مرز‌های شرقی کشور دور شده است. اما، آیا این مسرت دیرپا خواهد بود؟ آیا طالبان خواهند توانست چنان که می‌گویند اوضاع افغانستان را تثبیت کنند و آیا افغانستان تحت حاکمیت طالبان به نگرانی‌های امنیتی رژیم ایران خاتمه خواهد داد؟ طالبان در وضعیت جدید با چه چالش‌هایی برای تثبیت موقعیت خود روبرو هستند؟

در پاسخ به این پرسش‌ها، مجید محمدی، پژوهشگر مقیم آمریکا، از جمله گفته است:

طالبان با دو چالش اصلی برای تثبیت یا تحکیم موقعیت خود روبرو هستند: چالش اول امنیتی است و چالش دوم اقتصادی است:

الف) چالش امنیتی: از آنجا که طالبان در وهلۀ اول یک گروه شبه نظامی جنگجو است، دربرگیرندۀ گروه‌های مشابه کوچکتری است که لزوماً همواره از دستورات رهبری یا مرکزی پیروی نمی‌کنند. گروه طالبان مرکب از شبکه‌های مختلفِ در هم تنیده‌ای است که برنامه‌ها و سیاست‌های مختلفی دارند. برای مثال، یکی از این شبکه‌ها درونی طالبان، گروه حقانی است که از خود طالبان هم تندروتر است و از طرف آمریکا به عنوان گروه تروریستی شناخته می‌شود. حتی بخش‌هایی از گروه داعش نیز با طالبان تماس و همکاری دارند. طالبان بعد از بازگشت به قدرت چند هزار تن از زندانیان گروه داعش را آزاد کردند. نمی‌شود گفت که اینان دشمنان و یا حتی رقیب یکدیگر هستند. گروه‌های دیگری نیز هستند که گر چه در چارچوب طالبان عمل می‌کنند، اما، وقتی کنترل منطقه‌ای را در دست می‌گیرند بر اساس نیاز‌ها و مقتضیات خود عمل می‌کنند. یعنی: برخی را اعدام می‌کنند یا اموالی را مصادره می‌کنند درست به شیوۀ اقدام‌هایشان در سال‌های دهۀ ١٩٩٠. این وضع شرایط را برای تثبیت قدرت طالبان دشوار می‌سازد.

ب) چالش اقتصادی: بخش عمدۀ بودجۀ افغانستان تاکنون توسط دولت آمریکا و دیگر کشور‌های کمک‌کننده به افغانستان تأمین می‌شد. اکنون این کمک‌ها قطع شده‌اند. به این ترتیب، طالبان نخواهند توانست ابتدایی‌ترین خدمات را که یک دولت ملزم به ارائۀ آن‌ها است، به مردم افغانستان بدهند. خود این به بی ثباتی و استمرار آن در افغانستان دامن می‌زند. ادامۀ این بی ثباتی از نو رونق مهاجرت و عمدتاً مهاجرت افراد کاردان کشور را در پی خواهد داشت. دیگر اقدام‌های شناخته شدۀ طالبان به ویژه علیه زنان، هنرمندان و روزنامه‌نگاران... در نوع خود بی ثباتی در افغانستان را تقویت خواهند کرد. بنابراین، هیچ امیدی نیست که بازگشت طالبان به قدرت به تثبیت اوضاع در افغانستان منجر شود. طالبان همان طالبان گذشته هستند با برنامه‌ها و اهدافی که قبلاً به اجرا گذاشته‌اند.


بیشتر بخوانید: احمد مسعود تسلیم نشد/ طالبان: مذاکرات پنجشیر به نتیجه نرسید


افزون بر این، پیش‌بینی می‌شود که در ماه‌های آینده گروه‌های مسلح تروریستی از نو به افغانستان بازگردند. شرایط امروز در شمال آفریقا، در سوریه و عراق برای رشد و تجدید حیات این گروه‌ها مساعد نیست، در حالی که امروز افغانستان برای این گروه‌ها حکم یک سرزمین حاصلخیز را دارد. بنابراین، از نو شاهد بازگشت افراد و گروه‌های تروریستی حتی از کشور‌های اروپایی به افغانستان خواهیم بود.

ممکن است در کوتاه یا میان مدت این بی ثباتی و ناامنی به ایران سرایت نکند، و‌ای بسا طالبان ضمانت‌هایی نیز در این زمینه به حکومت ایران داده باشند. اما، به محض این که طالبان بتوانند قدری ثبات و استحکام بیابند اولویت‌های فرقه‌ای آنان همانند گذشته دست بالا را خواهند یافت. طالبان با شیعیان افغانستان مشکل خواهند داشت و کارشان با آنان به سرکوب و درگیری خواهد کشید.

در نبود کمک‌های مالی بین‌المللی، طالبان از نو بخشی از منابع مالی خود را از طریق توسعۀ تولید و قاچاق مواد مخدر، گرونگیری و باجگیری از کشور‌های غربی، فروش معادن به چین و روسیه، یا حتی فروش سلاح‌هایی که آمریکا در افغانستان به جا گذاشته، تأمین خواهند کرد. اما، با این درآمد‌ها شاید بتوان یک گروه یا یک شبکۀ چند ده هزار نفری را سروسامان داد، اما، نمی‌توان به کمک آن‌ها یک دولت-ملت ساخت و اداره کرد و به نیازهایش پاسخ داد.

مسیری که طالبان طی خواهند کرد بسیار شبیه مسیری خواهد بود که جمهوری اسلامی ایران از آغاز به ویژه از زمان گرونگیری در سفارت آمریکا تاکنون طی کرده است.

رادیو فرانسه

ارسال نظر