تاریخ انتشار: ۱۶:۱۰ - ۱۱ آذر ۱۴۰۴
اقتصاد۲۴ گزارش می‌دهد؛

رونالد کوز کیست؟/اقتصاددان، برنده نوبل و مبتکر قضیه کوز در اقتصاد

آکادمی نوبل در سال ۱۹۹۱، جایزه نوبل اقتصاد را به رونالد کوز اعطا کرد، زیرا او موفق شد اصولی را برای توضیح ساختار نهادی اقتصاد مشخص کند و درک ما را از نحوه عملکرد اقتصاد گسترش دهد. در این مطلب درباره نظریات و رویکرد این اقتصاددان بخوانید.

رونالد کوز کیست

اقتصاد۲۴- رونالد کوز یکی از تأثیرگذارترین اقتصاددانان قرن بیستم میلادی بود که اندیشه‌های او توانست تحولی شگرف نه تنها در حوزه اقتصاد، بلکه در کسب‌وکار و حقوق ایجاد کند. ویژگی ممتاز کوز این بود که دیدگاه‌هایش بر خلاف جریان رایج آن زمان، به جای تکیه بر مدل‌های صرفاً نظری و ریاضی، بر مشاهده دقیق دنیای واقعی و تحلیل تاریخی استوار بود. این رویکرد متفاوت، منجر به ارائه نظریاتی شد که نه‌تنها شیوه تفکر اقتصاددانان را تغییر داد، بلکه تأثیر عمیقی بر سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و حقوقی گذاشت.

آکادمی نوبل در سال ۱۹۹۱، جایزه نوبل اقتصاد را به کوز اعطا کرد، زیرا او موفق شد اصولی را برای توضیح ساختار نهادی اقتصاد مشخص کند و درک ما را از نحوه عملکرد اقتصاد گسترش دهد.

جالب اینجاست که هنگام دریافت این جایزه، بسیاری متعجب شدند؛ زیرا مقالات او فاقد معادلات پیچیده، پارامتر‌های تخمینی یا حروف یونانی بود و او به عنوان استاد اقتصاد در دانشگاه حقوق شیکاگو فعالیت می‌کرد.

زندگینامه و نظریه‌های رونالد کوز

رونالد کوز در ۲۹ دسامبر ۱۹۱۰ در ویلسدن، لندن، متولد شد. دوران کودکی او به دلیل مشکلات جسمی متفاوت بود؛ وی در مدارسی مخصوص کودکان با ناتوانی‌های جسمی تحصیل کرد. او حتی به یاد می‌آورد که برنامه آموزشی مدرسه‌اش با مدرسه کودکان ناتوان ذهنی اشتراکاتی داشت و تا ده سالگی تحت هیچ آموزش واقعی قرار نگرفت.

با این حال، او وارد مدرسه اقتصاد لندن (LSE) شد و مدرک لیسانس بازرگانی خود را در سال ۱۹۳۲ دریافت کرد. در LSE، کوز تحت تأثیر اقتصاددانی برجسته به نام آرنولد پلانت قرار گرفت. پلانت یکی از اولین کسانی بود که بر نقش حقوق مالکیت در اقتصاد تأکید داشت و همین موضوع مسیر مطالعاتی کوز را شکل داد.

کوز که در آن زمان گرایش‌های سوسیالیستی داشت، در سمیناری به بحث پلانت درباره ایده «دست نامریی» گوش داد و نظریه اولیه خود را درباره تعاون خودانگیخته در محیط بازار در آنجا شکل داد، که این نقطه آغاز مسیر او به عنوان یک اقتصاددان جریان‌ساز بود. کوز پس از تدریس در دانشگاه‌های بریتانیا، در سال ۱۹۵۱ به ایالات متحده مهاجرت کرد. او در سال ۱۹۶۴ به دانشگاه شیکاگو پیوست و به عنوان سردبیر ژورنال معتبر «حقوق و اقتصاد» فعالیت کرد. او تا سال‌های پایانی عمر خود فعال باقی ماند و در سن ۱۰۱ سالگی مقاله‌هایی درباره نقش فناوری در اقتصاد منتشر کرد. رونالد کوز در ۲ سپتامبر ۲۰۱۳، در سن ۱۰۲ سالگی، درگذشت.


بیشتر بخوانید: آرتور پیگو کیست؟/ اقتصاددان زن ستیز و بنیانگذار مالیات پیگویی و اقتصاد رفاه


نظریه ماهیت بنگاه و هزینه‌های معاملاتی رونالد کوز

یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین آثار کوز، مقاله «ماهیت بنگاه» است که در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. در این مقاله، کوز به این پرسش کلیدی پرداخت که چرا بنگاه‌های اقتصادی (شرکت‌ها) وجود دارند. او این تناقض را مطرح کرد که اگر سازوکار قیمت در بازار می‌تواند تخصیص منابع را هماهنگ کند، پس چرا به عناصری مانند مدیران که هماهنگی‌ها را در داخل بنگاه انجام می‌دهند، نیاز است.

کوز در پاسخ، نظریه هزینه‌های معاملاتی را مطرح کرد. او دریافت که در دنیای واقعی، معاملات در بازار رایگان نیستند، بلکه هزینه‌هایی دارند؛ این هزینه‌ها شامل جست‌و‌جو، مذاکره، عقد قرارداد و نظارت بر اجرا می‌شوند.

کوز استدلال کرد که ایجاد بنگاه‌ها راهی برای کاهش این هزینه‌ها است. هنگامی که هزینه‌های انجام معاملات در بازار آزاد از هزینه‌های سازماندهی آن فعالیت در داخل یک شرکت بیشتر شود، فعالیت‌ها در قالب بنگاه‌ها سازماندهی می‌شوند.

رونالد کوز اقتصاددان

در یک بنگاه، به جای انعقاد قرارداد‌های متعدد برای هر مبادله در بازار، توافقات بر اساس یک قرارداد جامع بین کارفرما و کارگران صورت می‌گیرد، که این امر به طور قابل توجهی هزینه‌ها را کاهش می‌دهد. این نظریه که پایه‌گذار حوزه «اقتصاد سازمانی» و «اقتصاد هزینه‌های معاملاتی» شد، همچنین به سوال دوم کوز پاسخ می‌دهد: چرا نمی‌توان تمام منابع را توسط یک بنگاه بسیار بزرگ یا دولت تخصیص داد؟ کوز توضیح داد که بزرگ‌تر شدن یک بنگاه باعث کاهش بازده عملکرد مدیران می‌شود و هزینه‌های سازمان‌دهی مبادلات اضافی در داخل بنگاه به‌تدریج افزایش می‌یابد؛ بنابراین، بنگاه تنها تا جایی توسعه می‌یابد که هزینه‌های سازمان‌دهی داخلی از هزینه‌های بازار آزاد بیشتر نشود.

قضیه کوز و پیوند اقتصاد با حقوق

نظریه دیگر و بسیار مشهور کوز، «قضیه کوز» است که در مقاله «مسئله هزینه اجتماعی» در سال ۱۹۶۰ مطرح شد. این مقاله یکی از پرتأثیرترین مقالات تاریخ اقتصاد محسوب می‌شود. قضیه کوز بیان می‌کند که اگر حقوق مالکیت به وضوح مشخص شده باشد و هزینه‌های معاملاتی صفر باشند، طرفین می‌توانند از طریق مذاکره آزادانه، مشکلات ناشی از آثار خارجی (مانند آلودگی) را حل کنند و به راه‌حل بهینه دست یابند، صرف‌نظر از اینکه حقوق مالکیت اولیه به چه کسی تخصیص داده شده است.

این نظریه نشان داد که بازار‌ها می‌توانند بدون نیاز به مداخله دولت از طریق مقررات یا مالیات، بهینه‌ترین راه‌حل‌های اقتصادی را بیابند. این ایده، نقش حقوق مالکیت و هزینه‌های مبادله را در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و حقوقی برجسته کرد و به شکل‌گیری رشته میان‌رشته‌ای «حقوق و اقتصاد» کمک شایانی نمود.

با این حال، کوز تأکید می‌کرد که در دنیای واقعی هزینه‌های معاملاتی صفر نیستند. بنابراین، نهاد‌های حقوقی و دادگاه‌ها نقش مهمی در تخصیص حقوق مالکیت دارند تا به راه‌حل‌های کارآمد دست یابند. او آلودگی را نیز به عنوان یک مسئله اقتصادی می‌دید که باید هزینه‌ها و منافع آن مقایسه شود تا به نقطه تعادل رسید، نه اینکه صرفاً خواهان حذف کامل آلودگی بود.

رویکرد تجربی و نقد رونالد کوز بر جریان اصلی اقتصاد

رویکرد کوز به اقتصاد همواره منحصر‌به‌فرد بود. او بر مطالعه دنیای واقعی به‌جای مدل‌های انتزاعی تأکید داشت. او برای درک ساختار بنگاه‌ها، شرکت‌های بزرگ آمریکایی مانند فورد و جنرال موتورز را بررسی کرد و برای مطالعه کالا‌های عمومی، به جای اتکا به آموزه‌های سنتی، تاریخ تولید این کالا‌ها در بریتانیا را از قرن شانزدهم بررسی نمود.

یکی از نمونه‌های بارز این رویکرد، مقاله مشهور «فانوس دریایی در اقتصاد» (۱۹۷۴) بود. طبق نظریه سنتی کالا‌های عمومی، فانوس دریایی به دلیل ماهیت غیر قابل محرومیت، باید توسط دولت و از طریق مالیات تأمین شود. اما کوز با بررسی تاریخی نشان داد که این فرضیه صحیح نیست؛ در بریتانیا قرن نوزدهم، بسیاری از فانوس‌های دریایی متعلق به بخش خصوصی بودند و هزینه‌های خود را از کشتی‌هایی که به بندر‌های نزدیک وارد می‌شدند، دریافت می‌کردند. این امر یک بار دیگر تأکید کوز را تقویت کرد که مدل‌های ریاضیاتی همیشه بازتاب دقیقی از واقعیت ندارند و باید به نهاد‌ها و جزئیات عملی توجه کرد. او به‌شدت از اقتصاددانانی که تنها به تئوری‌های ریاضی وابسته بودند، انتقاد می‌کرد و معتقد بود که مطالعه بازار‌های واقعی و نهاد‌های حقوقی برای درک صحیح اقتصاد ضروری است.

تاثیرات رونالد کوز بر اقتصاد

رونالد کوز به دلیل تمرکز بر نهاد‌ها و هزینه‌های معاملاتی، یکی از بنیان‌گذاران اصلی اقتصاد نهادگرایی جدید محسوب می‌شود. او نشان داد که نهاد‌هایی مانند قوانین، قراردادها، و مقررات دولتی نقشی کلیدی در کاهش عدم قطعیت و هزینه‌های مبادله‌ای دارند. این دیدگاه او را به یکی از برجسته‌ترین مدافعان اقتصاد بازار آزاد تبدیل کرد، اگرچه او خود را لیبرتارین نمی‌دانست و معتقد بود سیاست‌ها باید بر اساس نتایج عملی ارزیابی شوند.

به طور خلاصه، نظریات علمی کوز دو پایه اساسی دارد: نظریه بنگاه، که تبیین می‌کند چرا و چگونه شرکت‌ها وجود دارند تا هزینه‌های مبادله را کاهش دهند؛ و قضیه کوز، که بر نقش حیاتی حقوق مالکیت مشخص شده و هزینه‌های مبادله ناچیز در تخصیص بهینه منابع تأکید دارد.

او تأکید داشت که دولت‌ها باید شرایطی را فراهم کنند تا هزینه‌های مبادله کاهش یابد و بازار‌ها کارآمد عمل کنند، نه اینکه مستقیماً مداخله نمایند. کوز تا پایان عمر نسبت به آینده خوشبین بود و معتقد بود که کاهش هزینه‌های مبادله از طریق ابزار‌های دیجیتال و حقوقی، می‌تواند به بهره‌وری اقتصادی افزوده و زمینه‌ساز یک دوره طلایی از توسعه اقتصادی شود.

ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار