اقتصاد۲۴- احتمال جنگ آذربایجان و ارمنستان در شمال غرب ایران دوباره قوت گرفته است. تحرکات نظامی باکو حوالی نخجوان و بهخصوص در محدوده استان سیونیک و برگزاری رزمایش مشترک نظامی ارمنستان با آمریکا، نگرانیها در این رابطه را تشدید میکند و باعث شده کارشناسان مسائل نظامی بگویند جمهوری آذربایجان و ارمنستان به تجربه دور جدیدی از تخاصم نزدیک هستند.
بهگزارش فرارو؛ اختلال گسترده سامانه GPS در مرز ارمنستان و جمهوری آذربایجان نگرانکننده است و میتواند نشانهای باشد از تلاش ارمنستان برای ایجاد اختلال در پرواز پهپادهای رزمی و شناسایی متعلق به آذربایجان. هواپیماهای نظامی جمهوری آذربایجان، همزمان با آغاز تحرکات نظامی در مرز ارمنستان، چند پرواز مستقیم ترابری به سرزمینهای اشغالی انجام دادهاند. مقصد همگی این پروازها، پایگاه هوایی ارتش اسراییل بوده که ظرف سالهای اخیر نقش پررنگی در تامین نیازهای نظامی باکو ایفا کرده است. طرف دیگر هم بیکار نماند و یک مانور مشترک نظامی با نیروهای آمریکایی برگزار کرد تا حساسیت روسیه را برانگیزد. فرانسه، چین، ترکیه، اتحادیه اروپا و ایران وقایع و اخبار مربوط به احتمال جنگ آذربایجان و ارمنستان را با دقت و وسواس بالا دنبال میکنند.
جنگ آذربایجان و ارمنستان؛ تاریخچه یک اختلاف
جمهوری آذربایجان و ارمنستان دو کشوری هستند که پس از تحلیل رفتن قوت و قوام اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفتند. در پایان جنگ جهانی اول، دو طرف نسبت به سه نقطه یعنی نخجوان، زنگزور و قرهباغ ادعای مالکیت داشتند، اما ارمنستان دست بالا را در اختیار داشت. مدتی بعد ورق برگشت.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ابتدای دهه ۹۰ میلادی، جمهوری آذربایجان و ارمنستان را بهطور مستقیم رو در روی هم قرار داد. کار خیلی زود به تقابل نظامی کشید. ارتش ارمنستان تا اواسط سال ۱۹۹۲ موفق شد بخش عمده قرهباغ را تحت کنترل خود درآورد.
جنگ اول قرهباغ به وقایع این دوره اشاره دارد و در جریان آن چند شهر دیگر نیز که روی هم رفته ۲۰ درصد خاک جمهوری آذربایجان را تشکیل میداد، تحت کنترل ارمنستان درآمد. دو سال بعد با دخالت سازمان ملل و سایر کشورها جنگ بهظاهر متوقف شد، اما اختلافات جمهوری آذربایجان و ارمنستان چونان آتش زیر خاکستر به حال خود رها شد.
جنگ دوم قرهباغ ۳۰ سال بعد زبانه کشید. این مرتبه آذربایجان که با همراهی اسراییل و ترکیه، قدرت نظامی خود را تقویت کرده بود، برای آزادسازی اراضی خود دست به اسلحه برد. جنگ آذربایجان و ارمنستان در پاییز ۲۰۲۰ شروع شد و ظرف ۴۴ روز درگیری، چند شهر، روستا و آبادی از ارمنستان پس گرفته شد. جنگ دوم قرهباغ با پذیرش توافقنامه صلح و میانجیگری روسیه به پایان رسید، ولی چند نقطه ابهامآمیز باقی ماند.
ارمنستان و جمهوری آذربایجان از نظر نقشه جغرافیایی و سیاسی وضعیت پیچیدهای دارند. بخشی از خاک دو طرف با اینکه بهعنوان جمهوری خودمختار شناخته میشود در سرزمین طرف مقابل قرار گرفته است. ارمنستان، قرهباغ را با نام جمهوری آرتساخ میشناسد و جمهوری خودمختار نخجوان وضعیتی مشابه در خاک ارمنستان دارد. جنگ سال ۲۰۲۰ باعث قطع ارتباط قرهباغ با خاک ارمنستان شد و از آن به بعد تنها گذرگاهی باریک به نام لاچین امکان رسیدن به آن را فراهم میکند.
پشتپرده تلاش آذربایجان برای جنگ با ارمنستان
جمهوری آذربایجان در دو، سه سال گذشته به شیطنت و اعمال محدودیت در مسیر لاچین و قطع دسترسی ارمنستان به منطقه قرهباغ متهم شده است. باکو در توجیه عملکرد مخاطرهآمیز خود میگوید از مسیر خانکندی (نام مورد استفاده جمهوری آذربایجان برای لاچین) استفاده نظامی و غیرقانونی صورت میگیرد و به همین دلیل در منطقه ایست بازرسی مستقر کرده است.
جمهوری آذربایجان در کل نسبت به اینکه رسما قرهباغ را بخشی از خاک خود بخواند و جمعیت ارمنی ساکن را وادار کند بهعنوان شهروندان آذربایجان زندگی کنند، بیمیل نیست. الهام علیاف، رییسجمهوری طویلالمدت جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر روندی کاملا برخلاف مسلک پدرش حیدر علیاف در پیش گرفته و با دور شدن از ایران روابط صمیمانه نزدیکی با ترکیه و اسراییل برقرار کرده. همین همکاری باعث شده طرف آذربایجانی متهم شود زیر سایه دامنزدن به اختلافات قدیمی با ارمنستان، دنبال تغییر نقشه ژئوپلیتیک منطقه قفقاز است.
تحلیلی بدبینانه وجود دارد که میگوید باکو اختلاف قدیمی بر سر منطقه قرهباغ را بهانه کرده، اما اهداف دیگری را دنبال میکند و در پشتپرده میخواهد با تصرف استان سیویک ارمنستان، ارتباط زمینی ایران با روسیه و اروپا را که سالیان متمادی از طریق گذرگاه زنگزور برقرار بوده را قطع کند و در آینده از این حربه بهعنوان اهرم فشار علیه ایران بهره ببرد.
جنگ آذربایجان و ارمنستان با منطقه چه میکند؟
جنگ آذربایجان و ارمنستان فقط ایران را به زحمت نمیاندازد. همین الان اهالی کاخ کرملین که پس از حمله به اوکراین یک شب راحت سر بر بالین نگذاشتهاند، بابت باز شدن پای آمریکا به منطقه کاسه چه کنم چه کنم دست گرفتهاند.
روسیه منطقه قفقاز را حیاط خلوت خود میداند و به نقشی کمتر از «پدرخوانده» رضایت نمیدهد. جنگ دوم قرهباغ با مداخله و میانجیگری روسها به پایان رسید و ظرف دو سال گذشته نیروهای نظامی مسکو از صلح شکننده منطقه قفقاز پاسداری کردهاند، ولی نه باکو و نه ایروان هیچکدام از پوتین رضایت ندارند. آمریکا ذاتا حاضر نیست از هیچ فرصتی برای آزار روسیه و منافعش بگذرد. پس قطعا مناقشه در منطقه را به نفع خود میداند. برگزاری مانور مشترک با نیروهای ارمنستانی علاوه بر اینکه معادلات منطقه را پیچیدهتر کرد، برای آمریکا اسباب سرگرمی بود.
رجب طیب اردوغان با اینکه دوست دارد تصویر سیاستمداری مستقل و قدرتمند را از خود به نمایش بگذارد، در حوزه سیاست خارجی هر بار به سمت یکی از قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای متمایل میشود تا به مطامع خود برسد. بهنظر او اگر وسط ماجرای قفقاز اتفاقی افتاد، در تاریخ ثبت میشود که اردوغان هم نقشی در ماجرا داشته. مشکل اینجاست که ترکیه تنها نیست و همراه خود اسراییل را وارد قصه کرده.
جمهوری آذربایجان در جریان جنگ دوم قرهباغ از پشتیبانی تسلیحاتی اسراییل سود برد و در لفاظیهای خود معمولا خیلی روی این قضیه حساب باز میکند. از طرف دیگر اتحادیه اروپا بهخاطر تجانس مذهبی حداقل تا اینجا پشت ارمنستان ایستاده. روایتی تایید نشده وجود دارد که میگوید بهشکل غیررسمی از ایروان خواستهاند عضو پیمان ناتو شود. این یکی روسیه را تا مرز جنون پیش میبرد.
پوتین در ماجرای اوکراین میزان حساسیت خود به چنین اتفاقی را نشان داده، اما ارمنستان دلشکستهتر از این حرفهاست و دولتمردان ایروان از صمیم قلب اعتقاد دارند اگر روسیه بیشتر هوایشان را داشت، باکو تا این اندازه گستاخ نمیشد.
موضع ایران در قبال جنگ آذربایجان و ارمنستان
جنگ آذربایجان و ارمنستان به انحاء مختلف دنیا را درگیر خواهد کرد، اما ایران نگرانیها و حساسیتهای خاص خود را دارد. چون معتقد است جمهوری آذربایجان در پس بهانهجوییها خود بابت مناطق مورد مناقشه، دنبال هدف بزرگتری است و حتی قصد دارد استان سیونیک را از خاک ارمنستان جدا کند.
سیونیک استان جنوبی ارمنستان است و این کشور را به ایران متصل میکند. مراودات اقتصادی و... ایران با روسیه و اروپا، سالهاست از طریق گذرگاه مرزی واقع در این منطقه انجام میشود و کنترل آن توسط دولتی که به عهد و پیمان خود پایبند نیست منافع کشورمان را به خطر میاندازد. گفته شده اردوغان و علیاف هر کدام به دفعات در سفرها و پیامهای جداگانه قصد و نیت خود را به اطلاع ایران رساندهاند، اما هر بار با جواب منفی روبرو شدهاند.
پاسخ ایران به اندازه کافی قاطعانه بوده و از طرف مهمترین مقامات عالی کشور بیان شده است. عرف بینالملل به هر کشوری اجازه میدهد در صورت تهدید منافعش دست به اقدام عملی و جدی بزند. با این حال ایران همیشه تلاش کرده میان دو طرف درگیر در مناقشه قرهباغ نقش میانجی را برعهده بگیرد و مانع تقابل نظامی شود، اما اگر باکو همچنان بر سر خواسته نامعقول خود پافشاری کند چه اتفاقاتی قابل پیشبینی خواهد بود؟
مقاومت ارمنستان در حالت عادی اولین گزینه محتمل است. این گزینه به وقوع جنگ و خونریزی ختم میشود، اما، چون ایروان تصمیم گرفته از تمامیت ارضی خود دفاع کند، شاهد صفآرایی متحدان دو طرف خواهیم بود. آمریکا حداقل تا زمانی که بایدن سرکار است پشت ارمنستان میایستد و آذربایجان باید به کمک تسلیحاتی اسراییل و پهپادهای بیرقدار اردوغان دلخوش کند.
پیمان نظامی مشترک را ملزم به حمایت از ایروان میکند. ارمنستان مظلومترین جمهوری جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی است و وابستگی شدیدی (در حد خوراک ضروری و تامین منابع برق) به روسیه دارد. برگزاری مانور مشترک اخیر با آمریکا هم بیشتر از سر دلشکستگی نسبت به سیاستهای پوتین انجام گرفته. اتحادیه اروپا و ناتو کاملا بلاتکلیف و غیرقابل پیشبینی هستند. تجربه جنگ اوکراین نشان داده اگرچه آنها ولادیمیر زلنسکی را در موقعیتی مشابه به شاخوشانه کشیدن برای روسیه تشویق کردند و به باتلاق جنگ کشاندند، اما وقتی نوبت پشتیبانی و حمایت کردن رسید، حاضر نشدند پای وعدههایشان بمانند.
جنگ آذربایجان و ارمنستان را میتوان به یک صورت دیگر مختومه تصور کرد. در طول دو سال گذشته طرحهای صلح مختلفی مطرح و به دو طرف پیشنهاد شده است. یکی از آنها دولت نیکول پاشینیان را تشویق میکند بخشی از منطقه مورد مناقشه که در حال حاضر جزو خاک ارمنستان محسوب میشود را بدون جنگ و خونریزی تسلیم الهام علیاف کند و در ازای آن نقطهای از خاک جمهوری آذربایجان را تحویل بگیرد. گفته شده این طرح و برنامهریزیهای مربوط به آن در ابتدا مطلوب ارمنستان نبوده، اما با توجه به اینکه ایروان را از شر چالشی مداوم و فرسایشی رها خواهد کرد، آنها را به فکر فرو برده است. نیوکل پاشینیان اوایل خرداد امسال، طی اظهاراتی عجیب نشان داد ممکن است نهایتا این ایده را بپذیرد. در این حالت که مناقشه طبق عرف دیپلماتیک و بینالمللی با توافقنامهای دوجانبه حل و فصل شود، از دست سایر ذینفعان کاری ساخته نیست.