
اقتصاد۲۴- آنا شوارتز یکی از مهمترین اقتصاددانان قرن بیستم است؛ پژوهشگری که با تحقیقاتش، فهم ما از نقش پول، سیاستهای پولی و منشأ بحرانهای اقتصادی را متحول کرد. او با همکاری میلتون فریدمن کتابی نوشت که بعدها یکی از تأثیرگذارترین متون پولی جهان شد و مسیر سیاستگذاری اقتصادی کشورها را تغییر داد.
آنا جاکوبز شوارتز (۱۹۱۵–۲۰۱۲) اقتصاددانی آمریکایی و یکی از برجستهترین پژوهشگران تاریخ پولی بود. او بیشتر به خاطر همکاری با میلتون فریدمن در کتاب «تاریخ پولی ایالات متحده، ۱۸۶۷–۱۹۶۰» شناخته میشود؛ کتابی که تحلیل تازهای از ریشههای رکود بزرگ ارائه داد و نشان داد که عملکرد نادرست فدرالرزرو چگونه بحرانهای اقتصادی را تشدید کرده است.
شوارتز از سوی پل کروگمن «یکی از بزرگترین اقتصاددانان پولی جهان» توصیف شده و پس از مرگش نیز در تالار مشاهیر زنان آمریکا ثبت شد. اهمیت کار او فقط در نظریهپردازی نیست؛ بلکه تحقیقات او مستقیماً سیاست پولی کشورهای مختلف را تغییر داد و توجه دولتها را به نقش حیاتی کنترل پول جلب کرد.
آنا یاکوبسون شوارتز در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۵ در نیویورک به دنیا آمد. نبوغ او از همان نوجوانی آشکار بود. او در ۱۸ سالگی از کالج بارنارد با رتبه ممتاز فارغالتحصیل شد و در ۱۹ سالگی مدرک کارشناسیارشد اقتصاد را از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد. تنها یک سال بعد، کار خود را بهعنوان یک اقتصاددان حرفهای آغاز کرد.
ازدواج او با آیزاک شوارتز – دانشآموخته اقتصاد – نقطهای مهم در زندگی شخصیاش بود. او همزمان با پژوهشهایش مادر چهار فرزند شد، اما هرگز از مسیر تحقیقاتی خود فاصله نگرفت. شوارتز اگرچه فعالیت حرفهای گستردهای داشت، اما ادامه تحصیلش تا سال ۱۹۶۴ طول کشید؛ یعنی زمانی که دکترای خود را از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد.
در دهههای اولیه فعالیت، پیش از همکاری با فریدمن، با آرتور گایر و والت ویتمن روستو همکاری داشت و کتاب مهم «رشد و نوسان در اقتصاد بریتانیا، ۱۸۵۰–۱۷۹۰» را منتشر کرد؛ اثری دو جلدی که هنوز از منابع معتبر در مطالعات تاریخی اقتصاد بریتانیاست.
شهرت واقعی آنا شوارتز از همکاری با میلتون فریدمن آغاز شد؛ همکاریای که به خلق اثری ماندگار انجامید. در سال ۱۹۶۳، آنها کتاب «تاریخ پولی ایالات متحده، ۱۸۶۷–۱۹۶۰» را منتشر کردند، کتابی حجیم و دقیق که یکی از مهمترین متون اقتصاد پولی در قرن بیستم شد. این کتاب با اتکا به تحلیل انبوهی از دادههای تاریخی، یک ادعای مهم مطرح کرد:رکود بزرگ نتیجه سیاستگذاری نادرست فدرالرزرو بود، نه یک نقص ذاتی در اقتصاد بازار.
شوارتز و فریدمن نشان دادند که فدرالرزرو در دو مقطع حیاتی اشتباه کرد:
در نتیجه، عرضه پول در آمریکا بین سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳ بیش از ۳۰ درصد کاهش یافت و اقتصاد دچار عمیقترین رکود تاریخ شد.
بیشتر بخوانید: میلتون فریدمن کیست؟/ مبدع سیاست پول گرایی را بیشتر بشناسیم
این تحلیل آنقدر اثرگذار بود که بعدها بن برنانکی، رئیس فدرالرزرو در یک مراسم رسمی رو به فریدمن و شوارتز گفت: «در مورد رکود بزرگ، شما درست میگویید. ما مقصر بودیم. متأسفیم؛ اما به لطف شما، دیگر آن اشتباه را تکرار نخواهیم کرد.»
مطالعات گسترده فریدمن و شوارتز پایههای «پولگرایی» را شکل داد؛ مکتبی که بر نقش تعیینکننده عرضه پول در کنترل تورم و تقویت ثبات اقتصادی تأکید میکند. بر اساس نتایج کار آنها:
این یافتهها، مستقیماً سیاستگذاری اقتصادی کشورها را تغییر داد. از دهه ۱۹۷۰ به بعد بانکهای مرکزی سراسر جهان بهجای سیاستهای مالی کینزی، به سیاستهای پولی توجه جدیتری نشان دادند.
اگرچه فریدمن در دهه ۸۰ وارد فعالیتهای سیاسی شد، شوارتز ترجیح داد در حوزه پژوهش بماند. او معتقد بود که وظیفه اصلی اقتصاددان تولید دانش است، نه تأثیرگذاری مستقیم بر قدرت سیاسی.
به همین دلیل، با وجود جایگاه علمی و نفوذ گسترده نظریاتش، او دوران حرفهای خود را تقریباً بهطور کامل در نهادهایی مانند مؤسسه ملی پژوهش اقتصادی (NBER) گذراند و کمتر وارد سمتهای دولتی شد. البته در سال ۱۹۸۱ بهعنوان مدیر کمیسیون طلا در آمریکا نقش مهمی در بررسی سیاستهای پولی بازی کرد.
فعالیت علمی او بیوقفه ادامه داشت. شوارتز که بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۹ بیستودو مقاله علمی منتشر کرده بود، در دهههای بعد این تعداد را به صد مقاله رساند؛ آن هم با استانداردهای سختگیرانه و روششناسی دقیق.
شوارتز علاوه بر کارهای مشهورش با فریدمن، در حوزههای مختلفی نیز تحقیقات مهمی انجام داد، از جمله:
او همچنین سالها مشاور یک پروژه مهم در دانشگاه سیتی لندن درباره تاریخ پولی بریتانیا بود.
شوارتز تا پایان عمر تحولات اقتصاد جهانی را بهدقت دنبال میکرد. در بحران مالی ۲۰۰۸، او یکی از منتقدان اصلی سیاستهای فدرالرزرو بود و معتقد بود:
این دیدگاهها نشان میداد که او تنها یک مورخ پولی نیست، بلکه اقتصاددانی است که مسائل روز را با ذهنی تحلیلگر و بدون ملاحظه سیاسی بررسی میکند.
آنا شوارتز در سال ۲۰۱۲ در ۹۶ سالگی در خانهاش در منهتن درگذشت. او نهفقط یک اقتصاددان، بلکه نمادی از دقت، پشتکار و تحلیلگری بیطرفانه در علم اقتصاد بود. آثار او همچنان در دانشگاهها تدریس میشود و پایه بسیاری از سیاستهای پولی مدرن است.
او در طول زندگیاش ۹ کتاب و بیش از ۱۰۰ مقاله منتشر کرد، با نسلهای مختلف اقتصاددانان همکاری داشت و نشان داد تغییر نگاه به تاریخ میتواند مسیر آینده اقتصاد را دگرگون کند.