تاریخ انتشار: ۱۱:۳۹ - ۱۶ آذر ۱۴۰۱
فرشاد مومنی بیان کرد

درخواست یک اقتصاددان درباره برنامه هفتم؛ سراغ شوک‌درمانی نروید

ما آنقدر بیچاره شده‌ایم که خلاقیت و تولید دیگر نشانه زرنگی محسوب نمی‌شود و شارلاتانی، فساد و مفت‌خوارگی نشانه زرنگی است

اقتصاد۲۴- فرشاد مومنی عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه و اقتصاددان در نشست موسسه دین و اقتصاد با موضوع «احوال فعلی ما و چشم‌انداز آینده ایران از منظر طبیعت، تاریخ و فرهنگ» با بیان اینکه امسال سال تصویب برنامه میان‌مدت توسعه در ایران است، گفت: ما در همه عرصه‌های حیات جمعی با بحران‌های چندوجهی مواجه هستیم. بحران‌های اقتصادی به خاطر ملموس بودن، خیلی راحت‌تر درک می‌شود و برای آن‌هایی که نفع‌شان در پنهان‌کاری است، کار دشوارتری در این زمینه وجود دارد. در این دوراهی بنا بر راهنمایی متفکران بزرگ باید به بنیاد‌های اندیشه‌ای برگردیم. 

روسیه در باتلاق گیر افتاده و می‌خواهد ما را هم به آن بکشد

وی افزود: رقابت بین کشور‌ها و رقابت بین شرکت‌ها شکل تجسدیافته رقابت بین اندیشه‌ها است بنابراین شاید فوری‌ترین مساله ما دامن زدن به تلاش‌های علمی و اندیشه‌ای برای ارتقای فهم‌مان است. ما به شناخت وضع موجود نیاز داریم. این کار بزرگ در چارچوب مناسبات رانتی با موانع بسیار بزرگی روبرو است. در این نقطه عطف ظرفیت‌های بزرگی وجود دارد که می‌تواند بالفعل شود لذا صمیمانه از حکومتگران می‌خواهیم در هیچ زمینه‌ای سراغ شوک‌درمانی و کاربست زور نروند. این موارد ما را از هم دورتر می‌کند و امکان تعامل داخلی را از ما می‌گیرد. هر کوششی که از طریق شوک‌درمانی بخواهد مسائل را حل کند، جامعه را با فاجعه روبرو می‌سازد. مومنی با اشاره به دو تجربه متفاومت توسعه‌ای در چین و روسیه گفت: چین با پرهیز از شوک‌درمانی نجات پیدا کرد و اعتلا یافت، اما روسیه با شوک‌درمانی به انواع خباثت‌ها آلوده شد و الان در باتلاق‌هایی گیر افتاده که می‌خواهند ما را هم به داخل آن بکشانند. ما باید بستر را برای خلاقیت و مشارکت همه ظرفیت‌های انسانی و مادی‌مان فراهم کنیم. در چارچوب مناسبات رانتی ما با بحران مشارکت روبرو هستیم. 

شارلاتانی و مفت‌خوارگی نشانه زرنگی شده است

وی اضافه کرد: ما آنقدر بیچاره شده‌ایم که خلاقیت و تولید دیگر نشانه زرنگی محسوب نمی‌شود و شارلاتانی، فساد و مفت‌خوارگی نشانه زرنگی است. حکومتی که متقاضی فضیلت است باید بستر را برای مشارکت مردم و امنیت اقتصادی فراهم کند. در هیچ کجای دنیا وقتی انگیزه برای ساخت صنعتی کمتر از انگیزه برای ساخت و ساز باشد توسعه رخ نمی‌دهد. ما به دولت فعلی گفتیم با آن سندی که برای بودجه سال ۱۴۰۱ تدوین کرده‌اند، یک نیمه دوم آشوبناک خواهیم داشت، اما گوشی برای شنیدن نبود. عنصر محوری قانون بودجه سال ۱۴۰۱ شوک‌درمانی بود. این سیاست مشارکت‌زدا است و همه را به سمتی می‌کشد که حس گم کردن موقعیت را برای آن‌ها ایجاد می‌کند.

نباید ۵۲ روز دیگر به تعطیلات‌مان اضافه کنیم

عضو هیات علمی دانشگاه علامه در ادامه بیان کرد: در عصر شتاب تاریخ، خودشناسی و فهم اقتضائات زمان دو مساله مهم است. برقرار کردن نسبت خلاق و هوشمندانه و از موضع استقلال و عزت نفس همراه با مشارکت مفید، یک موضوع حیاتی است. متاسفانه مشاهدات ما از این الزامات نشان می‌دهد که عملکرد‌ها خیلی از آنچه باید باشد، دور است. اخیرا یکی از مسوولان کشور گفته است می‌خواهند تعطیلات رسمی را هفتگی افزایش دهند.‌ای کاش در مورد این تصمیم و سایر تصمیمات، مسوولان ما به این بلوغ می‌رسیدند که قبل از ابلاغ هرچیزی، آن را به بحث بگذارند. آن‌ها که تعطیلات طول هفته را افزایش می‌دهند، کسانی هستند که از مرحله تولید انبوه عبور کرده و به قابلیت‌های تولیدی سطح بالا رسیده‌اند. ما که فاصله‌ای بزرگ با این مناسبات داریم، نباید آنقدر غیرمحتاط باشیم. یکی از جذاب‌ترین خاطرات از سفر‌ها برای مطالعه چین، این بود که هیات ایرانی، فرد چینی که راهنمای ما بود را مورد استهزا قرار می‌دادند که چرا چین که داعیه کمونیستی دارد بسیاری از مقاوله‌نامه‌هایی که سازمان بین‌المللی کار داده را نپذیرفته است.


بیشتر بخوانید: ابداع جدید مجلس و دولت برای نخستین‌بار در تاریخ؛ بودجه دو مرحله‌ای


او گفت اجداد ما در خواب سنگینی فرو رفته بودند و ما دیر بیدار شدیم و هزاران کار انجام‌نشده برای توسعه خود داریم. آن فرد محاسباتی نشان داد که اگر انگیزه‌های خلاقیت، کار و تلاش را با انگیزه‌های خوشگذرانی جایگزین کنند، نمی‌توانند سری در سر‌های دنیا داشته باشند لذا می‌گفت به جبران خواب ماندن گذشتگان باید چند برابر زحمت بکشند. از این رو است که می‌گوییم اگر حکومتگران ما سازه‌های ذهنی خود را تغییر ندهند اوضاع ما پر هزینه‌تر خواهد شد. از این زاویه ما باید حتی تعطیلات موجودمان را مورد بازبینی قرار دهیم نه اینکه ۵۲ روز دیگر به تعطیلات‌مان اضافه کنیم. این استاد دانشگاه در پایان سخنان خود گفت: ما در ساحت اندیشه کار‌های بر زمین مانده زیادی داریم. کالچر (فرهنگ) به معنای خلاقیت و تولید در امور بنیادین معنا می‌شود. چرا باید در جامعه ما فرهنگ در نقش موعظه‌گری ظاهر شود و رابطه آن با عمل قطع شود؟ همه ما در این زمینه مسوولیت داریم. راه نجات ما بازگشت به سنت برخورد پرستارانه در همه عرصه‌های حیات اجتماعی است.

ارسال نظر