اقتصاد ۲۴ - سالیان متمادی است که این شرایط بغرنج بر اقتصاد کشور حاکم شده و گویی امکانی برای رهایی از آن وجود ندارد.
مهدی بستانچی، رئیس دبیرخانه مردمی صنعتگران تهران معتقد است رفتارهای مقامات ایران در خدمت اقتصاد نیست و صادرکنندگان بازارهای صادراتی را یکی پس از دیگری از دست دادهاند.
در شرایط کنونی ایران که هنوز وضعیت لغو تحریمها مشخص نیست، مقامات سیاسی و اقتصادی کشور بارها بر مقوله صادرات و لزوم ارتباط اقتصادی با همسایگان تاکید کردهاند. البته در دولتهای پیشین هم اینچنین بود. هرچند که به نظر نمیرسد اهتمامی برای عمل به آن وجود داشته باشد. دلیل این امر چیست؟
صادرات بر بستر فعالیتهای تولیدی و اقتصادی شکل میگیرد یعنی ما صادرات را به عنوان اهرمی در راستای توسعه فعالیتهای اقتصادی کشور در نظر میگیریم. اگر مایل به بهبود وضعیت صادرات کشور هستیم ابتدا باید اقتصادمان را ترمیم کنیم. بیش از عمل به این موضوع هم باید نگرش اقتصادی را جزو مهمترین رئوس کاری خود قرار دهیم. میخواهم با ذکر مثالی این موضوع را شفافتر بیان کنم. چندی پیش به همراه هیاتی از ایران در اجلاسی در یکی از کشورهای همسایه شرکت کرده بودم. در پرواز ایران یکی از بلندپایهترین مقامات سیاسی کشور حضور داشت و تقریبا ۸۰درصد از مسافران پرواز موردنظر به مقامات سیاسی کشورمان و حدود ۲۰ درصد هم به اهالی تولید و تجارت ایران اختصاص داشت، به صورت همزمان هیاتی از کشور ترکیه هم شرکت کرده بود. با این تقاوت که بیش از ۹۰درصد اعضای هیات ترک تجار و بازرگانان و ۵ تا ۱۰ درصد آن از مقامات سیاسی ترکیه بودند. ببینید زمانی که اولویت ما موضوعات اقتصادی نباشد به تناسب آن از افرادی دیگری با نگرشهایی متفاوت از مقوله صادرات و تجارت استفاده میکنیم، اما وقتی بخواهیم اقتصاد و تجارتی پیشرو داشته باشیم، اعضای هیات هایمان را به بخش خصوصی و تجار و بازارگانان مان اختصاص میدهیم. نمونه همین مثال در نشستها و گردهماییهای ما هم به وضوح مشخص است. اگر میخواهیم فعالیتهای اقتصادی مان را در اولویت قرار دهیم نگاه ما باید نگاهی برپایه موضوعات اقتصادی باشد تا منافعی که خواهان کسب آنها هستیم به طور کاملا نهادینه شده به دست آیند.
بحث ارتباط با همسایگان که یکی از شعارهای اصلی دولت آقای رئیسی بود، نگاه شما در این باره چیست؟ اینکه در صورت عدم لغو تحریمها هم ما میتوانیم در ارتباط با همسایگان مشکلات خود را حل و فصل کنیم. ایا با وجود عدم لغو تحریمها و حضور ایران در لیست سیاه FATF ما میتوانیم مناسبات اقتصادی مان با همسایگان را به پیش ببریم؟
بخشی از محدودیتهای صادراتی ما به تحریم باز میگردد. اصلا نمیتوان این موضوع را انکار و یا کتمان کرد. سوال اساسی این است چرا من تولیدکننده و فعال اقتصادی و در یک نگاه کلی تر، ما مردم باید هزینهی اشتباهات بخش سیاسی کشور را بپردازیم. نمیشود گفت تحریم که خوب هیچ! تحریم کاغذ پاره است! مردم ما با همهی وجود اثرات تحریم را درک کردهاند، من صادرکننده بازارهای صادراتی را یکی پس از دیگری از دست داده ام با هزار جور مشکل برای تامین مواد اولیه و فروش و انتقال ارز صادراتی به کشور مواجه هستم که واقعا غیرضروری است. این یک ظلم و جفای آشکار است و به نظرم حتما میشد راههای دیگری را دنبال کرد که این تحریمهای ظالمانه به مردم و کشور تحمیل نشود.
بیشتربخوانید:کدام کشورها اولویت نخست صادراتی ایران هستند؟
اما طبیعی است که در ارتباط با همسایگانمان اگر بتوانیم روابط اقتصادی را در اولویت قرار دهیم به طبع آن روابط سیاسی مان هم به پیش خواهد رفت. در جهان امروز، بدیهی است که کشورها برای پیشبرد روابط سیاسی، ابتدا اقدام به توسعه مناسبات اقتصادیشان کنند.
این در حالی است که سیاستهای حاکمیت تاکنون برخلاف این موضوع بوده است یعنی ما همیشه از موضوعات سیاسی برای پیشبرد مباحث اقتصادی استفاده کردهایم. اگر ما بتوانیم تمرکز روابط با کشورهای دیگر را بر توسعه فعالیتهای اقتصادی قرار دهیم مانند تجربه فعلی روابط اقتصادی گسترده با عراق، روابط سیاسیمان نیز با وجود تنشهای موجود همیشه در سطح قابل قبولی خواهد بود.
باید منفک از اختلافات سیاسی و مذهبی و ... اصل را بر ارتقای مناسبات اقتصادی قرار دهیم، در این شکل از مناسبات تجار عمدتا تمرکزشان را بر نقاط مشترک قرار میدهند، اما در روابط سیاسی این اتفاق نمیافتد. ما باید از فرصتهای صادراتی مان خصوصا در صدور خدمات فنی و مهندسی به جهت پایین بودن میزان دستمزدها در ایران و اختلاف قیمت ارز استفاده کنیم. این موارد مزیتهای صادراتی ما هستند. در حال حاضر کشور ما پتانسیل بسیار زیادی از جهت بالا بودن دانش و نیروی انسانی نخبه دارد. خدمات فنی و مهندسی شاهراه ورود محصولات صنعتیمان به کشورهای دیگر هستند و اگر ما خدمات فنی و مهندسی مان را در پروژهای پیادهسازی میکنیم طبعا پروژه مورد نظر آمادگی بیشتری برای استفاده از محصولات ایرانی دارد و این مزیت ما در کل منطقه است.
مشکل کجاست؟ بخش خصوصی که امادگی انجام این کار را دارد. دولت هم که میگوید ارتباط با همسایگان در راس سیاستهای من است.
خواستن از سوی تولیدکننده طبیعتا وجود دارد. شرکتهای ایرانی بارها علاقه مندی خود را اعلام کرده اند چرا که به افزایش تولیداتشان کمک میکند. بازار ایران یک بازار محدود است و تولیدکنندگان با ورود به بازارهای صادراتی میتوانند از این محدودیتها عبور کنند. از سوی دیگر دولت نیز بر مقوله صادرات تاکید کرده است، اما دولت و به صورت کلی بخش اجرایی و البته تولیدکننده و کارآفرین ما هنوز نتوانسته اند به همکاری در خور توجهی در این موضوع برسند و حلقه مفقوده، یعنی ارتباط دوجانبهی موثر همچنان به قوت خود باقی است. طبیعتا تا این اتفاق نیفتد روند صادراتی ما از شکل فعلی آن خارج نمیشود.
البته مجددا تاکید میکنم که تحریمها در وضعیت فعلی صادرات بسیار تاثیرگذار بوده است، اما بحث اینجاست که اگر افراد مختلف در حوزه تصمیم سازی و وضع قوانین و مقررات و البته تولید کننده، صنعتگر و صادرکننده ما از زبان مشترکی برخوردار نباشند، چطور میخواهند حول یک هدف مشترک به جمع بندی برسند؟ با همین همکاری مشترک ما توانستیم در زمان طرح موضوع "جرم انگاری وارد نکردن ارز حاصل از صادرات " در مجلس، این طرح را از دستورکار خارج کنیم.
پیشنهادتان برای بهبود این شرایط چیست؟
برای بهبود روابط و مناسبات بخش خصوصی و دولتی و حاکمیتی قاعدتا باید نهادهای مربوطه وارد عمل شوند. در بدنه بخش خصوصی انبوهی از انجمنها و سازمانهایی وجود دارند که اعضای آن، شرکتهای فعال در همان بخش هستند. مثلا ما در انجمن تولیدکنندگان سیستمهای تهویه مطبوع به عنوان یک انجمن شاخص در حوزه تولید تجهیزات تهویه مطبوع، بزرگان این صنعت را گردهم آورده ایم و طبیعی است که بزرگان این صنعت که برخی از آنها سوابق تولیدی بیش از ۵۰ ساله دارند میتوانند نظرات مشورتی مناسبی را به بدنه تصمیم گیر و تصمیم ساز کشور منتقل کنند.
'گاهی به دلیل عدم شکل گیری ارتباط صحیح، این شبهه به وجود میآید که بخش خصوصی تنها به دنبال دریافت پول از دولت است. حقوق و تکالیف دو طرف برای یکدیگر روشن است؟
همینطور است. واقعیت این است که در بسیاری از موارد ارتباط میان دولت و انجمنها و تشکلها شفاف نیست. دلیل مشخصی هم دارد چرا که ارتباط موثری شکل نگرفته است. معمولا هم در جلسات اولیه اعضای انجمنها و تشکلهای مختلف به بیان دیدگاههای کلی و بعضا گله گذاری میپردازند و مسئول هم در مقام پاسخگویی بر میاید! اما طبیعتا زمانی که این ارتباط ادامه داشته باشد، کار از حالت کلی گویی خارج میشود و به جزئیات میرسد. بسیاری از مشکلات تولید و صنعت نیاز کمک مالی ندارد، این به این معنی نیست که بنگاهها با مشکل تامین مالی و سرمایه مواجه نیستند، آن در جای خود، اما محدود کردن گفتگوی فعالان تولید و تجارت با دولت به مسایل پولی، جفا به صنعتگران است.
شما از جمله افرادی هستید که بر لزوم تلاش برای برندسازی کالای ایرانی در جهان تاکید کرده اید، اما همین حالا هم ما شاهد از دست رفتن بازارهای پسته یا فرش ایرانی هستیم. یعنی حتی محصولاتی که به صورت سنتی به ایران تعلق دارد هم در حال از دست رفتن است.
بله همینطور است ما با مشکلات عدیدهای در حوزه برندسازی مواجه هستیم. در تمامی کشورهای جهان، برخی از سازمانها و ارگانها مسوولیت برندسازی کالاهای کشور مطبوع خود را برعهده دارند. در ایران هم مسوولیت حوزه برندینگ و توجه به برند ایرانی بر عهده سازمان توسعه تجارت و صادرات است. ما میگوییم به عنوان یک استراتژی کلی میخواهیم سقف صادرات به کشورهای همسایه را افزایش دهیم، اما تا چه اندازه در مورد برند ایرانی Made in Iran کار و کمپین اجرا کرده ایم. آیا برنامههایی را در خصوص برند ایران در شبکههای پرمخاطب کشورهای همسایه عرضه کرده ایم؟ من به عنوان یک تولید کننده نمیتوانم در تمامی کشورهای همسایه تبلیغ کنم، اما یک حوزه کلانتر و البته سیاست گذار، طبیعتا وظیفهای در این رابطه دارد. متاسفانه ما همواره با این مشکل هم مواجه بوده ایم که رایزنهای اقتصادی ما بیش از وزارت خانهها و دستگاههای اقتصادی، از بدنه وزارت امورخارجه هستند. به صورت کلی هم این افراد بیش از بینش اقتصادی از یک نگاه سیاسی برخوردار هستند. این امر هم به جهت همان مبحثی است که در ابتدای این گفتگو به آن اشاره کردم یعنی برای افزایش صادرات باید موضوع اقتصاد از اولویتهای کلان کشور باشد، اما در کشور ما سیاست همواره در اولویت بوده است.
در ایران، دولتها هیچگاه برای طرح و توسعه منطقهای و جهانی برند ایران کاری انجام نداده اند. حتی اگر کاری هم انجام شده باشد آنقدرها ملموس نیست. همین حالا کشور ترکیه به صورت فشرده، منسجم و با برنامه در حال توسعه برند این کشور است. البته آنها در حوزه فرهنگی هم وارد شده اند و با ساخت و صادرات صنعت سریال سازی تلاش کرده اند تا در کنار فرهنگ سازی مسیری هم برای صادرات کالاهایشان اعم از پوشاک، مواد غذایی و کالاهای صنعتی به کشورهای دیگر گشوده باشند. جدای از این که از ساخت سریالها درآمدی کسب میکنند به دنبال جذب توریسم و جذب سرمایه و صادرات هم هستند.
آیا با وجود تحریمهای نفتی، کالاهای غیرنفتی میتواند جایگیزین مناسبی برای کسب درآمد دولت باشد؟
ذکر این نکته ضروری است که ما در بحث صادرات کالا، ابتدا باید به مزیتهای رقابتی مان بیاندیشیم. وقتی به بحث صادرات فکر میکنیم اذهان به این سمت میرود که ما میتوانیم تمام کالاهای تولیدی مان را صادر کنیم؛ خیر! لزوما اینطور نیست.
وقتی ما به کالایی در کشور نیاز داریم که نباید به دنبال صادرات آن باشیم. عمدتا تمرکز صادراتی کشورها هم بر اساس مزیتهای صادراتی شان است. مثلا در ایران بخش عمدهای از کالاهای حوزه کشاورزی مزیت صادراتی ما محسوب نمیشوند چرا که ایران کشور خشکی است و به این کالاها نیاز بیشتری دارد. اما در محصولاتی که به اکوسیستم ایران تعلق دارد مانند محصولات معدنی، نفتی و پتروشیمی و بخش عمدهای از محصولات صنعتی، مزیت صادراتی ایران داریم.
این که گفتم در حوزه محصولات کشاورزی مزیت رقابتی نداریم هم طبعا محصولاتی مانند پسته و یا زعفران را شامل نمیشود. امروزه کشورها از ورادات محصولات کشاورزی به عنوان واردات آب مجازی یاد میکنند. چرا که برای تولید هر محصول کشاورزی نیازمند حجم متنابهی آب است.
متاسفانه ما این روزها با مشکلات دیگری نیز روبرو هستیم. اینکه به صورت مناسب یا نامناسب کارخانههای فولادسازی را در مرکز ایران و در مجاورت شهرهای بزرگ و خشک مان ساخته ایم. صنعت فولادسازی نیازمند آب فراوانی است و ما آب شیرین مناطق مرکزی ایران را به تولید فولاد اختصاص داده ایم. اصولا تولید فولاد به واسطه آسیبهای محیط زیستی که به حوزه آب وارد میکند مقرون به صرفه نیست چه برسد به استفاده از آب شیرین؛ در بیشتر کشورهای جهان کارخانههای فولادسازی را در کنار دریا میسازند. شما به اعتراضات عظیم مردم اصفهان نگاه کنید، مشکل مردم و کشاورزان که به این اعتراض عظیم رسیده، تامین آب است.