به گزارش جامعه ۲۴ - سال ۸۲ وارد هلال احمر شد و پنج سال بعد به عنوان نیروی امدادگر وارد پایگاه امدادی شد، اما روح او تنها به عنوان یک نیروی امدادی صرف آرام نمیگرفت و تصمیم گرفته بود تا بتواند در یک حوزه تخصصی امداد حرفهای شود. خودش خبر نداشت که روزی اولین زن امدادگر و مربی امداد کوهستان ایران میشود و با همسرش در هلال احمر آشنا و ازدواج میکند.
در ادامه گفتگو با سمیرا میرزا محمدی اولین مربی زن امداد کوهستان هلال احمر انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
*خودت را معرفی کن؟
- سمیرا میرزا محمدی ۳۷ ساله و امدادگر جاده و کوهستان، مربی امداد کوهستان هلال احمر و مادر یک پسر بچه ۵ ساله هستم.
*چگونه وارد هلال احمر شدی؟
-سال ۸۲ در دانشگاه با فعالیتهای هلال احمر در دانشگاه آشنا شدم و جذب آن شدم، سال ۸۷ هم امدادگر شدم.
*در امداد و نجات چه میکنی؟
- اول در پایگاه امدادی بیلقان البرز بودم، اما ۷ سال قبل در دوره ایثار شرکت کردم و اولین زن امدادگر کوهستان شدم و بعد هم خودم مربی امداد کوهستان زن شدم.
بیشتر بخوانید: سرنوشت ۲۱ کوهنورد گمشده در جنگلهای گیلان
*به جز شما چه کسی مربی امداد کوهستان زنان است؟
- فقط من در حوزه آموزش زنان امدادگر فعال هستم و کار و نجات در ارتفاع را به امدادگران زن آموزش میدهم.
*همسرتان مخالف کار شما نیست؟
- همسرم هم امدادگر و نیروی سازمان امداد و نجات هلال احمر است، من و همسرم در هلال احمر با یکدیگر آشنا و ازدواج کردیم. چند روز مانده به رفتن به ماه عسل همسرم ۱۰ روز به ماموریت رفت و وقتی او به خانه آمد من ۱۰ روز به ماموریت امدادی اعزام شدم.
*از کوهستان میترسی؟
- ترس ندارد، اولین بار شاید استرس بگیری، ولی کوهستان فقط زیبایی، عشق و هیجان مثبت است.
*چند عملیات رفته ای؟
- بیش از ۴۰ عملیات در این سالها شرکت کردم. یکبار در جاده چالوس خانوادهای دچار سانحه تصادف شدند، پدر و مادر به شدت آسیب دیدند و پسر ۸ ساله شان با گریه مانع انتقال آنها بود، جلو رفتم با او حرف زدم و آرامش کردم. حضور زنان در برخی عملیاتها الزامی است.
*گفتی از ارتفاع ترس نداری؟
- نه. من اولین و تنها زنی هستم که از بالگرد در ارتفاع عملیات راپل را برعکس انجام میدهم.
*پسر کوچکت مشکلی با کارت ندارد؟
- کوروش پسرم هیچ مشکلی با کار ما ندارد. من و همسرم سعی میکنیم وقتی خانه هستیم، تمام وقت را صرف پسرمان کنیم تا کمبود ما را حس نکند. فکر کنم وقتی بزرگ شود و بداند مادر و پدرش نجات دهنده جان دیگران هستند، این نبود ما را فراموش کند و شاید هم به ما افتخار کند.
*دلت میخواهد امدادگر نبودی و به جایش شغل کارمندی داشتی؟
- من عاشق ارتفاع و کوهستان هستم. خداروشکر از وقتی امدادگر هم شدم مشکلاتم کاهش یافته است. باور نمیکنید وقتی یک نفر را نجات میدهم، آثارش را در کارم میبینم. به من فقط هزینه ایاب و ذهابم پرداخت میشود و هیچ پولی نمیگیرم، اما وقتی کسی را نجات میدهم، دعای او را در زندگی ام حس میکنم، مشکلاتم رفع میشود و خدا رو شکر به واسطه این دعاها مشکلی در زندگی ام ندارم.
*امدادگر زن بودن سخت است؟
- سخت که هست، اما ما بر مشکلات و نابرابری هایش پیروز شدیم و امروز دهها نفر را در حوزه امداد کوهستان آموزش دادم و تعداد زیادی از آنها به عنوان امدادگر مشغول فعالیت در هلال احمر هستند.
*این روزها چه میکنید؟
- در روزهای کرونایی به پایگاه نمیروم و فقط کلاسهای آموزش به امدادگران را برگزار میکنم.
*حرف پایانی؟
- امیدوارم امدادگران زن بیشتری داشته باشیم و دختران علاقهمند جذب تیمهای ایثار هلال احمر شوند. ما در بسیاری از عملیاتها به نیروی زن احتیاج داریم.