تاریخ انتشار: ۲۱:۰۳ - ۲۸ فروردين ۱۴۰۲

خطر نبرد با یک نسل در حوزه حجاب

نگارنده با اشاره به این‌که باید از اعتراضات سال گذشته درس بگیریم و فضا را برای چنین التهاباتی مهیا نکنیم،دور شدن اذهان عمومی از مشکلات اقتصادی را پاشنه آشیل برخورد با حجاب می داند.

اقتصاد۲۴- مطلب را با یک بیت شعر از رودکی، پدر شعر فارسی آغاز می‌کنم:

هرکه ناموخت از گذشت روزگار هیچ ناموزد زهیج آموزگار

متاسفانه ما تجربه نمی‌کنیم و از روزگار عبرت نمی‌گیریم، مدت زمان زیادی از داستان اواخر شهریورماه پارسال و مسئله مهسا امینی نگذشته است. صرف‌نظر از آنچه‌که برای ایشان اتفاق افتاد آنچه‌که برای جامعه اتفاق افتاد یکی از کِش‌دارترین اعتراضات فراگیر بود که کل کشور رادر بر گرفت. دیدیم که چه اتفاقی افتاد و عده‌ای از مردم، معترضین و ماموران نیروی انتظامی کشته شدند.

در این هیاهو شعار‌های هنجار شکن داده شد وبه یک لشگرکشی شباهت پیدا کرد. چرا ما از این حرکت درس عبرت نمی‌گیریم؟ دنبال چه هستیم؟ چرا دوباره و چرا ما از این همه مسائل شرعی که داریم و حجاب از بخش‌های اختلافی است که چگونه باشد و چگونه نباشد و تعریف آن چیست و چه پوششی شرعی و چه پوششی شرعی نیست؟

این‌ها مباحث اختلافی هستند. چرا حرکتی انجام می‌دهیم که جامعه آرامش پیدا کرده را دوباره داریم به‌طرف تقابل می‌بریم. در حالی‌که می‌دانیم خروجی آن نیز یک جدال است. ما نمی‌توانیم با دیدگاه ۱۰ سال پیش به قضایای امروز نگاه کنیم. امروز من و شما صحبت می‌کنیم و دو دقیقه دیگر می‌تواند روی فضای مجازی باشد، مرز هم نمی‌شناسد و در سراسر جهان می‌تواند پخش شود.

شما هرچه ممنوعیت به‌خرج دهید، حرص را بیشتر می‌کنید. همه کار‌هایی که انجام می‌گیرد باید دستور قانونی داشته باشد، مجازات بدحجابی مجازات درجه هشت است. خود قانون‌گذار می‌گوید دادسرا ندارد، یعنی دستور دادگاه می‌خواهد و از آن نوع جرائمی است که مستقیم باید در دادگاه مطرح بشود و این به این معنی است که دست ضابط به‌کلی بسته است.


بیشتر بخوانید: عکس عجیب از رصد بی‌حجاب‌ها با دوربین


من نمی‌دانم که این دوربین‌ها جواب می‌دهد و آیا شدنی است یا خیر؟ من متوجه نمی‌شوم خروجی این قضیه چه چیزی می‌تواند باشد؟ حجاب را نباید با تندروی‌ها و اقدامات غیرقانونی به نبرد داخلی با یک نسل تبدیل کنیم. جامعه ما یک نگاه عاطفی به مظلومیت افراد دارد، وقتی دختر یا زنی را کشان کشان به طرف ماشین می‌برند ناخودآگاه جامعه ما وی را مظلوم می‌بیند. ما درمورد جرم و مجازات قانون داریم که چه چیز جرم است و مجازات‌اش چیست و در کجا باید رسیدگی شود و چه کسی باید رسیدگی کند.

شرح وظایف نیروی انتظامی هم مشخص است. من در اعلامیه‌ای خواندم که فضای ماشین سهم عمومی است و خصوصی نیست، اگر این‌طور است پس می‌توان سوار هر ماشینی شد و وقتی راننده اعتراض کند، بگوییم فضای عمومی است. در این صورت اگر مواد مخدر هم در آن ماشین کشف شود، چکونه می‌توانیم بگوییم متعلق به چه کسی است؟ در حقیقت ما به یک نوعی می‌خواهیم بی‌قانونی را قانونمند کنیم. تقابل سرانجام خوبی نخواهد داشت چرا که جامعه ما یک جامعه آسیب دیده از اقتصاد است. من بر این باور هستم برای این‌که اذهان عمومی از مسائل اقتصادی دور شود، آمده اند مسئله درگیری با دختران غمگین کشور را استارت زده‌اند.

*حقوقدان

ارسال نظر