اقتصاد۲۴- فیلم تلاش برای بوسیدن دست رئیس جمهور توسط سیدمحمود دعایی مدیر روزنامه اطلاعات به عنوان قدیمیترین روزنامه در حال انتشار ایران بسیار بازتاب داشت. دعایی به عنوان نماد روزنامهنگاران اصلاحطلب سمت چپ رئیسی نشسته بود؛ همانطور که شریعتمداری به عنوان پیشکسوت رسانههای دست راستی، در سمت دیگر رئیس جمهور نشست. اما آیا واقعا دعایی به لحاظ رسانهای حرفی برای گفتن دارد و در عرصه رسانه جایگاهی دارد که باید او را به عنوان پیشکسوت و نماد رسانههای اصلاح طلب بشناسیم؟
روز گذشته در فضای مجازی تصاویری منتشر شد که نشان میداد در دیدار روزنامهنگاران و رئیس جمهور، سیدمحمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات برای بوسیدن دست ابراهیم رئیسی اقدام میکند که البته رئیسی مانع این کار میشود. این رفتار از فردی که به عنوان مدیر اصلاحطلب یک روزنامه، سمت چپ رئیسی نشسته بود، موجب طرح انتقادات تندی علیه این روحانی هشتاد ساله شده است.
بعد از انتشار فیلم دسبوسی دعایی، مازیار خسروی روزنامهنگار در توییتر نوشت که وقتی چند سال قبل برای مصاحبه با دعایی به دفتر او رفته بود، دعایی برای بوسیدن دست مازیار خسروی خم شده است. در واقع اقدام به خم شدن برای بوسیدن دست طرف مقابل، یکی از عادتهای تعارفگونه سید محمود دعایی است که گویا در هشتاد سالگی هم آن را ترک نکرده است.
فیلم تلاش دعایی برای بوسیدن دست رئیسی
پیش از این هم تصاویری از دستبوسی دعایی منتشر شده بود که گاهی موجب انتقاداتی هم به او شده بود؛ از جمله بعد از توافق برجام در یک برنامه سیاسی دست محمدجواد ظریف را بوسیده بود یا در یک برنامه هنری، دست علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما را بوسیده بود. همچنین در یک برنامه با حضور وزیر بهداشت، به شدت اصرار داشت دست قاضیزاده هاشمی وزیر وقت بهداشت را ببوسد؛ البته در مورد اخیر آنقدر دعایی به دستبوسی اصرار داشت و قاضیزاده هاشمی مقاومت میکرد که وضعیت به یک برنامه طنز شبیه شده بود!
خود دعایی دراینباره گفته از امام موسی صدر که دست فرد قد کوتاهی را بوسیده، مناسبات دستبوسی را آموخته است: «یکی از شخصیتهایی که آن روزها در هستهی سیاسی فعالیتهای زیرزمینی سِمَت برجسته و رهبری داشتند، وارد مجلس شدند. قد کوتاهی هم داشتند. اما امام موسی صدر قامت بلند و رشیدی داشت و من دیدم که ایشان خم شد و به زحمت دست آن بزرگوار را گرفت و بوسید. این حرکت برای ما مایه تعجب بود، اما چون دوستان از مراتب معرفت و تواضع و حقشناسی آقای صدر شناخت داشتند، برایشان عادی بود. ولی برای منِ طلبهی نوجوان خیلی سازنده و الهامبخش بود که ایشان خم شوند و دست آن بزرگوار را ببوسند.»
دعایی، اما فراموش کرده اگر او به برنامههای اینچنینی دعوت میشود، نماینده رسانه است؛ نه یک روحانی که روی دشکچهای نشسته است. او در کسوت شخص حقیقی میتواند هر کاری بکند و کسی هم حق ندارد از او ایراد بگیرد، اما زمانی که به عنوان نماینده یک رسانه در یک جمع حاضر میشود و با سمت پیشکسوت روزنامهنگاری در جمعی که رئیس جمهور یا هر چهره دیگری حضور دارد، او نیز دعوت میشود، بدیهیترین کار این است که استقلال یک مدیر رسانه را نشان دهد، نه آنکه خود را دستبوس هر سیاستمداری بکند؛ چه اینکه چنین کاری بیش از هر چیز وهن شخصیت و جایگاه روزنامهنگاری است. اما خب دعایی نه علم رسانه میداند و نه به کیفیات و مناسبات چنین جایگاهی آگاه است؛ او نیز به مانند هزاران نفر دیگر در این کشور بدون تخصص به منصبی گمارده شده است و همین جهل باعث میشود رفتاری از او سز بزند که ارتباطی به جایگاه حقوقیاش ندارد.
تلاش دعایی برای بوسیدن دست قاضی زاده هاشمی
دستبوسی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات از ظریف
سیدمحمود دعایی علاقه زیادی به سیدمحمد خاتمی دارد. از بعد از پایان ریاست جمهوری خاتمی تا امروز، همه ساله دعایی سعی کرده در دفتر روزنامه اطلاعات یا در دفتر خاتمی، جشن تولدی برای رئیس جمهور سابق ایران برگزار کند. این مراسم در سالهای ۸۸ تا ۹۲ نیز برگزار شد و اتفاقا بیشتر از سایر مراسم مشابه، بُرد خبری داشت، اما مانعی برای سیدمحمود دعایی ایجاد نشد. همچنین در سال ۹۴ که دستور ممنوع التصویر بودن خاتمی به مطبوعات ابلاغ شده بود، دعایی تصویر خاتمی را در صفحه اول روزنامه اطلاعات منتشر کرد.
دعایی سالهاست مدیر روزنامه اطلاعات است. روزنامه اطلاعات که پیش از انقلاب یکی از دو روزنامه مهم کشور به شمار میآمد، در دوران مدیریت دعایی روزگار خوبی را سپری نکرد و به مرور از درجه اهمیت آن کاسته شد. در روزگاری که اینترنت نبود، روزنامهها نقش خبرگزاریها را ایفا میکردند، اما با گسترش اینترنت و ورود روزنامههای رنگی، این وظیفه به حاشیه رفت. هرچند روزنامه رقیب، کیهان در همه این سالها سعی کرد به عنوان روزنامه جناح راست، جایگاه و اهمیت خود را حفظ کند، اما روزنامه اطلاعات به روند گذشته ادامه داد تا جایی که امروز انتشار یا عدم انتشار آن، کمترین اهمیتی در فضای سیاسی کشور ندارد و شاید این روزنامه بیشتر به محلی برای ارسال پیامهای تسلیت تبدیل شده است؛ همچون روزنامه همشهری که روزگاری جریانسازی میکرد، اما در دورهای به منتشر کننده «آگهیهای کاریابی» تبدیل شد و جایگاه رسانه خود را از دست داد. برای روزنامه اطلاعات در دوره مدیریت دعایی هم چنین اتفاقی افتاد و او میراث گرانبهای عباس مسعودی (بنیانگذار روزنامه اطلاعات) را به آگهینامه تسلیت تبدیل کرد و یک برند بزرگ عرصه رسانه را رسما از میان برد. نکته جالب آنکه هرچند در ستونهای روزنامه اطلاعات، جا برای نویسندگان دگراندیش و منتقد نبود، اما سیدمحمود دعایی در این رسانه گویا یک وظیفه بزرگ بر عهده گرفته بود: چاپ آگهی تسلیت سیاستمداران دگراندیش! از جمله آگهیهای همه ساله خانواده داریوش فروهر از قربانیان قتلهای زنجیرهای که همواره در روزنامه اطلاعات چاپ میشود یا همچنین پیامهای تسلیت سایر شخصیتهای اپوزیسیون به یکدیگر!
احتمالا این تنها کاری است که سیدمحمود دعایی در قامت یک مدیر رسانه برای چهرههای منتقد انجام داده است و به جز آن کسی به خاطر ندارد روزنامه اطلاعات دستکم در یکی دو دهه اخیر چه خبر یا گزارشی منتشر کرده که به عنوان یک رسانه توانسته جریانسازی کند. اگر از اهالی مطبوعات هم بپرسید، احتمالا کمتر کسی است که در سالهای گذشته حتی یک شماره از این روزنامه را ورق زده باشد! و این بزرگترین کاری است که سیدمحمود دعایی با قدیمیترین روزنامه در حال انتشار در ایران کرده است.
بیشتر بخوانید: پیکر اعظم طالقانی تشییع شد
دعایی یکبار در سال ۹۷ از انجمن آزادی مطبوعات ایران، جایزه قلم زرین را گرفت؛ اگرچه در این مراسم از عباس عبدی و محمد توسلی گرفته تا علیرضا رجایی و فاضل میبدی از کرامات دعایی در روزنامهنگاری گفتند، اما یک نفر از خود نپرسید او در عرصه مطبوعات ایران چه کرده که مستحق جایزه قلم زرین است! طنز ماجرا آنجا بود که یکی از حاضران وقتی میخواست از کرامات دعایی بگوید، میگفت: «حجت الاسلام دعایی تنها فردی است که موبایل ندارد!» شنونده نمیدانست این جمله در وصف مدیر یک رسانه تعریف بود یا دست انداختن او!
حاضران با چنین تعریفهایی به دعایی جایزه آزادی مطبوعات دادند و به قول محمد قائد در مقالهای که در وصف تعریفهای بیهوده نوشته بود (مقاله به مردگان نمره انضباط بدهید و بگذارید استراحت کنند)، اینگونه به تعاریف نسنجیده کنایه میزند: «او را از سقف به عرش رساندند، در حالیکه همه میدانند در عمر خودش از ارتفاع وحشت داشت!»
بعضی ستوننویسهای روزنامه اطلاعات بعدا مشهور شدند؛ مثل عطاءالله مهاجرانی که که بعدا وزیر ارشاد دولت خاتمی شد. البته گفته شده در دیدار رئیسی و روزنامهنگاران، دعایی کتابی از مهاجرانی را به رئیسی هدیه داده است! کیومرث صابری فومنی دیگر نویسنده مشهور اطلاعات بود که ستون طنزی به نام گل آقا در این روزنامه داشت و بعدا مجله طنزی به همین نام منتشر کرد که مهمترین نشریه طنز بعد از انقلاب در ایران به شمار میرود و بسیاری از بزرگان عرصه طنزنویسی ایران، در نشریه او مشغول به کار بودند. هر کدام از این چهرهها نه به واسطه مدیریت دعایی که به خاطر فعالیت فردی خودشان بعدا دست به خلاقیتهایی زدند.
سیدمحمود دعایی با این سابقه به عنوان نماد روزنامهنگاری اصلاحطلبانه در دیدار اهالی رسانه با رئیس جمهور در سمت چپ ابراهیم رئیسی نشسته بود؛ همانطور که حسین شریعتمداری به عنوان نماد رسانههای دست راستی در صدر مجلس بود. در نقش و اثرگذاری شریعتمداری در فضای سیاسی ایران تردیدی نیست، اما واقعا درباره سیدمحمود دعایی باید بسیار تردید کرد؛ چه آنکه به جز سن و سال، هیچ فاکتور دیگری در مورد او یافت نمیشود؛ او نه سیاستمدار برجستهای است؛ نه روزنامهنگار قابلی است و نه مدیر رسانهای است که جریانساز است. تنها فضیلت دعایی، حسن اخلاق اوست که حتی مخالفانش از انسانیت او سخن میگویند؛ با این حال نکته هیچ ربطی به عرصه رسانه او ندارد و اگر سیاستگذاران کمی از جایگاه رسانه آگاه باشند، احتمالا نخستین کارشان باید برکناری دعایی و انتصاب یک اهل رسانه برای مدیریت روزنامه اطلاعات باشد تا این برند عظیم را به جایگاه اصلی خود برگرداند و دعایی نیز به کار اصلی خود مشغول شود؛ اقامه نماز میت!
سیدمحمود دعایی سالهاست در توافقی نانوشته، نماز میت بسیاری از چهرههای منتقد را اقامه کرده است. از محمدرضا شجریان تا توران میرهادی و از ابراهیم یزدی تا ادیب برومند و ... فهرستی طولانی از شخصیتهای برجستهای قرار دارد که با نماز میت دعایی به خاک سپرده شدهاند. در میان این مراسم، گاه حاشیههایی هم وجود داشته است؛ مثل نماز میت او برای مرحوم ادیب برومند که با پرچم شیر و خورشید روی تابوت بود!
اگرچه سیدمحمود دعایی را بیش از هر چیز به نام روزنامه اطلاعات میشناسند، اما او پیش از انقلاب هم فعالیتهایی داشته است؛ دعایی از زمان حضور آیت الله خمینی در نجف، با او همراه بود و مسئول ارتباط ایشان با مقامات سیاسی دولت وقت عراق در دهه پنجاه بود.
دعایی در سالهای اولیه انقلاب، سفیر ایران در عراق بود. تحلیلگران جنگ، معتقدند نمیتوان حمله عراق به ایران را بدون اشاره به نقش سفیر وقت ایران در عراق تحلیل کرد. در همه این سالها دعایی با گروههای مبارز شیعه مخالف صدام، ارتباط خوبی داشته است.
دعایی همچنین تهیهکننده و مجری برنامهٔ رادیویی نهضت روحانیت بود که در رادیو عراق ساخته میشد و در مبارزه با رژیم پهلوی از ایران پخش میشد. خود دعایی درباره این برنامه چنین میگوید: «در برنامههای این رادیو بیانیهها و اعلامیههای امام خوانده میشد. نوارهای سخنرانی امام پخش میشد. از مبارزین گمنام که در زندانها بودند و از شهدا یاد میشد. به هر حال حرکتی علیه رژیم ایجاد میکرد و شور و شوق مبارزین را افزایش میداد.»
البته بعضی فعالان سیاسی که به خاطر ارتباط با رسانههای خارجی در ایران تحت تعقیب قرار دارند، معتقدند اگر هرگونه همکاری با رسانههای خارجی، کار اشتباهی است چطور دعایی پیش از انقلاب از این فرصت بهره میبرده و مورد اعتراض انقلابیون هم قرار نمیگرفته است؟
دعایی از ابتدای مجلس اول نماینده شد و تنها فردی است که از مجلس اول تا مجلس ششم، کرسی نمایندگی خود را حفظ کرد. او در انتخابات مجلس هفتم هم تایید صلاحیت شد و در لیست مهدی کروبی قرار گرفت، اما شکست خورد و بعد از آن دیگر نامزد انتخابات مجلس نشد.