اقتصاد24 - تا سالهای پیش چه کسی فکر می کرد فقط با چند کلیک بتواند در سراسر دنیا فیلم و عکس و صدا اشتراکگذاری کرد؟ اما حالا روزگار تغییر کرده است. افزایش سرعت اینترنت تولد شبکههای اجتماعی البته در مناسبات مختلفی اثر گذاشته است. حوزههای علمیه نیز از این تغییرات مصون نبودهاند.
حالا اگر افرادی مثل میرزای شیرازی زنده بودند، خیلی راحتتر میتوانستند فتوای حرام بودن تنباکو را به سراسر کشور مخابره کنند. با این حال به نظر میرسد هر چقدر سرعت اینترنت بیشتر شده است، از چهرههای معتبر نسل جدید روحانیت که آنقدر نفوذ کلام داشته باشد که مردم را برای انجام کاری بسیج کند، کمتر شده و همزمان نسل جدیدی از روحانیون اینترنتی متولد شدهاند که نه چهارچوب و دانش تئوریک دارد، نه نفوذ کلام دارد و نه میتواند یا میخواهد تغییری در جامعه به وجود بیاورد؛ روحانیونی که سلبریتیهای شبکههای اجتماعی هستند و مثل سلبریتیهای موسیقی و سینما و سیاست، بر خود لازم میدانند درباره همه مسائل اظهار نظر کنند.
روزگاری پس از انقلاب، به لطف برنامههای صداوسیما، چهرههایی همچون محسن قرائتی، محسن راستگو (عمو راستگو مجری ثابت برنامههای ماه رمضان) و حسینی (برنامه اخلاق در خانواده) به روحانیون تاثیرگذاری تبدیل شده بودند که تا زمان روی کار آمدن اینترنت و فضای مجازی، همچنان تاثیر خود را بر جامعه داشتند. این روزها کمتر کسی از تلویزیون پای صحبتهای قرائتی مینشیند. همچنین بعید است کسی برای گرفتن پاسخی درباره آداب ماه رمضان به سراغ عمو راستگو برود. پاسخ به اینگونه سوالها به راحتی با یک جستجوی ساده در اینترنت به دست میآید و نیازی به زحمت سخنوری چند ساعته قرائتی و محسن راستگو نیست. امروز دوره روحانیونی است که در اینستاگرام و توئیتر تکجملهای مینویسند و به کامنتها پاسخ میدهند؛ دوره که روحانیون آن نیازی به خواندن کتابهای ریز و درشت ندارند چون کارشان با ۲۰۰ - ۳۰۰ کاراکتر در توئیتر راه میافتد!
حوزههای علمیه در این سالها به مسیر خود ادامه دادهاند و در رسیدن به اهداف خود توفیقات و شکستهایی داشتهاند، اما امروز، خروجی حوزههای علمیه در اینترنت، روحانیونی مانند آهنگران و صدرالساداتی، آقامیری، حسن کردمیهن و سیداحمد خمینی است. روحانیونی که به جای قلم، گوشی موبایل در دست دارد و به جای کتاب، تبلت!
شاید پدر روحانیت اینستاگرامی، محمدعلی ابطحی باشد. مردی که زودتر از سایر سیاستمداران وبلاگنویس شد و با انتشار منظم مطالب وبلاگ خود و انتشار تصاویر دست اول از نشستهای اصلاحطلبان، وبلاگش یکی از پربینندهترین وبلاگهای فارسی شد.
دیگر روحانیون سلبریتی هم سعی میکنند دامنه نفوذشان را به فضای مجازی بکشانند. در حال حاضر ابراهیم رئیسی یکی از مهمترین چهرههای جریان اصولگرا در توئیتر ۳۵ هزار فالوئر دارد. در مقابل پناهیان که فقط یک خطیب است، حدود ۴۳ هزار فالوئر دارد.
چند وقت پیش که یکی از مسئولان حوزه علمیه اعلام کرد تمایل به پوشیدن لباس روحانیت در طلاب کم شده است. جدای از مسائل سیاسی که میتواند در این اتفاق تاثیرگذار باشد نبود یک چهارچوب علمی و تئوریک در طلابی که به حوزه میآیند و حضور در حوزه به خاطر پیشرفت و شهرت و نه آموختن علوم دینی دیگر دلایلی است که باعث شده حوزههای علمی ما قدرت گذشته را نداشته باشد.
روحانیت برای حضور در عرصههای عمومی هیچ محدودیتی ندارد. به راحتی میتواند به فعالیت بپردازد و اظهار نظر کند. اما اقشار دیگر جامعه مثل روشنفکران، دانشگاهیان، هنرمندان و ورزشکاران و... برای اظهار نظر اثیر محدودیتهای مختلفی هستند. شاید فقدان رقیب و عدم نقد هم دلیل دیگری است که خروجیهای حوزه ما محدود به چهرههایی مثل رسایی و آهنگران و سید احمد خمینی شده است.
اینکه یک روحانی اوج حرکت اجتماعیاش رفتن به تئاتر و گرفتن عکس با سلبریتیها باشد نه یک موهبت که یک خسران بزرگ است.
حوزههای علمیه زمانی خروجیهای قدرتمندی مثل آیتالله خمینی، شهید مطهری و شهید بهشتی داشت، اما امروز چهرهای را نمیبینیم که در حد و اندازه آن بزرگان باشد. آیا این مسئله نباید هشداری جدی برای بزرگان حوزههای علمیه باشد؟ کاش روزی آیات عظام و بزرگان حوزه به این سوالات پاسخ بدهند و تلاش کنند خروجیهای بهتری از روحانی/سلبریتیهای امروزی به جامعه تحویل دهند.
منبع: رویداد24