تاریخ انتشار: ۱۱:۵۹ - ۲۴ مهر ۱۴۰۱
نگاهی به موقعیت جناح چپ در حوادث اخیر

اصلاح‌طلبان وسط‌بازند؟

جناح چپ جمهوری اسلامی که روزگاری در زمان حیات رهبر انقلاب بخش زیادی از قدرت کشور را در اختیار داشتند، پس از درگذشت ایشان نزدیک به یک دهه از مناصب اصلی قدرت دور بودند، اما با پیروزی سیدمحمد خاتمی در خرداد ۷۶ به ناگهان این جناح با عنوان جدید والبته دهن پرکنی وارد کارزار شد؛ اصلاح‌طلب.

اقتصاد۲۴- این جناح به لطف اقبال مردم به خاتمی و (صحیح‌تر اینکه به جهت دوری مردم از جناح راست) وضعیتی ویژه یافتند. به‌گونه‌ای که برخی از افراد وتشکل‌های جناح راست را نیز در خود پذیرفتند. حزب کارگزاران و رهبر معنوی آن هاشمی رفسنجانی از جمله رویش‌هایی بودند که در ۲۵ سال اخیر از جناح راست گسسته و به اصلاح‌طلبان پیوسته بودند.

این جناح که البته انتخابات ریاست جمهوری هفتم وهشتم و مجلس ششم را در اختیار گرفته بودند، اگرچه با مخالفت برخی نهاد‌های قدرتمند در ساختار نظام مواجه شده بودند و عملا طرفی از این پیروزی‌های پیاپی نبستند، از این منظر بسیاری از هواداران خود را نیز از دست دادند.

اما برآمدن محمود احمدی‌نژاد و تشکیل هشت سال دولت اصول‌گرا، سه مجلس دیگر را نیز از دسترس آن‌ها دور کرد. تا اینکه پس از دوقطبی شدیدی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در جامعه رخ داده بود، یک بار دیگر افکار عمومی را متوجه آنان کرده بود. از همین منظر یک اشاره رهبر این جریان یعنی سیدمحمد خاتمی با کلمه «تکرار» می‌توانست در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس عالی خبرگان نیز کارساز شود و در ترکیب آن دو موثر باشد. همین موضوع در انتخاب حسن روحانی در دو انتخابات ریاست جمهوری نیز قدرت این جناح را نشان می‌داد.

حمایت مردم از این جناح در حالی بود که شدیدترین انتقادات را نیز در درون خود داشت، اما مردمی که هشت سال دوره احمدی‌نژاد را درک کرده بودند، اختلافات را به کناری نهاده و به میدان آمده بودند تا دولت روحانی ومجلس امید، اندکی از کار فروبسته‌شان بگشاید. اما عمکرد مجلس امید و دولت تدبیر و امید نگذاشت که این رابطه ادامه داشته باشد.


بیشتر بخوانید: عبدی: با بحران متقاطع روبه‌رو هستیم


از همین رو بدنه اصلاح‌طلبی همه انتقادات فروخورده خود را آزاد کرد؛ به‌گونه‌ای که حاضر نشد پای حمایت نیم‌بند و متزلزل رهبران متشتت اصلاحات از عبدالناصر همتی بایستد و همه انتقادات خود را در قالب بی‌توجهی به نامزدی که سعی کرده بود رنگ اصلاح‌طلبی به خود بگیرد، نشان داد.
از آن تاریخ تا به امروز بخش مهمی از انتقادات بدنه اصلاح‌طلب، بیش از آن که متوجه نظام ویا جناح اصول‌گرا باشد، به سوی رهبران اصلاح‌طلب و حتی چهره‌های هزینه داده‌ای، چون سید مصطفی تاج‌زاده و بهزاد نبوی نیز سرازیر شده است.

این بدنه‌ی بی‌سرشده، بخش زیادی از علل وضعیت کنونی کشور را بی‌عملی رهبران اصلاحات در چند دهه اخیر می‌دانند. این گروه از مردم می‌بینند که هرگاه نیاز به حضورشان احساس شده، آمده‌اند، اما رهبران این جناح و به ویژه کسانی که به اعتبار رای‌شان به پاستور و بهارستان رسیده بودند، هیچ گامی در راستای مطالبات‌شان برنداشتند.

در ناآرامی‌های اخیر نیز اگرچه جدال برسر برخی از سیاست‌های نظام است، اما رهبران اصلاحات نیز بی‌نصیب نمانده‌اند و از این منظر اگر به چیزی بعنوان «رهبری اصلاحات» قایل باشیم، به نظر نمی‌رسد که پیاده نظام و یا بدنه‌ای در پشت سر داشته باشد. فراقی که از اعتراضات سال‌های ۹۶ و ۹۸ و در قالب بخشی از شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا.» خود را به خوبی نشان داد.

رهبران این جناح در وضعیت عجیبی گیر افتاده‌اند. در حالی که مردم نشان داده‌اند که در کنار برخی از نهاد‌های نظام واصول‌گرایان، آنان را نیز از مسببان وضعیت کنونی می‌دانند، اما هسته اصلی نظام نیز نشان داده که این روز‌ها در حد یک مسکِن برای آرام کردن ناآرامی‌ها نیز به آنان اعتقاد واعتمادی ندارد. اگرچه البته این بخش از نظام نشان داده که چندان اعتقادی به استفاده از قدرت نرم ندارد.

نهایت استفاده این بخش از نظام از اصلاح‌طلبان دعوت از تک و توک از چهره‌های این جناح (کسانی مانند غلامحسین کرباسچی) در مناظره‌های شب‌های اول بعد از اعتراضات بوده است که البته ادامه آن را نیز بی‌نتیجه دانسته، و ابتدا ترجیح دادند که از همان چهره‌های اصولگرا استفاده کنند، آن‌هم که بی‌فایده دیده شد، پس بساط مناظره‌بازی برچیده شد.

هم‌اکنون که در بخش‌هایی از دوکشور دو گروه به صف ایستاده‌اند؛ گروه اول معترضانی که در تبارشناسی‌شان شاید نزدیکی ذاتی به شعار‌های اصلاح‌طلبان بیشتر باشد و گروه دوم که مدافعان نظام بوده که همواره در گروه‌های جبهه اصول‌گرا متشکل می‌شوند.

در این میان گروه دوم اگرچه در بخش‌هایی منتقد جبهه اصول‌گرایی هم هستند، اما بدون تردید هنوز نوعی سمپاتی تشکیلاتی در میان این بدنه و چهره‌ها وتشکل‌های اصول‌گرا وجود دارد. اما این وضعیت در جناح اصلاح‌طلب تقریبا از میان رفته‌است و بخش عمده‌ای که در هر انتخاباتی «قشر خاکستری» خوانده می‌شد و معمولا ضامن پیروزی یکی از طرفین ماجرا بود و معمولا در چند دهه اخیر به اصلاح‌طلبان روی خوش نشان می‌دادند و کم‌کم جزیی از بدنه این جناح محسوب می‌شدند...

اگرچه از دو جناح اعلام برائت می‌کنند، اما روی عتاب و خطاب‌شان با اصلاح‌طلبان است و معتقدند که در همه سه دهه اخیر اصلاح‌طلبان با کانالیزه کردن و محدود کردن مطالبات‌شان به نفع نظام سیاسی، اجازه ندادند که آنان خواسته‌هایشان را فریاد بزنند و مطالبات خود را پی‌گیری کنند. از این منظر تیغ مخالفت‌شان بر تن اصلاح‌طلبان تیزتر است.

اگرچه اصول‌گرایان هم نمی‌توانند ذره‌ای از این خواسته‌ها را نمایندگی کنند. اصلاح‌طلبان در چنین مواقعی معمولا از سوی اصول‌گرایان در یک موضعیت ویژه قرار می‌گیرند. اصول‌گرایان ابتدا همه معترضین را اغتشاش‌گر می‌خوانند وسپس از اصلاح طلبان می‌خواهند که مواضع‌شان را درباره آن‌ها اعلام کنند؛ کاری که در سال ۸۸ هم تحت عنوان «برائت از فتنه‌گران» از آن‌ها می‌خواستند. مانند کاری که روز گذشته حسین مظفر از آن‌ها خواست.

این عضو مجمع تشخیص که اتفاقا در کابینه دوم سید محمدخاتمی همکار بخشی از اصلاح‌طلبان بود؛ خطاب به آنان گفت که «بدانند سکوت کردن در این شرایط به نوعی همکاری با «براندازان» است.» مظفر همچنین گفت: «سکوت هریک از خواص در این ماجرا، یک‌نوع رضایت‌دادن به همکاری براندازان است که گناهی نابخشودنی است؛ آبروی خواص به برکت انقلاب، اسلام و شهیدان است و باید در این مواقع حساس به میدان بیایند.»

از سوی دیگر این جناح خاموش این روز‌ها از سوی بخشی از معترضان که سال‌ها به آن‌ها رای داده بودند، مورد سرزنش قرار گرفته که چرا اقدامی در حمایت از معترضان برنمی‌دارند. ماجرایی که بالاخره سبب شد تا برخی از احزاب عضو این جبهه روز گذشته در نامه‌ای - که خود چندان به پاسخ مثبت به آن امیدوار نیستند – به رئیس جمهور ضمن یادآوری نامه دوهفته پیش خود به وزارت کشور و بی پاسخ ماندن آن، این بار از وی خواستند «دستور فرمایید هماهنگی لازم برای برگزاری این تجمع در زمان و مکان مناسب به‌عمل آید.» موضوعی که البته معترضین را قانع نمی‌کند، زیرا از نظر این افراد جبهه اصلاح‌طلبی در طرف درست ماجرا نایستاده است.

این در حالی که اصول‌گرایان نیز همین اتهام را به آن‌ها وارد می‌کنند. وقتی دو طرف یک صف‌آرایی چنین نظری درباره آن‌ها دارند، این سوال پیش می‌آید که آیا اصلاح‌طلبان «وسط‌باز» ند؟ اصطلاحی که این روز‌ها برای کسانی به کار می‌رود که می‌خواهند دوطرف ماجرا را راضی کنند.

ارسال نظر