اقتصاد۲۴- ابوالفضل سلیمانی رئیس شورای فرهنگ عمومی و امام جمعه آران بیدگل در آخرین سخنرانی خود گفته «آشپزخانه اوپن مدل مناسبی برای منزل مسکونی نیست، زن نباید در معرض دید مهمان باشد. زن باید هنگامی که در خانه مهمانی وجود دارد، بتواند بدون آنکه در معرض دید مهمان باشد کارهای خود را انجام دهد و از نگاه دیگران مصون و محفوظ بماند.»
این اولین بار نیست که مذهبیون تندرو به معماری مدرن آپارتمانی و ساخت آشپزخانههای به اصطلاح اپن اعتراض میکنند. سال ۹۸ عباسعلی سلیمانی امام جمعه کاشان هم انتقاد مشابهی کرده بود و گفته بود «به دلیل اینکه اکثر آشپزها در منازل نوامیس ما هستند، باید آن محیط از دید نامحرم حفظ شود.» او آشپزخانه اوپن را «الگوبرداری از فرهنگ غربی» خوانده و گفته بود «اینکه اگر آشپرخانه اوپن باشند قیمت خانهها افزایش پیدا میکند، فرهنگ غلطی است.»
موضوع انتقاد روحانیون به آشپزخانههای اپن را باید از دو منظر مورد تحلیل قرار داد؛ نخست نفس انتقاد به چنین پدیدههایی و دوم بیتوجهی به چرایی انتخاب این نوع معماری در خانههای جدید.
پدیدههای مدرنی که حرام اعلام شدند!
ترس از پذیرش پدیدههای نوظهور و مدرن در بین جریان سنتی چیز جدیدی نیست. در دوران قاجاریه بسیاری استفاده از آب لولهکشی را حرام و غیر شرعی میدانستند، چون معتقد بودند آب لوله کشی به کُر وصل نیست. حتی گفته میشود استفاده از دوش حمام هم با چالش مواجه بوده و متدنین با این تصور که استفاده از دوش مانع غسل ارتماسی میشود، از استفاده از آن خودداری میکردند.
بیشتر بخوانید: ویدئوی پخش شده از زنان بی حجاب در صداوسیما
حتی ورود لامپهای برقی به ایران هم با چالش روبه رو بود. مردم نور لامپ را «نور شیطان» میخواندند و معتقد بودند حبابی که بدون هیچ وسیلهای بتواند خود به خود، یعنی در اطاق و مکان در و دربندان کسی روشن شده، بدون (پُف) و دخالت کسی خاموش بشود جز این نیست که کار شیطان است. از این رو در ابتدا کمتر دکاندار و خانهداری حاضر به قبول آن و باز کردن پای شیطان در خانه و زندگی خود میشد! و دکاندارهای متعصب هم کسب شبانگاه را جزو محرمات و کاسبی شب را مخصوص شیاطین و سبب قطع برکت میدانستند که در این صورت چراغ هم لازم نداشتند، چه برسد به چراغ برق شیطانی که روزیشان را قطع میکرد!
اما در مورد فلسفه طراحی آشپزخانههای مدرن یا همان اوپن، باید به دلایل بسیاری که این مدل طراحی را مورد توجه قرار داد اشاره کرد. اولین دلیل آن بزرگتر و روشنتر نشان دادن فضاهای کوچک است. یک آپارتمان کوچک با یک آشپزخانه بدون پنجره به اتاق نشیمن را میتوان با جایگزین کردن دیوار و یک جزیره یا میز به فضایی پرنور تبدیل کرد.
خانههای بزرگ قدیمی با فضاهای مجزا این امکان را به معمار میداد تا در سبک معماری سنتی، فضایی را به عنوان مطبخ برای پخت و پز و فضایی را به عنوان آشپزخانه برای سرو غذا در نظر بگیرد. این تفکیک فضا علاوه بر اینکه جلوی انتقال بوی غذا به محیط غذاخوری یا نشیمن را میگرفت، باعث میشد فضای پذیرایی همیشه مرتب باقی بماند.
با کوچک شدن فضای خانه و تبدیل شدن خانههای ویلایی بزرگ به آپارتمانهای بعضا ۵۰ متری، استفاده بهینه از محیط به اصل مهمتری در معماری خانهها تبدیل شد. در این آپارتمانها دیگر فضایی برای تفکیک بین آشپزخانه و نشیمن وجود نداشت و در صورت قرار گرفتن دیوار بین این دو فضا، احتمالا یکی از این دو از داشتن پنجره هم محروم میماند؛ بنابراین آشپزخانه اوپن به عنوان راه حلی برای خانههای کوچک مدرن در نظر گرفته شد.
بحران فضا، زمان ساخت و هزینه ساخت عامل خلق آشپزخانههای مدرن است. آشپزخانههای مدرن ابتدا با سبک فرانکفورتی وارد بازار شدند. این سبک در واقع بعد از آغاز بحران مسکن پس از جنگ آلمان توسط «مارگارته لیهوتسکی» معمار اتریشی اختراع شدند. شهرهای آلمان پس از پایان جنگ جهانی اول با کمبود شدید مسکن مواجه بودند. پروژههای مسکن اجتماعی مختلفی در دهه ۱۹۲۰ برای افزایش تعداد آپارتمانهای اجارهای کلید خورد. این پروژههای بزرگ باید آپارتمانهای مقرون بهصرفه برای تعداد زیادی از خانوادههای معمولی طبقه کارگر را فراهم میکردند بنابراین در معرض محدودیتهای شدید بودجه قرار داشتند.
ایده آشپزخانههای اوپن در معماری برای چه اجرا شد؟
مارگارته لیهوتسکی این مشکل را با طرح این سوال حل کرد که «چگونه میتوان آشپزخانهها را بدون اشغال بیش از حد فضای آپارتمان طراحی کرد؟» طراحی او با تفکیک بخشی از فضای اتاق نشیمن معمولی آن زمان انجام شد. خانوادههای کارگر معمولی در آن زمان در یک آپارتمان دو اتاقه زندگی میکردند که یکی از آنها شامل آشپزخانه بود که به طور همزمان در آن علاوه بر آشپزی، محل غذا خوردن، زندگی میکرد، حمام کردن و حتی خوابیدن بود، در حالی که اتاق دوم که به عنوان سالن در برای مناسبتهای خاص مانند شام یکشنبه در نظر گرفته شده بود. آشپزخانه طرح لیهوتسکی یک اتاق کوچک مجزا بود که با یک در کشویی از اتاق نشیمن جدا میشد.
طرح لیهوتسکی تحت تاثیر ایده «تیلوریسیم» در آغاز قرن بیستم بود. از اواسط قرن نوزدهم ایده شناسایی کار در منزل به عنوان یک حرفه واقعی مطرح شد. در نتیجه تحت تاثیر ایده تیلوریسم، فضای کار در منزل هم باید بهینهسازی میشد. این ایده با کتاب «خانهداری جدید» فدریک قوت گرفت و در آلمان و اتریش محبوبیت زیادی پیدا کرد. با همین فرض هم لیهوتسکی در طراحی آشپزخانههای مدرن مطالعات دقیقی انجام داد تا زمان هر مرحله پردازش در آشپزخانه را بررسی کند و بر اساس آن بهینهترین فضا را طراحی کند.
بهینهسازی فضای آشپزخانه هم برای زنان طبقه کارگر و هم برای زنان خانهدار که اغلب هیچ کمکی از بیرون نمیگیرند، اهمیت داشت. این اهمیت هم به واسطه استفاده بهتر از فضا بود هم برای گذراندن زمانی در آشپزخانه با قصد کاهش زمان صرف شده در کارهای غیرمولد (از نظر اقتصادی) در خانه.
بیتردید ساخت چنین فضایی به صاحبان سرمایه هم کمک بزرگی میکرد چرا که طبقه کارگر با آسودگی بیشتری از فضای آشپزخانه استفاده میکردند و در نتیجه انرژی بیشتری برای صرف کردن در کارخانهها داشتند. در دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ نقد فمینیستی هم به آشپزخانههای فرانکفورتی وارد شد.
فمینیستها معتقد بودند فضای این آشپزخانهها به قدری کوچک در نظر گرفته شده که فقط یک نفر در آن جا میشود و در واقع زنان را از بقیه خانه منزوی میکند. نقد مهم دیگر هم این بود که همه پیشروان طراحی بهینه خانه در واقع آشپزخانه را قلمرو زنانه تصور میکردند. همین انتقادات در واقع زمینه برداشته شدن در چوبی بین نشیمن و آشپزخانه شد و در بلند مدت تفکیک فضای خانه از آشپزخانه را کمرنگتر کرد.
آنچه امروز به عنوان نقد به آشپرخانههای مدرن یا به اصطلاح اوپن از سوی برخی روحانیون مطرح است در واقع نقد به عدم شناسایی آشپزخانه به عنوان قلمرو زنانه است و سایر علل طراحی آشپزخانههای جدید از جمله کاهش هزینه ساخت و استفاده بهینه از فضای کم را تعمدا یا غفلتا نادیده گرفته است.
ایران با بحران گرانی مسکن روبروست. بر اساس آمار عملکردی وزارت راه و شهرسازی در سال ۱۳۹۱، خانوارهای ایرانی اگر تمام درآمد سالانه خود را ذخیره کنند، ظرف ۱۲ سال خانهدار خواهند شد و با ذخیره یک سوم حقوق خود باید برای خانهدار شدن ۳۶ سال انتظار بکشند. با شتاب تورمی قیمت ملک در کشور، این مدت در سال ۱۴۰۲ بسیار بیشتر شده است. این در حالی است که شاخص دسترسی خانوار به مسکن بالای ۵ سال بیانگر شرایط نامطلوب و شاخص بالاتر از ۱۰ سال نشانگر وقوع بحران در حوزه مسکن است و در بسیاری از کشورها، این شاخص در محدوده ۵ سال و کمتر قرار دارد.
با این وصف میتوان گفت کسی که نگران آشپزخانههای اوپن است، احتمالا از طبقهای است که نگرانی مالی از زیربنای خانه و مساحت آشپزخانه ندارد، چراکه در خانههای معمولی ۵۰ تا ۱۰۰ و چند متری محال است به جز ایده آشپزخانه اوپن بتوان از معماریای استفاده کرد که بتواند خانه را دلباز و مهمتر از آن بهینه کند. با این پیشفرض باید به این موضوع فکر کرد که امام جمعه در خانه چندمتری که به جای «خود خانه»، نگرانیاش آشپزخانههای اوپن است!!