تاریخ انتشار: ۰۷:۱۸ - ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸
در گفت‌وگوی مشروح با اقتصاد۲۴ صورت گرفت؛

بررسی چالش‌های فناورانه در بخش کشاورزی

عضو باشگاه سیاست پژوهان علم و فناوری گفت: در حال حاضر استارت‌آپ‌های کشاورزی در کشور در حال افزایش هستند ولی نیاز است با سیاست‌های مناسب استارت‌آپ‌های کشاورزی را به سمت استارت‌آپ‌های فناوری محور سوق داد.

امیرحسین احمدی، شقایق صفی‌خانی، اقتصاد۲۴- از زمانی که محصولی در دل خاک کشت می‌شود تا روزی که این محصول بر سر سفره می‌آید زنجیره وسیعی از کارها وجود دارد که هر بخش از این فعالیت‌ها، تخصص ویژه خود را می‌طلبد. کشاورزی امروز نیز از قاعده تقسیم کار که بر همه بخش ها غالب شده است مستثنی نیست. در این میان ورود کسب و کارهای نو پا یا همان استارت آپ‌ها به بخش های مختلف کشاورزی می‌تواند راهکاری مناسب برای پوشش هر یک از بخش‌های کشاورزی از کاشت و داشت و برداشت گرفته تا انتقال محصول بر سر سفره باشد.

دکتر الهام فهام، دانش آموخته کشاورزی و عضو باشگاه سیاست پژوهان علم و فناوری که مدتی است در حوزه ورود استارت آپ ها به کشاورزی فعالیت کرده است درباره نحوه توزیع فعالیت ها به کسب و کارهای نوپا حرف‌هایی شنیدنی دارد که بخش اول گفت‌و گو وی با اقتصاد۲۴ را در ادامه می‌خوانید.

* در حال حاضر استارآپ‌ها در حوزه کشاورزی چه نقشی دارند؟

- تعداد زیادی از استارت‌آپ‌ها در کشور مبتنی بر فناوریIT هستند درحالیکه مابقی بخش‌ها که می‌توانند ظرفیت ورود استارت‌آپ‌ها را داشته باشند، مغفول مانده‌اند. بخش کشاورزی نیز یکی از این بخش‌ها است.

کشاورزی دارای زنجیره تأمین و زنجیره ارزشی است که هر بخش از آن ظرفیت فراوانی برای ورود استارت‌آپ‌ها را دارا است، یعنی از تأمین نهاده تا زمانی که محصول بر سر سفره می‌رسد ظرفیت فعالیت برای استارت‌آپ‌ها وجود دارد.

در ایران با رشد نامتوازن استارآپ‌ در حوزه‌های مختلف روبه‌رو هستیم. در حوزه کشاورزی نیز عمده‌ترین بخشی که یک استارت‌آپ می‌تواند وارد شود به بخش توزیع و رساندن محصول به دست مصرف‌کننده اختصاص یافته است. علت تمرکز بر این بخش، حذف واسطه‌ها است، چرا که یکی از چالش‌های اصلی کشور ما در بخش کشاورزی وجود واسطه‌هایی است که قیمت محصول را تا قبل از رسیدن به دست مصرف‌کننده بالا می‌برند و سود اصلی از بهره‌بردار دور می‌ماند.

اصولا استارت‌آپ‌هایی که در این حیطه فعالیت دارند ماهیت خدماتی دارند و فناور محور نیستند و ساختاری پلتفرمی دارند که سبب می‌شود محصول از مزرعه به طور مستقیم به دست مصرف‌کننده برسد و در این میان واسطه حذف شود. نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که سایر بخش‌های زنجیره چه می‌شود؟ آن‌ها مغفول مانده‌اند و به بخش کوچکی پرداخته می‌شود. یکی از دلایل حجم تمرکز این قسمت چالش وجود واسطه‌ها در بخش کشاورزی است. استارت‌آپ‌های کشاورزی در کشور در حال افزایش است و باید با سیاست‌های مناسب استارت‌آپ‌های کشاورزی را به سمت استارت‌آپ‌های فناوری محور سوق داد.

* در سایر کشورها، سرمایه‌گذاری روی استارت‌آپ‌ها بیشتر در کدام بخش کشاورزی صورت می‌گیرد؟

- در جهان، پیمایشی در بخش کشاورزی انجام دادند و نتیجه‌ای که حاصل شد این بود که عمده‌ترین سهم‌ها در تامین مالی، یعنی همان بحث سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌ها در بخش‌های مدیریت نهاده و حفاظت از محصول، تصویربرداری، سنسور‌ها و تجهیزات هوشمند، کشاورزی دقیق و داده‌پردازی بوده است به دلیل اینکه بازگشت سرمایه خوبی داشته و برای سرمایه‌گذارها جذاب‌تر بوده است.

البته اینکه این فعالیت‌ها، نسبت به فعالیت‌های دیگر، تامین سرمایه بیشتری دارند به این معنا نیست که حتما نیاز زنجیره تأمین هم به این فناوری‌ها بوده است. سرمایه‌گذار می‌بینید بازگشت سرمایه درکدام بخش بیشتر است و در آن زمینه سرمایه‌گذاری می‌کند.

نکته مهم این است که تا زمانی که کشش بازار وجود نداشته باشد، هرچه بر فناوری سرمایه‌گذاری کنید سودآور نخواهد بود. در بخش کشاورزی هم مانند سایر بخش‌ها، با جامعه‌ای مواجه هستیم که علاوه بر نیاز آشکار، نیاز پنهان هم دارد؛ باید بتوانیم این نیاز پنهان که می‌تواند نیاز به فناوری پیشرفته در واحد بهره‌برداری باشد ملموس شود. وقتی نیاز پنهان جامعه کشاورز به صورت آشکار و ملموس درآید، آن‌وقت است که گرایش یا پذیرش به سمت فناوری بیشتر می‌شود ولی وقتی نداند برای چه به این فناوری نیاز دارد، اگر بهترین فناوری هم تولید شود تقاضایی از طرف بازار نیست و سرمایه‌گذار هم روی این فناوری سرمایه‌گذاری نمی‌کند.

استارت‌آپ زمانی شکست می‌خورد که نتواند محصول تولید شده را بفروشد. در کشورهای دیگر برای سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر مشوق مالیاتی می‌گذارند، ما هم می‌توانیم برای فرشتگان کسب‌وکار و سرمایه‌گذارانی که در بخش کشاورزی سرمایه‌گذاری می‌کنند، چنین مشوق‌هایی را در نظر بگیریم. ارتباط استارت‌آپ‌های کشاورزی با دانشگاه‌ها در کشورهایی مثل هلند یا استرالیا بسیار زیاد است و دانشگاه امکانات و خدماتی را به استارت‌آپ‌ها به خصوص در زمینه ساخت پروتوتایپ که در بخش کشاورزی سرمایه‌بر است ارائه می‌دهد.

کشورهای فعال در اکوسیستم کشاورزی جهان، شتاب‌دهنده‌های تخصصی و پارک‎های علم و فناوری یا پارک‌های تجاری در این زمینه دارند که می‌تواند در ایران نیز پیاده‌سازی شود. مراکز رشد کشاورزی در برخی از استان‌ها، مکانی را برای استقرار استارت‌آپ‌های کشاورزی و دریافت حمایت‌ها فراهم کرده‌اند.

* ما می‌گوییم دولت کار را هموار ‌کند. فکر نمی‌کنید بهتر است کار را به دست کشاورز بسپاریم ؟

- چند بحث وجود دارد؛ اولا جامعه کشاورز ما بر اساس آخرین آمار در سال 93 حدود 78 درصد بالای 40 سال و حدود 70 درصد بی‌سواد یا کم سواد بودند و اکثر پژوهش‌های علمی نشان داده است که پذیرش فناوری با سن رابطه معکوس و با تحصیلات رابطه مثبت دارد یعنی هر قدر سن بالا می‌رود پذیرش کمتر می‌شود، چون ریسک‌پذیری و گرایش به تغییر کمتر می‌شود. بر این اساس در جامعه روستایی پذیرش فناوری‌های پیشرفته بخش کشاورزی با احتمال زیادی پایین است.

از طرفی با جامعه‌ای مواجه هستیم که اندازه مزرعه آن‌ها کوچک است و سهم هر بهره‌بردار بر اساس آمار چیزی حدود 4.9 هکتار است و نمی‌توان هر فناوری را برای آن به کار برد. کشاورز حتی اگر علاقه‌مند هم باشد که بپذیرد نمی‌‎تواند آن را در زمین کوچک به کار برد. وقتی وارد بحث پذیرش می‌شویم غیر از این که کشاورز تمایل به پذیرش داشته باشد یا نه، بخواهد این را بپذیرد یا نه، خیلی مباحث دیگری هم مطرح می‌شود که آن را به صورت یک سیستم پیچیده در می‌آورد که نیاز به بازی کنشگران مختلف است.

* در خصوص پذیرش فناوری در جامعه کشاورز توضیحات بیشتری ارائه می‌دهید؟

- جامعه کشاورز تمایل دارد نتیجه فناوری را سریع ببیند، بنابراین اگر زمان‌بر باشد قدرت تصمیم‌گیری و پذیرش را از طرف کشاورز کم می‌کند. بحث دیگر وابستگی کشاورز به مزرعه‌اش است. کشاورز‌ی ما هنوز حالت معیشتی دارد و وقتی می‌گوییم کشاورز معیشتی یعنی تنها منبع درآمد مزرعه است، بنابراین ریسک اینکه فناوری جدیدی را که هنوز نمی‌داند نتیجه‌اش چه می‌شود در مزرعه به کار گیرد این باعث کاهش پذیرش می‌شود. در صورت پذیرش هم وقتی که می‌خواهد اجرا کند، کل مزرعه را تحت فناوری قرار نمی‌دهد، بلکه به صورت پلکانی به کار می‌گیرد که این برای استارت‌آپ ممکن است جذاب نباشد.

نکته حائز اهمیت این است که وقتی می‌گوییم استارت‌آپ‌های فناوری محور یعنی بنیانگذار و تیم‌اش افراد فنی هستند و تفکر غالب آن‌ها تفکر فنی و شاید بگویم سخت است و به مسائل نرم کمتر توجه می‌کنند. وقتی استارت‌آپ‌ها وارد عرصه می‌شوند با احتمال زیادی ابعاد اجتماعی را مورد توجه قرار نمی‌دهند و با خصوصیات این جامعه آشنایی ندارند.

استارت‌آپ ممکن است این تصور را داشته باشد که تولید خود را در روستا می‌تواند مثل یک جامعه شهری بفروشد، حتی اگر به صورت B2G هم باشد یعنی بگوید من فناوری را تولید می‌کنم و دولت بخرد و به کشاورز بدهد، حتی اگر این گونه هم باشد نباید از نظر دور داشت که کاربر نهایی کشاورز است. اینجا است که دولت می‌تواند با سیاست‌های تحریک تقاضا، عرصه را هموار کند. استارت‌آپ‌ها باید به ابعاد انسانی و ویژگی‌های جمعیت‌شناسی جامعه روستایی توجه کنند.



* اکنون دو مسئله عمده کم سوادی و کوچک بودن مزرعه وجود دارد، چگونه می‌‌توانیم فناوری‌های پیشرفته را قابل پذیرش کنیم؟

- از ظرفیت تعاونی‌ها می‌توان برای ورود به استارت‌آپ‌های فناوری محور کشاورزی، استفاده و آن‌ها را درگیر این موضوع کرد. در کشاورزی بحث ترویج و آموزش کشاورزی را داریم که پذیرش نوآوری را در جامعه روستایی تسهیل می‌کند. برای اطلاع‌رسانی، فرهنگ‌‌سازی و آموزش کشاورزان بر اساس ویژگی‌های مخاطب و ویژگی‌های نوآوری از روش‌های ترویجی و آموزشی مختلفی می‌توان استفاده کرد که احتمال پذیرش را بالا ببرد.

یکی از این روش‌ها مزارع نمایشی است. فناوری را در مزرعه نمایشی به کار می‌برند و کشاورزان را دعوت می‌کنند که فناوری و نتیجه آن را ببینند. یا متخصصان فنی با افراد محلی ارتباط می‌گیرند و آن‌ها به صورت یک واسطه عمل می‌کنند تا آموزش ساده‌سازی شود و بتوان به کشاورز آموزش داد. بحث دیگر برنامه‌های کشاورزی در رسانه‌‌ها است که در حال حاضر از شبکه‌های استانی هم پخش می‌شود، اما می‌توان به ایجاد یک شبکه تخصصی کشاورزی هم اندیشید که علاوه بر کارکرد آموزشی، می‌توان از کارکرد اطلاع‌رسانی در خصوص فناوری‌های جدید آن برای معرفی استارت‌آپ‌های کشاورزی و محصول یا خدمات فنی آن‌ها بهره برد. نظام نوین ترویج کشاورزی با شبکه‌سازی گسترده، دسترسی کشاورزان به مروجان را بیشتر کرده است که تحقق پذیرش فناوری‌های پیشرفته را بیشتر می‌سازد.
ارسال نظر