جامعه ۲۴ - دورکاری زنان موضوع امروز و دیروز نیست. شوربختانه یا خوشبختانه هر موضوعی که در کشور ما مطرح میشود بارها و بارها از زوایای مختلف و در دولتهای مختلف بررسی و مطرح شده است؛ بنابراین در این دولت هم باید شاهد ادامه رویکردهای پیشینیان باشیم، اما شاید از جنسی دیگر.
چندی پیش رئیسجمهوری از حذف شیفت شب در مشاغل زنان سخن گفت و ضمن مخالفت با این موضوع عنوان کرد: «خانمها بالاخره خانم هستند». او دلایل مخالفت خود با شبکاری زنان را نقش مادری و همسری زنان و اولویتداشتن آن بیان کرد.
همانگونه که در ابتدا اشاره کردیم دورکاری بانوان و بحث در مورد آن سابقهای طولانی داشته و این موضوع هرازگاهی از سوی برخی مسئولان بهویژه در آغاز هر دولت و تغییر آن بهعنوان بستهای شیک و فانتزی و البته به ظاهر حمایتی مطرح میشود و پس از مدتی هم به فراموشی سپرده میشود.
در پاییز ۹۰ یعنی نزدیک به ۱۰ سال پیش موضوع دورکاری زنان با برگزاری همایش ملی و همچنین تصویب طرحی در هیئت دولت محمود احمدینژاد به شکلی جدی در دستور کار این دولت قرار گرفت. بسیاری از فعالان اجتماعی با انتقاد از بخشنامه دورکاری زنان، آن را در راستای محدودسازی این گروه از جمعیت کشور توصیف کردند که البته این بخشنامه در سال ۹۲ لغو و دلیل آن تامین نشدن اهداف مورد پیشبینی عنوان شد.
سیاست یک بام و دو هوا موضوعی است که در دولتهای مختلف همواره شاهد آن بودهایم موضوعی که سبب شده هیچکس اعم از سیاستگذار و مردم تکلیف خود را در هیچ زمینهای ندانند. اگر مواضع سیاستگذاران در مورد حمایت از زنان شاغل ثابت و روشن بود شاید در آن هنگام میشد رویکردها و مواضع گوناگون را بررسی کرد، اما شوربختانه با اندکی تامل و البته مرور کارنامه مجریان دولتهای متوالی این مسئله بهکلی پرسشبرانگیز است.
امروز بار دیگر شاهد مطرحشدن طرح دورکاری زنان شاغل هستیم که افزون بر رئیسجمهوری، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده او هم بسیار بر آن تاکید دارد؛ کسی که خود دورکار نیست در اینباره میگوید: «زنان مسئولیتهای بیشماری دارند به همین دلیل تلاش شد تا پس از فروکشکردن کرونا آنان همچنان به دورکاری خود ادامه دهند». او همچنین کار کردن زنان با وجودی که فرزندی در خانه دارند را نقد کرد و آن را ظلم خواند.
حال این پرسش مطرح است که آیا دولت این بار سیاست روشنی برای حمایت از زنان شاغل دارد؟ عالیه شکربیگی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در اینباره میگوید: همانگونهکه میدانید بحث دورکاری را خانم انسیه خزعلی مطرح کرد و گفت شماری از بانوان که فرزندان کوچک داشتند به من مراجعه کردهاند و خواستار ادامه پیدا کردن دورکاری خود بودند. در سال ۱۳۸۹ بخشنامهای در این مورد به تصویب هیئت وزیران رسید که زنان دارای فرزندان کوچک و یا دارای بیماری خاصی، از خانه کار کنند و به اصطلاح دورکار باشند و روسای سازمانها و نهادها میتوانند براساس این بخشنامه با صلاحدید خود چگونگی دورکاری و حضور کارکنان را تعیین کنند.
خانهنشینکردن زنان به بهانه دورکاری
برخی براین باورند که این طرح با هدف کاهش حضور اجتماعی زنان و نیز جلوگیری از ارتقای شغلی آنها بهوجود آمده است.
شکربیگی در اینباره عنوان میکند: دورکاری برای زنان در کشور درست مانند یک شمشیر دو لبه است. حتی اگر این طرح تصویب و نهایی هم شود باید در مورد هر یک از افرادی که واجد شرایط دورکاری هستند با توجه به مشکل و مسئلهای که دارند بحث و بررسی صورت گیرد.
در مورد زنان و دورکاری آنها مسائل فراوانی وجود دارد؛ در جامعهای که نسبت به خانهنشین کردن زنان اراده نیرومندی وجود دارد و نگاهی جنسیتی بر آن حاکم است این موضوع میتواند نگرانکننده باشد. امروز دیگر کمتر زن شاغلی، نسبت به مطرح شدن موضوعی مانند بررسی ساعت کار شناور یا دورکاری زنان شادمان میشود و آن را جدی میگیرد؛ در واقع، بسیاری از زنان شاغل به تجربه دریافتهاند که چندان نباید روی اینگونه طرحهای حمایتی، حساب باز کنند چرا که تجربه ثابت کرده است که از پس هر دورکاری ، تعدیل نیرویی در راه است.
در این میان، اما شکربیگی پرسشی مطرح میکند: چرا هنگامی که یک زن و مرد هر دو شاغل باشند رویکرد در سازمانها و ادارات دولتی و مراکزی که زنان در آن کارمند هستند بهگونهایست که گویی اگر یک زن وارد رابطه ازدواج شود بیشترین مسئولیت در زندگی و مدیریت خانه و رسیدگی به فرزندان و رتق و فتق امور بر دوش اوست و مرد در این میان آنگونه که باید نقشی برعهده نمیگیرد؟ من با توجه به پژوهشها و مطالعاتی که در این زمینه داشتهام میخواهم به این پرسش پاسخ دهم؛ ما باید بپذیریم که زنان در شغلهای مدیریتی و در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و بعضا سیاسی نقش مهمی دارند اما این موضوع مطرح است که امکان دارد فعالیتهای مهم و پررنگ این زنان در عرصههای مختلف با زندگی خصوصیشان در تعارض قرار گیرد. در اینجا تضاد نقشها بهوجود میآید. چنین زنی ممکن است نتواند آنگونهکه باید میان دورکاری و کار بیرون خود هماهنگی بهوجود آورد و خانه را بهکلی تبدیل به محل کار کند.
بیشتر بخوانید: زنان این حقوق را هنگام ازدواج بگیرند
شیوع کرونا در کشور یکی از عواملی بود که افراد و بهویژه زنان را هر چه بیشتر به سمت دورکاری هدایت کرد. دورکاری اگرچه سودمندیهای خود مانند کاهش ترافیک و آلودگی هوا و بسیاری دیگر از موارد را دارد، اما بههرروی دورکاری تنها برای برخی از مشاغل شدنی و امکانپذیر است و در بسیاری از مشاغل اصلا امکان دورکاری وجود ندارد و البته زیرساختهای لازم برای آن هم در کشور فراهم نیست.
دورکاری میتواند به حذف زنان منجر شود
شکربیگی با اشاره به اینکه بحث دورکاری تنها برای زنانی مطرح است که در ارگانها و نهادهای دولتی کار میکنند، عنوان میکند: این در حالی است که بسیاری از زنان در بخش خصوصی مشغول به کار هستند و هرگز دورکار نبوده و نیستند، همین مسئله زمینههای تبعیض میان اقشار گوناگون از زنان را پررنگتر میکند و میتواند زمینهساز مشکلات دیگری شود.
او ادامه میدهد: با یکی از مدیران سازمانی که دانشجوی دکتریام بود گفتوگو میکردم که میگفت «من ۴ کارمند زن دارم و هر یک به دلیل اینکه مشکلاتی دارند حائز شرایط دورکاری هستند، اما گاه اوضاع بهگونهای میشود که هیچیک از این زنان برسرکار خود حاضر نیستند به همین دلیل ناچار شدم درخواست نیروی آقا دهم تا دستکم همواره به بخشی از کارمندانم دسترسی داشته باشم». ازسوی دیگر سیستم هم به سمتی است که اگر زنی در سمت مدیریت کلان ارگانی باشد بهمحض اینکه متوجه میشوند باردار است به شکلی محترمانه او را بهسوی خانه روانه میکنند بنابراین دورکاری میتواند به حذف زنان از سطح مدیریت و پستهای سازمانی منجر شود.
کاستیها و مزایای دورکاری زنان شاغل
شکربیگی در مورد ایرادات و مزایای دورکاری میافزاید: دورکاری میتواند وجود داشته باشد، اما فراموش نکنیم که در این مورد باید به مشکلات آن هم توجه کنیم. من این مسائل را در سه سطح فردی، سازمانی و جامعه بررسی کردهام.
وی توضیح میدهد: از لحاظ فردی سودی که دورکاری برای فرد دارد این است که ممکن است عملکرد بهتری در کار از خود نشان دهد و استرس کاری رسیدگی به فرزندان و رسیدن به هنگام بر سر کار هم از بین میرود از سوی دیگر زن شاغل در شرایط دورکاری مدت بیشتری را میتواند در خانه و کنار اعضای خانواده بگذراند، اما مشکلی که دورکاری میتواند برای زنان بهوجود آورد پایینآمدن میزان وفاداری و بهوجودآمدن نوعی گسست میان او و سازمانی است که در آن کار میکند. همه میدانیم تعاملات چهرهبهچهره بسیار کاراتر و مفیدتر است و تاثیر بیشتری در روند کاری و پیشرفت فرد دارد. ازسوی دیگر زن در هنگام دورکاری ممکن است تمامی ساعات حضور در خانه درگیر کار بیرون از خانه شده و فشار فزایندهای را تجربه کند.
به گفته این جامعهشناس در سطح سازمانی، سودی که دورکاری برای سازمان دارد این است که بسیاری از هزینههای خدماتی آن را پایین میآورد و بهرهوریاش هم بالاتر میرود، اما مشکل احتمالی که ممکن است برای آن ارگان بهوجود آید این است که کنترل کردن کارمندان از دور بسیار پیچیده و دشوار است و البته افراد در کارکردن تیمی انگیزه بیشتری دارند. در سطح جامعه اما همانگونه که اشاره کردم دورکاری سبب کاهش جابهجاییها و بهتبع آن کاهش ترافیک و آلودگی هوا شده و امکان اشتغالزایی نیز بیشتر میشود، اما ممکن است این شرایط جامعه را به اوتیسم مبتلا کند به این معنی که افراد از جامعه و نهادهای اجتماعی دور میشوند.
وی میافزاید: نکته قابل توجه آنکه در بحران کرونا و هنگامیکه زن و مرد هر دو زمان بیشتری را در خانه میگذراندند میزان خشونگ خانگی افزایش یافته بود. از سوی دیگر در دورکاری معمولا مردان اوضاع بهتری دارند و حتی اعضای خانواده به آنها سرویسدهی بیشتر و بهتری دارند درصورتیکه زنان شاغل دورکار محل کارشان را باید در آشپزخانه پهن کنند و به جز کاری که میکنند به مردی که دورکار است هم سرویس ارائه کنند. در واقع ساختار خانه در جامعه ما هنوز کار زنان در خانه را به رسمیت نمیشناسند.
شکربیگی همچنین بیان میکند: البته براساس پژوهشها و نظرسنجیهایی که انجام دادهام زنانی هم هستند که با دورکاری موافقند و تاکید داشتند که با دورکاری بهتر میتوانند به امور خانه و خانواده و فرزندان خود برسند، اما فراموش نکنیم دورکاری شرایط خاص خود را دارد و نیاز به داشتن نظم و انضباط و چارچوب خاصیست؛ در واقع نمیتوانیم بگوییم تمام زنانی که دورکارند میتوانند کارهای خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. در بسیاری مواقع دیده شده است کارهایی که در محل کار بهخوبی انجام میشده در خانه انجام نشده است.
وی تاکید میکند: نباید از نظر دور داشت که این موضوع درست پس از عنوان شدن طرح جوانشدن جمعیت کشور و فرزندآوری مطرح شده است طرحی که کار اصلی زن را فرزندآوری و همسرداری میداند و بدون درنظرگرفتن بسیاری مسائل مانند بررسی مالیات بر حقوق یا تخصیص بیمهای خاص برای زنان دورکار از آنها میخواهد به خانه رفته و به امور اداری خود هم از همانجا بپردازند».
این طرح و مواردی از این قبیل را نمیتوان به صرف خواست و دیدگاه شماری از افراد جامعه یا مسئولان عملیاتی کرد. چنین طرحی بدون داشتن و درنظر گرفتن زیرساختها و فرهنگسازی و البته درنظرگرفتن تمامی اقشار جامعه و بررسی مشکلاتشان طرحی ناکارآمد و محکوم به شکست است.