اقتصاد۲۴ - یک گروه هکری بهتازگی اسناد شرکت توسعه انرژی اتمی ایران را منتشر کرده است. افشای این اسناد بار دیگر داغ عملیاتهای نفوذ و خرابکاری در برنامه هستهای ایران را تازه کرده است. شواهد و واقعیتهای تاریخی نشان میدهد برنامه هستهای ایران که همه شئون و روابط ایران با جهان را طی سه دهه اخیر تحتالشعاع خود قرار داده، بهطرزی غمگین و باورنکردنی قابل نفوذ و آسیبپذیر است.
یک گروه هکری تحت عنوان «بلک ریوارد» یا «پاداش سیاه» یک روز بعد از دادن ضربالاجلی به ایران برای آزاد کردن زندانیان اعتراضات اخیر، بهتازگی «۵۰ گیگابایت» اسناد شرکت توسعه انرژی اتمی ایران را منتشر کرده است. این گروه هکری روز جمعه ۲۹مهرماه با ارسال ایمیلی به شرکت توسعه انرژی اتمی ایران که نسخهای از آن را در صفحه تلگرام خود منتشر کرده بود، به مقامات ایران هشدار داده بود که در صورت آزاد نکردن زندانیان اعتراضات اخیر طی ۲۴ساعت، اقدام به انتشار اسنادی خواهد کرد که در جریان هک سایت شرکت توسعه انرژی اتمی ایران به دست آورده است. رسانههای نزدیک به دولت، هدف این گروه هکری را شرکت بهرهبرداری نیروگاه اتمی بوشهر زیرمجموعه شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی ایران خواندهاند.
این گروه هکری روز شنبه ۳۰مهرماه در پایان فرصت یکروزه، با انتشار پیام تلگرامی جدیدی، ۵۰گیگابایت از اسناد هکشده این شرکت، از جمله اسناد قراردادها، پرداخت دستمزدها و ایمیلهای رسمی را منتشر کرد. در این اسناد نام بسیاری از پیمانکاران خارجی برنامه هستهای ایران هم افشا شده است. براساس گزارش این رسانهها، «در اسناد جدیدی که گروه بلک ریوارد همرسانی کرده» عکسها و نقشههایی از تاسیسات هستهای، قراردادهای میان نیروگاه بوشهر و شرکتهای دیگر، فیشهای پرداخت و اسناد مربوط به ارزیابی ایمنی تاسیسات دیده میشود.
اداره کل دیپلماسی عمومی و اطلاعرسانی سازمان انرژی اتمی ایران به افشای این سندها واکنش نشان داده و تلویحا این اسناد را تایید کرده است. این سازمان اعلام کرده «مطالب منتشرشده در فضای مجازی مبنی بر نفوذ به سرور پستالکترونیک شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی با هدف جلبتوجه عموم و فضاسازیهای رسانهای صورت گرفته است.»
برخی رسانههای دولتی از جمله ایسنا و همشهری با استناد به گزارش دریافتی از واحد فناوری اطلاعات شرکت مادر تخصصی تولید و توسعه انرژی اتمی، نوشتهاند که «دسترسی غیرمجاز از مبدأ یک کشور خارجی مشخص، به سامانه پستالکترونیک این شرکت منجر به انتشار محتوای برخی از پستهای الکترونیکی در فضای مجازی شد.»
در این گزارش آمده: «در پی این امر، واحد فناوری اطلاعات شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی براساس ترتیبات پیشبینیشده و در کوتاهترین زمان ممکن ضمن انجام اقدامات لازم و پیشگیرانه، موضوع را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد و گزارش اولیه خود را به مسئولان سازمان انرژی اتمی ارائه کرد.»
سازمان انرژی اتمی در بیانیهای که به رسانههای دولتی داده، مدعی شده محتوای موجود در ایمیلهای کاربران حاوی پیامهای فنی و تبادلات معمول و جاری روزمره است و بدیهی است هدف از انجام اینگونه تلاشهای غیرقانونی که از روی استیصال انجام میشود، بهمنظور جلب توجه عموم، فضاسازیهای رسانهای و عملیات روانی بوده و فاقد هرگونه ارزش دیگری است.
بر هیچکس پوشیده نیست که برنامه هستهای ایران از چه سطحی از اهمیت و محرمانگی برخوردار است. در سه دهه اخیر، اقتصاد و سیاست ایران، تاثیرپذیری زیادی از برنامه هستهای داشته است. با این حال سلسلهحوادث و خرابکاریها در این برنامه نشان میدهد تا چه حد مهمترین برنامه استراتژیک کشور آنطور که باید در حفاظ امنیتی نیست. تیرماه ۱۴۰۰ وزیر اطلاعات اسبق ایران از نفوذ سازمان جاسوسی اسرائیل، موساد، در بخشهای مختلف کشور ابراز نگرانی کرد و گفت «مسئولان باید نگران جان خود باشند.»
علی یونسی در گفتگو با سایت جماران گفته بود که کشور طی «۱۰، ۱۵ یا ۲۰ سال» گذشته از نفوذ سرویسهای اطلاعاتی و مخصوصا اسرائیل غفلت کرده است. به گفته او «در ۱۰ سال اخیر نفوذ موساد در بخشهای مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولین جمهوری اسلامی برای جان خودشان نگران باشند.»
او رقابت بین سازمانهای موازی وزارت اطلاعات را عامل این نفوذ خوانده و گفته: «آن سازمانهای جدید و موازی وزارت اطلاعات بهجای اینکه با نفوذ مبارزه کنند، مشغول کنترل و مبارزه با خودیها شدند. میدان برای نفوذ سرویسهای جاسوسی دنیا باز شد و امروز ما حق داریم برای همه جا و هر اتفاقی که رخ بدهد نگران باشیم.»
پیش از او محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون اقتصادی رئیسجمهور در ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ هشدار مشابهی داد و گفت: «کشور بهطور گسترده یک آلودگی امنیتی پیدا کرده و نمونه آن این است که کمتر از یک سال، سه رویداد امنیتی اتفاق افتاده است؛ دو انفجار و یک ترور.» اشاره رضایی به دو انفجار در تاسیسات هستهای نطنز تیر ۱۳۹۹ و فروردین ۱۴۰۰ و نیز ترور محسن فخریزاده در آذرماه سال ۹۹ است.
محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری سابق ایران و عضو فعال مجمع تشخیص مصلحت نظام هم اواسط خردادماه ۱۴۰۰ در یک مصاحبه ویدئویی گفت که بالاترین مسئول مقابله با جاسوسان اسرائیل در وزارت اطلاعات، «خودش جاسوس اسرائیل بوده است.» او با اشاره به «نفوذ اسرائیل» در ردههای بالای حکومت، گفته بود: «اگر اسرائیل قادر به انجام عملیات پیچیده در ایران است و مهمترین اسناد هستهای و فضایی را از مراکز حساس میرباید، بهدلیل همین نفوذ گسترده و حضور شبکهای از عوامل جاسوسی است که معرفی آنها مسکوت مانده است.»
افشای عملیات هستهای و تعلیق برنامه هستهای
دو دهه است که برنامه هستهای ایران هدف خرابکاریهای خارجی است. بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ (۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰) ایران خریدهای مخفیانه وسایل مورد نیاز و ایجاد تاسیسات زیرزمینی مخفی برای برنامه هستهای را آغاز کرد و موفق به انجام آزمایشهایی در زمینه غنیسازی صنعتی اورانیوم در آزمایشگاه شد. سال ۱۳۸۱ آمریکاییها به اسناد و مدارکی دست یافتند که گویای فعالیتهای ایران برای دسترسی به چرخه سوخت هستهای در نطنز و آب سنگین در اراک بود. افشای این فعالیتهای ایران سرآغاز اتخاذ مواضع سختگیرانه از سوی غرب در قبال ایران و پذیرش تعلیق در برنامه هستهای طی توافقنامه سعدآباد در مهر ۱۳۸۲ بود. همان زمان احمد شیرزاد، نماینده وقت مجلس شورای اسلامی طی نطقی در مجلس پروژه مخفیانه هستهای ایران را به نحو بیسابقهای به باد انتقاد گرفت و گفت: «آن زمانی که سادهلوحانه سر خود را به زیر برف کردند، پروژههای بلندپروازانه بیهدف طراحی کردند، نامعقولترین و نامتعارفترین شیوهها را برای دستیابی به فناوری هستهای برگزیدند و فکر نکردند که آنچه میکنند روزی در معرض دید و بررسی متخصصان جهان قرار میگیرد.»
سرقت لپ تاپ هستهای
در نوامبر سال ۲۰۰۵ نیویورکتایمز گزارشی را به قلم ویلیام برود و سنگر منتشر کرد. در این گزارش آمده بود با تکیه بر اطلاعاتی که از لپتاپی که اخیرا از طرف یک منبع ناشناس بهدست آمده، آمریکا بهدنبال اثبات این است که ایران درصدد دستیابی به طراحی و ساخت بمب هستهای است. واشنگتن از طریق اسناد کامپیوتری که از طرف یک منبع ناشناس دزدیده شده و اطلاعاتی که نیروهای اطلاعاتی آمریکا در سال۲۰۰۴ ارائه داده بودند، ایران را به ساخت سلاحهای هستهای متهم کرد. این اسناد شامل مجموعهای از تصویرهای موشکهای دوربرد است که با تکیه بر این تصاویر گفته شد که ایران درصدد ساختن سلاح هستهای است.
بیشتر بخوانید: نگاهی به اخلال در اخبار شنبه شب صداوسیما؛ «هک» نبود، «نفوذ» بود
در اواسط جولای مقامات ارشد اطلاعاتی آمریکا، تمامی نمایندگان آژانس انرژی اتمی در وین را فراخواندند تا از محتویات لپتاپ سرقتی پردهبرداری کنند. این اسناد در همان آغاز تصدیق میکرد که دسترسی ایران به بمب اتمی اثبات نشده است. آنها این تصاویر را به عنوان قویترین اسنادی که تایید میکرد که ایران در حال ساخت بمب است ارائه کردند. بهرغم اینکه ایران پافشاری میکرد تا به جهانیان ثابت کند که برنامه هستهایاش صلحآمیز است، آمریکا تلاش کرد نشان دهد که ایران سعی دارد کلاهکی هستهای را روی موشک شهاب ۳ مستقر کند؛ موشک دوربردی که میتواند اسرائیل را به راحتی نابود کند.
همه این اتفاقات در حالی روی داد که اعتبار اسناد توسط برخی تحلیلگران به چالش کشیده شد. کمی بعد مقالهای توسط یک خبرنگار پژوهشگر به نام گرتپورتر نوشته شد که صراحتا اعلام میکرد که اسناد آن لپتاپ مرموز جعلی هستند و تصاویر آن مربوط به کلاهکهای از رده خارج و منسوخ ۱۹۹۰ کره شمالی است. پورتر نوشت که اسناد ارائهشده توسط مقامات وزارت امور خارجه آمریکا کلاهکهای موشکهای ازکارافتاده و از رده خارج است. در جولای ۲۰۰۵ رابرت جوزف، معاون امنیت بینالملل و کنترل تسلیحات ایالاتمتحده اسناد مربوط به برنامه ساخت سلاح هستهای را به وین ارائه کرد. پس از اینکه اسناد در اختیار آژانس قرار گرفت، به برخی از تحلیلگران آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه داده شد که این اسناد را مطالعه کنند. تحلیلگران بعد از مطالعه اسناد و دیدن تصاویر شماتیک از کلاهکهای هستهای در ایران دریافتند که این تصاویر، موشکهایی معمولی است که شاید حتی اگر تصاویر درست باشد و جعلی نباشد ایران آنها را در سال ۱۹۹۰ خریداری کرده است. سوالی که پیش آمد این بود که بهراستی چه کسی در پشت این اسناد بوده است؟ گرت پورتر اعلام کرد که سازمان جاسوسی اسرائیل- موساد- منبع اصلی این اسناد بوده است. منشا اسناد یا فردی که این لپتاپ را در اختیار آنان قرار داده ممکن است که هیچگاه بهطور قطع روشن نشود، ولی آنچه که مشخص است، این است که اسرائیل از سال ۱۹۹۵ تلاشهایی داشته تا همتایان غربی خود را قانع کند که ایران در حال ساخت و طراحی بمب هستهای است.
در سال ۲۰۰۳ این خبر به بیرون درز کرد که گزارشهای موساد در مورد برنامههای هستهای ایران توسط عالیترین مقامات آمریکا رصد میشود که این درواقع تلاشی بود برای اینکه دولت بوش را به حمله نظامی به سایتهای اتمی ایران ترغیب کند. درست یا غلط، اسناد این لپتاپ به حفظ موقعیت آمریکا در شورای امنیت کمک کرد.
عملیات بازیهای المپیک- ۲۰۱۰
کمتر از پنج سال بعد از افشاگری درباره برنامه هستهای ایران در نطنز و اراک، آمریکا و اسرائیل با مشارکت هم طرح توقف یا اخلال در برنامه اتمی ایران را کلید زدند. ویروس استاکسنت با همکاری موساد و سیا نخستین بار در سال ۲۰۰۷ وارد سامانه نرمافزاری تاسیسات اتمی نطنز شد و سرانجام در سال ۲۰۱۰ این ویروس شناسایی شد. در اواخر ماه مه ۲۰۱۲ رسانههای آمریکایی اعلام کردند که استاکسنت مستقیماً به دستور اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا طراحی، ساخته و راهاندازی شده، گرچه در همان زمان احتمال این میرفت که آمریکا تنها عامل سازنده این ویروس نباشد. سال ۲۰۱۳، ادوارد اسنودن در مصاحبهای با اشپیگل اعلام کرد این بدافزار با همکاری مشترک آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و اسرائیل طی عملیاتی بهنام عملیات بازیهای المپیک ساخته شدهاست.
گزارشهای افشاشده از پروژه موسوم به عملیات بازیهای المپیک نشان میدهد این ویروس توسط یک مهندس ایرانی که تا سال ۲۰۰۷ در برنامه هستهای ایران مشغول به جاسوسی برای موساد و سیا بوده، وارد سامانههای نطنز شده است. روش آلوده کردن برنامه هستهای ایران، ورود بدافزار از طریق یک فلش درایو یواسبی بوده است.
سال ۱۳۹۴ مستندی تحت عنوان «روزهای صفر» دست به یک افشاگری دیگر زد. کارگردان این مستند در گفتگو با برخی عوامل اجرایی عملیات استاکسنت اعلام کرد که گاف احمدینژاد در بازدید از تاسیسات اتمی نطنز عامل افشای اطلاعات ارزشمندی درباره برنامه هستهای ایران بوده است. به گفته این عوامل، در فیلم چنددقیقهای بازدید احمدینژاد از نطنز، فیلمبردار بر صفحه مانیتور و کامپیوترهای اتاق فرمان در نطنز زوم میکند. فیلم، برای چند ثانیه به آرامی و با کیفیت خیلی خوب همه جزئیات صفحه کامپیوترهای نطنز را نشان میدهد که ظاهرا به منبعی برای تحلیلگران پدافند سایبری آمریکا و اسرائیل تبدیل میشود. مستند روزهای صفر به نقل از کارشناسان اسرائیلی میگوید: «هر کارشناسی، از دیدن صفحه این مانیتورها در این فیلم متوجه میشود که سیستم غنیسازی ایران بسیار شبیه همان سیستمی است که در اتحاد شوروی به کار میرفت و هنوز در روسیه از آن استفاده میشود.» این مستند میگوید کسانی که نقشه سیستم را داشتند به این توانایی رسیدند تا کدهای استاکسنت را برای رسیدن به بهترین نتیجه متناسب با نحوه چیدهشدن سانتریفیوژها در نطنز بنویسند.
ترورهای هسته ای- ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰
دسامبر ۲۰۰۹ (دیماه ۱۳۸۸) مسعود علیمحمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران که در برنامه هستهای ایران مشغول به فعالیت بود، مورد سوءقصد قرار گرفت. بمب به موتورسیکلتی که روبهروی خانه علیمحمدی پارک شده بود، متصل و منفجر شد. نوامبر ۲۰۱۰ (آذر ۱۳۸۹) دو دانشمند هستهای دانشگاه شهید بهشتی در تهران مورد سوءقصد قرار گرفتند که این عملیاتها به ترور مجید شهریاری و مجروح شدن فریدون عباسی منجر شد. طی سالهای بعد مشخص شد موساد با همکاری سازمان مجاهدین خلق برنامه این ترورها را ترتیب داده بودند. جولای ۲۰۱۱ (مرداد ۱۳۹۰) داریوش رضایینژاد دانشجوی دکترای مهندسی برق خواجهنصیر که در پروژه هستهای ایران در حوزه تحقیقات درباره سوئیچهای ولتاژ بالا که قطعه مهمی در ساخت کلاهک هستهای است فعال بوده مورد سوءقصد و ترور قرار گرفت. مجله اشپیگل به نقل از یک مقام اطلاعاتی اسرائیل ترور رضایینژاد را اولین اقدام جدی رئیس جدید موساد تامیر پاردو اعلام کرد.
دسامبر ۲۰۱۱ (دی ۱۳۹۰) مصطفی احمدیروشن، معاون بازرگانی سایت هستهای نطنز پس از خروج از منزل توسط یک موتورسیکلتسوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی در خیابان گلنبی ترور شد. مستند «روزهای صفر» به نقل از کارشناسان اسرائیلی گفته که موساد از طریق همین فیلم مصطفی احمدیروشن دانشمند اتمی ایران را شناسایی و ترور کرد که پشت سر احمدینژاد ایستاده بود و به او توضیح میداد. نوامبر ۲۰۲۰ (آذر ۱۳۹۹) محسن فخریزاده که یکی از شخصیتهای کلیدی برنامه هستهای ایران بود، درحالیکه به سمت ویلای شخصی خود در آبسرد دماوند در حرکت بود، در یک عملیات پیچیده از راه دور ترور شد. سال ۲۰۱۰ نشریه گاردین گزارشی منتشر کرده و مدعی شده بود فخریزاده پدر برنامه هستهای ایران است. آمریکاییها او را «صندوقچه اسرار» برنامه هستهای ایران قلمداد میکردند. نیویورکتایمز به تفصیل، طرح ترور فخریزاده را شرح داده است. در گزارش این رسانه گفته شده «اسرائیل پشت حمله به (این) دانشمند بوده.»
ژوئن ۲۰۲۲ (خرداد ۱۴۰۱) نیویورکتایمز از مرگ مشکوک دو ایرانی فعال در برنامه هستهای ایران در اثر مسمومیت خبر داد. این رسانه آمریکایی به نقل از منابع خود نوشت: «ایران اسرائیل را مسئول مسمومیت این دو دانشمند هستهای میداند.» این رسانه به نقل از منابع ایرانی اعلام کرد، کامران آقامولایی و ایوب انتظاری توسط اسرائیل مسموم و ترور شدهاند. رسانههای ایران ارتباط این دو نفر با برنامه هستهای ایران را رد کردهاند. دادگستری یزد ایوب انتظاری را کارمند معمولی یک شرکت صنعتی معرفی کرد و مرگ او را بر اثر بیماری دانست؛ اما استانداری یزد در یک پیام مکتوب از او با عنوان «شهید» یاد کرد.
سرقت بزرگ- ۲۰۱۸
۳۱ ژانویه ۲۰۱۸ (بهمن ۱۳۹۶) عوامل موساد به یک انبار در منطقه شورآباد استان تهران نفوذ کردند و طی آن، اسنادی شامل ۵۵هزار صفحه سند و ۱۸۳لوح فشرده شامل پروندهها، طرحها و فیلمهای مربوط به فعالیتهای هستهای ایران سرقت شد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، روز ۳۰ آوریل ۲۰۱۸ مقابل دوربین رسانههای اسرائیلی حاضر شد و بخشهایی از این اسناد را به نمایش گذاشت. مقامات ایران بهتدریج در سالهای بعد دزدیده شدن این اسناد فوق محرمانه را تایید کردند. این اسناد توسط اسرائیل به آژانس بینالمللی انرژی اتمی داده شده و مبنای اختلاف کنونی ایران و آژانس بر سر وجود سایتهای اعلامنشده هستهایست. آژانس میگوید سه سایت اعلامنشده در ایران مشغول غنیسازی اورانیوم بودهاند و مشکوک به برنامه هستهای تسلیحانیاند. ایران معتقد است این ادعا به قبل از برجام و بسته شدن پرونده برنامه هستهای نظامی ایران موسوم به پیامدی برمیگردد و نباید یک بار دیگر آن را باز کرد.
زنجیره انفجارهای مشکوک
فریدون عباسی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی در یک گفتوگوی رسانهای از پنج انفجار بزرگ در برنامه هستهای ایران طی ۱۵ سال گذشته خبر داد. سال ۲۰۱۱ بهرغم تکذیب مقامات ایران، برخی رسانههای غربی با استناد به عکسهای ماهوارهای از محل تاسیسات هستهای نطنز از یک فقره انفجار خبر دادند. سال ۲۰۱۲ فریدون عباسی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران در سخنرانی خود در مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین گفت که در ۱۷ آگوست ۲۰۱۲ در یک عملیات خرابکارانه، با استفاده از مواد منفجره کابلهای برق در مسیر شهر قم به مجتمع فوردو قطع شده است.
فریدون عباسی در بخشی از یک مصاحبه رسانهای با خبرگزاری فارس در اردیبهشتماه ۱۴۰۰ گفت: «ساعت نیم بامداد روز ۲۶ تیرماه سال ۹۰ رخ داده است، افرادی با جاسازی مواد منفجره «به اندازه عدس» در فشارسنجهای سانتریفیوژها باعث وقوع انفجاری در زنجیره این سانتریفیوژها شدهاند.» این اتفاق ۱۲ تیر ۱۳۹۹ (ژوئن ۲۰۲۰) در تأسیسات هستهای نطنز رخ داد و منجر به انفجار و آتشسوزی در یکی از ساختمانهای این تأسیسات شد. گزارشها نشان میداد که انفجار فوق خسارت سنگینی به برنامه هستهای ایران وارد کرده است. در این حادثه یک سوله در تاسیسات نطنز منفجر شد.
بیشتر بخوانید: «هکتیویسم»، تهدیدی تازه برای تهران
ایران این انفجار را نتیجه خرابکاری اعلام کرد. ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، روزنامه اسرائیلی اورشلیمپست نوشت که براساس اطلاعات دریافتی انفجار نطنز «خرابکاری فیزیکی» و با هدف هشدار به ایران برای رد نشدن از خط قرمز در برنامه اتمی بود. نیویورکتایمز به نقل از برخی منابع اطلاعاتی آگاه در خاورمیانه، اسرائیل را مسئول این خرابکاری اعلام کرد. ۱۶ تیر ۱۳۹۹، آویگدور لیبرمن وزیر دفاع پیشین اسرائیل تلویحاً گفت: «منبع اطلاعاتی از خاورمیانه» که روزنامه نیویورکتایمز دو بار در روزهای گذشته با استناد به او، اسرائیل را عامل انفجار در سایت هستهای نطنز در ایران معرفی کرده، ارشدترین مقام اطلاعاتی اسرائیل است. وزارت اطلاعات ایران که مسئولیت حفاظت اطلاعات تاسیسات هستهای ایران را برعهده دارد، روز ۲۸ فروردین اعلام کرد که عامل حادثه نطنز، رضا کریمی نام دارد و پیش از حادثه از کشور خارج شده است.
فروردین ۱۴۰۰ در بخشی از شبکه برق تاسیسات غنیسازی شهید احمدیروشن نطنز حادثهای رخ داد. رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی تأیید کرد که در این سایت یک انفجار رخ داد که به قطع جریان برق در سانتریفیوژها منجر شد. علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، حادثهٔ تأسیسات نطنز را «تروریسم هستهای» خواند. انگشت اتهام در این حادثه هم به سمت اسرائیل بود. مالک شریعتی نماینده تهران در مجلس این عملیات را بسیار مشکوک به خرابکاری و نفوذ خواند. چند روز بعد آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، در یک سخنرانی اعلام کرد: «عملیاتهای ارتش اسرائیل در سرتاسر خاورمیانه از چشم دشمنان پنهان نیست. آنها گامهای خود را محتاطانه و با در نظر گرفتن اقدامات ما برمیدارند.»
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور وقت ایران گفت که «باید نهادی که مسئول تأمین امنیت تأسیسات هستهای و جلوگیری از خرابکاری بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی است دربارهٔ خرابکاری روز گذشته پاسخگو باشد.»
منبع: هم میهن