اقتصاد۲۴- خبری که بازتابهای فراوانی در کشور پیدا کرده و موجی از شادی و نشاط را در فضای عمومی جامعه ایجاد کرد. مردم با بازنشر این خبر از همه دستاندرکارانی که باعث شدند، این نوجوان به محیط خانواده بازگردد، قدردانی کرده و اظهار امیدواری میکردند که این روند رافت، برای سایر زندانیان دربند و افرادی که بنا به دلایل گوناگون زندانی شدهاند، ادامه پیدا کند.
ازجمله چهرههایی که نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند، آیتالله محققداماد، معصومه ابتکار، آذر منصوری و... بودند. هر کدام از این چهرهها تلاش کردند موضوع دستگیری و آزادی امیرحسین را از زاویهای خاص مورد بررسی قرار دهند.
خوشبختانه این گفتگو، بازخوردهای قابل توجهی پیدا کرد و بسیاری از فعالان سیاسی، اصحاب رسانه، اساتید دانشگاهی، روحانیون، هنرمندان و... به اظهارنظر در خصوص آن پرداختند. بسیاری از فعالان رسانهای با اشاره به نقش روزنامهها و روزنامهنگاران در شفافسازی فضای جامعه، انتشار این گزارش را دلیلی برای زنده بودن روزنامهها ارزیابی کردند.
در جریان این گزارش، روایتی از ۷۲ ساعت پرماجرای زندگی امیرحسین رحیمی از انتشار گفتوگوی مادرش تا آزادی از کانون اصلاح تربیت و بازگشت به زندگی عادی را روایت میکند.
بیشتر بخوانید: امیرحسین رحیمی آزاد شد +عکس
برداشت نخست: مادری که میخندد
الهام نجف، ساعت ۱۱ و ۲۰ دقیقه روز پنجشنبه با اشاره به روندی که آزادی امیرحسین طی کرده، گفت: «از شما به خاطر چاپ مصاحبه ممنونم. نهایتا با مساعدت مسوولان پرونده امیرحسین به دادگاه اطفال ارجاع شد. امروز رییس زندان به ما زنگ زدند که بروید پیش رییس کل دادگاه فردیس. خدمت رییس کل دادگاه رسیدیم.
برخی افراد از نهادهای بالاتر آمده بودند که نمیدانم چه مسوولیتی داشتند، اما برای پیگیری پرونده امیرحسین آمده بودند. دستور آزادی فوری امیرحسین صادر شده بود. الان نامه آزادی امیرحسین را گرفتم و میروم که امیرحسین را تحویل بگیرم.
مصاحبه با شما بازتاب خوبی داشت و خیلی به نفع ما شد.» تماس بعدی خبرنگار ما با مادر امیرحسین یک ساعت پس از این گفتگو برقرار شد، زمانی که امیرحسین رحیمی با مساعدت مسوولان قضایی از زندان آزاد شده بود. اما ماجرایی که پایان آن منتج به آزادی امیرحسین ۱۵ ساله شد، هر چند به میانههای مهرماه ۱۴۰۱ و زمان دستگیری این پسر ۱۵ ساله در رخدادهای اعتراضی اخیر باز میگردد، اما گفتوگوی روزنامه اعتماد با مادر امیرحسین در ۲۳ آذرماه این پرونده را وارد فاز متفاوتی کرد.
مسیری که نهایتا با اتفاق مثبتی الهام نجف در این گفتوگوی رو در رو با تیتر «من، امیرحسین ۱۵ سال دارم» تصویری از وضعیت پسرش ارایه کرده و در خصوص برخی مشکلاتی که در روند بررسی این پرونده وجود دارد، اطلاعرسانی کرد. او در گفتگو با خبرنگار ما نسبت به برخی بیتوجهیهای وکیل تسخیری متهم گلایه کرد و از مشکلات خود برای تهیه وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی سخن گفت.
برداشت دوم: گوشهای شنوا برای شنیدن
در شرایطی که متن گفتوگوی «اعتماد» با الهام نجف در فضای رسانهای و عمومی کشور بازنشر میشد، صبح روز پنجشنبه خبر رسید که امیرحسین رحیمی با دستور مقامات مسوول با ارایه فیش حقوقی آزاد شده و مسوولان میزان وثیقه او را کاهش دادهاند. این همراهی مسوولان قضایی، اما بازخوردهای فراوانی پیدا کرد.
برخی کاربران در توییتر با اشاره به ضرورت افزایش چنین رفتارهایی اعلام کردند، این نوع انعطافها، باعث افزایش نشاط عمومی در جامعه میشود. نهایتا ساعت ۱۲ و ۳۵ دقیقه، تصویر امیرحسین رحیمی در کنار مادرش در صفحه رسمی روزنامه اعتماد در توییتر بازتاب پیدا کرد و کار شد. هنوز ساعاتی از انتشار خبر آزادی امیرحسین رحیمی نگذشته بود که در خبر تکمیلی دیگری اشاره شد سونیا شریفی دختر نوجوان ۱۷ ساله اهل آبدانان با قرار وثیقه آزاد شده است.
در همین خصوص، مسعود کارگر، دادستان شهرستان آبدانان ضمن تکذیب «صدور حکم محاربه» شریفی اعلام کرده بود: «پرونده این متهم در حال حاضر در مرحله تحقیقات مقدماتی بوده و کیفرخواستی برای او صادر نشده است. سونیا شریفی لیدر اصلی اعتراضات اخیر بوده که اقدام به ساخت کوکتل مولوتف نیز کرده است.»
برداشت سوم: سایبریها حاشیه میسازند
با افزایش بازخوردهای موضوع، اما برخی حاشیهسازان سایبری دوباره دست به کار شدند و با طرح این پرسش که روزنامه اعتماد ادعا کرده، «ساچمهای در سر امیرحسین رحیمی وجود داشته، این ساچمه پس کجاست؟» تلاش کردند، اصل گزارش «اعتماد» را زیر سوال ببرند. این افراد و جریانات با انتشار گسترده شبنامهها، تصاویر گرافیکی، بولتنهای بینام و نشان، گزارش «اعتماد» را غیرمستند دانسته و اعلام کردند: «ساچمهای در کار نبوده و خبرنگار اعتماد این سناریو را در ذهن خود بافته است.» در پاسخ به این ابهام، باز هم سندی تازه رو شد.
الهام نجف دیروز عصر با ارسال عکسهای رادیولوژی و انجام آزمایشهای پزشکی مستند، نشان داد نه تنها موضوع وجود ساچمه در سر و گردن و شکم امیرحسین، ادعای صرف نبوده، بلکه این موضوع کاملا مستند بوده است. موضوع زمانی جالبتر شد که دادگستری کل استان البرز نیز گفتوگویی با میزان (خبرگزاری رسمی قوه قضاییه) انجام داد و در آنجا وجود ساچمه در بدن امیرحسین را تلویحا تایید کرد. این مقام قضایی در عین حال اعلام کرد نه امیرحسین و نه خانواده او در هیچ کدام از مراحل رسیدگی اعلام نکرده بودند که در بدن و سر این پسر ساچمه وجود دارد.
به گفته دادگستری البرز، «نکته قابل توجه این است که متهم در هیچ یک از اظهارات خود، چه در نزد ضابط و چه در نزد مقام قضایی در دادسرا، هیچ اشارهای به مصدوم بودن یا وجود ساچمه در بدن خود نکرده که به محض اطلاع از این موضوع اقدامات درمانی در خصوص نامبرده آغاز شده است.»
دادگستری کل استان البرز در خصوص مباحثی که در خصوص وکیل تسخیری امیرحسین مطرح شده، افزوده: «از آنجایی که وکیلی برای وی معرفی نشده بود، مرجع قضایی نسبت به معرفی وکیل تسخیری اقدام کرد و وکیل تسخیری نیز در جلسات تحقیق دادسرا حضور داشته و دفاعیات موکل خود را بیان کرده است و علاوه بر آن، به لحاظ مقررات قانونی متهم میتواند در هر مرحله از محاکمه نسبت به معرفی وکیل انتخابی خود نیز اقدام کند.»
این در حالی است که هیچ کدام از رسانههای تندرویی که به روزنامه اعتماد و اعتمادآنلاین به خاطر انتشار خبر وجود ساچمه در سر امیرحسین، انتقادات تندی وارد ساخته بودند و اقدام به انتشار شبنامه و بولتنهای تخریبی علیه این رسانه کرده بودند، بعد از روشن شدن موضوع حاضر نشدند از اتهاماتی که به «اعتماد» زدهاند، عذرخواهی کرده و واقعیت را بازتاب دهند.
برداشت آخر؛ حالا نوبت زندگی است.
اما با گذشت روزهای چهارشنبه و پنجشنبه، روز جمعه برای امیرحسین بسیار متفاوت آغاز شد. روزی که در آن امیرحسین به زندگی عادی خود بازگشت، دوستانش را دید و به محل کارش سر زد. الهام نجف گزارشی از وضعیت سلامتی امیرحسین و حال و هوای این جوان را ارایه کرد. او گفت: «دیروز امیرحسین را به بیمارستان منتقل کردیم و دکتر ۲ ساچمه را توانست دربیاورد و ۴ ساچمه را نتوانست و اعلام کرد به بررسیهای بیشتر نیاز دارد. آزمایشهای دیگری نیز تجویز شده که در روزهای آینده صورت میگیرد.»
مادر امیرحسین درباره حس و حالی که از حضور فرزندش دارد، گفت: «من از شما، مردم و مسوولانی که زمینه آزادی پسرم را فراهم کردند، تشکر میکنم. امیرحسین خوب است و برای دیدار برخی دوستانش و حضور در محل مشاور املاک بیرون رفته است. مدام به او زنگ میزنم که دیگر به سمت حادثههای تازه نرود. وضع روحی و فیزیکی او را زیر نظر داریم و تلاش میکنیم بهترین شرایط برای او مهیا شود.»
الهام نجف در بخش دیگری از گفتگو میگوید: «قبل از بیرون آمدن امیرحسین، برخی افراد حاشیههایی را میسازند درباره اینکه به امیرحسین رحیمی در کانون برق وصل شده و مشکلات عدیدهای دارد، امیرحسن گفت در زمان حضور در کانون اوضاع خوبی داشتند. ورزش میکردند، بازیهای جام جهانی را در سالن میدیدند و برنامههای روتینی داشتند.
اما بعد از شایعاتی که در بیرون میساختند، برخی محدودیتها اعمال شد. در واقع حرف امیرحسین این است که شایعاتی که در بیرون ساخته میشود، به ضرر بچههای در بند است و کمکی به آنها نمیکند. در انتشار خبر درباره افراد دستگیر شده باید هوشیار بود و اخبار را از رسانههای رسمی دنبال کرد.» بر اساس اعلام مادر امیرحسین، شرایط امیرحسین نرمال است و تلاش میکند، فصل تازهای را در زندگیاش آغاز کند.
یکی از نکات مهمی که در خصوص این رخداد و رخدادهای اینچنینی باید به آن اشاره کرد؛ ضرورت انعطاف در برابر مطالبات افکار عمومی بر اساس قانون است. انتشار خبر آزادی امیرحسین که با مساعدت مسوولانه قضایی صورت گرفت، نشان داد که این نوع تعاملها با افکار عمومی تا چه اندازه میتواند، شور و انرژی در فضای عمومی جامعه تزریق کند.