تاریخ انتشار: ۰۹:۲۴ - ۰۷ تير ۱۴۰۲

اهداف آمریکا از تلاش جدی‌تر برای دخالت در تحولات قره‌باغ

سیدابراهیم رئیسی ظهر روز دوشنبه در پاسخ به تماس تلفنی نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان با اشاره به پیوند‌های تاریخی دو کشور گفت: «ایران و منطقه قفقاز جنوبی پاره‌های تاریخی و فرهنگی یکدیگر هستند».

اقتصاد۲۴- سیدابراهیم رئیسی ظهر روز دوشنبه در پاسخ به تماس تلفنی نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان با اشاره به پیوند‌های تاریخی دو کشور گفت: «ایران و منطقه قفقاز جنوبی پاره‌های تاریخی و فرهنگی یکدیگر هستند». رئیس‌جمهور به این نکته هم اشاره داشت که «جمهوری اسلامی ایران در راستای سیاست همسایگی و تقویت روابط، اهمیت و اولویت بالایی برای گسترش تعاملات و همکاری‌ها با منطقه قفقاز جنوبی قائل است». رئیسی با تأکید بر حمایت کشورمان از تمامیت ارضی و مرز‌های تاریخی کشور‌های منطقه، اظهار داشت «جمهوری اسلامی ایران مخالف هرگونه تغییر ژئوپلیتیک یا حضور نیرو‌های نظامی غربی در قفقاز است، چرا‌که حضور بیگانگان نه‌تن‌ها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه باعث بروز مشکلات جدید هم می‌شود».

رئیس‌جمهور با بیان اینکه شناسایی متقابل تمامیت ارضی از سوی ارمنستان و جمهوری آذربایجان گام مهمی در مسیر رسیدن به صلح است، تصریح کرد «مرز‌های دو کشور باید هر چه سریع‌تر از فضای امنیتی فاصله گرفته و به مرز‌های اقتصادی تبدیل شود». رئیسی در ادامه با مرور روابط دو‌جانبه بر تسریع در اجرای توافق‌نامه‌های میان ایران و ارمنستان تأکید کرد. نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان نیز در این گفت‌وگوی تلفنی گزارش مفصلی از روند و آخرین وضعیت گفتگو‌ها و مذاکرات صلح با جمهوری آذربایجان ارائه داد.

به‌نظر می‌رسد این تماس تلفنی رئیسی و پاشینیان و تأکید رئیس‌جمهور ایران بر مخالفت تهران با هرگونه تغییر ژئوپلیتیک یا حضور نیرو‌های نظامی غربی در قفقاز، در پی دور جدیدی از تحرکات ایالات متحده در قفقاز جنوبی و مشخصا در تحولات قره‌باغ صورت گرفته است. در‌این‌باره، واشنگتن دیروز سه‌شنبه میزبان نشست وزرای خارجی آمریکا، ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای بررسی مناقشه قره‌باغ بود. البته تا لحظه تنظیم این گزارش، اخبار مربوط به نشست سه‌جانبه آنتونی بلینکن، آرارات میرزویان و جیحون بایراموف منتشر نشده است.

به گزارش رسانه‌ها، آرارات میرزویان، وزیر امور خارجه ارمنستان روز یکشنبه این کشور را به مقصد واشنگتن ترک کرد تا با جیحون بایراموف، همتای جمهوری آذربایجانی خود و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا دیداری در ایالات متحده پیرامون بررسی مناقشه قره‌باغ داشته باشد. قبل‌تر وزارت امور خارجه ارمنستان نیز اعلام کرده بود، قرار است مذاکرات هم‌زمان با آغاز نشست وزرای خارجی برگزار شود. پیش‌تر قرار بود دیپلمات‌های ارشد آمریکا، جمهوری آذربایجان و ارمنستان، ۱۲ ژوئن نشست داشته باشند، اما به‌دلیل درخواست باکو این نشست به تعویق افتاد.


بیشتر بخوانید: واکنش بایدن به تحولات اخیر روسیه


همین تحرکات آمریکا و میزبانی واشنگتن از وزرای امور خارجه جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان موجب شد تا به موازات گفتگو‌های تلفنی صورت‌گرفته بین رئیسی و پاشینیان شاهد تماس تلفنی روز دوشنبه رؤسای جمهوری ایران و روسیه هم باشیم که به‌نوعی نشان از تشدید نگرانی‌های تهران و مسکو پیرامون چرایی و اهداف کاخ سفید برای میانجیگری در مناقشه قره‌باغ دارد. از فحوا و محتوای مکالمه رئیسی و پوتین هم می‌توان ابهامات و تردید‌های هر دو طرف را دید، کما اینکه رؤسای جمهور ایران و روسیه در تماس روز دوشنبه با تأکید بر لزوم همکاری و هماهنگی بین کشور‌های منطقه برای حل مشکلات فی‌مابین، حضور نیرو‌های فرامنطقه‌ای در قفقاز را تهدیدی برای همه کشور‌های این منطقه عنوان کردند.

در این تماس، رئیسی با بیان اینکه حضور نیرو‌های فرامنطقه‌ای را تهدیدی برای همه کشور‌های منطقه می‌دانیم، یادآور شد: «تهران با حساسیت و جدیت تحولات در منطقه قفقاز را دنبال می‌کند و معتقدیم مناقشات در قفقاز باید با نقش‌آفرینی کشور‌های منطقه حل‌وفصل شود». ولادیمیر پوتین هم با اشاره به شرایط در قفقاز، بر تبعات منفی اقدامات نیرو‌های فرامنطقه‌ای در این تحولات و لزوم حل‌وفصل مشکلات فی مابین از طریق همکاری و هماهنگی کشور‌های همسایه تأکید کرد.

نیم‌نگاه واشنگتن برای ترسیم مناسبات جدید ژئوپلیتیک و امنیتی در قره‌باغ بدون حضور تهران و مسکو

با توجه به جدیت بیشتر دولت بایدن نسبت به دولت‌های پیشین ایالات متحده برای حضور پررنگ‌تر در تحولات قفقاز و قره‌باغ، به‌نظر می‌رسد واشنگتن می‌کوشد برخلاف ادوار پیشین، در قفقاز جنوبی و قره‌باغ حضور جدی‌تری داشته باشد.

در همین رابطه نجف محمدی‌راد در گپ‌وگفت با «شرق»، وقوع دو اتفاق مهم را بسترساز حضور جدی‌تر آمریکایی‌ها در قفقاز می‌داند؛ دو اتفاقی که از دید این کارشناس یک فرصت مغتنم به دولت بایدن داده است تا در سایه آن ترتیبات جدیدی را برای این منطقه (قفقاز جنوبی) با تمرکز بر مناقشه قره‌باغ تعریف کنند. کارشناس حوزه اوراسیا، اولین اتفاق را تداوم جنگ اوکراین و پیچیده‌ترشدن معادلات این جنگ بعد از شورش جمعه و شنبه گروه واگنر و تمرکز بیشتر مسکو و پوتین در این موضوع (جنگ اوکراین) می‌داند و در کنار آن، تداوم اختلافات در روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان هم عامل دومی است که محمدی‌راد به آن اشاره دارد. زیرا به‌زعم وی، شکنندگی مناسبات تهران – باکو می‌تواند بسترساز حضور جدی آمریکا در معادلات قفقاز باشد.

مفسر حوزه بین‌الملل در ادامه گفت‌وگوی خود با «شرق» به این موضوع هم ورود می‌کند که در جنگ ۴۴روزه پاییز سال ۲۰۲۰ دونالد ترامپ به چند تماس تلفنی و موضع‌گیری‌های کلی بسنده کرد و در نیمه اول دولت جو بایدن هم، کاخ سفید تمایلی برای حضور جدی در تحولات قفقاز نداشت، اما با توجه به مسئله جنگ اوکراین و همچنین شکل‌گیری اختلافات و کدورت در مناسبات تهران و باکو اکنون جو بایدن برنامه‌ای برای شکل‌گیری معادلات مدنظر خود در قفقاز جنوبی و قره‌باغ دارد که نقطه آغاز آن از زاویه دید محمدی‌راد با سفر مقاماتی از کنگره و کاخ سفید به قفقاز شروع شد. در راستای تأکید این کارشناس، نانسی پلوسی رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا، ۲۶ شهریور ۱۴۰۱/ ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۲ در اقدامی بی‌سابقه وارد ارمنستان شد.

محمدی‌راد در ادامه تحلیل خود به نشست سه‌جانبه وزرای امور خارجه ایالات متحده آمریکا، جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان به میزبانی واشنگتن اشاره دارد و معتقد است که اگرچه تا این لحظه هنوز جزئیات و محتوای این نشست رسانه‌ای نشده است، اما احتمالا می‌تواند نقطه آغازی برای تحمیل توافق صلحی از سوی آمریکا، ناتو، ترکیه و جمهوری آذربایجان به جمهوری ارمنستان باشد که در لایه دوم، از منظر این کارشناس، امکان فشار جدی‌تر به ایروان برای تحمیل دالان زنگه‌زور و تغییر ژئوپلیتیک منطقه را شکل خواهد داد که در نهایت در کنار ارمنستان باشد و این موضوع برای ایران نیز حساس است.

علی لکانی نیز همسو با ارزیابی نجف محمدی‌راد، تحلیلی عمیق‌تر را به «شرق» ارائه می‌دهد و در سایه آن متذکر می‌شود که اگرچه به دلیل تداوم جنگ اوکراین و درگیرشدن روسیه در این جنگ و اختلافات در روابط ایران و آذربایجان، آمریکایی‌ها فرصت را مغتنم شمرده و سعی دارند مناسبات جدید ژئوپلیتیک و امنیتی را برای این منطقه تعریف و تبیین کنند، اما این تحلیلگر حوزه قفقاز اعتقاد دارد که جمهوری آذربایجان نیز به دنبال آن است پای ناتو، ایالات متحده آمریکا، فرانسه و انگلستان را به تحولات قفقاز و قره‌باغ باز کند. با این خوانش، لکانی اذعان دارد که در دور جدید تحرکات باکو با همراهی و حمایت واشنگتن، اروپایی‌ها، آنکارا، ناتو و به‌خصوص تل‌آویو برای تحمیل مذاکرات و توافقات جدید به ایروان، تلاش شده است مذاکرات و هماهنگی‌ها بدون حضور تهران و همچنین مسکو انجام شود.

در همین باره میخائیل گالوزین، قائم‌مقام وزارت خارجه روسیه نیز به‌تازگی تصریح کرده بود که «ایالات متحده در‌صدد است روسیه را از روند صلح ارمنستان و جمهوری آذربایجان خارج کند». گالوزین اذعان داشت: «ایالات متحده در همه‌جا تلاش می‌کند به همین هدف دست یابد. از یک سو، روسیه را بیرون کند و از سوی دیگر، کشور‌های مستقلی را که شرکا و متحدان روسیه هستند، به سبک نو‌استعماری تحت سلطه خود درآورد. این همیشه دغدغه اصلی آمریکا بوده است».

هر‌چند میخائیل گالوزین اعتقاد دارد «ذیل بیانیه سه‌جانبه سران روسیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان که به جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ پایان داد، جایگزینی برای عادی‌سازی روابط بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان وجود ندارد»، اما به نظر می‌رسد تحولات در عمل به نحو دیگری رقم می‌خورد. به همین واسطه، قائم‌مقام وزارت خارجه روسیه این را متذکر شد که مسکو مخالف مشارکت سایر کشور‌ها در حل‌وفصل مناقشه ارمنستان و جمهوری آذربایجان نیست، اما به گفته او، «این کمک‌ها نه در گفتار، بلکه باید در عمل و در راستای توافقات اساسی سران کشور‌های یاد‌شده باشد».

در راستای نگرانی مسکو، رابرت الیوت، نماینده آمریکا در امور قفقاز، هم در هفته‌های گذشته حین بازدید از منطقه «شوشا» در جمهوری آذربایجان، مدعی تلاش در برقراری صلح پایدار بین باکو و ایروان شد. الیوت که برای شرکت در رویدادی بین‌المللی تحت عنوان «بازسازی، آشتی و یکپارچگی و انرژی، اقتصاد، محیط زیست و برابری» در شوشا حضور داشت، عنوان کرد: «گفتگو‌ها بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان برای حفظ صلح و ثبات در منطقه بسیار مهم است».

علی لکانی در ادامه ارزیابی خود، گزاره تحلیلی دیگری را هم مطرح می‌کند که ناظر بر کاهش تمرکز روسیه در جنگ اوکراین است؛ به‌ویژه آنکه این تحلیلگر حوزه اوراسیا معتقد است که با آغاز ضدحملات از سوی کی‌یف، واشنگتن در تلاش خواهد بود با گرفتن تمرکز از مسکو، چه از طریق موضوع شورش واگنر یا تحولات قفقاز و مسائلی از این دست عملا توان پوتین و کرملین برای مدیریت جنگ از آن‌ها گرفته شود؛ چرا‌که با تأکید لکانی، ورود جدی آمریکا به معادلات قفقاز و قره‌باغ نمی‌تواند از سوی روسیه بی‌پاسخ بماند؛ کما‌اینکه تحلیلگر حوزه بین‌الملل ذیل یک بازخوانی تاریخی، یادآور می‌شود که مسکو در جریان حمله سال ۲۰۰۸ به گرجستان و حملات ۲۰۱۴ و نیز ۲۰۲۲ به اوکراین نشان داد در موضوع مقابله با گسترش ناتو در حیاط خلوت خود، جدیت دارد؛ بنابراین لکانی متذکر می‌شود که با وجود آمریکا ورود جدی این کشور به ارمنستان باعث افزایش تحرکات نظامی روسیه در قفقاز خواهد شد که می‌تواند به معنای کاهش تمرکز دستگاه نظامی مسکو در اوکراین باشد.

البته نجف محمدی‌راد پیرو آنچه علی لکانی عنوان کرد، به نکات مهم‌تری با تمرکز بر موضوع ایران ورود می‌کند و به «شرق» می‌گوید «اگر تهران پس از روبه‌روشدن با تهدیدات اولیه در قفقاز نظارت کامل و تحت کنترل را اعمال نکند، این تنش‌ها به‌مرور با تبدیل‌شدن به مناقشه دائمی می‌تواند از حالت مناقشه دیپلماتیک به مناقشه امنیتی و ژئوپلیتیکی، یکی از اولویت‌های اصلی تهران را شکل دهد»؛ کما‌اینکه کارشناس حوزه اوراسیا دوباره به تنش در روابط ایران و جمهوری آذربایجان بازمی‌گردد و تأکید دارد که تداوم این اختلافات فرصت ایدئال را برای آمریکا رقم می‌زند تا با وجود واشنگتن، تهران را از رسیدگی به اولویت‌هایش در غرب آسیا بازدارد.

مفسر حوزه بین‌الملل در ادامه، تلاش آمریکا برای حضور جدی در دریای خزر مشابه با حضورش در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان را هم به تحلیل خود اضافه می‌کند و در تبیین بیشتر یادآور می‌شود که آمریکا خلیج فارس و دریای خزر به همراه محیط پیرامونی آن را دو مرکز بزرگ تولید انرژی می‌داند؛ پس حضور واشنگتن در قفقاز ضمن مدیریت بازار انرژی در میانه جنگ اوکراین، باعث ارتباط یافتن ایالات متحده با آسیای میانه از طریق دریای خزر می‌شود که از منظر محمدی‌راد به این کشور اجازه می‌دهد از طریق این دریا (خزر) و همچنین حضور در قفقاز، خود را به مناطق راهبردی ایران نزدیک‌تر کند. با ذکر این نکته، تحلیلگر مسائل اوراسیا با ادبیاتی هشدارآمیز اذعان می‌کند که «حضور آمریکا در یکی از دو منبع بزرگ تولید انرژی جهان، زنگ خطری برای تهران است».

همیشه پای ترکیه در میان است

به موازات آنچه علی لکانی و نجف محمدی‌راد در گفتگو با «شرق» برای ارزیابی نقش‌آفرینی آمریکا و دور جدید تلاش‌های واشنگتن با هدف حضور جدی‌تر در قفقاز و ترسیم مناسبات و معادلات نوین در این منطقه تأکید داشتند، نمی‌توان نقش ترکیه را هم نادیده گرفت. آنکارا و مشخصا رجب طیب اردوغان از جنگ دوم قره‌باغ در سپتامبر سال ۲۰۲۰، اولویت خود را در قفقاز جنوبی بر دسترسی زمینی ترکیه به جمهوری آذربایجان، دریای خزر و در ادامه آسیای میانه و آسیای جنوب شرقی قرار داده است؛ به‌همین‌دلیل محور تحرکات آنکارا در ماه‌های اخیر به ایجاد دالان موهوم و جعلی زنگه‌زور بازمی‌گردد.

در همین زمینه رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه، فقط دو هفته پس از انتخاب مجددش به ریاست‌جمهوری ترکیه در ۲۲ خرداد/۱۲ ژوئن پس از سفر به قبرس راهی باکو شد تا با الهام علی‌اف، متحد سال‌های اخیر خود، دیدار کند. اردوغان در نشست خبری مشترک با علی‌اف بار دیگر به‌صراحت اظهار کرد که «ترکیه در منطقه قفقاز دستور کار ویژه‌ای را با جمهوری آذربایجان دنبال می‌کند و آن راه‌اندازی کریدور زنگه‌زور است». او تأکید کرد «دو کشور تُرک‌زبان همسایه بر این هدف متمرکز شده‌اند که این مسیر را از طریق جاده و ریل راه‌اندازی کنند». با این‌حال نکته مهم‌تر آنجاست که اردوغان به‌تازگی عنوان کرده که مشکل تحقق کریدور زنگه‌زور «ایران» است. الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان، نیز در این نشست مشترک گفت که گشایش کریدور زنگه‌زور اجتناب‌ناپذیر است و باکو تلاش‌های خود را در این زمینه افزایش خواهد داد.

پس زمانی که اردوغان مدعی است «گشایش کریدور جعلی و موهوم زنگه‌زور، مسئله‌ای با ایران است، نه ارمنستان»، به نظر نعمت یاوریان حکایت از آن دارد که در دوره جدید ریاست‌جمهوری خود به هر قیمت ممکن سعی دارد موضوع تأسیس دالان زنگه‌زور را عملیاتی کند. این کارشناس حوزه ترکیه در گفت‌وگوی خود با «شرق»، تغییر وزیر امور خارجه از سوی اردوغان و روی‌کارآمدن هاکان فیدان به‌عنوان یک چهره امنیتی را دال بر آن می‌داند که «اردوغان برنامه‌های جدیدی برای سیاست خارجی خود از لیبی و عراق و سوریه گرفته تا قفقاز و قره‌باغ دارد؛ برنامه‌هایی که بیش از آنکه حالت سیاسی و دیپلماتیک داشته باشند، یک رویکرد امنیتی خواهند داشت».

البته به نوشته روزنامه «دیلی صباح» ترکیه، اردوغان علاوه بر ادعا‌های خود در جریان نشست خبری مشترک با علی‌اف در ۲۳ خرداد/۱۳ ژوئن، هنگام بازگشت از جمهوری آذربایجان در هواپیما به خبرنگاران هم گفته بود که «همه چیز مرتبط با ایران است. موضع ایران، ما و جمهوری آذربایجان را ناراحت کرده است. ایران باید نگران باشد. امیدواریم درباره این موضوع نگرش مثبتی داشته باشند تا بتوانیم ترکیه، جمهوری آذربایجان و ایران را پیوند دهیم و حتی ممکن است مسیری را که از پکن تا لندن امتداد دارد، راه‌اندازی کنیم».

ادعا‌های اردوغان درباره کریدور جعلی و موهوم زنگه‌زور و مخالفت ایران با آن در حالی مطرح می‌شود که مسئولان ارمنستانی هم بار‌ها مخالفت خود را با آن اعلام کرده‌اند. ایجاد این کریدور ادعایی باعث قطع دائم ارتباط مرز‌های ایران و ارمنستان می‌شود و به باکو دسترسی بلامانع به جمهوری خودمختار «نخجوان» را خواهد داد. ارمنستان بار‌ها تأکید کرده که تلاش رئیس‌جمهوری آذربایجان برای افتتاح مسیر‌های حمل‌ونقل منطقه‌ای هیچ ارتباطی با مذاکرات و بیانیه‌های امضاشده در این زمینه تا به امروز ندارد و برای ارمنستان غیرقابل قبول است.

به‌تازگی حلوصی آکار، وزیر دفاع در دولت سابق اردوغان، هم در یادداشتی در اشاره به توافق آتش‌بس جمهوری آذربایجان و ارمنستان با میانجیگری روسیه مدعی شد: «بازکردن کریدور زنگه‌زور، یک نقطه اتصال زمینی از طریق سرزمین ارمنستان بین جمهوری آذربایجان و نخجوان محصورشده آن، شرط مورد پذیرش در توافق‌نامه آتش‌بس بود». این در حالی است که ادعا‌های مقام‌های جمهوری آذربایجان درباره کریدور زنگه‌زور پس از توافق آتش‌بس سه‌جانبه سران باکو، ایروان و مسکو در سال ۲۰۲۰ مطرح شده است.

پیش‌تر، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، تأکید کرده بود که «اجرای کامل مفاد بیانیه سه‌جانبه آتش‌بس نهم نوامبر ٢٠٢٠ می‌تواند نقطه پایانی بر اختلافات بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان باشد». کنعانی همچنین در واکنش به مسدودسازی کریدور لاچین از سوی جمهوری آذربایجان، با بیان اینکه استقرار صلح و ثبات در منطقه نیازمند پرهیز از هرگونه تنش غیرضروری است، ابراز امیدواری کرد که «سریعا موضوع رفع انسداد کریدور لاچین از طریق گفتگو و به صورت مسالمت‌آمیز بین طرفین حل‌وفصل شود». درعین‌حال کرملین هم بار‌ها تأکید کرده اجرای توافقات سه‌جانبه بین روسیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان امکان دستیابی به توافق صلح در قفقاز جنوبی را فراهم می‌کند.

اشاره اردوغان به تلاش برای تحمیل دالان موهوم زنگه‌زور به ایران و جمهوری ارمنستان و ادعای دسترسی به یک مسیر از پکن تا لندن، از دید نعمت یاوریان نشان می‌دهد که چه کسانی در پشت این ایده رئیس‌جمهوری ترکیه قرار دارند. به باور تحلیلگر مسائل قفقاز، اعتراف ضمنی اردوغان مؤید آن است که علاوه بر ترکیه، ناتو، ایالات متحده آمریکا، انگلستان و به‌ویژه اسرائیلی‌ها هم با حمایت از ایجاد این دالان جعلی، سعی دارند ضمن قطع ارتباط سرزمینی جمهوری ارمنستان و جمهوری اسلامی ایران، مناسبات جدید و ترتیبات امنیتی نوینی را در منطقه قفقاز و قره‌باغ ترسیم کنند که به حضور پررنگ‌تر ناتو و اسرائیل در کنار مرز‌های ایران منجر می‌شود.

تحلیلگر مسائل اوراسیا در ادامه ارزیابی خود به «شرق»، نکته مهم‌تری را هم به میان می‌کشد و پیرو آن اذعان دارد که: «اگر با تحمیل دالان زنگه‌زور نهایتا ناتو، ترکیه و به‌ویژه اسرائیل در جمهوری آذربایجان و دریای خزر حضور پیدا کنند، قطعا مشابه با رفتار‌هایی که در تنگه هرمز، دریای عمان و خلیج فارس دارند، اقداماتی را در دریای خزر علیه امنیت ایران تکرار خواهند کرد»؛ به‌همین‌دلیل نعمت یاوریان در بخش پایانی گفت‌وگوی خود، تحرکات دیپلماتیک اسرائیل برای افتتاح سفارت جمهوری آذربایجان و همچنین ترکمنستان در ۲۰ کیلومتری مرز ایران را زمینه‌سازی در‌این‌باره تلقی می‌کند.

منبع: روزنامه شرق
ارسال نظر