اقتصاد۲۴- اختلافات عربستان و قطر، دو کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس در سال 1397 به حدی شدت گرفت که خبرهایی از قرار گرفتن این شورا در آستانه فروپاشی به گوش رسید، این تنها یکی از بحرانهای عربی-عربی است که دامن کشورهای تشکیلدهنده اتحادیه عرب را گرفته است.
حال با فرا رسیدن سال جدید این بحرانها به کدام سمتوسو خواهند رفت؟ آیا باید منتظر شدت گرفتن آنها بهویژه در مورد قطر و عربستان باشیم؟ آیا اختلافات میان دو کشوری که طی چند دهه تلاش شده بود آنها را همپیمانانی علیه ایران نشان دهند، منجر به فروپاشی این ساختار اصولا شکلگرفته برای مقابله با انقلاب اسلامی در ایران خواهد شد؟ نقش آمریکا در این فرآیند چیست؟ آیا واشنگتن درموعدی خاص از قدرت نفوذ خود بر این کشورها استفاده کرده و این بحران را که در سال 1398 وارد سومین سال خود میشود، حل و فصل میکند؟
به اعتقاد برخی کارشناسان، دولت آمریکا با وجود آنکه از توانایی و نفوذ کافی برای تاثیرگذاری بر ریاض و دوحه جهت پایان دادن به اختلافات این دو کشور برخوردار است، اما به دلایلی که فروش حداکثری تسلیحات به این دو کشور ثروتمند نفتی یکی از آنهاست، همچنان اجازه میدهد تا این بحران ادامه یافته و حتی به پویایی آن هم کمک میکند.
همین امر باعث شده تا سطح بیاعتمادی بین دو کشور به حدی برسد که وساطت کشورهایی همچون کویت و عمان نیز برای نزدیک دیدگاههای دوحه و ریاض به یکدیگر کارگشا نباشد. همچنین باعث شد تا پرسشهایی در رابطه با دورنمای آینده روابط فیمابین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مطرح شود.
به اعتقاد کارشناسان، در خوشبینانهترین شکل ممکن شورای همکاری خلیج فارس در شرایط ایدهآل خود به سر نمیبرد، این بدی اوضاع صرفا مربوط کشور قطر که در محاصره همهجانبه از سوی همسایگان عربش قرار گرفته نیست، بلکه کشوری همچون عربستان نیز در بعد منطقهای و روابط با همسایگانش دوره دشواری را پشت سر می گذارد.
به اعتقاد کارشناسان بحران قطر و عربستان صرفا یک برش کوچک از بستهای پیچیده از بحرانهای مختلف و متراکمی است که روابط کشورهای عربی سال 1397 در آن گرفتار هستند. در کنار ادامه محاصره و تحریم قطر که از سوی دیگر کشورهای دوست و برادرش در شورای همکاری صورت گرفته، بحران اختلافات عربی-عربی دامن اکثر این کشورهای عضو اتحادیه عرب را گرفته است. این اختلافات به حدی است که در سال 1397 تقریبا هیچ نشستی در این اتحادیه با حضور تمام اعضا برگزار نشد.
همچنین با وجود حرکت یکایک کشورهای عربی برای بازگشت سفرای خود به دمشق این کشورها از رسیدن به توافق ضمنی برای بازگشت دمشق به این اتحادیه عاجز ماندند. این البته سوای شکست بسیار بزرگ نشست اقتصادی اتحادیه عرب در بیروت بود که اختلافات عربی-عربی عامل اصلی آن معرفی شده است.
به اعتقاد یک کارشناس عرب، کشورهای عربی نه تنها تحت تاثیر رخدادهای بینالمللی قرار میگیرند، بلکه مصرانه به دنبال آن هستند که از برخی عوامل و متغیرهای بینالمللی هرچند مبهم و غیرکامل هم تاثیرپذیری داشته باشند. از مشکل سوریه با اکثر کشورهای عربی تا مشکل قطر با کشورهای عربستان، امارات متحده عربی و مصر، تنش گاه و بیگاه عربستان و امارات تا مشکل مغرب با عربستان، از مشکل لیبی با ریاض و ابوظبی، جنگ عربستان با همراهی امارت در یمن، از تنشهای حاکم بر روابط الجزایر و مغرب تا اختلافات سودان و مصر برخی از اختلافاتی است که به طور کامل به سال جاری منتقل شدهاند تا همچنان منتظر ادامه این بحرانها در سال جدید باشیم.
در مقابل در سال جدید باید منتظر تلاش بسیار زیاد دمشق برای ورود مجدد به جرگه کشورهای عربی باشیم. در سایه تحولات پیشبینی شده در الجزایر احتمال کاهش تنش این کشور با مغرب وجود دارد.
با این وجود در صورت صحت پیشبینیها در مورد کوتاه شدن ناخنهای محمد بن سلمان توسط پدرش، احتمال سرعت گرفتن تلاشها برای خروج عربستان از چاههایی که این جوان بلندپرواز کشورش را در آن گرفتار کرده افزایش خواهد یافت. در همین راستا، ریاض در این سال برای خروج از باتلاق یمن خود را به آب و آتش خواهد زد.
تلاشها برای فراهم کردن زمینه آشتی ریاض و دوحه نیز چندان پررنگ و امیدوارکننده نشان نمیدهد، اما جسته و گریخته ادامه خواهد یافت.
گفته میشود گامهای بزرگی برای انحلال شورای همکاری خلیج فارس به نفع تشکیل ساختاری بزرگتر که در رسانهها به نام ناتوی عربی شهرت یافته برداشته شده است.
قرار است این ساختار علاوه بر کشورهای ثروتمند شورای همکاری خلیج فارس کشورهای مصر و اردن را به عنوان کشورهای پرجمعیت تامینکننده نیروی انسانی این ساختار درخود جای دهد تا از این پس این ابزار برای مقابله با ایران استفاده شود. سمتوسوی این دستپخت آمریکا برای منطقه نیز تا اواسط امسال مشخص خواهد شد.
منبع: اعتماد آنلاین