تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۲۵ فروردين ۱۳۹۸

بحران وابستگی بانک‌های مرکزی جهان سوم

بهاءالدین حسینی هاشمی*

اقتصاد24 - استقلال بانک مرکزی به این معناست که سیاستمداران و قدرتمندان نتوانند در سیاست‌های پولی دخالت و دستکاری داشته باشند. در شرایطی که بانک مرکزی استقلال داشته باشد، دولت باید بانک مرکزی را سیاست‌گذار در جهت افزایش قدرت پول ملی بداند و اما دولت‌ها در تمام دنیا کوتاه مدت هستند و می‌خواهند که در زمان خودشان سرمایه‌گذاری کرده، تقاضا را تحریک کنند تا تولید بالا برود و در نظر مردم محبوب جلوه کنند.

در این شرایط با کسری منابع مواجه می‌شوند و به همین خاطر به استقراض از بانک‌ها و بانک مرکزی و چاپ اسکناس رو می‌آورند و یا نرخ سود بانکی را دستکاری می‌کنند.

با مقاومت بانک مرکزی هم دولت‌ها در صدد برکناری مدیر کل برمی آیند. رئیس بانک مرکزی هم اگر پشتیبانی نداشته باشد، مجبور می‌شود که به این خواست‌ها تمکین و سازش کند. از همین جا، اعوجاج و انحراف اقتصادی شروع می‌شود. تورم، فساد، رانت چند نرخی شدن همه آنها فساد و مشکلات ایجاد می‌کند و نظام سیاسی کشور با انبوهی از مشکلات و هزینه‌های جانبی مواجه می‌شود.

بانک‌های مرکزی در کشورهای جهان سوم هم به‌طور کل هیچ استقلالی ندارند و رؤسای بانک‌های مرکزی با دستور مستقیم رئیس جمهور منتصب می‌شوند. همیشه بحران دارند و بحران هم همیشه توجیه دارد.

جنگ، سیل، بیکاری جوانان، خشکسالی و... همیشه توجیهی است برای اینکه دولت‌ها از بانک مرکزی استقراض و سیاست‌های پولی و مالی را دستکاری کنند. در کشورهای جهان سوم، دولت بانک مرکزی را وابسته کرده و می‌خواهد که تورم هم ایجاد نشود، به همین خاطر سراغ سیاست‌های دستوری می‌رود.

اما بازار راه خودش را پیدا می‌کند، اقتصاد وارد رکود می‌شود، رانت شکل می‌گیرد، مؤسسات غیرمجاز و انواع سازمان‌هایی که بتوانند پول مردم را از جیب شان درآورند و بحران ایجاد کنند، شکل می‌گیرد. در کشور ما هم روند کارها همیشه به همین شکل بوده است.

*اقتصاددان

منبع: روزنامه ایران
ارسال نظر