اقتصاد۲۴- این روزها برخی سخن از مرگ برجام میگویند و برخی آن را به مریضی رو به مرگ تشبیه میکنند، اما اگر نگوییم برجام دچار مرگ قطعی شده که نمیتوان گفت، چون هنوز طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، برجام جاری است، عملا تقریبا هیچ بند مهمی از آن اجرایی نمیشود چه در طرف اروپا و آمریکا که باید تحریمهای گفته شده در برجام را متوقف میکردند که نکردند و چه در طرف ایران که باید به تعهدات هستهای خود عمل میکرد که به تبع بدعهدی غرب از این تعهدات خود سر باز زد. با این حال مقصر این وضعیت چه کسی یا کسانی هستند؟
اگرچه آمریکاییها با خروجشان از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ و تنها دو سال و نیم پس از آغاز اجرای برجام، شوک بزرگی به این توافق مهم وارد کردند و باعث شدند انتفاع ایران از مزایای اقتصادی برجام تا حد زیادی از بین برود، اما امروز پس از گذشت بیش از ۴ سال و نیم از آن روز نمیتوان همه تقصیر شکست برجام را بر گردن آمریکا نهاد. هرچند ترامپ با بازگرداندن همه تحریمهای لغو یا متوقف شده در برجام ضربه کاری اولیه را زد، اما به نظر میرسد روندی را که پس از روی کار آمدن بایدن در کاخ سفید و با مذاکرات احیای برجام آغاز شده بود، اروپاییها برهم زده و آنها نیز جزو متهمان اصلی ایجاد چنین وضعیت رو به موتی برای برجام هستند.
جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تازگی مدعی شده هیچ پیشرفتی را در مسیر موفقیت در توافق هستهای پیشبینی نمیکند و فکر نمیکند دیگر برجام قابل احیا باشد. وی در توضیح چنین تحلیلی تصریح کرد: انتظارات برای دستیابی به توافق هستهای به دلیل مخالفت «فرانسه» و «آلمان» به صفر رسیده است.
چنین اعترافی نشان از یک توطئه وسوءقصد بزرگ علیه برجام در برلین و پاریس دارد، جایی که این دو کشور ضمن گروگان گرفتن منافع بقیه کشورهای اروپایی و صرفا بر اساس منافع خودشان و حتی جناحشان تصمیم گرفتند تا به بهانههایی از جمله حقوق بشر و جنگ اوکراین زیر میز مذاکرات بزنند و هر گونه راهی برای از سرگیری گفتگوهای احیای برجام را که برای اروپا ارزشهای حیثیتی، امنیتی و اقتصادی داشت، ببندند.
این را میدانیم که اروپاییها سازمان گرا و فرایند گرا هستند و سعی میکنند با ایجاد اجماع بین المللی و استفاده ابزاری از سازمانها و نهادهای بین المللی کار و هدف خود را پیش ببرند درست در مقابل آمریکا که البته عمدتا زور را ابزار اصلی خود برای پیشبرد اهدافش میداند و در این مسیر حاضر به قربانی کردن نهادها و توافقات بین المللی نیز هست.
همین برجام نمونهای از این سیاست به شمار میرود به همین دلیل هم وقتی آمریکا از برجام خارج شد و حتی زیر بار گزارشهای پانزده گانه آژانس بین المللی انرژی اتمی نرفت این اروپا بود که با پایبند نشان دادن خود به برجام و بر اساس گزارشهای آژانس برجام را حفظ کرد. حتی در ماههای اخیر و با وجود کارشکنی آلمان و فرانسه، این جوزف بورل بود که پرانگیزهترین فرد در اروپا برای احیای برجام به شمار میرفت و در کنار خواست ایران برای بازگشت همه طرفها به برجام توانست مذاکرات را به نقاط مطلوبی برساند.
بیشتر بخوانید: چشمها دوخته به استراسبورگ؛ آغاز فصل پرتنش روابط ایران و اروپا!
اروپاییها در چند ماه اخیر همه پویش تبلیغاتی خود را علیه ایران به کار گرفتند و با همدستی برخی فارسی زبانان خارج کشور از بهانههای مختلفی استفاده کردند تا پرونده ایران بار دیگر چهره امنیتی به خود بگیرد و آن قدر در این مسیر تند رفتند و بازیچه لابیهای ضد ایرانی شدند که امروز با فضایی که ایجاد کردند بازگشتشان به مسیر مذاکرات که مسیر غیرقابل جایگزینی به قول بورل هست، برای خودشان هم بسیار سخت و پرهزینه شود و ظاهرا سوء قصدشان به جان برجام اگرچه توانسته تپشهای قلب این توافق را به شماره بیندازد، اما بیشتر از توافق برای خودشان نگرانی ایجاد کرده است.
برلین و پاریس میدانند که سوء استفاده آنها از آژانس، سازمان ملل و شورای امنیت علیه برجام میتواند چه تبعاتی داشته باشد. آنها به یاد دارند نامهای که حسن روحانی رئیس جمهور وقت کشورمان در اردیبهشت ۱۳۹۸ برای آغاز کاهش تعهدات هستهای ایران برایشان نوشت یک بند پایانی مهم داشت و آن این که اگر به هر عنوانی مرگ برجام رقم بخورد و پرونده ایران بار دیگر به شورای امنیت و ذیل فصل هفتم برود باید منتظر واکنش سخت ایران باشند. این واکنش به صراحت برایشان ترسیم شد: خروج ایران از ان پی تی، اخراج بازرسان آژانس ظرف ۹۰ روز و پایان نظارتهای حداقلی بر برنامه هستهای ایران. البته این تهدیدها ادامه نداشت، اما میتوان تصور کرد کشوری که از ان پی تی خارج میشود و بازرسان آژانس را اخراج میکند چقدر میتواند برایشان نگران کننده باشد. معنی خروج از ان پی تی یک چیز است و آن یک چیز میتواند زمانی کابوس دولتمردان بی تجربه و خام این روزهای فرانسه و آلمان شود. جمهوری اسلامی ایران همان طور که مقاماتش بارها تاکید کرده اند توان، دانش و مواد مورد نیازساخت چند بمب اتمی را دارد و با ساخت چنین سلاحی تنها یک اراده فاصله وجود دارد. ارادهای که میتواند بر اساس مصلحتهای نو و شرایط زمانی جدید نسبت به ۱۴ سال قبل شکل بگیرد و شاید آن زمان برای پشیمانی دیر شده باشد. برجام اگرچه هدف سوء قصد دو کشور زیاده خواه اروپایی قرار گرفته، اما هنوز اندک جانی در بدن دارد. فرصت رو به اتمام است و اگر قرار بر احیای این تن رنجور و کم رمق است باید دست به کار شد در غیر این صورت نمیشود به راحتی آینده روشنی را بدون برجام ترسیم کرد.
منبع: خراسان