تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۱۰ اسفند ۱۴۰۱
آلبرت بغزیان استاد اقتصاد دانشگاه تهران:

خصوصی‏ سازی خصولتی شد

بسیاری از کشور‌ها از همین طریق اموال دولتی را به بخش خصوصی واگذار کردند، اما مساله این است که در ایران به بیراهه رفت

اقتصاد۲۴ - در جریان خصوصی‏ سازی بسیاری از شرکت ‏ها و کارخانه‏ های دولتی به نهاد‌های دولتی و خصولتی واگذار شد و قیمت‏گذاری اموال دولتی بسیار اشتباه بود. آلبرت بغزیان، استاد دانشگاه تهران در گفتگو با هم ‏میهن به بررسی خصوصی‏ سازی و تجربیات این طرح برای مولدسازی پرداخت و گفت: «دولت به دلیل رد دیون اموال را به نهاد‌های دولتی واگذار کرد و بسیاری از اموال در جریان خصوصی‏سازی عملا مفت فروخته شد.»

‌چرا خصوصی‏سازی در ایران ناگزیر بود و چرا خصوصی‏سازی در ایران کارکرد نداشت؟
خصوصی‏ سازی موضوع غیرطبیعی یا غیررایجی در دنیا نیست. من عقیده دارم خصوصی‏سازی در ایران در زمان خوبی شروع شد، اما در ادامه به بیراهه رفت. در دهه ۵۰ انقلاب رخ داد و بسیاری از سرمایه‏داران از ایران فرار کردند. بعد از انقلاب ما با انباشت شرکت‏ها، بانک‏ها و اموال بی‏صاحب مواجه شدیم. دولت مستقر این اموال را ملی اعلام کرد. خصوصی‏سازی در خصوص شرکت‏های تولیدی و خدماتی بود. این شرکت‏ها عموما توسط دولت خوب اداره نمی‏شدند و هزینه زیادی تحمیل می‏کردند. همین سودای خصوصی‏سازی این شرکت‏ها برای دولت سودآور بود. هم هزینه اداره را حذف می‏کرد و هم از محل فروش این دارایی پول به دست می‏آورد. خصوصی‏سازی یک راهکار تجربه‌شده در همه دنیا است.

بسیاری از کشور‌ها از همین طریق اموال دولتی را به بخش خصوصی واگذار کردند، اما مساله این است که در ایران به بیراهه رفت. خصوصی‏سازی در ایران خصولتی شد. دولت بابت رد دیون بسیاری از شرکت‏ها و کارخانه‏ها را به نهاد‌های دولتی واگذار کرد. این نوع خصوصی‏سازی یعنی دست به دست کردن اموال میان خود دولت. در بسیاری از موارد هم شرکت‏ ها و کارخانه‏ های دولتی با قیمت ‏گذاری اشتباه به نهاد‌هایی فروخته شد که عملا چیزی برای خرید این شرکت ‏ها پرداخت نکردند. بعد‌ها دولت متوجه شد نه‌تن‌ها قیمت این کارخانه‏ها بسیار بیشتر، بلکه انبار این کارخانه‏ها پر از مواد اولیه و محصول نهایی بود. بسیاری از اموال در جریان خصوصی‏سازی عملا مفت فروخته شد. اصولا زمانی که طرح خصوصی‏سازی در حال انجام بود هیچ‌کس از آن خبر نداشت و انگار همه چیز عالی بود. اما وقتی دولت عوض می‏ شد، کنکاش می‏کرد و ایرادات طرح را پیدا می‏کرد. خصوصی‏سازی در نهایت به مفهومی غیراقتصادی بدل شد و حالا به نحوی کنار گذاشته شده است.


بیشتر بخوانید: بازخوانی خصوصی‏ سازی‌های دهه ۸۰ و ۹۰ و درس‏ هایش برای طرح مولدسازی


ایراد بزرگ دیگر خصوصی‏ سازی این بود که ما بخش خصوصی را وارد میدان نکردیم. منظور از بخش خصوصی آن قشر مولد و سالم جامعه هستند. ما بخش خصوصی را وارد میدان نکردیم و در عوض دارایی‏ها را به نهاد‌هایی واگذار کردیم که کارخانه را صرفا برای رانت و دارایی‏هایی‌اش خریداری کردند و به دنبال تولید نیستند. بسیاری از کارخانه‌داران تغییر کاربری دادند و زمین‏ها و ماشین‏آلات کارخانه توسط مالک فروخته شد. بسته شدن کارخانه به بیکاری بسیاری از افراد انجامید. همین موضوعات باعث شد تا خصوصی‏سازی در ایران انجام نشود. به این دلایل است که خصوصی‏سازی در ایران زیرسوال می ‏رود.

طرح جدید دولت مولدسازی است. به نظر شما مولدسازی می‏تواند محقق شود یا دچار سرنوشت خصوصی‏سازی می‏ شود؟
طرح مولدسازی روی کار آمده است. مولدسازی به آن دسته از اموالی اطلاق می‏شود که استفاده نمی‏شود و هزینه زیادی برای دولت دارد. من هم عقیده دارم دارایی باید مولد باشد، اما این احتمال وجود دارد که در جریان مولدسازی هم اشتباهات گذشته تکرار شود. مولدسازی خوب است، اما اگر در جریان این طرح یک دارایی به قیمت‏های پایین‏تر از ارزش واقعی به کسی فروخته شود مفید نیست. تفاوت مولدسازی با خصوصی‏سازی این است که اموال غیرتولیدی که مولد نیستند فروخته می‏شوند. یکی از نگرانی‏های دیگر در اجرای این طرح تغییر کاربری اموال فروخته‌شده است. مثلا پارکی توسط یک سرمایه‏گذار خریداری می‏شود و این سرمایه‏گذار بعد‌ها با امضای طلایی پارک را به یک ملک ارزشمند تبدیل می‏کند.

‌به نظر شما حلقه مفقوده در اجرای چنین طرح‏هایی چیست؟
نظارت. بحث نظارت در خصوصی‏سازی هم وجود نداشت. نهاد‌های نظارتی مانند سازمان بازرسی، دیوان محاسبات و سایر نهاد‌ها نظارت کامل در پروژه‏ها داشته باشند. در مولدسازی یک نهاد فراقوه‏ای شکل گرفته است و در این سطح چه کسی می‏تواند نظارت این نهاد را برعهده بگیرد؟

‌چه طرح‏های دیگری مانند خصوصی‏ سازی به بیراهه رفتند؟
طرح‏ هایی، چون خصوصی‏سازی و مولدسازی در ابتدا هدف خوبی داشتند و تیم اولیه و ایده‏پرداز این طرح‏ها هم خوب بودند، اما این طرح‏ها به مرور زمان به بیراهه می‏روند. یک مثال ساده دیگر ارز ۴۲۰۰ تومانی است. عده‏ای این ارز را از دولت گرفتند و جنس وارد کشور کردند و ارز ۴۲۰۰ تومانی را ۳۰ هزار تومان در بازار آزاد فروختند. خصوصی‏سازی نشان داد که ممکن است بسیاری از اموال به قیمت‏های پایین به فروش برسد. متاسفانه سوءاستفاده در اینگونه طرح‏ها به اوج خود می‏رسد. کشور ما تجربه بدی در اجرای طرح‏های توسعه‏ای داشته است. هیچ‌کدام از برنامه‏های توسعه در کشور اجرا نشد. در حوزه ارز قوانین شبانه عوض می‏شود و این نشان می‏دهد که نه قوانین خوب تصویب می‏شود و نه ادامه پیدا می‏کند.

‌عاقبت مولدسازی را چگونه پیش‏بینی می ‏کنید؟

اگر در مولدسازی، قیمت دارایی‏ها برای افراد خاص غیرکارشناسانه باشد و نظارت براجرای طرح نشود، احتمالا این طرح هم سرنوشتی مانند خصوصی‏سازی پیدا می‏کند. سازمان‏های نظارتی باید در اجرای چنین پروژه‏های اقتصادی بزرگی ورود کنند.

ارسال نظر