تاریخ انتشار: ۲۰:۲۸ - ۲۰ شهريور ۱۴۰۲

انتقاد اصلاح‌طلب معروف به نظارت استصوابی

نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت‌وگویی نسبت به نظارت استصوابی شورای نگهبان انتقاد کرد.

اقتصاد۲۴- بخش‌هایی از اظهارات اسماعیل گرامی مقدم را در ادامه می‌خوانید.

*هیئت رئیسه جبهه اصلاحات اکثراً یا عضو حزب اتحاد هستند ویا هواداری آن را در گذشته داشته و دارند. طبعاً هر کس یک فکری دارد، اما واقعیت این نیست که دوستانی که مخالف ما هستند قصد تحریم انتخابات را دارند. آن‌ها دست کم و هم اکنون قصدشان را بازگو نمی‌کنند و به هر حال مسئله آن‌ها همانطور که می‌گویند موضوع جامعه محوری است و حالا نزدیک انتخابات چه تعریفی از آن خارج شود من نمی‌توانم بگویم و خودشان بگویند بهتر است.

*در این دوره از انتخابات تاکتیک و یا مسائل دیگر را نداریم و نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم، چون اساساً جامعه فعلاً به صندوق‌ها رویکرد خوشی ندارد. البته قصد ندارم از آنانی که در جبهه اصلاحات رویکرد بنده را ندارند دفاع کنم، اما حقیقتی را باید بگویم و آن اینکه برخی دوستان ما که رادیکال می‌شوند یا شده‌اند به دلیل آن است که در واقع رادیکالیسم در برابر رادیکالیسم شکل می‌گیرد. آن طرف ما جبهه پایداری را داریم که در شرایط کنونی در ارکان قدرت است و کشور را به سمت و سویی می‌برد که مردم را ناامید کند تا در انتخابات شرکت نکنند و اگر بخواهیم در مورد مصادیق آن صحبت بکنیم خیلی روشن است در بخش‌های دیگر آن را عرض کنم.

*اگر حاکمیت انتخابات رقابتی، سالم، آزاد و عادلانه برگزار کند همه اصلاح طلب‌ها طرفدار چنین انتخاباتی هستند و حتماً دوستان اصلاح طلب ما که در زندان و یا بیرون هستند از یک چنین انتخاباتی حمایت می‌کنند. وقتی که شورای نگهبان در دوره قبل اجازه نداد اصلاح طلبان در رقابت حضور پیدا کنند چه کسی باعث تحریم انتخابات شده است؟ لذا ما چرا این اتهام‌ها را به اصلاح‌طلب‌ها می‌زنیم که به جامعه محوری می‌اندیشند و به آن‌ها اتهام تحریم انتخابات را می‌زنیم. آن‌ها نهایتاً می‌گویند ما لیست نمی‌دهیم، زیرا چاره‌ای به جز لیست ندادن هم ندارند.


بیشتر بخوانید:  اسامی ۱۵ عضو حقیقی دوره جدید جبهه اصلاحات اعلام شد


*این نامش تحریم نیست، چون نمی‌توانند لیست بدهند. شما انتظار دارید وقتی که ما لیست نمی‌توانیم بدهیم به لیست اصولگرایان رأی بدهیم؟ حال اسمش را تحریم می‌گذارید، بگذارید. آن طرف جریان شورای نگهبان و هیئت‌های نظارت و جریان پایدارچی که در ارکان نظارت هم حضور دارد مانع از این می‌شوند که افراد صالح که شرایط لازم در انتخابات را دارند، حضور پیدا کنند. در این صورت تحریم کننده چه کسی می‌شود؟ آن‌ها نمی‌گذارند مردم دایر انتخاب خود را گسترده ببینند. وقتی شما دایره انتخاب شوندگان را محدود می‌کنید حتماً دایره انتخاب کنندگان هم محدود می‌شود و این یک قاعده است و یک رابطه ریاضی است.

*کسی که دلش به حال این حاکمیت و مملکت می‌سوزد شفاف و روشن بایستی نظارت استصوابی را کنار گذاشت با نظارت استصوابی نمی‌توانیم مشارکت حداکثری را به این سادگی به وجود آوریم لذا خیلی مشکل است که در انتخابات این موضوع شکل بگیرد؛ البته شاید نتوانیم این قانون را برداریم، ولی می‌شود مانند مجلس ششم بدون آنکه قانون نظارت استصوابی را برداریم، عمل کنیم. در نتیجه پیشنهاد می‌کنم اگر می‌خواهید مشارکت افزایش یابد و دغدغه آن افزایش مشارکت باشد. حاکمیت مجلس کاری را انجام دهد که نظارت استصوابی حذف شود لذا برای آنکه مشارکت افزایش پیدا کند حاکمیت و شورای نگهبان لازم است یک دو فوریتی به مجلس ببرند و نظارت استصوابی را از قانون حذف کنند؛ در نتیجه انتخاب شوندگان مردم و نخبگان انگیزه پیدا می‌کنند که برای خدمت کاندیدا شوند به خودی خود ماشین مشارکت حرکت می‌کند و نیازی به چیز دیگری نیست.

*از طرفی اگر فکر کنیم که بین جریان آقای قالیباف و جریان آقای زاکانی در شهرداری و بین جریان آقای رئیسی و بین جریانات آقایان دیگر در دایره اصولگرایی از رادیکال ریشه دوم تا رادیکال ریشه سوم و محافظ کاران بتوانند مشارکت ۶۰ درصدی ایجاد کنند، به نظرم بر ضد منافع ملی حرکت کردیم. در انتخابات ۱۴۰۰ هم این حرف‌ها را گفتیم و توجهی به آن نشد. البته آقای قالیباف اخیراً از لزوم حکمرانی نو صحبت کردند که به نظرم حکمرانی نو این است که اگر نمی‌توانیم یک طرح دو فوریتی به مجلس ببریم دست کم حکمرانی مان به گونه‌ای باشد که انتخابات پرشور باشد، زیرا نظام انتخاباتی ما کهنه است.

منبع: مهر
ارسال نظر