تاریخ انتشار: ۱۴:۲۵ - ۲۳ آبان ۱۴۰۱

سیدمحمد خاتمی: براندازی نه ممکن است نه مطلوب / مسببان حوادث سیستان مورد برخورد قرار گیرند

سیدمحمد خاتمی: اگر نمی خواهیم یا نمی توانیم تقاضاهای نسل جدید را برآورده کنیم، دست کم ذهنیت، امید و اعتراض آنها را بفهمیم.

اقتصاد۲۴- متن کامل سخنان سیدمحمد خاتمی بدین شرح است:

به نام خدا

ایران عزیز که در طول تاریخ، تندباد‌های سهمگینی را از سر گذرانده است و افتان و خیزان تاریخ پردرد و رنج و البته افتخارآمیز خود را رقم زده است این روز‌ها حال خوشی ندارد و بدخواهان و دشمنان از بیرون و درون پیشرفت و سربلندی آن را مورد تهدید قرار داده اند، ولی جسم مجروح و روح آزرده آن چشم به آینده بهتر دوخته است.

با افسوس و درد و دریغ از آنچه این روز‌ها بر میهن و ملت می‌گذرد و جان باختن ده‌ها انسان که در میان آن‌ها کودک و نوجوان کم نیست و عرض تسلیت به ملت شریف بخصوص بازماندگان و آرزوی سلامتی برای آسیب دیدگان، از گزارش جامع و آسیب شناسانه شما بزرگواران از حوادث سیستان و بلوچستان و علل و عوامل پدیدآمدن آن‌ها و احیاناً نمودن راه درمان و برون رفت از بحران تشکر می‌کنم و تقاضا دارم این مطالب را به اطلاع دست اندرکاران امور برسانید و بر مسئولان نیز فرض است که علاوه بر تحلیل‌ها و گزارش‌هایی که از مجاری رسمی می‌رسد از طریق مجاری بیطرف و خیرخواه در جریان امور قرار گیرند.

در مورد سیستان و بلوچستان مظلوم و عزیز و آنچه این روز‌ها بر آن گذشته است چند نکته را عرض می‌کنم:

اولا ً: عزل یک مسئول (هرچند بسیار دیر) کار درستی بود و انتظار اینست که در برخورد با کسانی که مقصرند دست کم سرعتی به خرج داده می‌شد که متأسفانه در برخورد با معترضان می‌شود.

ثانیاً: همه مسببان و برنامه ریزان و تخلف کنندگان مورد بازخواست و برخورد قرار گیرند.

ثالثاً: در وطن خواهی و نجابت مردم بزرگوار استان بخصوص قوم اصیل و محترم بلوچ تردیدی نیست. امری که در مقاطع مختلف بروز و ظهور کرده است و نیز محرومیت‌هایی که این استان از آن رنج می‌برد بر کسی پوشیده نیست.

رابعاً: در حوادث اخیر نیز بر این استان و بخصوص بخش بلوچ آن ستم و جفای مضاعف رفت که لازم است هرچه زودتر مردم منطقه که هم رنج محرومیت و هم ستم اشرار را بیش از دیگران احساس و تحمل کرده اند مورد استمالت قرار گیرند و نیز آسیبی که بخصوص به لحاظ روحی و حیثیتی به این مردم رسیده است تا آنجا که ممکن است جبران شود.

چنانکه بار‌ها گفته ام و گفته اند ریشه حوادث تلخ را باید در درون جستجو کرد و آنرا ناشی از سازوکار و شیوه پر اشتباه و نادرست حکمرانی دانست و چاره کار نیز شناخت ویژگی‌های حکمرانی خوب و تن دادن به آن است.

حکمرانی خوب ویژگی‌هایی دارد که از جمله مهمترین آن‌ها شناخت (یا به رسمیت شناختن) حقوق ملت و رعایت آزادی‌های اساسی بخصوص زمینه سازی اعمال حق شهروندی شهروندان که اعضاء یک ملتند و ملت از گرایش ها، قومیت ها، سلیقه‌ها و حتی مذاهب تشکیل شده است و نیز تامین ثبات و امنیت کشور با حضور و کمک خود مردم که صاحب اصلی کشور و حکومتند و بخصوص حکمرانی خوب انست که پیشران کشور به سوی توسعه همه جانبه توأم با عدالت باشد. وقتی این ویژگی‌ها بود حکمرانی خوب هم خواهد بود و هرکدام از این‌ها که نباشد حکمرانی را باید حکمرانی بد دانست.

البته بیگانگان و بدخواهان و دشمنان عزت ملت و استقامت و پیشرفت کشور بیکار نمی‌نشینند، ولی نقش و کار آن‌ها بیشتر بهره برداری سوء از نارضایتی مردم و تلاش برای سوق دادن این اعتراض‌ها به سوی ناآرامی است و حتی ابزار قرار دادن خون و رنج مردم برای نیل به مقاصد شومی است که دارند.

ندیدن یا انکار وضع بدی که به نام زندگی بر مردم تحمیل می‌شود نارضایتی را از بین نمی‌برد و اگر چشم اندازی به سوی بهبود اوضاع نباشد نارضایتی همراه با یأس و احیاناً به آشوب علیه آنچه هست مبدّل می‌شود.


بیشتر بخوانید: نماینده مجلس: نیازی به گفتگو نیست، باید از آن عبور کرد


اولین گام اصلاح نه تنها به رسمیت شناختن حق اعتراض بلکه استقبال از آن است. اینکه هر اعتراضی، اغتشاش معرفی شود و برخورد خشن و سخت با آن توجیه گردد مشکل را بیشتر می‌کند.

از سوی دیگر در جهان و فضایی به سر می‌بریم که وضع گریز ناپذیر ارتباطات در آن زمینه بهره برداری سوء از نارضایتی‌ها و استفاده ابزاری از آن برای رسیدن به مقاصد شوم را آسان کرده است.

براندازی نه ممکن است نه مطلوب؛ ولی ادامه‌ی وضع کنونی هر لحظه زمینه‌های فروپاشی اجتماعی را پهن‌تر و بیشتر می‌کند.

در یک کلام: کم هزینه‌ترین و پرفایده‌ترین راه کار که نتیجه آن ثبات و پیشرفت و بازسازی اعتماد از دست رفته بخش مهمی از جامعه از حکومت است، خود اصلاحی نظام است، هم در ساختار، هم رویکرد و هم رفتار؛ امری که همواره از سوی خیرخواهان گفته و پیشنهاد شده است، ولی ظاهراً حتی نیاز به شنیده شدن آن احساس نمی‌شود چه رسد به عمل کردن آن.

در حوادث اخیر آنچه چشم گیر است حضور زنان، جوانان و حتی نوجوانان معترض در عرصه است. نگوئیم تعداد آن‌ها زیاد نیست بگوئیم و بدانیم که بخش بزرگی از جامعه در اصل نارضایتی با معترضان شریکند و دل بخش‌های مهمی از جامعه بخصوص نخبگان و انبوهی از نیرو‌هایی که بر خشونت پرهیزی و اعتراض مدنی تاکید داشته اند با آن‌ها است و نمونه آن را در دانشگاه‌های کشور می‌بینیم که این بار همدلی و همراهی استادان با دانشجویان بیشتر است و متأسفانه هم استاد و هم دانشجو تحت فشار قرار می‌گیرند.

اعتراض گرچه با مرگ ناگوار خانم مهسا امینی دختر خانم کرد سنی آغاز شد، ولی خوشبختانه در اثر هوشیاری مردم و برغم تلاش مذبوحانه‌ای که بخصوص از خارج هدایت می‌شد، اعتراض رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت و صدای تجزیه طلبی که مورد خواست دشمنان است شنیده نشد. ولی بپذیریم که محرومیت که همه جا هست در نواحی مرزی که بیشتر سکونت گاه اقوام مختلف است و نیز برای زنان و جوانان بیشتر است و از اولویت‌های حکمرانی خوب تلاش مضاعف برای رفع این محرومیت‌های مضاعف است.

در مورد ترکیب جامعه بخصوص ویژگی‌های نسل جوان اگر به پیمایش‌ها و پایش‌های ارزنده‌ای که از سال ۷۹ ببعد چندبار صورت گرفته است در سیاستگزاری‌ها و برنامه ریزی‌ها توجه نمی‌شود دست کم مسئولان به آخرین مطالعه دولتی درباره اعتراض‌ها و تصوراتی که از حاکمیت در نسل جدید وجود دارد و آن را منشأ مجموعه‌ای از ممنوعیت‌ها و محرومیت‌ها (به جای گره گشایی و همدلی) می‌داند رجوع کنند. پژوهشی که در شماره اخیر ماه نگار راهبردی “دیده بان امنیت” نشر یافته است؛ و مقایسه شود داده‌های این پژوهش با آنچه در تحلیل نهاد‌های امنیتی آمده است و نیز مطالب و مواضعی که مسئول وزارت علوم با دانشجویان و دانشگاهیان داشته و مواضع نظیر آن تا فاصله نجومی آن‌ها دریافته شود.

نسل جدید که جهان ویژه خود را دارد سرمایه بزرگ امروز و فردای ما است. اگر نمی‌خواهیم یا نمی‌توانیم تقاضا‌های او را برآورده کنیم دست کم ذهنیت، امید و اعتراض او را بفهمیم. فهمیدن گام نخست تفاهم و حرکت به سوی همدلی و اقناع متقابل است.

 

منبع: شقفنا

ارسال نظر