تاریخ انتشار: ۱۶:۱۵ - ۲۳ مهر ۱۴۰۰
لزوم بازتعریف رابطه ایران با کشور‌های آسیایی

رابطه با چین و آسیا آینده اقتصاد دنیا را تعیین می‌کند

  رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین گفت: رابطه با چین و آسیا آینده اقتصاد و تجارت دنیا است و ما هیچ گریز و گزیری نداریم جز اینکه از امروز با برنامه و با استراتژی رابطه مان را با آسیا بازتعریف کنیم.

اقتصاد ۲۴- اصغر ابراهیمی اصل، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در آفریقای جنوبی و معاون اسبق وزیر نفت و  مجیدرضا حریری ، رئیس اتاق مشترک بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و چین، در دومین نشست خبری پژوهشکده تحقیقات راهبردی و اندیشکده دیپلماسی اقتصادی در خصوص دیپلماسی اقتصادی آسیا محور اظهار نظر کردند.

اصغر ابراهیمی اصل، در ابتدای این نشست ضمن تشکر از برگزار کنندگان جلسه به مواردی همچون سیاست اقتصادی دولت یازدهم و دوازدهم و مسئله همکاری 25 ساله کشورهای ایران و چین اشاره کردند و در پاسخ به سوالی که در خصوص مهم‌ترین اولویت‌های اقتصادی و تجاری دولت سیزدهم با توجه به رویکرد نگاه به شرق شامل چه مواردی می‌شود، عنوان کردند:

«تجربه دولت یازدهم و دوازدهم ما نشان داد باوری که در دولت وجود داشت این بود که نگاه به سمت غرب بود و تفکر و باور این بود که اگر ما با ایالات متحده، انگلیس، فرانسه و اصولاً با غربی‌ها به یک توافق اصولی برسیم و منافعی را برای آنها تعریف کنیم و از بعضی از مواضع خود عدول کنیم، تا آنها درواقع به سرمایه‎گذاری در کشور ما بپردازند و همراه خود تکنولوژی و فناوری بیاورند و به همین منظور کشور ما هم همچون وضعیتی مانند کشورهای ژاپن، کره‌جنوبی، سنگاپور، مالزی و امارات پیدا کند. تمام تلاش‌ها برای اینکه این توافق‌ها اجرایی شود با خطی که آمریکایی‌ها القا کرده بودند، فاصله گرفتن از شرق در دستور کار قرار گرفته بود. بنابراین برای اینکه توافقات 5+1 به نتیجه برسد ما میدیدیم که رفتار دولت به طور کلان و در بعضی از حوزه‌ها به‌طور بسیار بارز و شاخص مانند وزارت نفت درواقع عقب زدن چین و هند و روسیه و برزیل و آفریقای جنوبی و کشورهای آسیای جنوب شرقی و حتی تا حدودی CIS بود. تمامیت خواهی آمریکایی‌ها و چشم طمعی که به ما دارند باعث شد یک فرصت سوزی بسیار سنگین 8 ساله‌ای رقم بخورد که ترجمه این فرصت‌سوزی کوچک شدن سفره مردم، پایین آمدن رتبه اقتصادی ما در سطح جهانی، بیکار شدن عوامل تولید وسرمایه‌های انسانی و هزینه‌های زیانبار بسیار سنگین بود.»

«با این شرایط موجود در کشورمان، همسایگی با 15 کشور، داشتن نیروها وسرمایه‌های انسانی تحصیلکرده، نخبه و فرهیخته که سرمایه اصلی ما که بیش از نفت و گاز ما هست که قدرت بسیاری در خلاقیت و تولید در عرصه‌های اقتصاد دیجیتال، کوانتوم، هسته‌ای، صنایع دفاعی، نانوتکنولوژی، مواد جدید، فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی و در رسیدن به عرصه‌های نو و ناشناخته دارند، کاملا ظرفیت کشور شناخته شده است. به دنباله همین موارد سیستم مهاجرت به سمت غرب در دستور کار غربی‌ها وجود دارد.»

«تجربه دولت قبل نشان داد که غرب نه قابل اعتماد است نه می‌تواند موضع خصومت خود را به موضع همکاری و مشارکت تغییر دهد و توان تحمل اینکه با یک تمدن بزرگی مثل ایران در حد خودش مذاکره کند ندارد. مجموعه کارهایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجام شد از تهدید 8 سال جنگ تحمیلی تا محاصره‌ها و طراحی کودتاها و تمامی فعالیت‌های رسانه‌ای و سایبری علیه ما انجام شد، با توکل به خداوند و سرمایه‌های یک ملت فرهیخته و بسیار ریشه‌دار و تواندمند و همراه با رهبری پیامبرگونه حضرت امام (ره) و جانشینی خلفشان مقام معظم رهبری مجموعه جریانات به گونه‌ای هدایت شد که آمریکا علی‌رغم 7 هزار میلیارد دلار هزینه‌ای که در کشورهای منطقه کرد مجبور به فرار شد برای اینکه در کمال فشارهایی که به نظام بانکی، پولی، تکنولوژی، سرمایه‌گذاری، تولید، تجارت و کشتی‌رانی آورده بودند، مشاهده کردند که ایران صاحب تکنولوژی شده است که موشکی تولید می‌کند که حداقل 2000 کیلومتر برد و 5 متر در 5 متر نقطه زنی می‌کند.»

سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ادامه سخنان خود افزود: «غربی‌ها علی‌رغم تمام تحریم‌ها میبینند که ما با چین یک توافق‌نامه 25 ساله بستیم که من آن را دقیق مطالعه کردم و در آنجا میبینیم که چین با زبان دیپلماتیک کاملا ملتمسانه از ایران خواهان ایجاد امنیت تامین انرژی فسیلی در قرن 21 در خلیج فارس است و در چندین فصل تکرار کردند که باهم سرمایه‌گذاری کرده و امنیت تامین انرژی را فراهم کنیم و دلیل آن وجود داشتن گروهی به اسم BRICS (نام گروهی به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور است)، برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی از اعضای این گروه هستند و حداقل 50 درصد جمعیت جهان و 44 درصد اقتصاد جهان است و دارد به سمتی می‌رود که جهان را از حالت تک قطبی خارج کرده و به حالت دو قطبی ببرد و این پایانی بر زورگویی و فشارهای آمریکا و متحدانش بر دیگران باشد. حالا کره‌جنوبی و ایران هم می‌توانند عضو موثر BRICS باشند.»

معاون اسبق وزیر نفت اضافه کرد: «ما باید نگاهمان را از نگاه غرب که اشتباه استراتژیک دولت یازدهم و دوازدهم بود به سمت شرق و قبل از آن به خودمان سوق دهیم. ظرفیت‌های داخلی کشور بسیار بالاست، ما در دوران دولت نهم و دهم 600 شرکت سازنده تجهیزات نفت و گاز درست کردیم، 300 پیمانکار بسیار قوی نصاب صنعت نفت و گاز و پتروشیمی، 65 مشاور قوی و سازنده‌های داخلی داشتیم، اما فرصت‌سوزی در دولت یازدهم و دوازدهم باعث شد که آنها درواقع به وضع بسیار دشواری گرفتار شوند. ما بجای اینکه فقط با چین یا روسیه وارد همکاری شویم بهتر است با BRICS که یک اتحادیه است همکاری کنیم و عضو شویم که در راستای آن ایران و روسیه مانند دو ریل راه‌آهن که تا بی‌نهایت بهم نخواهند رسید با حفظ فاصله ایدئولوژیکی می‌توانند امنیت انرژی - از تجربه دنیا درس بگیریم.»

اما در ادامه برگزاری این نشست، مجیدرضا حریری به توضیح سیاست دیپلماسی آسیا محور دولت سیزدهم پرداخت و در پاسخ به پرسش اینکه مهم ترین ملاحظات فنی که در قالب دیپلماسی اقتصادی آسیا محور و مشخصاً رویکرد نگاه به شرق باید مورد توجه دولت سیزدهم قرار بگیرد کدام است و از منظر الگو های تجاری، قرارداد های تعرفه ای، معضلات قراردادی،مباحث مرتبط با مناطق آزاد و مسائلی از این قبیل، دیپلماسی اقتصادی شرق محور چگونه ارزیابی می‌شود، اذعان داشت:

«تعابیر مختلفی از این موضوع در مملکت ما وجود دارد؛ از لیبرال‌ترین آدم‌ها گرفته تا دیگران هرس نظر مختلفی در این باره دارد؛ کسی حتی نمی‌گوید با این موضوع مخالف است و یا به عبارتی جرئت نمی‌کند. در حالی که خود مقام معظم رهبری بارها فرمودند که کرسی‌های آزاد اندیشی تشکیل شود و روی این مقوله‌ها صحبت شود و یک فهم واحدی نتیجه بدهد.»

رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین در خصوص دیپلماسی اقتصادی تاکید کرد:«دیپلماسی اقتصادی هم از آن مُدهایی است که در این یک دهه‌ی اخیر مطرح می‌شود، اما اینکه آیا همه‌ی ما که این موضوع را بیان می‌کنیم آیا منظور واحدی داریم یا خیر مسئله است. می‌گویند باید سفرای ما اقتصاددان باشند، آیا سفیر چین در ایران به عنوان بزرگترین تاجر دنیا اقتصاددان است؟ آیا سفیر چین دیپلمات با نگاه سیاسی است؟ اینکه حتما سفیر اقتصاددان باشد چیزی را حل نمی‌کند؛ می‌گویند که باید رایزنی‌ها را تعدادش را زیاد کنیم یا رایزنی بازرگانی را به بخش خصوصی بدهیم؛ بنده در تمام مطالعاتم در کشور های موفق مثل ترکیه، مالزی و چین که در تجارت خارجی موفق بودند ندیده ام که این موضوع در دست بخش خصوصی باشد. ولی رایزنی بازرگانی کسی است که پاس سبز آن کشور در جیبش است، کسی است که شما می‌خواهید بیرق تجارت کشور را به دستش بدهید.»

«آیا دیپلماسی اقتصادی تعریفش این است که ما باید تمام رفتار سیاسی مان به دنبال منفعت های اقتصادی باشد؟ یعنی اگر قرار است روابط اقتصادیمان را با عراق تعریف بکنیم، اولویت اول‌مان تجارت و اقتصاد است یا امنیت و نفوذ سیاسی‌مان در منطقه؟ تا پاسخ این سوالات پیدا نشود، سمینارها تشکیل می‌شود و همین حرف هایی که طی چند دهه گفته‌ایم را می‌زنیم و هرکه بیشتر و انتقادی‌تر صحبت کند امکان دارد مستمعین بیشتر برایش کف بزنند اما چیزی حل نمی‌شود؛ رسیدن به فهم واحد و این فهم واحد را تبدیل کردن به الگوی سیاسی اقتصادی مملکت می‌تواند راه حل باشد و حتما برای رسیدن به این فهم واحد باید نظر تمام آدم‌هایی که ذی‌نفع هستند و اهل مطالعه و تمام آدم‌هایی که در دولت کار اجرایی می‌کنند و یا در بخش اجرایی خصوصی هستند را بدانیم تا به یک فهم واحد از دیپلماسی برسیم.»

«نظر خود من این است که نتیجه‌ی حکمرانی هر کشوری باید به رفاه و زندگی مرفه مردم منتهی شود. نتیجه ی یک حکمرانی این است که مردمش در رفاه زندگی کنند. هم در متون علمی ما به این می‌رسیم و هم در سبقه‌ی دینی ما، الگوی حکومتی ما مولا علی (ع) است. ایشان در برخورد با امثال مالک‌اشتر و دیگران به دنبال این بودند که مردم در رفاه باشند.»

وی تصریح کرد: «به نظر من دیپلماسی اقتصادی یکی از ابزار های مهم است برای رفاه مردم است. یعنی اگر روی میز برای ما بگذارند که نفوذ نظامی یا بازارهای عراق و سوریه و مناطق اردن را داشته باش ما امروز کدام را برمی‌داریم؟ امروز ما نفوذ نظامی برمی‌داریم بدون توجه به چیزهای دیگر؛ البته من معتقدم که اولویت امنیتی منجر به منفعت اقتصادی می‌شود، هم روابط تجاری می‌تواند منجر به امنیت شود. ما اگر سرمایه‌ی جهانی با سرمایه‌ی خود داشتیم نمی‌توانستند مارا منزوی کرده و دورمان را دیوار بکشند.»

وی با اشاره به شکل‌گیری سازمان سرمایه‌گذاری در کشورهای مختلف بیان داشت: «در کشور ما نیز سه دهه است که این سازمان ایجاد شده، اما چه کاری کرده است، مجموع جذب سرمایه‌گذاری خارجی ما به طور متوسط سالی دو میلیارد دلار، اما خروج سرمایه سالی ده میلیارد دلار می‌باشد، لذا به اعتقاد بنده باید در ابتدا محلی ایجاد کنیم که متولی جلوگیری از خروج سرمایه باشد. تراز ما نشان می‌دهد که در مقابل حدود سی میلیارد دلار سرمایه خارجی که جذب کردیم تا سال 98 حدود 98 میلیارد دلار خروج سرمایه داشتیم.»


بیشتربخوانید:جغرافیای تجارت در حال تغییر است


رئیس اتاق مشترک بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و چین یادآور شد: «تا سال 92 سه برنامه توسعه استراتژیک صنعتی تدوین شده است، اما هیچ‌کدام اجرایی نشد، در این صورت مطمئن باشید به سرنوشت برنامه توسعه صنعتی دچار می‌شود، برای اینکه ما یک سند توسعه استراتژی ملی نداریم و نمی‌دانیم اقتصاد ما قرار است به کجا برود.»

حریری اظهار داشت: «ما به عنوان کشوری که در چهار راه جهانی قرار گرفته‌ایم، مزیت اصلی ما موقعیت سرزمین ما است نه افراد تحصیل‌کرده یا نکرده کشور و نه نفتی که در زیرزمین و معادنی که روی خاک داریم، هیچیک از آن‌ها ماندگار، ثابت و پایدار نیستند، اما منطقه جغرافیایی ما همیشه وجود دارد.»

وی با اشاره به اینکه شهرهای بزرگ دنیا در کنار آب‌های آزاد قرار دارند، اظهار داشت: «ما چند هزار کیلومتر سرزمین در کنار آب‌های آزاد داریم اما این سرزمین‌ها جز مناطق محروم کشور هستند و این در حالی است که مقام معظم رهبری دوازده، سیزده سال است که بارها تاکید کرده اند که سواحل مکران را دریابید.»

رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین با بیان اینکه مزیت ما از آبادان تا چابهار است، اظهار داشت: «این در حالی است که 95 درصد این مناطق مسکونی نیست و اگر مسکونی باشد، جز مناطقی است که برای آن یارانه در نظر می‌گیریم، در صورتی که ما باید کشور را از کنار آب‌های آزاد اداره کنیم.»

وی اظهار داشت: «از آنجا که برای توسعه اقتصادی استراتژی نداریم، بنابراین دیپلماسی اقتصادی هم نمی‌توانیم داشته باشیم برای اینکه اصلاً نمی‌دانیم قرار است راهبرد ما چه باشد.»

حریری تاکید کرد: «به اعتقاد بنده نگاه به شرق یا غرب واژه‌هایی مربوط به قرن بیست و دوران جنگ سرد است، ما باید به منافع خود نگاه کنیم، اردوگاه سیاسی شرق و غرب تغییر کرده؛ اقتصاد دنیا از سال 2030 به بعد یعنی کمتر از 10 سال دیگر اقتصاد آسیایی است فارغ از اینکه آن نظام آسیایی شرقی می‌اندیشد مثل چین یا غربی می‌اندیشد مانند هند.»

وی خاطر نشان کرد: «پیش بینی می‌شود که آمریکا، هند و چین جز سه اقتصاد بزرگ دنیا در سال 2030باشند و بر این موضوع اجماع وجود دارد، ما که در چشم انداز میان مدت‌مان در روابط با آمریکا دارای یک رابطه برابر سیاسی و اقتصادی نیستیم بنابراین مجبوریم که به دلیل مزیت‌های اقتصادی، نه به هیچ دلیل سیاسی دیگری با هند و چین روابط تجاری و اقتصادی داشته باشیم، در پی قرارداد جامع راهبردی ایران و چین گفته می‌شود که جزایر ایرانی به چینی‌ها فروخته شد و این در حالی است که ما یک پنجم عربستان و یک سوم امارات با چین کار می‌کنیم.»

رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین تصریح کرد: «نوع اقتصاد ما که اقتصادی مبتنی بر ارسال انرژی و مواد خام و دریافت تکنولوژی و ماشین‌آلات است، ما و چین را مکمل هم می‌کند؛ ما با روسیه از نظر سیاسی رابطه قوی‌تری نسبت به چین داریم اما با روسیه در دنیا رقیب هستیم.»

حریری اظهار داشت: «چین برای هریک دلاری که با هرجای دنیا مبادله می‌کند برنامه دارد و براساس برنامه پیش می‌رود اما ما در طول این چهار دهه هر کجا که با غرب به مشکل خورده ایم به سراغ چینی‌ها رفته‌ایم، ما همواره چینی‌ها را جایگزین کردیم، برای هیچ‌یک از روابط با چین استراتژی و برنامه نداشته ایم.»

در انتها رئیس اتاق مشترک بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و چین خاطرنشان کرد: «رابطه با چین و آسیا آینده اقتصاد و تجارت دنیا است و ما هیچ گریز و گزیری نداریم جز اینکه از امروز با برنامه و با استراتژی رابطه مان را با آسیا تعریف و بازتعریف کنیم»

منبع: تسنیم
ارسال نظر