اقتصاد۲۴- نتایج یک پژوهش مستقل نشان میدهد به دلیل اینکه نسبت هزینه تفریحات و سرگرمی به کل هزینههای غیر خوراکی در ایران بسیار پایین است، شاخص شادی در جامعه ایران وضعیت مناسبی ندارد. این پژوهش توسط علیرضا عرفانی و صائمه کریمیزارع دو تن از دانشآموختگان و استادان دانشکده اقتصاد دانشگاه سمنان صورت گرفته و در شماره اول فصلنامه راهبرد توسعه منتشر شده است. عنوان اصلی این پژوهش «مطالعه تاثیر سیاست پولی بر سرمایه اجتماعی و شادی در ایران» است و نویسندگان تلاش کردهاند در مقاله خود اثبات کنند سیاست پولی و سرمایه اجتماعی تاثیر مثبتی بر مولفههای «اقتصاد شادی» دارد. همچنین ارکان تشکیلدهنده این متغیرها در ایران ارتباط معناداری باهم دارند به صورتی که در بلندمدت بر همدیگر تاثیرگذار هستند.
اقتصاد شادی چیست؟
اقتصاد شادی (Happiness Economy) شاخهای جدید در مطالعات اقتصادی است که بهطور معمول با ترکیب اقتصاد با زمینههای دیگر مانند روانشناسی و جامعهشناسی به مطالعه کمی و نظری شادی، احساسات مثبت و منفی، رفاه، کیفیت زندگی، رضایت از زندگی و مفاهیم مرتبط با آن میپردازد. محققان در این زمینه نشان دادهاند افرادی که شاد هستند احساس امنیت بیشتری میکنند. آسانتر تصمیم میگیرند و نسبت به کسانی که با آنها زندگی میکنند بیشتر اظهار رضایت میکنند. شاید بتوان گفت یکی از مهیجترین و جالبترین تغییرات در علم اقتصاد، حداقل در سالهای اخیر، معرفی ایدهای به نام «شادی» بوده است. در گذشته بسیاری از اقتصاددانان نئوکلاسیک برای اندازهگیری رفاه فردی بیشترین توجه خود را بر ثروت، دارایی، مصرف یا کل پول موجود در دست فرد معطوف میکردند. ولی امروزه مفهومی به نام شادی در مقایسه با مفاهیم رفاه مادی، جایگاه مناسبی در تحلیلهای رفاهی بین اقتصاددانان پیدا کرده است.
سیاستهای پولی و کاهش جرم و بیکاری
نویسندگان مقاله در این باره نوشتهاند: «شادی در ایران از جمله موارد فراموششده است و این نکته که وجود شادی و به عبارتی افزایش این شاخص در کشور، موجب بهبود بسیاری از عوامل، از جمله وضعیت اقتصادی میشود، مغفول مانده است.» از نظر نویسندگان، «با توجه به اعمال سیاستهای پولی مناسب در زمانهای صحیح، میتوان نرخ جرم و بیکاری را کنترل کرده و باعث کاهش میزان استرس و عوامل منفی روانی در کشور شد.» همچنین «با توجه به روابط اجتماعی و تسهیل امور اقتصادی خانوارها میتوان شادی را به آنها برگرداند و از این روش باعث رشد و شکوفایی اقتصاد کشور شد.»
نویسندگان برای اثبات فرضیه اصلی خود، متغیرهای مورد استفاده در مطالعه خود، یعنی نسبت هزینه تفریح و سرگرمی خانوار به کل هزینههای خانوار را به عنوان «لگاریتم شاخص شادی» استفاده کردهاند. در آن سو، «لگاریتم شاخص سرمایه اجتماعی» نیز شامل فرم نرمال شده تعداد طلاق و چکهای برگشتی است. سپس این دو لگاریتم در «مدلسازی» تحقیق مورد استفاده قرار گرفته و نتیجه گرفته شده که «سرمایه اجتماعی تاثیر مثبت بر مولفههای اقتصاد شادی دارد.» به صورت کلی و با توجه به جدول حاصل از برآورد مدل، نشان داده شده که رابطه میان تولید ناخالص ملی در یک دوره خاص، تحتتاثیر میزان حجم نقدینگی یک دوره قبل قرار میگیرد و این دو رابطه مثبت و معناداری باهم دارند و این تاثیر با ضریب ۰.۱۸ است.
رابطه بین تولید ناخالص داخلی حال حاضر نیز تحت تاثیر شاخص شادی در دوره قبل است و این رابطه هم مثبت و معنادار در نظر گرفته شده و میزان ضریب آن ۰.۲۷ است. به این معنا که افراد با توجه به میزان شادی که در زندگی برخورد میشوند، کارکرد اقتصادی خود را تغییر میدهند و باعث بهبود تولید ناخالص داخلی کشور میشوند.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر اقتصاد شادی
نویسندگان نتیجهگیری کردهاند که سرمایه اجتماعی تاثیری مثبت بر مولفههای اقتصاد شادی دارد. ضمن اینکه سیاست پولی، سرمایه اجتماعی و شادمانی مردم ایران ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. در نتیجه، سیاست پولی و سرمایه اجتماعی ارتباط معناداری با متغیر شادی در ایران دارد. نتایج به دست آمده نشان میدهد سیاست پولی و سرمایه اجتماعی تاثیر مثبت بر مولفههای اقتصاد شادی دارد. به صورتی که در بلندمدت بر همدیگر تاثیرگذار هستند.
تمرکززایی شادی
پژوهشی دیگر که در دو فصلنامه «جامعهشناسی اقتصادی و توسعه» منتشر شده هم نشان میدهد استانهایی که در ایران از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردارند، ساکنانی شادمانتر دارند. این پژوهش توسط محمدشریف کریمی، مریم حیدریان و الهام حشمتی دایاری از دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شده و گویای این است که استانهای مرکزی ایران به دلیل برخورداری از امکانات رفاهی از میزان شادی بالاتری نسبت به استانهای مرزنشین برخوردارند.
البته در این پژوهش یک بازه زمانی ده ساله از سال ۸۴ تا ۹۴ در نظر گرفته شده و نتایج آن نیز مربوط به همین دوره زمانی است. اما بهطور کلی این مقاله نیز عنوان میکند که نوعی «تمرکززایی شادی» در کشور روی داده است. بهطوریکه بهطور متوسط استانهای تهران، کهگیلویهوبویراحمد و اصفهان به ترتیب رتبههای اول تا سوم در شادی را به خود اختصاص دادهاند و پایینترین میزان شادی نیز به ترتیب در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه به دست آمده است. این نتایج نشان میدهد که استانهای ذکرشده به دلیل تفاوتهای بارز در متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارای شکاف و فاصله زیادی با یکدیگر هستند و همین ناکارایی و عدم برخورداری از امکانات رفاهی و معیشتی باعث شده است که برخی استانهای مرزنشین دارای پایینترین میزان شادی در کشور باشند.
رده نهم عصبانیترینها
یافتههای این پژوهش را میتوان در کنار بررسی موسسه گالوپ در سال ۲۰۲۱ و اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی گذاشت که در آن، ایرانیها پس از کشورهایی مانند سیرالئون، مالی و اردن در رتبه نهم عصبانیترین مردم جهان قرار گرفتهاند. «گالوپ» در گزارش خود که اواسط ماه گذشته منتشر شد عنوان کرده بود که «۳۴ درصد ایرانیهای حاضر در مصاحبه با این موسسه گفتهاند که اخیرا بهشدت خشمگین و عصبانی بودهاند.» در رتبهبندی موسسه «گالوپ» کشور لبنان در صدر است.
ترکیه که اخیرا با تورم شدیدی دست و پنجه نرم میکند در رده دوم قرار گرفته. عراق با وضعیت پس از جنگ خود در رتبه سوم است و ارمنستان که به تازگی از جنگ با آذربایجان بیرون آمده و البته افغانستان جنگ زده در ردههای دوم تا پنجم هستند. در آنسو، کشورهایی مانند فنلاند و استونی قرار دارند که با سطح بالایی از رفاه اجتماعی، از عصبانیت و پرخاشگری دوری کردهاند و عنوان آرامترین مردم جهان را داشتهاند. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) نیز اسفند ۱۴۰۰ طرح سنجش «احساس خشم» مردم ایران را با حجم نمونه ۲۰۸۸ نفر از ساکنان مناطق شهری و روستایی به صورت تلفنی اجرا کرد.
نتایج این نظرسنجی نیز از افزایش خشونت در جامعه حکایت میکرد. این نظرسنجی نشان میدهد آستانه تحمل مردم و تابآوری جامعه کاهش یافته و با کوچکترین تنش شاهد عکسالعملهای کلامی و رفتاری خارج از عرف بین مردم جامعه هستیم. براساس این نظرسنجی ۳/ ۱۴درصد افراد شرکتکننده در پاسخ به گزینه «من معمولا زود از کوره در میروم» پاسخ کاملا، ۳/ ۱۹درصد پاسخ زیاد و ۱/ ۲۳درصد پاسخ تاحدودی دادهاند. پاسخی که نشان میدهد ۷/ ۵۶درصد افراد شرکتکننده در این نظرسنجی به میزان کامل، زیاد و تا حدودی در معرض خشم قرار میگیرند. همچنین ۴/ ۲۸ درصد پاسخدهندگان به این گزینه پاسخ کم و ۱۵درصد پاسخ اصلا دادهاند که نشان میدهد ۴/ ۴۳درصد پاسخگویان کمتر یا اصلا در معرض خشم قرار نمیگیرند.
از سوی دیگر ۱/۹درصد پاسخدهندگان به گزینه «وقتی دیگران با عصبانیت با من برخورد میکنند، من هم عصبانی میشوم» پاسخ کاملا، ۳/ ۲۳درصد پاسخ زیاد و ۵/ ۲۶درصد پاسخ تا حدودی دادهاند که نشان میدهد ۹/ ۵۷درصد از افراد شرکتکننده دراین نظرسنجی در حوزه روابط اجتماعی دچار خشم میشوند. این نظرسنجی از آن جهت حائز اهمیت است که جامعهشناسان و روانپزشکان ارتباط کاهش آستانه تحمل با اتفاقات جامعه، ازجمله بیکاری، بیعدالتی، مشکلات اقتصادی، فاصله طبقاتی را از دلایل افزایش خشونت در جوامع میدانند. به این آمار پزشکی قانونی که اردیبهشت ماه امسال اعلام شد نیز دقت کنید که «سال گذشته ۵۸۶هزار و ۲۸۳ مصدوم نزاع به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردند و استانهای تهران، خراسان رضوی و اصفهان در صدر آمارهای نزاع در کشور قرار دارند.»
منبع: اعتماد