اقتصاد24 - فهمیدن اینکه جملات بالا از کیست کار سختی نیست. کافی است کمی اهل فوتبال باشی. وقتی اصطلاحاتی مثل «ببخشید» یا «عذر میخوام» را در یک نقلقول میبینی، بلافاصله تشخیص میدهی که این حرفها را علی دایی زده است. سرمربیِ حالا دیگر سابقِ سایپا. دایی وقتی این حرفها را زد که تیمش در اصفهان موفق شده بود با دو گل میزبان پرقدرتش یعنی ذوبآهن را شکست بدهد. درواقع اینطور نبوده که تیمش ببازد و برای بهانه آوردن، این گلایهها را مطرح کند. اما ظاهرا همین جملات باعث شد که مدیران کارخانه دستور به برکناری دایی بدهند. اتفاقی که قبلا هم به اشکالی مشابه برای او رخ داده بود.
این اولینباری نبود که دایی از مدیریت باشگاه انتقاد میکرد. اسفند سال گذشته بود که رضا درویش مدیرعامل باشگاه سایپا به دلیل وضعیت بد مالی تیم فوتبال سایپا استعفا داد و رفت. درویش همان کسی بود که دایی را به سایپا برگرداند. او همچنین با علی پروین هم رابطه بسیار خوبی دارد. در روزهای اول اسفند ۱۳۹۷ بازیکنان سایپا برای اعتراض به وضعیت مالی تیمشان دو روز اعتصاب کردند و سر تمرین نرفتند. بعد از این اتفاق بود که درویش ناچار شد استعفا بدهد.
دایی در نشست خبری قبل از بازی با تراکتورسازی در روز ۴ اسفند انتقادات تندی علیه مدیران باشگاه مطرح کرد. او گفت: «تیم ما ۴ روز تمرین نکرده و هیچ کسی هم به ما کمک نکرده است. درویش هم وقتی دید کسی کمک نمیکند از سمت خود استعفا داد. او هم جزئی از خانواده سایپا است درحالیکه کارخانه با آن عظمت به شکلی است که همه فکر میکنند در آن چه خبر است. باشگاه سایپا بیش از ۸۵ کارمند دارد. خندهام میگیرد که در این مدت هر کسی آمده آدمهای خودش را آورده است. من در همه جای دنیا بودهام و دیدهام باشگاه را با ۵ نفر هم میشود اداره کرد. چطور باشگاه را این طور اداره میکنند؟ در کمتر از یک ربع وقتی سایت باز میشود، چند میلیارد ماشین فروخته میشود. مگر میتواند یک کارخانه دو میلیارد ندهد که این دو میلیارد بیش از ۲۰ درصد از مبلغ قرارداد بازیکنان است.»
مجموعه سایپا بلافاصله مصطفی مدبر را بهعنوان سرپرست موقت تیم معرفی کرد. مدبر در عرصه ورزش چندان شناختهشده نیست. او پیشتر در سال ۱۳۹۲ طی حکمی از سوی وزیر ورزش و جوانان بهعنوان مدیرعامل و رئیس مجمع شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور منصوب شد. اما طبق اطلاعات خبرنگار سازندگی این فرد که دایی بعد از اخراجش حتی هویت او را هم زیر سوال برد، مدتی هم در حراست سازمان صداوسیما فعالیت داشته اما با نام غفور درجزی که به «سردار غفور» هم معروف بوده. اما حرفهایی که دایی در نشست خبری بعد از بازی با ذوبآهن زد، مدیران سایپا را بهشدت عصبانی کرد. تا حدی که مدیریت باشگاه تصمیم به اخراج دایی و انتصاب ابراهیم صادقی به عنوان مربی موقت گرفتند.
بیانیه باشگاه سایپا درباره علت اخراج دایی بسیار عجیب بود. باشگاه سایپا مدعی شد که مصاحبه دایی خارج از عرف بوده و اظهارنظر غیرتخصصی او، منشور اخلاقی و مفاد قرارداد فیمابین با باشگاه سایپا را زیر پا گذاشته. اما نکته عجیب این بیانیه، مایه گذاشتن نویسنده آن از کارگران کارخانه سایپا بود. در بخشی از این بیانیه آمده بود: «بیاحترامی ایشان به مجموعه گروه خودروسازی سایپا، موجب ناراحتی و تکدر خاطر مجدد قشر عظیمی از کارگران شریف و زحمتکش این مجموعه صنعتی بزرگ گردید و همزمان با روزهایی که متعلق به این عزیزان بوده و به نام «کار و کارگر» نامگذاری شده است، کام آنها را تلخ کرد.
به طوری که مراجعات مکرر و متعدد ایشان به مجموعه مدیریتی گروه سایپا و خواسته این بزرگواران (به عنوان صاحبان اصلی این گروه صنعتی) در خصوص لزوم برخورد با سرمربی تیم فوتبال، موجب گردید تصمیم هیئتمدیره باشگاه فرهنگی ورزشی سایپا مبنی بر ادامه همکاری با آقای دایی تا پایان فصل به منظور حفظ آرامش تیم، تحت تاثیر قرار بگیرد و در راستای توجه به مطالبات برحق کارگران شریف و کارکنان فهیم گروه خودروسازی سایپا، قرارداد آقای علی دایی بهعنوان سرمربی تیم فوتبال سایپا فسخ و ایشان از باشگاه اخراج گردید.» برای رسانهها و مخاطبان فوتبال بسیار غیرقابل باور است که مدیران باشگاه دایی را بهخاطر خواسته کارگران باشگاه برکنار کرده باشند.
اصلا اینکه کارگران سایپا خواسته باشند که مدیران این باشگاه دایی را برکنار کنند، یک داستان تخیلی و اغراق آمیز به نظر میرسد. دایی در روزی که حکم اخراجش صادر شد سکوت کرد و به تماس هیچ خبرنگاری پاسخ نداد. اما یک روز بعد در مجموعه فرهنگی سیدالشهدا نشستی خبری برگزار کرد. او در این نشست پاسخ همه سوالات و شائبهها را داد. دایی مدعی شد که اخراجش ربط چندانی به مصاحبه بعد از بازی با ذوبآهن نداشته چون از ابراهیم صادقی شنیده بوده که پزشک تیم یکی دو روز قبل از بازی حرفهایی در اینباره زده بود. دایی در حرفهایش اشاره بیانیه سایپا به ناراحتی کارگران سایپا را سوءاستفاده دانست و گفت خودش هم کارگر بوده. او این سوال را هم مطرح کرد که: «من گفتم پراید ۵۰ میلیون و تیبا ۸۰ میلیون شده، اشتباه بوده؟ من درد جامعه را گفتم.
من درباره افزایش قیمتها گفتم، حداقل که حقوقها اضافه نشده، حقوق آنها را بدهید. در مصاحبهام به کدام کارگر توهین کردم؟ اگر شما طرفدار کارگری، مطمئن باشید من در این قشر زندگی کردم و با کارگری به این جا رسیدم. گروه سایپایی که ادعا دارید، شما برای کارگران چه کار کردید؟ حقوق کارگران را دو برابر کردید الان که قیمت محصولاتتان ۵ برابر شده است؟» فارغ از این مجادلات نتایجی که دایی با سایپا گرفت قابلدفاع بود. تیم کمستاره او الان در رده هشتم جدول است و سال گذشته هم توانست سهمیه پلیآف لیگ قهرمانان آسیا را بگیرد، هرچند در پلیآف ناموفق بود و با شکست مقابل الریان قطر به مرحله گروهی نرسید.
بررسی ادعای دایی؛ اخراجها غیرفوتبالی بودند؟
یکی از چیزهایی که دایی در نشست خبریاش به آن اشاره کرد، این بود که هر بار اخراج شده، اخراجش غیرفوتبالی بوده. ادعایی که ظاهرا درست است. این اتفاق سه بار افتاده و تقریبا در هر سه مورد دستور اخراج از جایی خارج از باشگاه و فراتر از مدیریت آن رسیده است. اما نکته این است که نتایج ضعیف او هم در این برکناریها موثر بوده. عدهای هم معتقدند دلیل اصلی برکناریها همین نتایج ضعیف بوده اما چون مدیران مرتبط، جرات رویارویی مستقیم با دایی و پذیرفتن تبعات اخراج او را نداشتند، به ناچار پای مسئولان بالاتری به میان آمد. دایی تا امروز سه بار از سمت سرمربیگری اخراج شده است. یک بار از تیم ملی و دو بار از پرسپولیس. بد نیست ماجراهای این سه اخراج را مرور کنیم.
اخراج از تیم ملی به دستور رئیسجمهور وقت؟
در ۱۲ اسفند ۱۳۸۶ علی دایی بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شد. او قرار بود تیم ملی را به جام جهانی ۲۰۱۰ ببرد، اما در مرحله گروهی نتایج خوبی نگرفت. ایران ابتدا در ریاض با عربستان به تساوی رسید. بعد در تهران کره شمالی را به سختی برد. در دوبی به سختی از امارات مساوی گرفت و در تهران هم با کره جنوبی مساوی کرد. سبک بازی تیم ملی اصلا راضیکننده نبود و تقریبا در همه بازیها سیدمهدی رحمتی بهترین بازیکن زمین بود.
در بازی برگشت با عربستان که در ورزشگاه آزادی برگزار میشد، ایران ابتدا به گل رسید. اما در دقایق ۷۹ و ۸۸ دو گل خورد و بازی را باخت. این نتایج شانس ایران برای صعود به جام جهانی را کم کرد. اتفاق مهم این بازی، حضور محمود احمدینژاد در ورزشگاه آزادی بود. این شکست تلخ و شادی برخورنده سعودیها در مقابل چشمان رئیسجمهور اتفاق افتاد. احمدینژاد که عصبانیت و ناامیدی مردم در ورزشگاه را دیده بود، خواستار بررسی علت شکست تیم ملی و یافتن راه چاره شد. همان شب و ساعاتی بعد از سوت پایان بازی، خبر رسید که علی دایی از سرمربیگری تیم ملی برکنار شده است.
دایی که واکنش فوری نداشت، کمی بعد مدعی شد که احمدینژاد دستور برکناری او را داده است. دایی بعد از آن هر وقت صحبت از تیم ملی کرد، درباره برکناریاش هم حرف زد تا نشان دهد چقدر از رئیسجمهور وقت دلخور و عصبانی است. او حتی همین چند وقت پیش وقتی فهمید احمدینژاد و نزدیکانش در یک هواپیما با او همسفر هستند، جایش را در هواپیما عوض کرد تا با او رودررو نشود. دایی در اولین نشست خبریاش پس از اخراج هم این سوال را مطرح کرد که کسانی او را اخراج کردند الان کجا هستند؟
اخراج از پرسپولیس؛ دستور آقای وزیر؟
دایی در فصل ۸۸-۸۹ بهعنوان سرمربی پرسپولیس انتخاب شد. در ۱۷ بازی لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا مربی پرسپولیس بود اما اصلا نتایج خوبی نگرفت. در لیگ قهرمانان آسیای سال ۲۰۱۱، با پرسپولیس در گروهش چهارم شد و در مسابقات داخلی حاشیههای زیادی داشت. درگیری فیزیکی با یکی از لیدرهای پرسپولیس هم در این دوره اتفاق افتاد. در ابتدا روابطش با حبیب کاشانی مدیرعامل وقت پرسپولیس بسیار خوب بود.
اما در ادامه رابطه این دو نفر آنقدر بد شد که دایی حتی حاضر به مناظره رودررو با کاشانی در برنامه ۹۰ هم نشد. آن مناظره به این شکل برگزار شد که یکی از دو طرف در استودیو روبهروی عادل فردوسیپور مینشست و نفر دوم به اتاق فرمان و پشت صحنه میرفت و از آنجا به صحبتهای طرف مقابل گوش میداد! در آن برهه قرارداد دو طرف تمام شد و به همکاریشان پایان دادند. اما در دوره دوم حضور دایی در پرسپولیس، بعد از اینکه پرسپولیس با او در لیگ سیزدهم نایبقهرمان شد، رویانیان رفت و فردی به نام حمیدرضا سیاسی مدیرعامل پرسپولیس شد. سیاسی که به نظر میرسید از ابتدا حس خوبی نسبت به دایی نداشت، بعد از شکست خانگی پرسپولیس در مقابل تراکتورسازی در هفته هفتم، دایی را برکنار کرد و حمید درخشان را سرمربی پرسپولیس کرد. درخشان در حالی به تمرین پرسپولیس رفت که دایی هنوز سر تمرین بود.
دلیل این کار دایی این بود که حکم اخراج به دستش نرسیده بود و خبر را از تلویزیون شنیده بود. سرانجام دایی راضی به ترک محل شد اما از پرسپولیس شکایت کرد و همین چند روز پیش موفق شد قسط آخر مطالباتش را بگیرد. دایی آن روزها مدعی شد که حمیدرضا گودرزی وزیر وقت ورزش، دستور برکناری او را داده و سیاسی هم آن را اجرا کرده است.
اخراج از سایپا؛ توسط مدیر سابقاً سیمایی؟
سومین اخراج پرحرفوحدیث دایی که خودش آن را هم غیرفوتبالی میداند، مربوط به همین باشگاه سایپاست. تفاوتی که این اخراج با اخراجهای پیشین دایی دارد، این است که طبق ادعای دایی ربطی به نتایج تیم ندارد. در دو اخراج قبلی، برخلاف نظر دایی، نتایج ضعیفی که او با تیم ملی و پرسپولیس هم گرفت در برکناریاش موثر بودند. حالا اینکه دایی این مساله را قبول دارد یا نه، بحث دیگری است. اما درباره سایپا مساله اصلا فوتبالی نیست. در بیانیه رسمی باشگاه اعلام شده است که دایی بهخاطر اعتراض کارگران کارخانه سایپا به حرفهای او اخراج شده است. بهعقیده خیلیها اما ادعای باشگاه هم درست نیست.
به نظر میرسد مدیران باشگاه از انتقادهای بیپایان سرمربی تیمشان خسته شده بودند و دنبال موقعیت مناسبی برای برکناری او میگشتند. دایی در نشست خبریاش مدعی شد که دلیل اخراجش تعریف از مدیران قبلی سایپا یعنی احمد قلعهبانی (مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا از سال ۸۰ تا ۸۶) و سیداکبر هاشمی (مدیر عامل سایپاپرس از سال ۱۳۹۵) بوده است. حالا یک شائبه دیگر هم به وجود آمده است که مربوط به سوابق مدیرعامل فعلی سایپاست.
مدبر همانطور که بالاتر خواندید مدتی در حراست سازمان صداوسیما فعالیت میکرده. دایی هم مدتهاست با صداوسیما به مشکل خورده و اصلا با این رسانه گفتوگو نمیکند. او حتی در آخرین نشست خبریاش هم صداوسیما را از طعنههایش بینصیب نگذاشت و گفت: «چرا همین کارخانه سایپا به بدهیهای هزار میلیاردیاش اشاره نمیکند تا مردم و سهامدارانش آگاه شوند. چنین چیزهایی در زیرنویس شبکه خبر نمیآید اما خبر اخراج من که میدانم فلان آقا با چه کسی در صداوسیما صحبت کرده، ۲۴ ساعت در شبکه خبر زیرنویس میشود.» عدهای معتقدند این مساله یعنی اختلاف دایی با صداوسیما هم در اخراج او از سرمربیگری سایپا موثر بوده است.
منبع: روزنامه سازندگی