تاریخ انتشار: ۱۱:۴۰ - ۰۸ دی ۱۴۰۱
پروژه یکدست‌سازی مدرسان دانشگاه‌ها در دست اقدام است

آثار مخرب موج اخراج اساتید و برخورد انضباطی با دانشجویان

واکنش انجمن جامعه‌شناسی به اخراج رضا امیدی: این اقدامات ناعادلانه نارضایتی‌ها را شدیدتر می‌کند

اقتصاد۲۴- اگرچه دوران همه‌گیری ویروس کرونا، نهاد آموزش عالی کشور را به خواب طولانی برد و رابطه مستحکم تاثیرگذاری و تاثیرپذیری دانشگاه و جامعه را قطع کرد اما از مهر امسال پویایی به دانشگاه برگشت و این فضای آموزشی دوباره نبض جامعه شد؛ سرزندگی دانشگاه آن‌هم در روز‌های پرالتهاب جامعه، اما موافقان و مخالفان زیادی دارد و به نظر می‌آید بخش وسیعی از مسوولان و تصمیم‌گیران حوزه دانشگاه، در دسته مخالفان این پویایی قرار می‌گیرند. اگرچه در چند دهه گذشته چندین پرونده برجسته از اخراج اساتید دانشگاه خبرساز و در یک‌سال گذشته هم در چندین مرحله اخباری در این باره مطرح شد، اما به نظر می‌آید این روند در سه ماه گذشته شدت گرفته است؛ منتقدان می‌گویند اخراج چندین استاد نامدار و تمدید نکردن قرارداد تعداد زیادی از مدرسان دانشگاه در یک سمت و همچنین برخورد‌های شدید انضباطی با دانشجویان در سمت دیگر، نشانه‌ای از تلاش برای حذف سرزندگی دانشگاه است. نیت هر چه که هست، روند همچنان ادامه‌دار است و در تازه‌ترین مرحله، قرعه فال به نام «رضا امیدی» پژوهشگر برجسته و استاد گروه توسعه و سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران، زده شده است؛ پرونده‌ای که دانشجویان آن را اخراج یک استاد موثر می‌دانند و انجمن جامعه‌شناسی ایران هم آن را ظلم به دانشجویان و فضای علمی دانشگاه می‌خواند. این خبر درحالی است که در ماه‌های سپری شده از عمر وزارت علوم دولت سیزدهم، چندین پرونده مشابه دیگر هم خبرساز و اساتید شاخص دیگری هم از دانشگاه کنار گذاشته شدند: محمد فاضلی و محمد راغب از دانشگاه شهید بهشتی، آرش اباذری از صنعتی شریف و حسین مصباحیان از دانشگاه تهران چند مورد از این فرآیند یک‌دست‌سازی مدرسان دانشگاه است. اطلاعات رسیده به «اعتماد» همچنین نشان می‌دهد که در همین مدت، اساتید دیگری هم در دانشگاه‌های شهر‌های کوچک اخراج یا قرارداد همکاری آن‌ها تمدید نشده و این پرونده‌ها تاکنون چندان رسانه‌ای نشده است. پرونده اخراج و قطع همکاری با اساتید دگراندیش، اما چه جزییات دیگری دارد و واکنش‌ها چه بوده است؟ 

 انجمن جامعه‌شناسی ایران: آیا فریادرسی هست؟

اگرچه پرونده تدریس امیدی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، یک سال پیش هم خبرساز شده بود و در آن دوران رییس وقت دانشکده توضیحاتی مطرح کرده بود، اما بیانیه تازه انجمن جامعه‌شناسی ایران نشان می‌دهد که مشکل همچنان پابرجاست. در متن واکنش هیات‌مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران به اخراج امیدی آمده است که «متاسفانه باخبر شدیم که قرارداد همکاری آقای دکتر رضا امیدی استاد گروه توسعه و سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران لغو شده و ایشان عملا از دانشگاه اخراج شده‌اند. بسیاری از اساتید همکار و دانشجویان ایشان، با انجمن تماس داشته و ابراز تاسف کرده‌اند که از خدمات علمی و ارزشمند همکاری گرامی و ارجمند و استادی برجسته و توانا محروم می‌شوند. اعضای هیات‌مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران نیز از این خبر به شدت متاثر شده و این‌گونه مظالمی که دارد هر روز بر دانشجویان و اساتید دانشگاه وارد می‌شود و عرصه علم و دانشگاه را مکدر می‌سازد ناروا دانسته و باور دارند که این اقدامات ناعادلانه، موجب تشدید نارضایتی در میان اساتید و دانشجویان شده و بر ساحت علم و دانشگاه آثار مخربی بر جای خواهد گذاشت. تا کی باید منتظر این بی‌عدالتی‌ها بود و پیش چه کسی باید این تظلم‌ها برده شود؟ آیا فریادرسی هست؟» این پرونده، اما سر دراز دارد؛ پیش‌تر و در بهمن ۱۴۰۰، «غلامرضا جمشیدیها» رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه حکم دکتر امیدی به دلایل گزینشی تمدید نشده، به ایسنا گفته بود: «موارد علمی و آموزشی دلیل این قطع همکاری نبود بلکه برای استخدام، فرد باید موردتایید منابع گزینشی نیز قرار بگیرد.»

بی‌عدالتی؛ «خفت دادن معلمی که همواره کرامت انسانی را پاس می‌داشت»

پرونده استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران البته تنها پرونده خبرساز این روز‌ها درباره وضعیت برخورد با اساتید دانشگاه نیست و در چند هفته گذشته پرونده اخراج «حسین مصباحیان»، عضو هیات علمی گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران هم رسانه‌ای شد. او در متنی که اوایل آذر منتشر کرد، در این باره نوشته بود: «از بهمن ۱۳۸۵ که به گروه فلسفه دانشگاه تهران پیوستم تاکنون که شانزده سال از آن می‌گذرد، همه مصایب را تحمل کردم و ماندم تا شاید به گمان خود بتوانم نقش اندکی در کمک به فلسفه‌ورزی پیرامون مسائلی که واقعا مساله باشند، ایفا کنم. اخراج شدم ولی اعتراض کردم و برگشتم؛ فرآیندی که هفت سال طول کشید نُه سال از این شانزده سال را به صورت حق‌التدریس و بدون قرارداد استخدامی در گروه‌های فلسفه تاریخ و ایرانشناسی خدمت کردم و باز هم ادامه دادم. اینک، اما که بار دیگر و این‌بار همراه با پیگیری مصرانه ریاست فعلی دانشکده ادبیات در از کار انداختن هر سه پرونده تمدید، تبدیل و تغییر وضعیت، فاقد قرارداد استخدامی و در عمل اخراج شده به حساب می‌آیم، اندازه اجحاف را از اندازه تحمل خود بیشتر می‌بینم و ضمن اعلام انصراف از پیگیری‌های بی‌حاصل حقوقی و قانونی، آن‌هم در شرایطی که حقوق مهم‌تر مردم به رسمیت شناخته نمی‌شود کناره‌گیری ناگزیر خود از ادامه کار در دانشگاه را اعلام می‌دارم.»


بیشتر بخوانید: راه دشوار روحانی؛ رییس‌جمهوری سابق پس از ماه‌ها سکوت، به سرخط خبر‌ها بازگشت!


درباره این پرونده هم بعدتر «عبدالرضا سیف» رییس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در گفتگو با انصاف‌نیوز اخراج مصباحیان را رد کرد و مدعی شد که آماده گفتگو با این استاد باسابقه دانشگاه است؛ مصاحبه‌ای که بار دیگر واکنش مصباحیان را به همراه داشت و او این‌بار در نوشته‌ای مفصل با جزییات به این پرونده پرداخت و در پایان نوشت: «در مورد اصل پرونده اینجانب هم بر این نکته تاکید می‌کنم که حتی اگر دانشگاه تهران، تمام حقوق مادی پرداخت نشده اینجانب در فاصله سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ را پرداخت کند، تمام پایه‌های معوقه را اعطا کند، به پرونده‌های تغییر و تبدیل وضعیت سریعا رسیدگی کند، عضویت اینجانب در هیات علمی را به رسمیت بشناسد و از این پس هم دست از سر من بردارد، باز هم یک عذرخواهی فروتنانه بزرگ بابت تحمل بی‌عدالتی این دوران، تلف کردن وقتی که برای ما اهل فلسفه عزیزترین و شریف‌ترین دارایی است و «خفت دادن» (به تعبیر یک استاد عزیز فلسفه) به یک معلم در پیچ و خم هزارتوی سیستم فشل اداری کشور بدهکار است؛ آن‌هم به معلمی که تلاش کرده هیچ‌گاه کسی را خفیف نکند و همواره کرامت انسانی هر انسانی را پاس دارد؛ معلمی که در این شانزده سال دم برنیاورده است و در پایان ۱۶ سال همکاری عذاب‌آور، مسوولانه اعلام کرده است و بر آن پای می‌فشرد که «خود را با نتیجه رسیدگی، بدون پیگیری‌های قانونی و مدنی بعدی» تطبیق خواهد داد. آقای رییس محترم دانشگاه، هم اظهارات رییس دانشکده می‌ماند، هم پرونده استخدامی من در دانشگاه می‌ماند، هم این عریضه می‌ماند و هم واکنش شما به این‌همه بی‌عدالتی؛ چه این واکنش سکوت باشد، چه رفع ستم باشد و چه دستوری برای ستم بیشتر. انتخاب به عهده شما است!»

زمینه گفتگو  در دانشگاه رفع محدودیت‌هاست

برخورد با اساتید دانشگاه در یک سمت و احضار دانشجویان به کمیته‌های انضباطی و صدور احکام شدید، انتقادات فراوانی را در هفته‌ها و ماه‌های گذشته هم به همراه داشته است؛ نامه مورخ ۲۴ مهر ماه روسای چهار انجمن علوم اجتماعی به وزیر علوم درباره لزوم گفتگو و رفع محدودیت از دانشجویان و اساتید یکی از این موارد است. در آن نامه ضمن تشریح شرایط اعتراضات آن روز جامعه و مطرح کردن راهکارهایی، درباره شرایط دانشگاه و فشار بر دانشجویان و اساتید هم آمده بود: «از شما به عنوان وزیر علوم دعوت می‌شود مبدع این سلسله گفتگو‌ها به میزبانی انجمن‌های علمی علوم اجتماعی باشید. چنانچه موافقت شود و زمینه مناسب برای آن فراهم شود، تلاش خواهد شد تا نهاد گفتگو‌های اجتماعی در انجمن‌های علمی تاسیس شده و در مجموعه نشست‌ها، اهالی علوم اجتماعی با دیدگاه‌های متفاوت بر سر تحلیل رخداد‌ها و مسائل اجتماعی روز به گفتگو بپردازند. البته استحضار دارید که گفتگو، نیازمند فضای علمی و دانشگاهی مورد اطمینان است.

نمی‌شود برخی از اهالی دانشگاه به‌ویژه دانشجویان این حوزه در بند بمانند و دانشگاه که پایگاه انجمن‌های علمی است محفل گفتگو شود. نمی‌شود برخی از اساتید مبرز (مانند دکتر رضا امیدی و دکتر محمد فاضلی) تهدید به اخراج و ایجاد تنگنا‌های شغلی گردند و ما شاهد نشست‌هایی باشیم که از سوی قاطبه اهالی علم اعم از استاد و دانشجو مورد استقبال قرار گیرد. از این رو، انجمن‌های علوم اجتماعی، همزمان با درخواست برای تاسیس نهاد گفت‌وگویی، خواستار تلاش جنابعالی برای آزادی کلیه دانشجویان بازداشت شده که فرزندان ما هستند و نیز رفع تنگنا‌های ایجاد شده برای اساتیدی است که سال‌هاست در تبیین و شناساندن مسائل اجتماعی و نقد سیاست‌های ناکارآمد شناخته شده هستند. باشد تا با حضور آنان در دانشگاه، چراغ اندیشه و انگیزش برای این سرزمین، همیشه روشن و تابان بماند.» این نامه هم چندان خوانده نشد و راه‌حل‌هایش مورد توجه مسوولان و وزیر علوم قرار نگرفت، چراکه روند برخورد با دانشجویان و حذف برخی اساتید همچنان ادامه دارد.

ارسال نظر