تاریخ انتشار: ۱۱:۴۱ - ۱۹ فروردين ۱۴۰۲
مروری بر سالی که گذشت

ارزیابی روابط بین‌الملل ایران؛ روندها، نهاد‌ها و افراد در سال ۱۴۰۱

نام چندین فرد، در روابط بین‌المللی بیشترین بسآمد را داشت. پوتین، زلنسکی، بایدن و شی. پوتین رئیس‌جمهوری روسیه، شاید مطرح‌ترین بود. غرب کوشید که جنگ اوکراین را به سطح فردی تقلیل دهد و از جنگ پوتین بنامد. زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، هم به لحاظ مهارت‌های فردی و هم به لحاظ موقعیت و البته طراحی‌های رسانه‌ای که بسیار حائز اهمیت بود، مطرح شد

اقتصاد۲۴- سال دیگری را پشت سر می‌گذاریم و وارد بهار نوینی می‌شویم. گاه ارزیابی‌هاست از آنچه که گذشت. ارزیابی در همه سطوح درس‌آموز و عبرت‌برانگیز است. جهان روابط بین‌المللی را در سال ۱۴۰۱ اینگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ قطعاً مرور تمامی رخداد‌هایی که در عالم سیاست بین‌المللی در یک سال گذشته جلب توجه کرده‌اند به صورت جزء به جزء امکان‌پذیر نیست، اما می‌توان تصویر کلان را داشت. در تصویر کلان سال پرماجرائی که با عصر پساکرونائی، نقطه عطف جنگ اوکراین گره خورده، می‌توان از زاویه «روندها» «نهادها» و افراد، به تجزیه و تحلیل پرداخت. روزهائی که در سال ۱۴۰۱ در روابط بین‌المللی قابل بررسی‌اند را می‌توان در دو دسته‌بندی کلان جا داد؛ دسته اول، روز‌های عادی در روابط بین‌المللی‌اند که کمتر بدان توجه می‌شود. زندگی عادی بین‌المللی در جریان بود. غالب دولت‌ها با دیگران روابط دوستانه خود را ادامه دادند و به تعمیق روابط خود مخصوصا در زمینه اقتصادی پرداختند. سازمان‌های بین‌المللی در شمال و جنوب جهان، از گروه هفت گرفته تا شانگ‌های و بریکس به کار خود ادامه دادند. سران کشور‌ها در قالب‌های دوجانبه و چند جانبه دیدار کردند. هر چند که اخبار این کنش و واکنش‌ها پخش می‌شود، ولی تولید «هیجان بین‌المللی» نمی‌کند.

اما دسته دوم، روند‌های جدید، نوین و تولید‌کننده هیجان بین‌المللی اند که در بین روند‌های نوین، بی‌تردید جنگ اوکراین، بر همه جهان سایه افکند. میدان تنش چین و آمریکا قالب نوینی یافت این دو روند، بی‌تردید سرنوشت ساز و آینده آن دو، از شکل دادن به ماهیت نهائی روابط بین‌المللی موثرند. هر دو را با ترکیبی از روشنی و ابهام می‌توان شناخت. روشن است که در هر دو روند، منافع راهبردی جدی، نهفته است. روشن است که ظرفیت‌ها و کشمکش‌های طرف‌های درگیر محدود و مشخص است. اما در هر دو با ابهام‌های زیادی روبه رو هستیم. ابهام‌ها به چگونگی کنش‌های عناصر درگیر و همچنین نامشخص بودن عوامل و متغیر‌های ناخواسته ارتباط پیدا می‌کنند. روشن است که هر دو روند، جهان را نظامی‌تر کرده‌اند، ولی مبهم است که ایستگاه نهایی کجاست.

در کنار این دو روند، شاید بتوان از روند دیگری به‌نام عادی‌شدن غیرعادی‌ها یاد کرد. گویا جنگ و کشتار مردم در گوشه و کنار جهان، عادی می‌شود. اوکراین نمونه برجسته این عادی شدن غیرعادی‌ها هست. فلسطینی‌ها دهه‌ها است که در منظر جهانی، با چنین پدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند. برخی از تحلیلگران این پدیده را با عنوان «عادی‌شدن نو» (NEW NORMAL) شناسایی می‌کنند هر چه هست، در یک نگاه انسانی و فطری، هیچ غیرعادی را نباید عادی پنداشت، اما بین خواسته‌ها و واقعیت‌ها فاصله زیادی است. همراه با روندها، باید به نهاد‌ها پرداخت در سال ۱۴۰۱ در سراسر جهان، تنها دولت قوی‌تر و سنگین‌تر شد. نهاد دولت پیوسته در سیاست بین الملل بر سرنوشت‌ساز بوده است. اما بر اثر تحولات بین‌المللی از جمله بیماری کرونا دولت‌ها، مداخله‌گر و قوی‌تر شدند. تحولات اقتصادی، دولت‌ها را به سمت ملی‌گرایی اقتصادی سوق داد. حمایت‌گرائی و نگرانی از فشار‌های جهانی شدن، روند جهانی‌شدن زدائی (DE GLOBALIZATION) را تقویت کرد معنای آن، وزن یافتن دولت‌ها در زندگی مردم سراسر جهان است. نهاد‌های بین‌المللی را نیز باید در تصویر کلان دید. برخی از نهاد‌های بین‌المللی، به حیات عادی خود ادامه دادند، ولی برخی جدی‌تر و گسترده‌تر شدند. سازمان ملل متحد به حیات خود ادامه داد و حتی می‌توان گفت در بعد امنیت بین‌المللی، با ضعف‌هایی روبرو شد، اما نهادی، چون «ناتو» وارد مرحله نوینی از حیات خود شد. در جهان غیر غربی، نهاد‌های همکاری قاره‌ای، میان قاره‌ای و منطقه‌ای بعضاً تقویت شدند.

اما توجه به «افراد» را نیز باید در ارزیابی سال ۱۴۰۱ مدنظر قرار داد. چتوجه به افراد در سال ۱۴۰۱، بدون در نظر گرفتن نقش فرد عادی در روند روابط بین‌الملی، امکان دادن تصویری کلان را مشکل می‌کند. فرد (individual) در کنار دولت ها، نهاد‌های بین الدولی، نهادی غیردولتی و ده‌ها کنشگر دیگر سرنوشت ساز شده است. هیچگاه فرد عادی در عرصه‌های فرامرزی موثر نبوده است. فرد قدرت یافته، قدرت خود را از تکنولوژی و جهانی‌شدن ارتباطات یافته است. تکنولوژی ارتباطات، موثرترین عامل، قدرتیابی افراد در سطوح گوناگون سیاسی از جمله در سطح بین‌المللی شده است. سال ۱۴۰۱ نشان داد که فرد به موقعیتی منحصربفرد در سراسر جهان دست یافته است و این واقعیت، اثرات عمیقی بر همه دولت‌ها، همه روند‌ها و همه جریان‌های سیاسی در چهارگوشه جهان داشت. هر چه هست سال ۱۴۰۱ را به پایان می‌بریم. سال راحتی در جهان نبود، ولی باید امیدوار بود که سالی که در پیش است، علیرغم همه چالش‌ها، سال خوب، پرصلح و پیروزی برای همه جهانیان باشد.

ارسال نظر