تاریخ انتشار: ۱۶:۳۴ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۲
وزارت علوم منزلت نهادی‌اش را خرج مدیران ناشایست می‌کند

استاد تعلیق شده دانشگاه تهران: احتمالا فکر می‌کنند زبان دراز هستم!

داریوش رحمانیان در خصوص حکم تعلیق خود می‌گوید: «احتمالا فکر می‌کنند زبان دراز هستم! در طول این سال‌ها انتقاد زیاد کرده‌ام؛ در فضای مجازی و کانال مردم‌نامه. این انتقادها برای این ماه‌ها و روزها و هفته‌ها نیست برای تمام سال‌های اخیر است.

اقتصاد۲۴- در هفته‌های اخیر حکم تعلیق، اخراج یا بازنشستگی اجباری صد‌ها نفر از اساتید دانشگاه‌های معتبر ایران منتشر شده است. پروژه خالص‌سازی که از دوران احمدی‌نژاد برای حذف اساتید منتقد یا مخالف دولت کلید زده شده‌بود پس از وقفه‌ای دوباره از سر گرفته شده و اخیرا قرعه به نام داریوش رحمانیان استاد سرشناس تاریخ دانشگاه تهران افتاده است. هم او که رشته تاریخ را با فصل نامه «مردم‌نامه» به میان مردم آورده است و از حیث تاریخ‌نگار مردمی بودن و فعالیت رسانه‌ای در عین فعالیت آکادمیک با مرحوم باستانی پاریزی مقایسه می‌شود.

برخی هم معتقدند، چون کرسی‌های تدریس محدود است جا را برای برخی نیرو‌های خاص خالی می‌کنند. این در حالی است که ابراهیم رییسی هم در مناظرات انتخاباتی و هم در صحبت‌های اخیر می‌کوشد از بسته نبودن فضا صحبت کند.

داریوش رحمانیان در خصوص حکم تعلیق خود می‌گوید: «احتمالا فکر می‌کنند زبان دراز هستم! در طول این سال‌ها انتقاد زیاد کرده‌ام؛ در فضای مجازی و کانال مردم‌نامه. این انتقاد‌ها برای این ماه‌ها و روز‌ها و هفته‌ها نیست برای تمام سال‌های اخیر است.»

رحمانیان در پاسخ به این پرسش که روند خالی کردن کرسی‌های دانشگاه از اساتید مجرب چه بر سر آینده دانشگاه می‌آورد، توضیح داد: «وضعیت دانشگاه وضعیت خوبی نیست. اگرمشت را نمونه خروار بگیریم وضعیت دانشکده ادبیات مثل این است همت و توانی که دارند صرف آزار رساندن به استادانی که جوان هستند، می‌شود. من که سن و سالی دارم. اخراج، تعلیق و اذیت و آزار و ندادن امکانات همه این‌ها را اگر در نظر بگیریم می‌توان گفت اگر این روند ادامه پیدا کند باید پیشاپیش فاتحه علوم انسانی را خواند.»


بیشتر بخوانید:واکنش وزارت کشور نسبت به اخراج سریالی اساتید دانشگاه‌ها


او با بیان این که فکر می‌کند تاکنون به نامه سرگشاده محسن رنانی به وزیر علوم که موارد مشابه را مطرح کرده بود پاسخی داده نشده است اظهار کرد: «حتی اگر واکنشی بوده باشد حرف در این کشور زیاد زده می‌شود. مساله عمل است. در حال حاضر یکی از آفات و بلا‌هایی که کشور ما دچارش است، شعارزدگی است. حرف و وعده زیاد داده می‌شود، اما در عمل برعکس آن رفتار می‌شود. فکر می‌کنم برای نمونه وزارت علوم که شان‌اش اجل است و منزلت نهادی دارد به خاطر حیثیت و اعتبار خودش هم که شده باید درباره پاره‌ای از مدیران که رفتار‌های عصبی دارند و از روی کینه و اغراض خاصی تصمیم‌گیری می‌کنند، تجدید نظر کنند.»

وی ادامه داد: «من فکر می‌کنم وزارت علوم دارد از منزلت نهادی خودش به آسانی غفلت و آن را خرج نگه داشتن مدیران ناشایسته می‌کند. این مدیران کینه توز از حیثیت نظام و کشور خرج می‌کنند و به حیثیت نظام هم لطمه می‌زنند. مایه اندوه، شگفتی و نگرانی است برای من که می‌بینم این قدر هزینه می‌شود برای نگه داشتن مدیری که کارنامه‌اش در طول یکسال چیزی به جز هرج و مرج و آشفتگی و ایجاد مزاحمت برای استادان نبوده‌است.

باعث تعجب است که از آزاری که جامعه علمی می‌بیند چشم‌پوشی می‌شود. به هر حال جامعه علمی یک جامعه مرجع است و بین مردم استادان حیثیت و اعتبار دارند. جوانان به آن‌ها نگاه می‌کنند. مردم و جوانان وقتی ببینند اساتید به این آسانی تعلیق، حذف و اخراج می‌شوند و یا حقوق ناکافی باعث می‌شود بروند دنبال شغل دوم و سوم و حتی رانندگی اسنپ، مشخص است که به فکر مهاجرت از کشور می‌افتند.»

رحمانیان با اشاره به بحران مهاجرت نخبگان، گفت: «من بار‌ها نوشته‌ام گریز مغز‌ها و نخبگان از کشور از حمله مغول بدتر است. بنیاد ایران را بر باد خواهد داد و به سود کشور و نظام نیست. من که شصت ساله هستم و کفش هایم را آویختم. همت و غیرتی هم نسبت به کشورم دارم و با همه اذیت‌ها می‌مانم، ولی جوانی که آینده خودش را نمی‌خواهد تاریک ببیند معلوم است که ساکش را می‌بندد و راهی سرزمین‌های دیگر می‌شود. من بار‌ها نوشته ام که گویی کشور ما به سمتی می‌رود که از یک سو زباله گرد و فعله وارد می‌کند که البته عزیز و محترم هستند، اما از سوی دیگر هنرمند، متفکر، فیلسوف، کارگردان، دانشمند، مهندس و نقاش و پزشک صادر می‌کند به کشور‌های دیگر.»

او در خصوص این که فکر می‌کند تجدیدنظر درباره او و سایر اساتید دانشگاه صورت بگیرد، ادامه داد: «شخص من مهم نیستم. من سال‌های طولانی فشار و پرونده‌سازی را تجربه کردم. اما مساله اصلا رحمانیان نیست. من را در نهایت تعلیق و بازنشست می‌کنند. مساله اصلی به نظر من امروز کیان و نهاد دانشگاه در حوزه علوم انسانی و به ویژه استادیاران جوان است. این که روی رحمانیان تمرکز شود، خوب نیست، چون نمی‌خواهم با پررنگ شدن نام من جوانان دیگری زیر این اسم از یاد بروند. به استادیاران جوان و شایسته‌ای که کم‌تر از آن‌ها اسم برده می‌شود، بپردازید. غوغا‌هایی که اطراف نام رحمانیان برپا می‌شود به سود جامعه علمی ما نیست.»

منبع: روزنامه شرق
ارسال نظر