اقتصاد۲۴- پس از آغاز اعتراضات اخیر در ایران درخواستهایی مبنی بر کنار گذاشتن مذاکرات هستهای با تهران در امریکا مطرح شده است. واقعیت آن است که کنار گذاشتن مذاکرات و توافق هستهای با ایران به نفع امریکا نیست به ویژه آن که چنین تصمیمی به نفع مردم ایران نیز نخواهد بود.
به نقل از نشنال اینترست، دلایل متعددی وجود دارند که نشان میدهند بهتر است امریکا به دنبال احیای برجام باشد و به تلاش در این باره ادامه دهد.
نخستین دلیل و مهمتر از همه آن که بزرگترین دغدغه دولت بایدن در مورد ایران منع ساختار سیاسی آن کشور از دستیابی به تسلیحات هستهای است. در واقع، ایران مجهز به سلاح هستهای صرفنظر از این که چه نوع نظام سیاسیای داشته باشد عربستان سعودی را نیز به دستیابی به تسلیحات هستهای وادار میسازد و باعث میشود که اسرائیل به سوی توقف برنامه هستهای ایران از طریق اقدام نظامی حرکت کند. این موضوع نه تنها خطر درگیری منطقهای در خاورمیانه را افزایش میدهد بلکه وجود چندین قدرت هستهای در منطقه در راستای منافع ملی ایالات متحده نخواهد بود.
دلیل دوم برای لزوم تلاش امریکا به منظور حصول توافق هستهای با ایران آن است که در صورت کناره گیری امریکا از میز مذاکره این پیام به نظام سیاسی ایران منتقل خواهد شد که امریکا به دنبال پیشبرد سیاست تغییر رژیم در ایران است. در آن صورت، نظام سیاسی ایران بیش از پیش متقاعد میشود که برای بقا باید به سلاح هستهای دست یابد این وضعیت به مسابقه تسلیحات هستهای دامن خواهد زد.
سومین دلیل آن که علیرغم ادعاهایی که در امریکا مطرح میشوند مبنی بر آن که احیای برجام یا حصول توافق هستهای تازه راهی برای نجات اقتصاد ایران و به نفع نظام سیاسی آن کشور خواهد بود در واقع، نفع آن به مردم در ایران خواهد رسید. تحت کارزار «فشار حداکثری» حجم اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی نزدیک به ۵ درصد کاهش یافت. نرخ بیکاری در سال ۲۰۲۱ میلادی به ۱۲.۴ درصد و نرخ تورم به ۳۰ درصد رسید.
ارزش ریال واحد پول ملی ایران از سال ۲۰۱۸ میلادی به این سو تاکنون ۶۸ درصد کاهش یافته و تولید ناخالص داخلی ایران نیز ۶.۵ درصد کاهش یافته است. در همین حال، ایران یک «اقتصاد تحریمی» کارآمد دارد. در نتیجه، ساختار سیاسی ایران توانسته با دور زدن تحریم و از طریق نهادهای خود قدرت مالی را افزایش دهد. در این میان بیشترین فشار ناشی از تحریمها بر شهروندان عادی ایرانی به ویژه زنان طبقه متوسط وارد شده است.
اثر بلندمدت تحریمها فرسایش سرمایه انسانی و ارزش هنجارهای قانونی است که بلوکهای سازنده دموکراسی هستند. «تریتا پارسی» در مقالهای در سال ۲۰۱۲ میلادی استدلال کرده بود از بین سی و پنح کشوری کهگذاری موفق به دموکراسی در فاصله سالهای ۱۹۵۵ تا ۲۰۰۰ میلادی داشتند تنها یک کشور تحت تحریمهای اقتصادی گسترده این روند را با موفقیت طی کرد. تداوم تحریمهای ناشی از کارزار فشار حداکثری دوره ترامپ میتواند سالهای بیشتری بر رنج مردم ایران بیافزاید.
نشنال اینتراست به عنوان چهارمین دلیل مدعی شده است که، ایالات متحده باید به مذاکره بر سر برجام ادامه دهد، زیرا واشنگتن باید با جهان همان گونه که هست مواجه شود نه آن طور که ترجیح میدهد. واقعیت آن است که ناآرامیهای اخیر در ایران به تغییر رژیم منتهی نخواهد شد. دست کم در کوتاه مدت چشمانداز وقوع یک انقلاب در ایران دیده نمیشود ناآرامیهای اخیر فاقد رهبری و مرکزیت بود. فقدان رهبری مرکزی درخواست تغییر رژیم را تضعیف میکند، زیرا هیچ جایگزین پیشنهادی وجود ندارد.
در نتیجه، با توجه به آن که سرنوشت نظام سیاسی ایران و هم چنین بدیل آن نامعلوم و خارج از کنترل امریکاست جلوگیری از آغاز مسابقات تسلیحات هستهای در خاورمیانه باید اولویت دولت امریکا باقی بماند. علاوه بر این، با توجه به هرج و مرج ناشی از تغییر رژیم در عراق، افغانستان و لیبی وعدم احتمال این که یک دموکراسی کارآمد جایگزین ساختار سیاسی فعلی در ایران شود تقویت مفاد برجام پیش از هرگونه تغییر اساسی در ایران باید در اولویت قرار گیرد.
آن چه ایالات متحده باید انجام دهد
نخست آن که ایالات متحده باید به احیای برجام متعهد بماند. مذاکرات بین ایران و امریکا به خوبی پیش نرفت و دو کشور به جای دیدارهای رو در رو از طریق واسطههای اروپایی به دیپلماسی ادامه دادند. یکی از موانع بر سر راه پیشرفت مذاکرات طرح این خواست از سوی ایران بوده که دولت بایدن تضمین کند که دولت بعدی امریکا به طور یکجانبه از توافق هستهای خارج نخواهد شد و تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق امریکا در سال ۲۰۱۸ میلادی را تکرار نخواهد کرد.
انتخابات میان دورهای پیش رو تصویری تلخ را برای دموکراتها ترسیم میکند. از دست دادن هر یک از مجلسین امریکا از سوی دموکراتها میتواند این پیام را به ایران انتقال دهد که رئیس جمهور بعدی امریکا احتمالا جمهوری خواه خواهد بود و کمتر تمایلی به پایبندی به توافق هستهای خواهد داشت. در نتیجه، اکنون اخرین فرصت برای احیای توافق هستهای وجود دارد.
دوم آن که دولت بایدن باید موضعی حساب شده در مورد ناآرامیها در ایران داشته باشد. امریکا باید در مورد نقض حقوق بشر حساس باشد با این وجود، دولت بایدن باید با دقت عمل کند تا این پیام ارسال نشود که آشکارا از تغییر رژیم در ایران حمایت میکند.
اگر ایالات متحده از تغییر رژیم حمایت کند دولت ایران نمیتواند درباره بازگشت به برجام مذاکره کند چرا که مقامهای ایرانی در حالی که میگویند امریکا در امور داخلی ایران دخالت میکند و برای تغییر رژیم در حال برنامه ریزی است نمیتوانند همزمان به توافق هستهای با واشنگتن دست یابند بدان خاطر که این موضوع به مشروعیتشان آسیب وارد خواهد ساخت.