اقتصاد۲۴- حالا دیگر کمتر علاقمندی به حوزه اقتصاد در ایران وجود دارد که نام مسعود درخشان را نشنیده باشد. استاد دانشگاه ۷۴ سالهای که خود را استاد تمام اقتصاد معرفی میکند و اتفاقا از او به عنوان یکی از بنیانگذاران دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق نام برده میشود.
«تأملی در نظام اقتصادی ایران» عنوان مناظرهای بود که دوشنبهشب در شبکه افق با حضور موسی غنینژاد و مسعود درخشان برگزار شد و در نهایت در این برنامه، درخشان اظهاراتی داشت که موجب واکنشهای متعددی در رسانههای رسمی و غیررسمی شده است.
اما برای بسیاری دیگر از فعالان حوزه سیاست و اقتصاد نام مسعود درخشان پیش از این نیز آشنا بوده است و بسیاری نیز او را به عنوان پشت پرده و تئورسین افکار اقتصادی سعید جلیلی میدانند.
به گزارش اقتصاد ۲۴، اما نخستین بار که مسعود درخشان و نامش به عنوان نظریه پرداز افکار و عقاید سعید جلیلی مطرح شد، شب ۱۹ خرداد سال ۱۳۹۲ بود. در این شب اولین قسمت از ویدیوی تبلیغاتی سعید جلیلی برای انتخابات ریاست جمهوری دهم از تلویزیون پخش شد و حضور مسعود درخشان به عنوان نظریه پرداز اقتصادی در کمپین تبلیغاتی نامزد اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری در این ویدیو تبلیغاتی را شاید بتوان نخستین حضور خارج از سایه و ورود به روشنایی این استاد اقتصاد دانست.
مسعود درخشان استاد پرحاشیه، از فیلم تبلیغاتی جلیلی تا مناظره جنجالی
اما مسعود درخشان کیست؟ مسعود درخشانِ ۷۴ ساله، استادتمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است. این استاد اقتصاد در سال ۱۳۲۸ در تهران متولد شده و در سال ۱۳۵۰ پس از دریافت مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه تهران با استفاده از بورسیه تحصیلی به انگلستان رفت تا کارشناسی ارشدش را در رشته اقتصادسنجی و دکتری اقتصاد ریاضی و بهینهسازی از دانشگاههای آکسفورد و لندن دریافت کند.
وی بعدتر و در بازگشت به ایران، از بنیانگذاران و موسسان دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) شد و از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۱ نیز خودش ریاست آن را برعهده گرفت.
بررسی بخشی از سخنان مسعود درخشان در همایشها و نشستها در فاصله سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ نیز چنان است که اگر به جای اسم گوینده نام سعید جلیلی را بخواهیم بگذاریم نیز هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد، چنان که گویی کسی که گوینده این جملات است یا باید سعید جلیلی باشد و یا احتمالا کسی که پشتوانه تفکرات اوست.
در همین حال نباید از یاد برد که سعید جلیلی از سال ۱۳۹۰ که دوران دوری وی از دولت احمدی نژاد آغاز شد تا سال ۱۴۰۰، برای حدود یک دهه نقش دولت سایه را برای دولتهای مستقر در ایران بازی میکرد.
اصطلاح دولت سایه (Shadow Government) اگرچه در معنای منفی سیاسی و تئوری توطئه، برای توصیف گروهی صاحب نفوذ و پشت پرده استفاده میشود که یک "دولت مخفی" را تشکیل دادهاند، اما امروزه به عنوان یک پدیده رایج در نظام سیاسی برخی کشورهای جهان و جایگاهی برای مخالفان دولت، رسمیت پیدا کرده است. در واقع دولت سایه در اصطلاح سیاسی به هیدت دولت روی کار نیامده اطلاق میشود که با هدف در دست گرفتن کنترل دولت در واکنش به یک حادثه منتظر مانده است.
نظرات اقتصادی مسعود درخشان، پشتوانه تفکر سعید جلیلی و دولت سایه
اکنون بسیاری از کارشناسان نیز معتقد هستند که سعید جلیلی، تیم همراه وی و متفکران پشت پرده تئوریهای وی به صورت مستقیم نه فقط منتظر رسیدن فرصت قدرت بودند بلکه با بازوهای اجرایی و توان خود نقش اخلالگری در دولت مستقر و به خصوص در دولت یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی را بر عهده داشتند و از اصلیترین حملاتی که سعید جلیلی به دولت روحانی همواره انجام میداد، یکی موارد اقتصادی بود که حالا به نظر میرسد باید رد مسعود درخشان را به وضوح در این شرایط ارزیابی و رصد کرد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، مسعود درخشان در این فیلم تبلیغاتی سعید جلیلی، درباره استقبال از تحریمهای بیشتر گفت: «اگر همین فردا تحریمها لغو شد آن وقت من میگویم که ما همه باید عزا بگیریم. از نظر من در تاریخ صدساله کشور از آغاز تاریخ کشف نفت در کشور تا اکنون هیچ لطف الهی از ناحیه نفت بر مردم ایران نیامده، جز این تحریم اخیر.»
او همچنین همه کسبه ایران را نیروهایی معرفی کرد که به اقتصاد کشور ضربه میزنند و گفته بود که: «این مسخرهبازی بود که خبرگزاریهای خارجی به راه انداخته بودند که اگر دلار برسد به قیمت ۲۰۰۰ تومان، نظام واژگون میشود، ولی الان دلار به بیش از ۳۰۰۰ تومان رسید و بحمدالله نظام اسلامی پابرجا و محکم است.»
این اقتصاددان در همان سال درباره قیمت و وضعیت دلار گفته بود:
«همه ما باید یک نامه تشکر به آقای اوباما بنویسیم و بگوییم که ما از شما بهخاطر حماقتتان ممنونیم که این اقتصاد کشور ما را یک تکانی دادید. من به عنوان یک معلم کوچک اقتصاد یک احتمال میدهم که اگر دلار به ۴۰۰۰ یا ۵۰۰۰ تومان برسد و جریان اقتصاد کشور به همین وضع و با همه این مشکلات ادامه پیدا کند، بزرگترین زنگ خطر برای آمریکا خواهد بود و آمریکا به سرعت همه تحریمها را برخواهد داشت.»
مسعود درخشان درباره اقتصاد اسلامی نیز گفته بود:
«شاخصهای موجود اقتصادی باید تغییر کند. این است که گفته میشود شاخصهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید تدوین شود، زیرا شاخصهای موجود سرمایهداری بر مبنای دیدگاه الهی نیست. این شاخصها گرچه برای خود آن کشورها شاخص رشد است، اما برای ما شاخص فقر و نه رشد است. در بُعد اسلامی باید گفت ثمره همه چیز در احکام شرعی خلاصه میشود که در حوزه فقاهت وجود دارد و یک مورد را از آن میگویم که برشاخصسازی اسلامی میتواند کمک کند.»
بیشتر بخوانید: دولت رئیسی ۷ صفحه برنامه هم ندارد چه برسد به ۷۰ هزار صفحه
درخشان در سال ۱۳۹۰ زمانی که بحث ارز کالاهای اساسی مطرح شده بود درباره واردات کالاها نیز گفته بود:
«از دید من همه کسانی که در مسیر واردات کالاهای مصرفی سرمایهگذاری کرده و فعال هستند و همه کسبه و دست اندرکاران و کسانی که در توزیع این کالاها فعالیت میکنند، همان نیروهایی هستند که به اقتصاد ملی ضربات جبران ناپذیری وارد میکنند.»
این استاد تمام اقتصاد البته درباره فرهنگ جهادی و مبارزات نیز در آن سالها گفته بود:
«مشکلات ما از زمانی شدید شد که این فرهنگ جهادی که به صورت مبارزه علیه تجاوز به نظام اسلامی ایجاد شد جای خودش را به نمایشگاه گل و گیاه داد و شروع کردند جدولهای شکسته خیابان را رنگ کردند.»
حال کافی است یک بار دیگر به این جملات دقت کنیم و تنها نام گوینده این تئوریها و نظرات را به جای مسعود درخشان، سعید جلیلی بگذاریم تا ببینیم شباهت میان تفکرات این دو، آن قدر جدی است که میتوان مشابه این جملات را میان سخنرانیهای سعید جلیلی نیز یافت.
شاگردان مسعود درخشان به صف شده در دولت رئیسی
اما چرا سخنان مسعود درخشان به عنوان استاد تمام اقتصاد و بنیانگذار دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق، را باید در مسئولیتهای شاگردان این اقتصاددان جستجو کرد.
بسیاری از مدیران اقتصادی کنونی و سابق همچون داود منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه، حجتالله عبدالملکی وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی و دبیر فعلی شورای عالی مناطق آزاد، سیداحسان خاندوزی وزیر اقتصاد، حسین قربانزاده رئیس سازمان خصوصیسازی در دولت رئیسی از شاگردان مستقیم این استاد اقتصادی و دستپرورده اندیشه اقتصاد اسلامی تدریس شده در دانشگاه امام صادق که وی پایه گذار آن بوده، هستند.
از سوی دیگر نکته مهم این است که تعداد دیگری از مدیران همچون مجید عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار و سید هادی سبحانیان رئیس سازمان امور مالیاتی کشور، همگی از دانشگاه امام صادق فارغ التحصیل شده اند که نقش پررنگ مسعود درخشان در دانشکده اقتصاد این دانشگاه را نمیتوان نادیده گرفت.
همچنین میثم لطیفی، رئیس سازمان اداری و امور استخدامی کشور، نیز عنوان ریاست دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) را در کارنامه کاری خود دارد.
در این بین باید به این مسئله نیز اشاره کرد که حضور مسعود درخشان در دانشگاه علامه طباطبایی، تعدادی از اقتصاددانهای نهادگرا همچون فرشاد مومنی و حسین راغفر را نیز تحت تعلیم اندیشههای اقتصادی خود قرار داده است.
از دیگر شاگردان مسعود درخشان نیز باید به محسن رضایی اشاره کرد. این شاگرد البته آن چنان در چشم این استاد اهمیت داشت که در رقابتهای انتخاباتی او ابتدا به ستادهای محسن رضایی پیوست و بعدتر با انصراف وی بود که به تیم ابراهیم رئیسی نزدیکتر شد.
مسعود درخشان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ابتدا از محسن رضایی حمایت کرد و گفت که رساله دکترای رضایی زیرنظر او نوشته شده است و موضوع آن نیز در زمینه پول و اعتبار بوده است. بعدتر، اما ویدئویی از این استاد دانشگاه منتشر شد که مسعود درخشان حمایت از رئیسی را بدیهی دانسته بود.
کما این که در سال ۹۵ مسعود درخشان از جمله اساتیدی بود که در دیدار اساتید دانشگاهها با رهبر انقلاب، راهکارهایی برای اجرای اقتصاد مقاومتی ارائه داده بود.
او البته نقدهایی نیز به اندیشهها و تئوریهای اقتصادی رئیسی مطرح کرده بود.
مسعود درخشان ، پدرخوانده تیم اقتصادی دولت سیزدهم
اما اکنون اهمیت مسعود درخشان نه حمایتهای وی در انتخاباتهای مختلف از سیاسیون از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بوده و نه آن چه تئوریهای وی برای اقتصاد مقاومتی خوانده میشود.
به گزارش اقتصاد ۲۴، مسعود درخشان را باید پدرخوانده اقتصادی دولت رئیسی دانست. او استاد و راهنما و شاید اقتصاددان پیشوای بیشترین تعداد از مدیران اقتصادی حاضر در دولت سیدابراهیم رئیسی است. در واقع آن چه درخشان در دانشگاه تئوریزه و تدریس میکرده است حالا توسط شاگردانش در بخشهای مختلف دولت در حال اجرا است و زمانی که این استاد اقتصاد در ابتدای مناظره خود از شرایط اقتصادی کشور گلایه میکند شاید بیش و پیش از همه باید نسبت به نقش خود در این شرایط بپردازد.
تفکرات تمامیت خواهانه و حمله به لیبرالیسم از دیرباز تاکنون
از سوی دیگر نگاه انحصارگرایانه و تمامیت خواهانه این استاد دانشگاه بارها در طول مناظره خود را به رخ میکشد. کما اینکه از نقدهای جدی مسعود درخشان به دکتر موسی غنی نژاد یکی این بود که اصلا چرا باید کتابهای هایک را ترجمه کند.
در نظر این استاد اقتصاد، ترجمه یک کتاب یعنی اعتقاد بدون قید و شرط به آن نویسنده خاص یا کتاب یا نظریات آن و بارها در طول مناظره نشان داد که اعتقادی به تضارب آرا ندارد و حتی خواندن مطالبی مخالف نظراتش را برای جامعه یا دانشجویان و اساتید لازم نمیداند.
درخشان بارها در این مناظره بدون هیچ اساس خاصی به تفکر اقتصاد لیبرالی حمله کرد و در بیشتر مواقع نیز به جای نقد اقتصادی این تفکر به سراغ مباحث دینی، مذهبی و سیاسی این تفکر میرفت و سعی میکرد از این طریق طرف مقابل را منکوب کند.
بیشتر بخوانید: مناظره در صداوسیما؛ اقتصاد لیبرال یا اقتصاد اسلامی، مسئله این است!
البته مسعود درخشان پیش از این نیز در نقد شعار انتخاباتی عبدالناصر همتی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مقالهای با حمله به گرایش لیبرالیسم نوشته بود: «کار لیبرالها و دلباختگان غرب به جایی رسیده است که شعار سیاسی یکی از نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری کشور عزیزمان عیناً برگرفته از فرهنگ سیاسی غرب است. آیا جای تعجب و تأسف نیست که شعار انتخاباتی همتی در کسوت استاد دانشگاه با سی سال سابقۀ مدیریت ارشد اجرایی دقیقاً همان شعارهای انتخاباتی اوباما و ترامپ است؟ چرا همتی شعاری را بکار برده است که باراک اوباما در خلال دوران ریاست جمهوری خویش نیز چندین بار آن را تکرار کرد و هماکنون در فرهنگ سیاسی غرب یادآور نام اوباماست؟ شعار اول همتی- «من صدای بیصداها هستم.» برگرفته از شعار انتخاباتی ترامپ است که قبل از او نیز اوباما چندین بار از آن استفاده کرده بود. شعار دوم همتی- «من قدرت بیقدرتان هستم» نیز برگرفته از شعار انتخاباتی اوباماست».
درخشان در ویدئویی خطاب به همتی گفت: «آیندگان چه قضاوتی درباره انتخابات ۱۴۰۰ خواهند داشت؟ حضور همتی در انتخابات نوعی طنز سیاسی است تا واقعیت. اگر مسابقه طنزنویسی برگزار میشد، حتما جایزه اول از آن همتی میشد.»
مسعود درخشان در مناظره دوشنبه شب خود بارها ترجمههای غنی نژاد را هدف قرار داد و به دفعات مختلف نیز تلاش کرد که با مستمسک قرار دادن این ترجمهها به این استاد دانشگاه حمله کند.
او در بخشهایی از مناظره به خبرنگاران و روزنامه نگاران اتهاماتی را وارد کرد و در حالی که دکتر غنی نژاد فارغ التحصیل از دانشگاه سوربن است وی را تنها یک حسابدار خطاب کرد، اما در نهایت این استاد تمام اقتصاد در مقابل سوال غنی نژاد که اقتصاد اسلامی را تعریف کند، نتوانست پاسخی قانع کننده به مخاطبان برنامه ارائه دهد.
پسر مشاور بزرگ اقتصادی جلیلی در اسرائیل چه میکند؟
اما حواشی مناظره اقتصادی شبکه افق تنها در محتوای برنامه و بررسی شاگردان و نقش دکتر مسعود درخشان در دولت سیزدهم خلاصه نشد و بالاخره پای خانواده این استاد نیز وسط کشیده شد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، روزنامه هم میهن تنها یک روز پس از این مناظره خبر داد که «مسعود درخشان درباره تحصیل فرزندش در دانشگاههای اسرائیل و اقامت طولانی او در آنجا (برخلاف قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران) سکوت مطلق برگزیده بود. دانشگاه عبری اورشلیم کمک هزینه تحصیلی فرزند نظریهپرداز اقتصادی تیم سعید جلیلی را پرداخت کرده است. براساس اطلاعات مندرج در تارنمای دانشگاه آکسفورد لندن، جمشید درخشان، ضمن دریافت کمک هزینه تحصیلی از این دانشگاه، جایزهای نیز از دانشگاه بنگورین اسرائیل دریافت کرده است. گفتنی است دانشگاه بنگورین به یادبود داوید بنگورین (نخستین نخستوزیر رژیم اسرائیل) تاسیس شده و کمک هزینه تحصیلیای که به درخشان پرداخت شده، به یادبود گلدا مایر، نخستوزیر جنگطلب اسبق اسرائیل، بورسیه گلدا مایر نام دارد.»
به این ترتیب سوالات بسیار بیشتری در رابطه با این استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق به وجود آمد. پسر این استاد که نیمی از کابینه دولت سیزدهم از شاگردان و شاید مریدان وی بوده اند و وضعیت فعلی اقتصاد ایران دست پخت آنان است، در اسرائیل چه میکند؟
حال باید دید این فارغ التحصیل انگلستان و مرد سایهها و پشت پرده نظرات اقتصادی تیم سعید جلیلی، بعد از مناظرهای که در آن بارها نشان داد به دنبال انحصاری کردن نه فقط اقتصاد، که حتی نظریات در آن است؛ در ادامه آیا توضیحی درباره وضعیت فرزندش در اسراییل خواهد داد یا همچنان سفر ممنوعه به اسراییل برای برخی خودیهای دانشگاه امام صادق آزاد و مجاز خواهد بود؟!