اقتصاد ۲۴- «مهریه را کی داده، کی گرفته!» این ضرب المثل قدیمی را هر ایرانی قطعا یک بار شنیده است، ولی درست این است که بگویند مهریه را هم میدهند و اتفاقا خوب هم میگیرند و با افزایش قیمت سکه در کشور و عدم توان پرداخت مهریه باعث شد نمایندگان مجلس به دنبال تصویب قانونی باشند که برای مهریه سقف تعیین کنند تا دیگر هیچ مردی به علت نداشتن تمکن مالی برای پرداخت مهریه به زندان نرود.
پیش از این نیز مجلس برای مهریه سقف ۱۱۰ سکه را تعیین کرده بود. براساس آنچه که در فصل ازدواج و ماده ۲۲ قانون حمایت خانواده آمده «اگر مهریه بیش از ۱۱۰ سکه باشد پرداخت آن مشروط به توانایی مالی زوج است.» طبق این قانون میزان مهریه متعارف ۱۱۰ سکه بهار آزادی است که مرد موظف است آن را پرداخت و وصول آن مشمول مقررات ماده ۲ قانون اجرای محکومیتهای مالی است.
در صورتی که مهریه سقف مذکور را رد کند، دادگاه تمکن مالی مرد را برای پرداخت بررسی میکند و تصمیم میگیرد که فرد زندانی شود یا خیر. با این حال تمام کسانی که تمکن مالی پرداخت ۱۱۰ سکه را نداشته باشند، به زندان میروند.
حالا بار دیگر و با افزایش قیمت سکه و افزایش زندانیان مهریه، قانونگذاران به این فکر افتادند تا بار دیگر سقف مهریه را پایینتر بیاورند. از زمستان سال قبل نیز مجلس بار دیگر استارت این کار را زد تا علاوه بر اینکه پرداخت مهریه را برای مردان آسانتر کند، روند رسیدگی به پرونده به مهریه را هم وارد پروسه دادرسی دادگاهها نشود.
یکی از طراحان و موافقان این طرح در مجلس، در رابطه با این موضوع گفته بود: «اصلاح قانون مهریه برای کاهش بخش زیادی از پروندههای قضایی، کاهش دادرسی و ساماندهی آن در امر ازدواج مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و بر این اساس فرآیند دادرسی در قانون جدید پروندههای مهریه، حذف و حداکثر ۱۴ سکه برای مهریه میتوان پیش بینی کرد تا از روند افزایشی آن جلوگیری شود و در صورتیکه زوجه خواهان دریافت مهر خود باشد با مراجعه به واحد اجرای احکام نسبت به تقاضای خود اقدام کرده و دیگر نیازی به بررسی پرونده در دادگاه نیست.»
در این میان، اما هیچ توجهی به وضعیت زنان نشده است و گویی همه راهها و قوانین برای رعایت حال مردان است و زنان نه تنها هیچ حقی به آنها تعلق نمیگیرد، بلکه برای دریافت مهریه خود نیز باید پلههای دادگاه را چندسال بالا و پایین بروند تا در نهایت ماهی نه یک سکه، بلکه بسته به توان مالی مرد، مبلغی به زن به عنوان مهریه پرداخت میشود.
موضوع حقوق برابر هم کاملا مسکوت مانده و بعید است که قانونگذاران اساسا به آن اعتقادی داشته باشند. زنان در ایران در حالی وارد یک زندگی «مشترک» میشوند که اساسا از همان ابتدا هیچ چیزی مشترک نیست و زنان با جاری شدن خطبه عقد، حتی اجازه درس خواندن، خروج از کشور و کار کردنشان هم به مردان واگذار میشود. نمونههای زیادی از زنان کشور وجود دارند که بعد از ازدواج با مخالفتهایی از سوی همسر برای کار کردن، خروج از کشور و ... داشتند، نمونه بارز و آشنای آن نیلوفر اردلان بازیکن تیم ملی فوتبال ایران بود که هنگام خروج از کشور برای بازیهای جام ملت اسیا، متوجه شد که همسرش او را ممنوع الخروج کرده است.
در سالهای اخیر، اما بسیاری از زنان با آگاهی نسبت به حقوق خود، هنگام عقد، شروط ضمن عقد را نیز درخواست میکنند؛ شروطی مانند حق طلاق، حق کار، تحصیل، خروج از کشور، نصف کردن اموال و ... همین آگاهی باعث شده برخی از زنان تحصیل کرده جامعه خواهان دریافت حقوق برابر برای زندگی مشترک و از آن سمت نگرفتن یا تعیین مهریه بسیار پایین و به صورت نمادین باشد. هنوز مشخص نیست که چرا قانونگذاران از ایجاد چنین فضایی استقبال نمیکنند و کفه ترازو در حق و حقوق و قوانین، همچنان به سمت مردان پایین میرود.
بیشتر بخوانید: کاهش مهریه تا ۱۴ سکه کذب است
ثریا عزیزپناه فعال حقوق زنان میگوید: زمانی که یک پدیده اجتماعی تبدیل به یک گفتمان اجتماعی میشود و اگر به آن توجه نشود، تبدیل به یک مسئله میشود و زمانی که به مسئله هم رسیدگی نشود، به یک آسیب تبدیل میشود. زمانی که یک مسئله و یک آسیب است، هر گروهی شروع میکند تا یک تدابیری را بیاندیشد تا این مسئله را حل کند.
وی ادامه داد: معتقدم این مسئله زمانی آسیبزا است که مردان برای عدم توانایی پرداخت مهریه زندانی میشوند. دلیل تشکیل و بنیاد خانواده این است که یک واحد خانواده تشکیل شود تا جامعه به وسیله این نهاد سرپا باشد. این نهاد تحت انواع و اقسام فشارها قرار میگیرد و دچار تزلزل میشود. یکی از نمونههای آن مسئله مهریه است که طی چند سال اخیر مشکلزا شده است. ما باید تکلیف را مشخص کنیم. یا طبق عرف پیش برویم یا قانون یا شرع! هر جامعهای برای خود پایگاههای عرفی و فرهنگی و قانونی دارد و منشا قوانین میتواند متفاوت باشد.
عزیزپناه با بیان اینکه در شرع و عرف ما همواره موضوع مهریه و تعیین میزان مهریه موجود بوده است. به این صورت که زن مهریهای را تعیین میکند و مرد هر زمان که زن اراده کند، مرد قادر به پرداخت آن باشد. در گذشته هرچند که همیشه مهریه در حد وسع مرد تعیین میشد، اما این ضرب المثل باب بود که مهریه را کی داده و کی گرفته! من این مسئله را کمی باز میکنم. آقای حسن حبیبی در یک کتابی اسناد و جزئیات ازدواجهای مثلا صد سال گذشته را پیدا و جمعآوری کرده است و از بُعد جامعهشناسی به آن نگاه کرده که مثلا در دوره قاجار مهریه چگونه بوده است. برخی فکر میکنند زنان به تازگی با شروط ضمن عقد آشنا شدهاند؛ در حالی که این اسناد نشان میداد که در دوره قاجار هم زنان شروط ضمن عقد داشتند. هر فرد با توجه به موقعیت، شأن و جایگاه خانوادگی که داشت، مهریه و شروطی را برای ازدواج در نظر میگرفت. شروط ضمن عقد مثلا زن شرط کرده بود که حق تعیین مسکن با خودش باشد، بعد مرد امضا کرده بود که فقط تا ۵ سال این شرط را قبول میکنم. ما زمان قاجار را خالی از عقلانیت میدانستیم، اما وقتی یک سند ازدواج برای آن دوران را نگاه میکنیم، میبینیم که سراسر عقلانیت است.
این فعال حقوق زنان با بیان اینکه اکنون زنان و مردان هنگام ازدواج به صورت بیپروا مهریه را انتخاب و تعیین میکنند، گفت: مثلا زن مهریهای را تعیین میکند که اگر همه اموال خانواده مرد را جمع کنید، نصف مهریه زن هم نمیشود. با این حال سندی را امضا کرده و خود را متعهد به پرداخت چنین مهریهای سنگینی کرده است. در این رفتارها ما هیچگونه عقلانیتی نمیبینیم. این اتفاقها در حالی رخ میدهد که دختر و پسر هیچگونه آموزشی برای زندگی مشترک و درک متقابل و ... ندیدهاند.
عزیزپناه با بیان اینکه جامعهای که بدون نگاه به آینده و واقعیتهای جامعه حرکت میکند، مجبور به پرداخت هزینههای سنگین است، گفت: تفکر تعیین سقف مهریه کاملا آسیبزا است زیرا هیچ اصلاح اساسی صورت نگرفته است. این اتفاق بهم ریختگی خانوادهها، تنشها و تفکر تلافی کردن را بیشتر میکند. زمانی که قرار است به بنیاد خانواده دست بزنید باید زیرساختهای آن را فراهم کنید. قبل از کم شدن مهریه باید تفکر حقوق برابر میان زن و مرد را فرهنگسازی کنیم. شما زمانی که حقوق برابر داشته باشید و از همه مهمتر اسقلال مالی داشته باشید، مهریه یک پشتوانه نخواهد بود. اما در برخی از مناطق و خانوادهها زنان استقلال مالی ندارند و مهریه برایشان یک پشتوانه محسوب میشود.
وی ادامه میدهد: همانطور که تعیین مهریههای سنگین تبعات زیادی به همراه داشت، این دست بردن در زندگی خانوادهها نیز قطعا تبعات و بهم ریختگیهایی به همراه خواهد داشت. این تعیین سقف مهریه راه حل نیست و صرفا یک درمان موقتی است و اصلا نمیتواند به نفع زنان باشد. در ازدواج بحث نباید معاملهای باشد و با این کار تعادل را بار دیگر برهم میزنند. قانونگذاران فکر میکنند سر کلاف این بهم ریختگی را پیدا کردهاند، در صورتی که فقط بخشی از آن نخ از وضعیت آشفته را بیرون کشیدهاند و فکر میکنند اصل مطلب را پیدا کردهاند. من معتقدم مهریه نباید گرفته شود، اما وقتی زنی کار ندارد هیچ استقلال و پشتوانهای ندارد و مرد هم به راحتی او را طلاق میدهد، طبیعی است که مهریه برای آن زن یک پشتوانه محکم است.
منبع: رویداد24