اقتصاد۲۴- کنکور ۱۴۰۲، به عنوان مهمترین ماراتن علمی کشور در حال برگزاری است. رویدادی بزرگ و کلیدی در حوزه آموزش و پذیرش دانشجویان به دانشگاههای علمی کشور که در طول سالهای گذشته، سیاستها و قوانین آن بارها دستخوش تغییر شدند تا باعث بهبود روند پذیرش دانشجویان و ارتقای عدالت آموزشی شوند. تغییرات مختلف شامل اصلاحات در روش امتحان، وزن دادن به عوامل متعدد در سنجش دانشجویان، تغییر در شیوه سوالات و محتوای آزمون و اصلاح سیاستهای ورود به رشتههای مشخص همه و همه با شعار ایجاد شرایطی عادلانهتر برای داوطلبان و افزایش کیفیت آموزش در دانشگاهها انجام شدند.
در این راستا پس از کشمکشهای فراوان، تاثیر ۴۰ درصدی نمرات امتحان نهایی در آزمون ورودی دانشگاهها شرط شد و ۶۰ درصد برای کنکور سراسری سال جاری باقی ماند. اما با بررسی این عامل، به نظر میرسد که حال عدالت آموزشی، به رویایی در دوردست بدل شده است!
شرط معدل، آنچه نمیدانیم
یکی از اهداف اصلی شرط معدل در کنکور، انتخاب دانشجویان با تواناییها و استعدادهای بالا برای ورود به دانشگاهها است. این شرط معدل معمولاً به عنوان یک استاندارد برای سنجش عملکرد دانشآموزان در سالهای دبیرستان مورد استفاده قرار میگیرد. اما در عمل، اثرات مختلفی بر عدالت آموزشی دارد که کمتر به آن پرداخته میشود.
تفاوتهای اجتماعی و اقتصادی: شرط معدل در کنکور ممکن است باعث ایجاد تفاوتهای بین دانشآموزان از نظر اجتماعی و اقتصادی شود. دانشآموزانی که از شرایط محدودتری برخوردار هستند، ممکن است نتوانند با سایر دانشآموزان در رقابت برابری قرار بگیرند و شانس کمتری برای ورود به دانشگاه داشته باشند. این میتواند باعث افزایش نابرابری در دسترسی به آموزش عالی شود.
بیشتر بخوانید: پایان رانتی با عنوان نقل و انتقال فرزندان هیات علمی/ کدام مصوبه رتبه ۱۷۵هزار را دانشجوی پزشکی کرد؟
فشار روانی: شرط معدل در کنکور ممکن است فشار روانی زیادی روی دانشآموزان ایجاد کند. برای رسیدن به معدل مورد نیاز، دانشآموزان به تلاش و تمرکز زیادی نیاز دارند و این ممکن است باعث بروز اضطراب و استرس شود. دانشآموزانی که قادر به تحمل این فشار نیستند یا به دلایل دیگری نتوانستهاند معدل مورد نظر را کسب کنند، ممکن است از فرصت ورود به دانشگاه محروم شوند.
سنجش نامتناسب استعداد: شرط معدل در کنکور معمولاً تنها به نمرههای عمومی دانشآموزان توجه میکند و استعدادهای خاص و منحصر به فردی که به علوم مرتبط با رشته مورد نظر مرتبط هستند، را سنجیده نمیکند. به عبارت دیگر، این سیستم سنجش نمیتواند به طور کامل پتانسیلها و تواناییهای دانشآموزان را اندازهگیری کند و ممکن است استعدادهایی که با شرایط مدارس و سیستم آموزشی فعلی سازگاری دارند، نادیده گرفته شوند.
مافیای مدارس جای مافیای موسسات کنکور را میگیرد؟
مافیای مدارس غیرانتفاعی که با شرط معدل شکل میگیرد، اساسا به همان ناعدالتیهایی اشاره دارد که در فرایند ورود به مدارس غیرانتفاعی یا دبیرستانهای معتبر انجام میشود. در این سیستم، افراد یا گروهها با نفوذ و تواناییهای خاص خود ممکن است از طریق تعدیل شرایط ورود به مدارس، دست به کارهایی بزنند که عدالت آموزشی را تضعیف کند. به طور مثال برخی افراد با پرداخت وجه یا ارائه خدمات غیرقانونی به مسئولین و دستاندرکاران مدارس، ممکن است بتوانند معدل و نتایج تحصیلی خود را تحریف کرده و ورود به مدارس معتبر را به دست آورند.
این سیستم همچنین میتواند به سواستفاده از ارتباطات و همچنین تقلب در آزمونها دامن بزند. روندی که در سال جاری نیز شاهد آن بودیم. چه اینکه پیش از این، احمد توکلی، رئیس هیات مدیره دیدهبان شفافیت و عدالت در نامهای به رییس دولت نسبت به ابعاد منفی این قانون از جمله تقلب هشدار داده بود: «وزارت آموزش و پرورش با کدام زیرساخت و چگونه میتواند امنیت امتحانات نهایی را ۳۰ بار در سال تضمین کند؟ درصورت اعمال تاثیر نمرات امتحانات نهایی بهشکل قطعی، با سونامی تقلب در امتحانات نهایی رو به رو خواهیم شد.»
پیشتر در برخی خبرگزاریهای رسمی، تجارت ۱۴۰ میلیون تومانی سوالات نهایی و کنکور به همراه آموزش تقلب با هندزفری نامریی در کانالهای تلگرامی خبرساز شده بود.
ابعاد اقتصادی مافیای مدارس
ابعاد اقتصادی مافیای مدارس غیرانتفاعی که با شرط معدل شکل میگیرد، نیز قابل توجه است.
پرداخت وجه برای ورود به مدارس معتبر: یکی از ابعاد اقتصادی مافیای مدارس غیرانتفاعی، دریافت و پرداخت وجه برای ورود به مدارس معتبر است که تنها قشر خاصی توانایی پرداخت آن را دارند. این عملکرد نه تنها منجر به تبدیل آموزش به کالا میشود، بلکه افراد با قدرت مالی بیشتر را ترجیح میدهد و تأثیر معدل واقعی و توانمندیهای دانشآموزان را کاهش میدهد.
اقتصاد زیرزمینی: ایجاد مافیای مدارس غیرانتفاعی منجر به ایجاد بازار زیرزمینی در حوزه آموزش میشود. در این بازار غیرقانونی، افرادی که تمایل به ورود به مدارس معتبر دارند، با واسطهها و افراد تخصصی در ارتباط ایجاد میکنند تا بتوانند در قبال مبالغ مشخص، ورود به مدارس موردنظر را به دست آورند. این امر به سرمایهگذاری ناقض و منافع غیرقانونی منجر میشود و سودهای بالایی را برای این شبکههای زیرزمینی به همراه دارد.
ضرر به سیستم آموزشی: مافیای مدارس غیرانتفاعی که با شرط معدل شکل میگیرد، باعث ضرر به سیستم آموزشی میشود. با ایجاد فرصتهای ناعادلانه برای ورود به مدارس معتبر، افراد با تواناییهای واقعی از دسترسی به آموزش عالی محروم میشوند. این موضوع منجر به افت کیفیت آموزش و عدم بهرهوری از استعدادهای واقعی جامعه میشود.
فساد سیستمی: مافیای مدارس غیرانتفاعی میتواند عامل فساد سیستمی در حوزه آموزش باشد. با انتشار و گسترش این پدیده، اعتماد عمومی به سیستم آموزش و مؤسسات آموزشی کاهش مییابد و فساد در سطوح مختلف نفوذ میکند. این موضوع تأثیرات منفی بر روی توسعه و پیشرفت جامعه را نیز به همراه دارد.
تبعات اجتماعی، در یک کلام تضاد طبقاتی
ابعاد اجتماعی مافیای مدارس غیرانتفاعی که با شرط معدل شکل میگیرد، باعث ایجاد تضاد طبقاتی و نارضایتی اجتماعی میشود. در واقع مافیای مدارس غیرانتفاعی، با ایجاد امکانات و شرایط ورود به مدارس معتبر براساس شرط معدل، تضاد طبقاتی را تشدید میکند. افرادی که نیروهای اقتصادی و اجتماعی بالا را دارند، به راحتی میتوانند به مدارس معتبر وارد شوند و از فرصتهای بهتری برای آینده خود بهرهمند شوند. اما افرادی که دسترسی کمتری به منابع و امکانات دارند، با دشواری بیشتری مواجه میشوند و از ورود به مدارس معتبر و فرصتهای برابر آموزشی محروم میشوند. این موضوع منجر به تشدید تفاوتها و تضاد طبقاتی در جامعه میشود.
همچنین ایجاد تضاد طبقاتی و ناعدالتی در فرایند ورود به مدارس معتبر، منجر به نارضایتی اجتماعی میشود. افرادی که توانایی و پتانسیل آموزشی دارند، اما به دلیل محدودیتها و نظام نامناسب، از ورود به مدارس معتبر منع میشوند، احساس ناامیدی و نارضایتی عمیقی را تجربه میکنند. این موضوع ممکن است منجر به کاهش اعتماد عمومی و ناامیدی از نظام آموزشی شود.
بیشتر بخوانید: بلوای نتایج؛ دردسر تصحیح اوراق و تاخیر در اعلام نتایج امتحانات نهایی
از طرفی، مافیای مدارس غیرانتفاعی که با شرط معدل شکل میگیرد، میتواند منجر به کاهش تنوع فرهنگی و اندیشهها در محیط آموزشی شود. افرادی که بر اساس شرط معدل وارد مدارس معتبر میشوند، ممکن است بیشتر شبیه یکدیگر باشند و نظرات و اندیشههای یکسانی را داشته باشند. این امر باعث کاهش تنوع ایدئولوژیک، فرهنگی و اجتماعی در محیط آموزشی میشود و تنوع دیدگاهها و اندیشهها را کاهش میدهد.
در این راستا بیعدالتی آموزشی آنجا مشهود است که یک داوطلب در مناطق کم برخوردار، که امکان دسترسی به کلاسهای کنکور، مدارس خصوصی و معلمان خصوصی را ندارد، برای رقابت در همان سطحی تلاش میکند که داوطلبان در مناطق ثروتمند برای ورود به مدارس غیرانتفاعی با شهریه متوسطی در حدود ۶۰ میلیون تومان به آن تلاش میکنند.
در پایان این مسیر، اولویت برای ورود به دانشگاههای برجسته در اختیار دانشآموزانی قرار میگیرد که یک روز برای مدارس غیرانتفاعی، یک روز برای کلاسهای کنکور و روزی دیگر برای استفاده از خدمات معلمان خصوصی سرمایه صرف میکنند.
بنابراین، مافیای مدارس غیرانتفاعی که با شرط معدل شکل میگیرد، نه تنها تضاد طبقاتی را تشدید میکند، بلکه نارضایتی اجتماعی و کاهش تنوع فرهنگی و اندیشهها را به همراه دارد. این ابعاد اجتماعی ناشی از مافیای مدارس باید مورد توجه قرار گیرند تا به جامعه عادلانهتر و توسعهیافتهتری دست یابیم.