تاریخ انتشار: ۱۰:۳۱ - ۰۵ خرداد ۱۳۹۸
اقتصاد۲۴ گزارش می‌دهد؛

غلامرضا سلیمانی نیامده از منطقه آزاد ماکو می‌رود/ تغییر مدیریتی پاشنه آشیل مناطق آزاد

خبرنگار اقتصاد۲۴ کسب اطلاع کرد که غلامرضا سلیمانی مدیرعامل منطقه آزاد ماکو به زودی مدیرعاملی شرکت سرمایه‌گذاری صدر تامین را برعهده خواهد گرفت، انتصابی که بی‌شک، حرف و حدیث‌های بسیاری را به همراه دارد.

اقتصاد 24- مدیرعامل منطقه آزاد ماکو به زودی تغییر و به مدیرعاملی شرکت سرمایه‌گذاری صدر تامین وابسته به شستا(شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی) منصوب خواهد شد؛ این خبری است که طی روزهای آتی در رسانه‌ها منتشر خواهد شد.

غلامرضا سلیمانی در حالی ماکو را ترک خواهد کرد که حکم انتصابش را در این منطقه روز ۲۷ فروردین ۹۷ یعنی در حدود ۱۳ ماه پیش از مرتضی بانک، دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی دریافت کرده بود و جایگزین حسین فروزان شد که مدیریت وی نیز حرف و حدیث‌هایی بسیاری را نیز بر جای گذاشته بود و حتی خبر صدور حکم جلب او نیز منتشر شد.

اگر امروز با کارشناسان حوزه مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی گفتگو کنیم شاه‌بیت اظهارات آنها درباره مهمترین مشکلات مناطق آزاد در ایران به دو مورد «حاکمیت چندگانه» و «عدم ثبات مدیریتی» در این مناطق بازمی‌گردد که اولی اشکالی بیرونی و دومی اشکالی درونی بشمار می‌آید. بحث حاکمیت چندگانه به علت آنکه خارج از اختیارات مناطق آزاد و در ید دولت است به نظر به مسئله‌ای لاینحل تبدیل شده است و هرازچندگاهی شاهد دخالت‌های بی‌مورد مقامات و دستگاه‌های دولتی واقع در منطقه در مدیریت مناطق آزاد هستیم که خود چالشی جدی است که باید در جای خود آن را مورد بحث و کنکاش قرار داد.

اما اشکال دوم که به خود مناطق آزاد بازمی‌گردد عدم ثبات مدیریتی است؛ به واقع باید این عدم ثبات را پاشنه آشیل مناطق آزاد دانست. گاهی اوقات ممکن است مدیرعاملی به دلیل ضعف‌های مدیریتی از سوی مقام مافوق خود برکنار شود و جای خود را به فرد دیگری بدهد اما اینکه فردی پس از ۱۳ ماه مدیریت با پیشنهادی -ولو بهتر و سودآورتر- از سوی ارگانی ديگر مواجه شود و به پست قبلی خود پشت کند، آیا نشان از فرصت طلبی وی ندارد؟ به جرأت می‌توان گفت ۱۳ ماه طول می‌کشد تا مدیری بتواند با بزرگترین منطقه آزاد کشور یعنی ماکو آشنا شود چه رسد به آنکه بخواهد آن را به نحو احسن و دلخواه خود مدیریت کند.

یکی از چالش‌های اساسی در مناطق آزاد ایران نداشتن برند مشخص و سرمایه‌گذاری بر روی آن است. هر مدیریتی منصوب می‌شود نقشه راهی برای خود ترسیم می‌کند و بی‌توجه به برنامه‌های گذشته، سعی در اجرای برنامه‌های خود دارد و گمان می‌برد این بهترین برنامه‌ای است که برای منطقه نوشته شده است.

حال اگر عمر کوتاه مدیریتی را نیز بر این مسئله بیافزاییم اوضاع بدتر هم می‌شود؛ یعنی مدیری که دل در گرو منطقه و مردم آن ندارد و به انحای مختلف سعی در گرفتن پست و مقامی بهتر و چرب‌تر داشته و قصد دارد چند صباحی نیز بیشتر در پست خود نباشد، برنامه‌ای تدوین می‌کند که اجرای آن حداقل پنج سال زمان می‌برد. حال اگر مدیر بعدی آمد و زیر سینی برنامه‌های مدیر قبلی زد، چه می‌شود؛ باز همان آش و همان کاسه؟

در اهمیت منطقه آزاد ماکو کافیست بدانیم این منطقه بزرگترین منطقه آزاد ایران و دومین منطقه آزاد بزرگ جهان بعد از شانگهای چین بشمار می‌آید و از موقعیت استثنایی در حمل و نقل و ترانزیت کالا به واسطه اتصال به بازارهای اروپا و آسیای میانه برخوردار است.

چنین منطقه‌ای با چنین اهمیتی می‌طلبد مدیری حکمران آن باشد که حداقل به اندازه دو دولت چهار ساله یعنی هشت سال بر آن مسلط باشد نه آنکه مدیری را به خود ببینید که ۱۳ ماهه نتواند گلیم برنامه‌های خود را از آب بیرون بکشد چه آنکه نقشه راهی ترسیم کند و منطقه را به شکوفایی برساند.

بد نیست این ثبات مدیریتی در ایران را با منطقه آزاد جبل‌علی مقایسه کنیم و بدانیم چرا این منطقه امروز به یکی از مهمترین و استراتژیک‌ترین بنادر ترانزیتی جهان تبدیل شده است. یکی از دلايل مهم و بااهميت در این مسئله، ثبات مدیریتی در منطقه آزاد جبل‌علی است به طوری که مدیر آن یعنی « سلطان بن سلیم » از زمان تاسیس در سال ۱۹۸۵ یعنی قریب به ۳۳ سال است که تغییر نکرده و همین ثبات مدیریتی باعث اتخاذ سیاست‌ها و راهبردهای یکسان در مدیریت این منطقه شده است.

بدون شک این اشکال جدی وارد است که چرا به چنین مدیرانی که همواره سعی در کسب پست و مقامی بهتر داشته و دل در گرو آبادانی و پیشرفت منطقه تحت مدیریت خود ندارند، چنین جایگاه‌هایی سپرده می‌شود تا از اين مناسب سكوی پرتابی برای خود بسازند.

امروزه به واسطه نقش مناطق آزاد در توسعه اقتصادی کشور باید به مرحله‌ای از کمال برسیم که دیگر آزمون و خطایی در نحوه انتخاب مدیران نداشته باشیم تا چند صباحی نیایند و پس از پركردن رزومه خود پستی بگیرند و برنامه‌ای تدوین کنند که معلوم نیست چه آینده‌ای در انتظار آن برنامه و منطقه خواهد بود.

قطعا مناطق آزاد به مدیران باثباتی نیازمند است که ولو به قیمت سختی کار، معتقد به توسعه و انجام کار بنیادین در این مناطق باشند تا از این رهگذر مسیر پیشرفت و توسعه اقتصادی حاصل شود.
ارسال نظر