اقتصاد۲۴- با استناد به گزارشهای رسمی متوسط هزینه کالاهای غیرخوراکی خانوادههای شهری طی سالهای ۹۵ تا ۹۹ با افزایشی ۱۱۹ درصدی به ۴۶ میلیون تومان و برای خانوادههای روستایی با جهشی ۱۲۲ درصدی به ۲۰ میلیون تومان رسیده است. در خصوص کالاهای خوراکی و آشامیدنی نیز افزایش هزینه بسیار محسوس بوده؛ به گونهای که در همین بازه زمانی نرخ رشد سبد معیشتی خانوادههای شهری و روستایی به ترتیب با افزایشی ۱۶۶ و ۱۱۶ درصدی به ۱۶ میلیون تومان و ۱۳ میلیون تومان رسیده بود. جهشهای بالای ۱۰۰ درصدی در سبد مصرفی خانوادههای کل کشور علاوه بر کاهش رفاه، مشکلات و بیماریهای جسمی فراوانی برای افراد ایجاد کرده که نمونه آن را میتوان در آیندهای نه چندان دور و با بروز انواع مشکلات جسمانی مشاهده کرد.
در بازه زمانی مذکور درآمدهای خانوارهای شهری ۱۴۵ و خانوارهای روستایی نیز ۱۳۶ درصد افزایش یافته بود. اگرچه که این میزان افزایش بیشتر از جهش قیمت کالاهای غیرخوراکی بوده، اما جهش قیمتی در کالاهای خوراکی به خصوص برای خانوادههای شهری به مراتب بالاتر از درآمدهایشان گزارش شده؛ انتظار میرود جهش قیمتی در این گروه از کالاها در سال جاری به مراتب بیشتر باشد.
در سال ۹۹ و با شدت گرفتن تورم همچنین آشکار شدن پیامدهای اقتصادی کرونا در کشور، ضریب جینی نیز بر مدار افزایشی (نابرابری بیشتر) قرار گرفت؛ به گونهای که به رقم ۰.۳۸۳ رسید. خانوارهای شهرنشین در استانهای سیستان و بلوچستان، همدان و تهران نابرابری بیشتری را در سال ۹۹ تجربه کردند. از سوی دیگر خانوادهها در استانهای چهارمحال بختیاری، همدان و البرز نیز نابرابرترین در سطح روستایی بودند. برآیند اعداد و ارقام نابرابری در شهرها و روستا نشان میدهد که خانوارهای استان همدان چه در شهر زندگی کرده باشند و چه در روستا نابرابری بیشتری را تجربه کردند.
بر اساس گزارشهای رسمی طی سالهای ۹۵ تا ۹۹ متوسط هزینه کالاهای غیرخوراکی خانوارهای شهری کشور از ۲۱ میلیون تومان به بیش از ۴۶ میلیون تومان رسید؛ در این سالها به دلیل توامان شدن تاثیرات خروج امریکا از برجام و بازگشت تحریمهای نفتی و شیوع کرونا و اعمال محدودیتهای گسترده در کشور، تورم کالاهای غیرخوراکی نیز افزایشهای بعضا دور از ذهنی را تجربه کرده که نمونه آن نیز متوسط قیمت هرمترمربع واحد مسکونی در تهران و در شهرها بود. در سال ۹۹، رتبه اول در هزینه کالاهای غیرخوراکی به پایتخت با ۷۶ میلیون ۸۰۰ هزار تومان تعلق داشت. البرز با ۵۵.۴ میلیون تومان و مازندران نیز با حدود ۵۰ میلیون تومان در رتبههای دوم تا سوم گرانترین استانهای کشور قرار داشتند.
بیشتر بخوانید: آثار درج قیمت تولیدکننده روی کالا
نکته دیگر در خصوص هزینههای غیرخوراکی، فاصله ۵۳.۵ میلیون تومانی میان گرانترین و ارزانترین (خراسان شمالی) استان کشور است. این در حالی است که در سال ۹۶ فاصله میان گرانترین و ارزانترین استانها حدود ۲۶ میلیون تومان بود؛ افزایش فاصله به اندازه ۲۷ میلیون تومان نشان میدهد که با هر تکانه ارزی یا مشکلات اقتصادی سرعت «گران شدن» کالاهای غیر خوراکی در استانها نیز تغییر کرده به گونهای که خانهدار شدن در برخی از آنها به آرزو تبدیل شده؛ به عنوان مثال مقایسه هزینه کالاهای غیرخوراکی نشان میدهد که در سال ۹۹ پایتخت تا چه اندازه گران شده و رواج رخدادهایی مانند اجارهنشینی در کانکس یا مهاجرت به شهرهای کوچک، پدیدههایی غیرواقعی محسوب نمیشوند. بلکه افراد مجبورند راهی برای غلبه بر افزایش هزینه کالاهای غیرخوراکی پیدا کنند. وضعیت تفاوت هزینهای در خانوادههای روستایی نیز به بدی خانوادههای شهری است؛ خانوادههای روستانشین استان البرز بیشترین هزینه برای کالاهای غیرخوراکی در سال ۹۹ پرداخت کردند که حدود ۴۰ میلیون تومان بود. روستانشینان استان سیستان و بلوچستان نیز با ۸ میلیون تومان هزینه، ارزانترین استان کشور در سال ۹۹ بودند؛ تفاوت میان گرانترین و ارزانترین روستاهای کشور نیز ۳۲ میلیون تومان بوده است.
هزینه خوراکی بالا برای استان خوزستان
هزینه سبد کالای خوراکی برای خانوادههای شهری در استان خوزستان حدود ۲۰ میلیون تومان تعیین شده؛ این رقم باعث شده که این استان در سال ۹۹ به عنوان گرانترین استان کشور از نظر هزینههای خوراکی شناخته شود. نکته در این است که خانوارهای شهری پایتخت با هزینه سالانه ۱۸.۸ میلیون تومان در سال مورد بررسی در رتبه چهارم کشور قرار گرفتند. خانوارهای شهری استان سمنان نیز با هزینه ۱۱.۵ میلیون تومان در رده آخر یا همان ارزانترین استان کشور قرار داشتند. مقایسه قیمت سبد خوراکی خانوارهای شهری نشان میدهد که تفاوتی کمتر از ۹ میلیون تومان بین گرانترین و ارزانترین استان کشور وجود دارد. این امر میتواند به کاهش رفاه در سطح جامعه همچنین مصرف خوراکیها در کشور منجر شود چرا که افراد فارغ از اینکه در کدام استان زندگی میکنند، تجربه تقریبا یکسانی از تورم کالاهای خوراکی دارند.
هزینه خوراکی برای خانوادههای روستایی بیشتر از شهری است؛ بر اساس گزارشهای رسمی روستانشینان استان مرکزی در سال ۹۹ حدود ۱۹.۲ میلیون تومان برای خرید کالاهای خوراکی هزینه کردهاند. از این حیث گرانترین سبد خوراکی متعلق به این استان بود. روستانشینان استان کرمان با ۹.۸ میلیون تومان هزینه برای این گروه از کالاها ارزانترین سبد خوراکی را خریداری کردند.
تفاوت درآمدی کشور؛ ۶۱ میلیون تومان
در بخش دیگری از گزارش مرکز آمار به بررسی وضعیت درآمدی استانهای کشور نیز اشاره شد. بر این اساس خانوادههای شهری استان تهران در سال ۹۹ درآمد ۱۰۹ میلیون تومانی داشتند که در مقایسه با خانوادههای شهری استان سیستان و بلوچستان، ۶۱.۲ میلیون تومان درآمد بیشتری کسب کردند. در حالی فاصله میان پردرآمدترین و کمدرآمدترین استانهای کشور ۶۱.۲ میلیون تومان است که متوسط درآمد سالانه کل کشور ۷۴.۶ میلیون تومان اعلام شده بود. خانوارهای سهری ۲۸ استان کمتر از متوسط درآمدی کشور درآمد داشتند و به جز پایتخت، استانهای البرز و مازندران متوسط درآمد بالاتر از میانگین کشوری داشتند.
در بخش متوسط درآمد خانوادههای روستایی، استان البرز با متوسط درآمد ۶۷.۶ میلیون تومان در رتبه نخست و استان سیستان و بلوچستان با متوسط درآمد ۱۱.۹ میلیون تومان در رتبه ۳۱ قرار داشت؛ بدینترتیب فاصله میان پردرآمدترین و کمدرآمدترین خانوارهای روستایی استانهای کشور به ۵۵.۷ میلیون تومان در سال ۹۹ رسیده بود. متوسط درآمد خانوارهای روستایی کشور در سال گذشته نیز حدود ۴۲ میلیون تومان بود که ۱۵ استان متوسط درآمدی بالاتر از میانگین کشوری داشتند. مقایسه درآمد و هزینه نشان میدهد که در برخی استانها شتاب قیمتها بیشتر بوده و در برخی دیگر روند شتاب درآمدی، این امر به نابرابری بیشتر و تمرکز مراکز رفاهی، تفریحی و آموزشی در مناطق خاص منجر میشود.