تاریخ انتشار: ۱۶:۳۵ - ۲۳ فروردين ۱۳۹۸

تروریست‌های دوست‌داشتنی

بیل را روی شانه‌اش گذشته و طوری با نگرانی وارد خانه می‌شود که بیشتر شبیه فردی است که وارد خانه خودش شده باشد، نه یک درجه‌دار نظامی که از ده‌ها کیلومتر آن ورتر به «معمولان» اعزام شده است.

اقتصاد24-  نیروهای مسلح به دلیل پایگاه‌های متعدد و اِشرافی که بر مناطق مختلف کشور دارند همواره در زمان وقوع بحران جزو اولین نیروهایی هستند که در محل حادثه مستقر می‌شود. در زلزله سرپل ذهاب ارتش،سپاه و نیروی انتظامی به‌سرعت در منطقه حاضر شدند و عملکرد قابل قبولی داشتند. این وضعیت در سیل اخیر کشور نیز قابل مشاهده  است اما این‌بار امدادرسانی نیروهای مسلح به سیل‌زدگان همزمان شد با اتخاذ تصمیمی خصمانه علیه سپاه پاسداران از سوی رییس جمهوری ایالت متحده آمریکا و دونالد ترامپ، این نیرو را جزو گروه‌های تروریستی اعلام کرد.

این تصمیم گرچه واکنش تند بسیاری از مقامات عالی رتبه کشور را به دنبال داشت اما واکنش مردم سیل‌زده همچنین گروه‌های امدادی، گروه‌های داوطلب و نظامی‌های حاضر در این مناطق به تصمیم ترامپ در مورد سپاه پاسداران بسیار متفاوت تر از آنچه از واکنش‌های رسمی بود.

مردم

رضا خانه‌اش در بخش کوهپایه‌ای شهرستان معمولان قرار گرفته و خسارتی از سیل ندیده است. با این وجود چند روزی است که در خیابان اصلی شهر که محل تردد امدادگران است، حضور دارد تا به همشهریانش کمک کند.

او درباره اینکه آیا چیزی در مورد تصمیم اخیر آمریکا در مورد سپاه به گوششش رسیده یا نه می‌گوید: همان موقع شنیدیم که آمریکا چه‌کار کرده، فردای آن‌روز که به شهر آمدیم، انگار سپاه محبوب‌تر شده بود. من خودم هرکدام را که می‌دیدم، لبخند می‌زدم و اگر نزدیکتر بود سلامی هم می‌دادم.

صحبت‌های رضا را پرویز هم تایید می‌کند و در حالی که آستین تیشرت مشکلی رنگش را روی تتوی کهنه بازوی چپش می‌کشد، می‌گوید: در روزهای اول سیل، سپاهی ها آمدند اینجا و حقیقتش را بخواهید من حس خوبی نداشتم. کاری هم نکرده بودند اما فکر می‌کردم حتما می‌خواهند یک گیری به ما بدهند، بعد خبر آمد که آمریکا اجازه نمی‌دهد تا کمک‌های جهانی به دست مردم برسد و بعدش هم خبر آمد که ترامپ گفته سپاه تروریست است. بعد از آن خیلی با سپاهی‌ها حال کردم چون دیدم اصلا عین خیالشان نیست که آمریکا چه گفته و بازهم کار خودشان را می‌کنند. با چند نفرشان هم رفیق شدم و با موتورم تا پایگاهشان بردمشان.

علی - مرد جوانی که با همسرش در حال شستن وسایل خانه‌ است و خانه‌اش در مجاورت رود کرخه بوده و تا دو خانه آنورتر را آب کامل با خودش برده است - به وسایل خانه‌اش اشاره و اظهارمی‌کند: تا پریروز لوازم خانه زیرگل بود، یخچال و تلویزیون سوخت اما تمام وسایل را ۱۰ نفر از بچه‌های سپاه و بسیج خارج کردند. گل‌ها را هم تخلیه کردند و حالا ما داریم قابل استفاده‌ها را می‌شوییم تا اگر شد برگردیم سر خانه خودمان.

پیرزنی هم که با زبان لری صحبت می‌کند، وقتی متوجه موضوع می‌شود با حرکت تند دست‌هایش می‌گوید: وقتی هیچکس نبود پاسدارها بودند.

داوطلبان و امدادگران

پیمان - داوطلب جهادی است که از قزوین به معمولان آمده است- با شیطنت حرف می‌زند و گرچه آثار خستگی را در قرمزی چشمهایش می‌توان دید، با خنده می‌گوید: ما دیگر با تروریست‌ها کاری نداریم. اگر سپاهی ببینیم با انگشت نشانش می‌دهیم و می‌گوییم تروریست، تروریست. بعد هم می‌زند زیر خنده و روی زمین پارک نزدیک پل کله‌هر معمولان دراز می‌کشد.

مجتبی که نزدیک پیمان است، ادامه می‌دهد: شهر را تروریست‌ها گرفته‌اند، فقط نمی‌دانم چرا به جای خراب کردن، در حال ساختن هستند؟ کاش همه تروریست‌ها اینطوری باشند.

مردم میانسالی که به نظر می‌رسد مسئول گروه جهادی است با خنده می‌گوید: بنویسید تروریست‌های بیل به دست یا تروریست‌های چکمه پوش.

مردی که لباس هلال احمر بر تن کرده است هم می‌گوید: من خبر دارم که چطور این آمریکایی‌ها نمی‌گذارند کمک‌های نقدی خارجی به کشور بیاید. خب همین‌ها هم گفته‌اند سپاه تروریست است اما من که تا الان فقط در حال خدمت دیدمشان.

ناصر، طلبه است و از قم به معمولان آمده، چکمه و بادگیر برتن کرده اما عمامه‌اش را روی سرش گذاشته است. به گفته او از آمریکا جز این انتظاری نیست. آن‌قدر عصبانی شده که نمی‌داند چکار کند. همین سپاه بود که نسخه داعش و تروریست‌های آمریکایی را پیچید.

نظامی‌ها

مامور پلیس که لباس یگان ویژه بر تن دارد، درست در ورودی شهر معمولان ایستاده است وظایفش با تاریکی هوا بیشتر می‌شود چون باید در نقاط مختلف شهر گشت‌زنی کند تا امنیت برقرار باشد. برچسب اسمش زیر کاور سبز رنگی که پوشیده پنهان شده است. او می‌گوید: همه اینجا وظیفه‌شان را انجام می‌دهند؛ سپاهی و ارتشی و ناجایی همه کنار هم هستیم. گرچه خیلی از ما برای اولین بار است که همدیگر را می‌بینیم اما انگار که خیلی باهم رفیقیم.

سربازی جوان مقابل درمانگاه سیار ارتش که در یک چادر است نشسته است و لباس ارتشی به تن دارد.

او می‌گوید: مردم اینجا خیلی به ارتش لطف دارند، به سپاه هم همینطور. برادر بزرگتر من در سپاه خدمت کرده و وقتی ورزقان زلزله آمده بود، رفتند آنجا. به نظرم آمریکایی‌ها می‌خواهند با این کارها بین مردم تفرقه بیاندازند و ما دو دسته کنند اما موفق نمی‌شوند. مگر می‌توانند برادر را از برادر جدا کنند؟

مردی دیگر بیل را روی شانه‌اش گذشته است و طوری با نگرانی وارد خانه می‌شود که بیشتر شبیه فردی است که وارد خانه خودش شده باشد، نه یک درجه‌دار نظامی که از ده‌ها کیلومتر آنورتر به معمولان اعزام شده است. درجه‌ای روی لباسش نیست و تنها وقتی که چند نظامی دیگر جناب سرهنگ خطابش می‌کنند می‌شود فهمید که درجه دار است. آرم سپاه پاسداران روی لباسش دوخته شده اما حاضر به صحبت نمی‌شود. او فقط می‌گوید: الان وقت کار است نه صحبت و مصاحبه. آمریکا را ول کنید. معمولان را بچسبید که این مردم زودتر تکلیفشان معلوم شود. ما ۱۰۰ کیلومتر نیامدیم اینجا که بگوییم یک دیوانه آن سوی دنیا چه غلطی کرده است.

کوچه‌های منتهی به رود کرخه در معمولان همگی با نام انقلاب نامگذاری شده‌اند؛ انقلاب یک، انقلاب دو، انقلاب سه و ... . بیشترین خسارات هم به خانه‌های انتهای همین کوچه‌ها که به رود ختم می‌شوند، وارد شده است. صدای بلند آواز خواندن گروهی از انتهای یکی از همین کوچه‌ها بلند می‌شود. وارد خانه که می‌شوی حدود ۲۰ نفر در حال خالی کردن گل از کف خانه هستند و همزمان می‌خوانند: یاد امام و شهدا، دلو می‌بره کرب‌وبلا، دلو می‌بره کرب‌وبلا ... .

خواندن را متوقف می‌کنند. می‌پرسم از تصمیم آمریکا خبر دارید و بعد که انگار جمله خنده‌داری شنیده باشند، می‌زنند زیرخنده. یکی که عینک طبی به چشم زده می‌گوید: آقا ما تروریستیم، داعش و جندالله و طالبان و منافق‌ها هم سفیران صلح در جهان. مردم خودشان می‌دانند تروریست  کیست. آمریکا اعتباری ندارد که.

سرهنگ علی آزادبخت - فرمانده گردان امام حسین کوهدشت - هم در کنار نیروهایش در خانه ایستاده است، چفیه بر گردنش دارد و تصمیم آمریکا را بی‌اهمیت می‌داند.

او می‌گوید: گردان امام حسین کوهدشت با ۲۵ نفر از نیروهای داوطلب بسیجی و سپاه پاسداران به شهرستان معمولان آمده است. ۴۰ سال است که این انگ‌ها را به نیروهای مردمی می‌زنند چرا که سپاه یک نیروی مردمی است و پشتوانه‌اش همواره همین مردم بوده‌اند. آن‌ها می‌خواهند اعتبار سپاه را خدشه‌دار کنند اما نمی‌دانند که همان مسیر اشتباه ۴۰ سال را می روند.

به گفته او خوشبختانه بعد از این تصمیم مردم معمولان نیز مانند دیگر مردم ایران، این تصمیم را خنده‌دار و از سر عصبانیت عنوان می‌کنند و من می خواهم دشمن بداند که تا زمانی که روحیه برادری و همکاری در کشور ما افزایش پیدا کند آن‌ها هیچ گاه نمی‌توانند ملت را تهدید کنند و اقدامی علیه ما انجام دهند.

منبع: ایسنا
ارسال نظر