تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۱۷ خرداد ۱۴۰۱

چرا محمود دعایی، محبوب چپ و راست بود؟

مرگ نابهنگام محمود دعایی برای دومین بار نام او را در یک ماه در صدر خبر‌ها قرار داد. کمتر از یک ماه پیش با بوسیدن دست ابراهیم رئیسی و حالا با مرگ ناگهانی‌اش. حضور چهره‌های مختلف از هر دو جریان اصلاحات و اصولگرایی در بالاترین سطوح به خوبی بیانگر ویژگی جمع اضداد دعایی در چهار دهه اخیر است. او از آخرین بازماندگان یاران همراه امام در هواپیمای تهران-پاریس بود که حیات سیاسی‌اش تحت الشعاع اختلافات جناحی با جریان حاکم، متوقف نشده بود.

اقتصاد۲۴- سید محمود دعایی سرپرست موسسه اطلاعات روز یکشنبه ۱۵ خرداد در ۸۱ سالگی درگذشت. در میان چهره‌های که با شنیدن خبر درگذشت او در رثایش دست به قلم شدند، نام روزنامه‌نگارانی نظیر مسعود بهنود و احمد زیدآبادی دیده می‌شود. هر کدام روایتی از زندگی محمود دعایی را بازگو کرده اند نظیر اینکه دعایی در خفا، برای حل مشکل برخی فعالان سیاسی تلاش‌هایی کرده بود. تصویر او در حال شستن قبر عزت الله سحابی و دخترش از جمله تصاویری بود که بعد از درگذشت دعایی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد. مراسم وداع دعایی در مسجد جماران به اجلاسی میان سران اصلاحات و فعالان بنام اصولگرایی تبدیل شد. محمدجواد ظریف بعد از ورود سید محمد خاتمی به مجلس سخنرانی خود را قطع و تریبون را به رئیس دولت اصلاحات داد. با این کار حسین شریعتمداری نماینده رهبری در روزنامه کیهان ناچار شد برای دقایقی پای سخنرانی خاتمی بنشیند. تصویری که شاید هرگز در تاریخ معاصر تکرار نشود. 

رویداد ۲۴ در این گزارش به ده ویژگی دعایی که در ۲۴ ساعت گذشته از سوی راویان بازگو شده اشاره کرده است.

پایبند به فرهنگ دستبوسی

بعد از انتشار فیلم اقدام دعایی برای بوسیدن دست ابراهیم رئیسی، مازیار خسروی روزنامه نگار اصلاح طلب در توییتر خود نوشت چند سال قبل برای مصاحبه با دعایی به دفتر او رفته و دعایی برای بوسیدن دست او هم خم شده بود. به گفته یاران دعایی، تلاش او برای بوسیدن دست طرف مقابل، یکی از عادت‌های تعارف گونه مرحوم بوده که گویا در هشتاد سالگی هم ترک نکرده است.

پیش از این هم تصاویری از دستبوسی دعایی منتشر شده بود که گاهی موجب انتقاداتی هم به او شده بود؛ از جمله بعد از توافق برجام در یک برنامه سیاسی دست محمدجواد ظریف را بوسیده بود یا در یک برنامه هنری، دست علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما را بوسیده بود. همچنین در یک برنامه با حضور وزیر بهداشت، به شدت اصرار داشت دست قاضی‌زاده هاشمی وزیر وقت بهداشت را ببوسد؛ البته در مورد اخیر آنقدر دعایی به دستبوسی اصرار داشت و قاضی‌زاده هاشمی مقاومت می‌کرد که وضعیت به یک برنامه طنز شبیه شده بود!

خود دعایی دراین‌باره گفته از امام موسی صدر که دست فرد قد کوتاهی را بوسیده، مناسبات دستبوسی را آموخته است.


بیشتر بخوانید: سیدمحمود دعایی؛ مدیر رسانه یا دستبوس سیاستمداران؟


علاقه شدید دعایی به خاتمی

سید محمود دعایی علاقه زیادی به سید محمد خاتمی داشت. از اتمام دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی تا امروز، همه ساله جشن تولد سید محمد خاتمی در دفتر روزنامه اطلاعات یا در دفتر خاتمی به همت سید محمود دعایی برگزار می‌شد. این مراسم در سال‌های ۸۸ تا ۹۲ که خاتمی عملا از عرصه سیاست کنار گذاشته شده بود هم برگزار شد و اتفاقا بیشتر از سایر مراسم‌های مشابه، برد خبری داشت، اما مانعی برای سید محمود دعایی ایجاد نشد. سال ۹۴ که دستور ممنوع التصویر بودن خاتمی به مطبوعات ابلاغ شد، سید محمود دعایی تصویر خاتمی را در صفحه اول روزنامه اطلاعات منتشر کرد. مسعود بهنود درباره این اقدام دعایی نوشته بعد از این ماجرا، فشار‌ها به روزنامه اطلاعات به قدری بالا بود که تا آستانه توقیف هم رفت.

مدیر روزنامه اطلاعات در آن زمان در پاسخ به مخالفان انتشار عکس و خبر از محمد خاتمی گفته بود در نامه‌ای به رهبری در مورد «عشق و عاطفه و امید و انتظارش» به خاتمی صحبت کرده و از او در مورد ادامه وفاداری به خاتمی اذن خواسته است.

سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات در سوگ دعایی بیانیه‌ای نوشته و او را فردی خوانده که «با اینکه دمی از پیمان خود با امام و انقلاب دست بر نداشت»، اما از بسیاری از «تنگ نظری ها، خام اندیشی‌ها و بدکرداری‌هایی که به نام انقلاب و اسلام» صورت می‌گرفت بیزار بود. حضور رئیس جمهور پیشین در مراسم وداع با پیکر دعایی در منزلش مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت.

نزول روزنامه اطلاعات

نام دعایی با روزنامه اطلاعات گره خورده است. دعایی سالهاست مدیر روزنامه اطلاعات است. روزنامه اطلاعات که پیش از انقلاب یکی از دو روزنامه مهم کشور به شمار می‌آمد، در دوران مدیریت دعایی روزگار خوبی را سپری نکرد و به مرور از درجه اهمیت آن کاسته شد. در روزگاری که اینترنت نبود، روزنامه‌ها نقش خبرگزاری‌ها را ایفا می‌کردند، اما با گسترش اینترنت و ورود روزنامه‌های رنگی، این وظیفه به حاشیه رفت. هرچند روزنامه رقیب، کیهان در همه این سال‌ها سعی کرد به عنوان روزنامه جناح راست، جایگاه و اهمیت خود را حفظ کند، اما روزنامه اطلاعات به روند گذشته ادامه داد تا جایی که امروز انتشار یا عدم انتشار آن، کمترین اهمیتی در فضای سیاسی کشور ندارد و شاید این روزنامه بیشتر به محلی برای ارسال پیام‌های تسلیت تبدیل شده است؛ همچون روزنامه همشهری که روزگاری جریان‌سازی می‌کرد اما در دوره‌ای به منتشر کننده «آگهی‌های کاریابی» تبدیل شد و جایگاه رسانه خود را از دست داد. برای روزنامه اطلاعات در دوره مدیریت دعایی هم چنین اتفاقی افتاد و او میراث گرانبهای عباس مسعودی (بنیانگذار روزنامه اطلاعات) را به آگهی‌نامه تسلیت تبدیل کرد و یک برند بزرگ عرصه رسانه را رسما از میان برد.

پیش‌نماز مرگ بزرگان

سید محمود دعایی سالهاست در توافقی نانوشته مسئول قرائت نماز میت برای بسیاری از چهره‌های منتقد در نظام بوده است. از محمدرضا شجریان گرفته تا توران میرهادی و ابراهیم یزدی و ادیب برومند، فهرستی طولانی از شخصیت‌های برجسته‌ای را تشکیل می‌دهند که محمود دعایی برایشان نماز میت خوانده است.

این مسئولیت گاه برای او حاشیه ساز هم شده است. محمود دعایی در حالی برای مرحوم ادیب برومند عضو جبهه ملی نماز میت خواند که بر روی پیکر او پرچم شیر و خورشید نقش بسته بود.

پذیرش آگهی ترحیم مخالفان نظام

هرچند در ستون‌های روزنامه اطلاعات، جایی برای نویسندگان دگراندیش نبود، اما سید محمود دعایی آگهی مراسم ترحیم آن‌ها را به راحتی منتشر می‌کرد. در دهه شصت برخی اطلاعیه‌های نهضت آزادی در روزنامه اطلاعات منتشر شد. از جمله آگهی سالگرد داریوش و پروانه فروهر از قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای که بار‌ها در روزنامه اطلاعات منتشر شده است.

احمد زید آبادی فعال سیاسی و روزنامه نگار درباره این ویژگی دعایی می‌گوید او در بین گروه‌های سیاسی داخلی با هیچکدام سر قهر و غیظ نداشت و دلسوز همگان بود. به افراد ایران‌دوست و با فرهنگ، مهری عمیق داشت. برای سالیان دراز، روزنامۀ تحت مدیریتش تنها رسانۀ منعکس کنندۀ مقالاتِ چهره‌های دانشگاهی مانند استاد باستانی پاریزی و استاد ندوشن و یا برخی نظرات انتقادی شخصیت‌های شاخص ملی و ملی - مذهبی و یا اخبار مربوط به آن‌ها بود.

نقش دعایی در شروع جنگ ایران و عراق

دعایی یکی از همراهان روح‌الله خمینی در دوران اقامت وی در شهر نجف بود. وی سفیر ایران در عراق بین سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸ بود. او مسئول ارتباط با مقامات سیاسی دولت وقت عراق در دهه پنجاه بود.

دعایی همچنین تهیه‌کننده و مجری برنامهٔ رادیویی نهضت روحانیت در ایران بود که در مبارزه با رژیم پهلوی پخش می‌شد. حکومت بعث عراق در آن زمان به خاطر حمایت‌های پهلوی از کرد‌ها تصمیم گرفته بود به مبارزان ایرانی خارج از کشور کمک کند و برای همین امکانات وسیع تبلیغاتی رادیوی فارسی بغداد در اختیار امام و محمود دعایی قرار گرفت.

برخی فعالان سیاسی معتقدند دعایی گنجینه اسرار ارتباطات ایران و عراق بوده و بخش اعظمی از این اسرار با وفات وی، دیگر قابل بازیابی نیست.

تحلیلگران جنگ، معتقدند نمی‌توان حمله عراق به ایران را بدون اشاره به نقش سفیر وقت ایران در عراق تحلیل کرد.
دعایی در زمانی که مسئولیت سفارت ایران در عراق را بر عهده داشت در یکی از جلسات شورای انقلاب در ماه‌های منتهی به جنگ ایران و عراق گفته بود که بار‌ها او را به وزارت امور خارجه احضار و با ارائه مدارکی به دخالت‌ها و کوشش ایران برای اخلال و آشفتگی در عراق اعتراض کرده اند. او در خاطراتش تعریف کرده که در وزارت خارجه توضیح داده که این‌ها کار دولت ایران نیست و گروه‌های خودسرند که دنبال قدرت‌نمایی هستند و نظایر این نوع استدلال‌ها برای رفع اعتراض. اما در نهایت یک بار صدام حسین او را احضار کرده و پس از بیان اعتراض شدید به دخالت‌ها و اخلال‌ها گفته این وضع برای من قابل تحمل نیست. شما بروید تهران و به آقای خمینی بگویید من اولین دولتی بودم که جمهوری اسلامی را به رسمیت شناختم و اگر اجازه بدهند من (صدام) خودم شخصا به ایران می‌ایم تا با مذاکره اختلافاتمان را حل کنیم. اگر مایل نیستند با من مذاکره کنند من یک هیات عالیرتبه به ایران می‌فرستم و یا دولت ایران یک هیات عالی برای مذاکره به عراق بفرستد تا اختلافات فیمابین حل شود، زیرا ادامه این وضع برای من قابل تحمل نیست و من برای خاتمه دادن به این وضع به ایران حمله نظامی خواهم کرد.

دعایی در آن زمان به این نتیجه رسیده که صدام آدمی است که حمله خواهد کرد. شورای انقلاب تصمیم می‌گیرد که آقای دعایی به اتفاق آقای مهندس بازرگان و آقای دکتر بهشتی برای بیان ماجرا و تعین تکلیف به دیدار رهبر انقلاب بروند. در این دیدار ابتدا دعایی شرح کامل ماجرا و نهایتا تهدید صدام را بیان می‌کند. رهبر انقلاب در پاسخ به او می‌گویند محلش نگذارید…آقای دعایی که بسیار ناراحت شده بود می‌گوید آقا من به بغداد نخواهم رفت. آقای خمینی که نزدیک در اندرونی رسیده بودند پس از تامل کوتاهی رویشان را را به طرف دعایی برگردانده و می‌گویند وظیفه شرعی‌ات می‌باشد که بروی و بدون اینکه منتظر پاسخ شوند به قسمت اندرونی وارد می‌شوند. به شورای انقلاب برمی‌گردند و آقای دعایی بسیار ناراحت بوده در حالیکه گریه می‌کرده است می‌گوید به خدا قسم او (صدام) حمله خواهد کرد. هیچ کس کاری نمی‌تواند بکند و مدتی بعد عراق به ایران غافلگیرانه حمله می‌کند.

در همه این سال‌ها دعایی یکی از رابط‌های ایران با گروه‌های مبارز شیعه مخالف صدام بوده است.

السابقون مجلس شورای اسلامی

دعایی در شش دوره اول مجلس بر کرسی نمایندگی تکیه زد. او در انتخابات مجلس هفتم هم تایید صلاحیت شد و در لیست مهدی کروبی قرار گرفت، اما شکست خورد و بعد از آن دیگر نامزد انتخابات مجلس نشد.

عامل شهرت؛ از مهاجرانی تا گل آقا

ستون نویس‌های روزنامه اطلاعات بعدا شهرت قابل توجهی دست و پا کردند. عطاالله مهاجرانی که هنوز هم گاهی یادداشت‌های او در روزنامه اطلاعات چاپ می‌شود بعد‌ها وزیر ارشاد دولت خاتمی شد. گفته می‌شود در دیدار ابراهیم رئیسی با روزنامه نگاران، محمود دعایی کتابی از مهاجرانی را به رئیس جمهور هدیه داده است. بسیاری از کتاب‌های مهاجرانی، از جمله کتاب «نقد آیات شیطانی» که دفاع از فتوای امام برای قتل سلمان رشدی نوشته شده یا کتاب «کیمیای کلمه» در مدح حضرت علی و یا کتاب فلسطینی‌ها توسط انتشارات روزنامه اطلاعات منتشر شده است. دعایی در جایی گفته بود «کیمیای کلمه» را که در روزنامه اطلاعات چاپ می‌کردیم، آقای حدادعادل به من گفت امیدوارم از چاپ نوشته‌های عطا پشیمان نشوی.

دعایی حتی اجازه انتشار سلسله مقالاتی علیه مصباح یزدی را به علاالله مهاجرانی داده بودیکی از مشهورترین نوشته‌های مهاجرانی در ستون یادداشت‌های روزنامه اطلاعات، مقاله او علیه روزنامه جامعه به مدیریت حمیدرضا جلایی‌پور بود که زمینه ساز توقیف این روزنامه شد.

کیومرث صابری فومنی دیگر نویسنده مشهور اطلاعات بود که ستون طنزی به نام گل آقا را در این روزنامه راه اندازی کرد. او بعدا مجله طنزی به همین نام منتشر کرد که مهمترین نشریه طنز بعد از انقلاب در ایران به شمار می‌رود. بسیاری از بزرگان عرصه طنز نویسی ایران دانش آموخته مکتب گل آقا بوده اند.

یار وفادار، از یزد تا کرمان

سید محمود دعایی زاده یزد است، اما اصالتی کرمانی دارد و همین اصالت است که پایه گذار رفاقت‌های قدیمی او با بعضی چهره‌های سیاسی مثل سید محمد خاتمی، آیت الله هاشمی و حجتی کرمانی شده است. احمد زیدآبادی درباره این ویژگی محمود دعایی می‌گوید «ارادت مرحوم دعایی به آقای خمینی و فرزندان و خاندان او نهایت نداشت و در کنار آن، به روحانیون نوگراتر بخصوص از خطۀ یزد و کرمان علاقمندی غیر قابل وصفی نشان می‌داد. نیاز به گفتن نیست که سید محمد خاتمی و مرحوم هاشمی رفسنجانی در رأس افراد مورد احترام و بلکه شیفتگی او قرار داشتند.»

ساده زیستی

دعایی ساده زندگی می‌کرد. تا آخر عمر با یک پیکان رفت و آمد کرد و منشی و رئیس دفتر نداشت. ملاقات و گفتگو با او بسیار ساده بود. دیدار با دعایی، فرصتی بی نظیر برای دیدن نسل اول انقلابیونی بود که هنوز همان روحیه سابق را حفظ کرده اند. بسیار از تحلیلگران معتقدند مرگ دعایی به معنای سپردن روزنامه اطلاعات به دست تندروهایی است که همین الان همه تریبون‌های رسانه‌ای رسمی را قبضه کرده‌اند. از نظر چپ و راست جریان‌های سیاسی ایران، دعایی مصداق عملی جمله‌ای بود که هزاران بار در نماز میت چهره‌های مختلف خوانده بود؛ از او جز به نیکی ندیدند.

منبع: رویداد24
ارسال نظر