اقتصاد۲۴- ورشکستگی کسبوکارها یکی از مسائلی است که میتواند ناخوشایندیهای جدی برای صاحبان و مدیران آنها به همراه داشته باشد. این موضوع میتواند اثرات منفی عمیقی بر روی اقتصاد محلی و حتی ملی بگذارد؛ بنابراین برای شناخت و ادارهی ریسکها و چالشهای مرتبط با ورشکستگی ضروری است که موانع و دلایل اصلی این وضعیت بر اساس تجربه شرکتهای بین المللی مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گیرد. اگر چه در جغرافیای اقتصادی ایران عواملی دیگر نظیر: تصمیمات غیر کارشناسانه دولتی، کمبود منابع و مواد اولیه، تحریمها، قوانین سختگیرانه و... هم از عوامل نابودی کسب و کارها است، اما این مقاله کوشش کرده است صرفا به ده دلیل مهم و علمی که بهعنوان عوامل اساسی ورشکستگی در دنیا شناخته میشوند نگاه کند.
۱۰ عامل مهم ورشکستگی کسب و کارها:
۱-فقدان سرمایه کافی
این عامل به معنای عدم داشتن میزان کافی از سرمایهگذاری برای راهاندازی، توسعه و اجرای کسبوکار است. فقدان سرمایه کافی میتواند باعث محدودیت در تولید، بازاریابی و تحقق اهداف کسبوکار شود. برای مثال شرکت کوچک تولیدی "XYZ تکنولوژی" که تخصص در تولید گوشیهای هوشمند داشته است، بهدلیل نبود سرمایهگذاری کافی برای بهروزرسانی تجهیزات تولیدی و تحقق نیازهای بازار، توان رقابت با رقبا را از دست داده و در نهایت به ورشکستگی رسید.
۲- بهجریانانداختن ضعیف نقدینگی
عدم توانایی کسبوکار در مدیریت و کنترل مناسب نقدینگی و ناتوانی در پاسخگویی به هزینهها و بدهیها باعث محدودیت در عملکرد مالی و اداری شرکت میشود. شرکت خدمات تلفن همراه "MobileExpress" که سرویسدهی به مشتریان خود را بهشدت افزایش داده بود. بهدلیل بهجریانانداختن ضعیف نقدینگی و ناتوانی در پرداخت بهموقع هزینهها و بدهیها، توانایی رشد و گسترش را از دست داده و در نهایت به ورشکستگی منجر شد.
۳- برنامهریزی نامناسب و ناکافی
این عامل به معنای عدم وجود یک برنامهریزی منسجم و دقیق برای رشد و توسعه کسبوکار است. برنامهریزی نامناسب میتواند باعث عدم پیشبینی موانع و ریسکهای محتمل و کنترل کافی در مواجهه با آنهاشود. شرکت فناوری اطلاعات "TechSolutions" که با سرعت بالا در حوزه نرمافزارهای تخصصی رشد میکرد، بهدلیل نداشتن برنامهریزی کافی برای استفاده از محصولات نوآورانه و کنترل صحیح هزینهها، با مشکلات مالی روبرو شد و در نهایت به ورشکستگی رسید.
۴- درنظرنگرفتن رقابت
عدم توجه به رقبا و شناخت بازار رقابتی میتواند باعث عدم توانایی در تفکیک خود از رقبا و عدم ارائه مزیتهای منحصربهفرد شرکت شود که این امر میتواند به تضعیف موقعیت رقابتی و درنهایت ورشکستگی کسبوکار منجر شود.
شرکت "E-commerceMart" که بهعنوان یک پلتفرم فروشگاههای آنلاین بهسرعت رشد کرد، اما بهدلیل عدم مطالعه و تحلیل مناسب بازار و رقبا، نتوانست استراتژیهای مناسب رقابتی اتخاذ کند و درنهایت با رقبای بزرگتر روبرو شد که منجر به از دست دادن بازار و ورشکستگی شد. این اتفاق برای شرکت بایو هم با وجود تبلیغات گسترده در ایران افتاد.
۵-بازاریابی ضعیف
اجرای نادرست یا ناکافی استراتژی بازاریابی میتواند باعث عدم جذب مشتریان جدید و افت تقاضا برای محصولات یا خدمات شرکت شود که این امر میتواند به کاهش فروش و درآمد شرکت و در نهایت ورشکستگی منجر شود. شرکت "FashionTrends" که بهعنوان یک برند مد برای جوانان شناخته شده بود. به دلیل عدم استفاده از روشهای بازاریابی مناسب و کنترل کیفیت محصولات، نتوانست مشتریان جدیدی جذب کند و در نتیجه فروش و درآمد آن کاهش و به ورشکستگی کشید.
۶- داشتن انعطافپذیری لازم
عدم توانایی در تطبیق با تغییرات بازار، تکنولوژی و نیازهای مشتریان میتواند باعث از دست دادن رقبا و رفتن مشتریان به رقبا شود که این امر میتواند به کاهش درآمد و سود شرکت و درنهایت ورشکستگی منجر شود. شرکت "TechGadgets" که در حوزه تکنولوژی مشغول به کار بود به دلیل عدم استفاده از تکنولوژیهای جدید و عدم توانایی در رقابت با رقبا، مشتریانش به شرکتهای رقیب رفتند و در نتیجه فروش و درآمد آن کاهش یافت و به ورشکستگی کشید.
۷- نادیدهگرفتن قدم بعدی
عدم توجه به گسترش و بهروزرسانی خدمات و محصولات شرکت میتواند باعث از دست دادن مشتریان و عدم جذب مشتریان جدید شود که این امر میتواند به کاهش درآمد و سود شرکت و درنهایت ورشکستگی منجر شود. شرکت "OnlineStreaming" که به عنوان یک پلتفرم استریمینگ محتوا به سرعت محبوبیت زیادی کسب کرد. بهدلیل نادیدهگرفتن نیازهای مشتریان و نداشتن برنامهای برای بهروزرسانی محتوا و خدمات، مشتریانش را از دست و در نتیجه فروش و درآمد آن کاهش یافت و به ورشکستگی کشید.
۸- سعی در انجام دادن تمام امور بطور کامل و بیعیبونقص
تمایل به انجام همه امور کسبوکار بهصورت کامل و بیعیبونقص میتواند باعث از دست دادن تمرکز و تمامتلاش در بخشهای اصلی شرکت شود که این امر میتواند به کاهش کارآفرینی و عدم تمایل به ریسکپذیری منجر شود.
شرکت "AllServices" که بهعنوان یک شرکت چندمنظوره و ارائهدهنده انواع خدمات بهصورت کامل مشغول به کار بود بهدلیل تلاش برای انجام تمام امور بدون نقص، توانایی در ارائه خدمات اختصاصی و متمایز را از دست داد و درنهایت به ورشکستگی کشید.
۹- رئیس در حد عالی، کارمندان در حد معمولی
عدم تطابق بین سطح کارآیی رئیس و کارمندان میتواند باعث ایجاد مشکلات در اجرای مؤثر سیاستها و استراتژیهای شرکت شود که این امر میتواند به عدم هماهنگی و افت کارآفرینی منجر شود. شرکت "HighTechSolutions" که بهعنوان یک استارتاپ در حوزه فناوری فعالیت میکرد. بهدلیل داشتن رئیس با تخصص عالی و کارمندان با سطح مهارت معمولی، نتوانست از توان بالقوه کارمندان خود بهصورت کامل استفاده کند و در نتیجه عملکرد شرکت کاهش یافت و به ورشکستگی کشید.
۱۰- رشد کنترلنشده
رشد بهصورت نامنظم و بدون برنامهریزی مناسب میتواند باعث عدم توانایی کسبوکار در مدیریت و کنترل مناسب نقدینگی و منابع شود که این امر میتواند به تنگدستی مالی و ورشکستگی منجر شود. شرکت "RapidExpansion" که با سرعت بسیار بالا در حوزه فروش آنلاین فعالیت میکرد. بهدلیل عدم برنامهریزی مناسب برای تأمین نقدینگی و کنترل بر روی رشد خود، با مشکلات مالی روبرو شد و در نتیجه به ورشکستگی رسید.
نتیجه آنکه برای پیشگیری از ورشکستگی، صاحبان و مدیران کسبوکارهای کوچک باید بهدقت به این عوامل توجه کنند و برنامههای مناسبی برای مدیریت و کنترل هر یک از آنها اجرا کنند. انعطافپذیری مالی، بازاریابی هوشمند، شناخت دقیق بازار و رقبا، استخدام نیروهای توانمند و با هوش، تحلیل بازار، طراحی برنامهریزی مؤثر و استفاده از روشهای مدیریتی مناسب از جمله مواردی هستند که میتوانند به پایداری و رشد کسبوکارها کمک کنند.
از طرف دیگر، درصورت بروز ورشکستگی، صاحبان کسبوکارهای کوچک باید از تجربههای ناکامیهای گذشتهشان درس بگیرند و با تلاش برای اصلاح و بهبود مشکلات، دوباره به مسیر رشد و موفقیت بازگردند.
در نهایت، مدیران کسبوکارها، باید بهصورت مستمر و پیوسته به محیط کسبوکار خود توجه داشته باشند و برنامههای مناسب برای کاهش ریسکها و بهبود عملکرد کسبوکارشان اجرا کنند. این عمل به طور کلی میتواند کسبوکارها را در مسیر پیشرفت قرار داده و به دستیابی به هدفهای موفقیتآمیز کمک کند.