تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۸
گزارش میدانی اقتصاد۲۴ از یک نمونه عینی کشاورزی آسیب‌دیده؛

داستان یک مزرعه/ کشاورزی امروز توجیه اقتصادی ندارد

مزرعه، سرمایه‌ای مولد است که می‌تواند محصولی برای تولید داشته باشد به شرط آنکه تولید هر مزرعه‌ای آورده اقتصادی نیز برای تولید کننده داشته باشد، در غیر این صورت نه تنها محصولی کشت نخواهد شد بلکه رفته رفته کشاورزان ورشکسته و مزارع متروک، پدید می‌آیند.

امیرحسین احمدی، اقتصاد24- در فاصله بیست کیلومتری از شهر شاهرود، در قسمت شمالی شهرستان، کرانه سبز زمین های کشاورزی نمایان می‌شود، زمین‌هایی که حالا کاهش کمیت و کیفیت آب چاه‌های آن‌ها کشاورزان را روز به روز نگران‌تر می‌کند؛ کشاورزانی که با تمام مصائب و سختی ها دست از تولید برنداشته‌اند حتی به قیمت اینکه سود چندانی مزد دسترنج‌شان نشود.

درست رو به روی جنگل‌های ابر با یک فاصله چند کیلومتری زمین‌های بزرگی وجود دارد که متعلق به خاندان ذوالفقارخانی است؛ زمین هایی که پیش از این، یک زمین 320 هکتاری بود اما امروز به 4 زمین 80 هکتاری تبدیل شده یا دقیق‌تر بگوییم زمین زراعی یک دهقان که به چهار فرزندش به ارث رسیده و کوچک‌تر شده است. جلوتر که رفتیم، به یکی از این مزارع 80 هکتاری رسیدیم که متعلق به هوشمند ذوالفقارخانی بود که عمر 67 ساله خود را با انگیزه‌ای تمام نشدنی بر سر کشاورزی گذاشته بود.

کشت گندم با قیمت 1700 تومان توجیه اقتصادی ندارد

مزرعه آقای هوشمند ذوالفقارخانی متشکل از زمین‌های زراعی بود که او و پسرش صیاد، در آن چغندرقند و گندم کاشته بودند و بخش هایی از زمین را هم آماده می‌کردند تا یونجه بکارند چرا که معتقد بودند کشت گندم با قیمت هزار و 700 تومان دیگر هیچ توجیه اقتصادی ندارد.

بخش دیگری از این مزرعه، تقسیم می‌شد به یک استخر پرورش ماهی قزل‌آلا که ذوالفقارخانی پسر که خود دانش‌آموخته کشاورز است، آن را طراحی کرده بود و یک گاوداری یک هکتاری که شیردوش‌ها، شیرسرد کن‌ها و سایر تجهیزاتش نزدیک به 10 سال است که خاک می‌خودند.



هوشمند ذوالفقارخانی با حسرت می‌گفت که این گاوداری را با 300 گاو اداره می‌کرده و روزگاری بزرگ‌ترین دامداری استان سمنان بوده است اما بعد از سال 84 دیگر تولید شیر و سایر محصولات لبنی برای او صرفه اقتصادی نداشته و او مجبور شده است گاوهایش را بفروشد و گاوداری خود را تعطیل کند و امروز از رونق گاوداری او تنها خاطره‌ای مانده بود  و انبارها و تجهیزاتی که اکنون ذوالفقارخانی هزینه می‌کرد تا به خرابه تبدیل نشود.

بسیاری از گاوداران زمین‌گیر شده‌اند

صیاد ذوالفقارخانی در اینباره می‌گفت: سال63 کارشناسانی از ژاپن به ایران آمدند و گفتند که با توجه به اینکه ایران کشور کم آبی است سرمایه گذاری بر روی دام سنگین موثر نخواهد بود اما بر حرف آنها وقعی گذاشته نشد و امروز می‌بینیم که بسیاری از گاوداران کشور مثل پدر من زمین‌گیر شده‌اند.

او همچنین می‌گفت که گاوداری پدرش سرمایه‌ای است که می‌توانست مولد باشد اما در حال حاضر تبدیل به حجم عظیمی از سرمایه شده است که در یکجا بلوکه شده و هیچ آورده‌ای ندارد.

سخن دوالفقارخانی پسر زمانی بر ما ثابت شد که بخش های دیگر گاوداری را دیدیم؛ انبار علوفه‌ای که حالا خالی از هرگونه جو و یونجه‌ یا علوفه‌ای دیگر بود و کارگرانی که دیگر از این انبار برای گاوها خوراک نمی‌بردند. سیلوهایی که حالا خالی بودند و ذوالفقارخانی با عصبانیت همراه با غمی می‌گفت که برای طراحی آنها چقدر وقت گذاشته است.

هوشمند ذوالفقارخانی می‌گفت: چه شب هایی را که به صبح رساندم تا طرح ساخت یک گاوداری اصولی را بریزم و گاوهایم را آنجا بیاورم اما امروز آخور گاوهایم همه به آشغال‌دانی فلزات زنگ زده تبدیل شده است.

در بخش دیگری از مزرعه ذوالفقارخانی یک استخر پرورش ماهی وجود داشت که برخلاف گاوداری او، دارای رونقی نسبی بود. صیاد ذوالفقارخانی درباره این استخر که ساخت آن به سال 69 برمی‌گشت و پس از آن تغییراتی در آن ایجاد شده بود گفت: این استخر، یک استخر 8 ضلعی است که در ابتدا دارای "سازوکار" متراکم بوده  و اصل این سازوکار در کشور سوئد ابداع و سپس وارد ایران شده که البته ناموفق بوده است.

او در ادامه صحبت هایش گفت: به همین دلیل ما در مزرعه خود به مدت 8 سال روی سازوکار این نوع از استخرهای پرورش ماهی مطالعه کردیم و به ضعف آنها پی بردیم و سیستم کاملا جدیدی طراحی کردیم به نام "سیستم نیمه متراکم" پرورش ماهی قزل آلا که به ازای یک لیتر دبی آب تازه ورودی می توانستیم یک تن ماهی تولید کنیم.

ذوالفقارخانی شیوه کار استخر ابداعی خود را اینطور بیان کرد: سیستم یک ورودی داشت که از طریق یک ونتوری آب را با هوا ترکیب و اکسیژن را اشباع می‌کند؛ در مرکز استخر فیلتری وجود دارد که آب را از فضولات ماهی جدا  و در خروجی استخر نیز یک فیلتر ثانویه هست که فضولات را خشک می‌کند و آب تصفیه شده را به سیستم بازیافت برمی‌گرداند سپس آب برگشتی با مقداری آب ورودی ترکیب می شود و به استخر اصلی می‌ریزد.

او همچنین گفت که از طرحش در چند نقطه از کشور الگو گرفتند که موفق هم بوده‌اند.

بخش دیگری از مزرعه جایگاه تجهیزات مکانیزه کشاورزی بود، تجهیزاتی که بعضی از آنها را ذوالفقارخانی براساس الگوهای موجود، خود ساخته بود یا حداقل تغییراتی برای کارکرد بهتر در آن‌ها اعمال و مزرعه خود را تقریبا به مزرعه‌ای مکانیزه تبدیل کرده بود که در هر مرحله کاشت و داشت و برداشت ماشین‌ها بودند که فعالیت می کردند.

یکی از این تجهیزات سیستم آبیاری بارانی بود که روی زمین های گندم و چغندر قند قرار داشت و مسیر حرکت این دستگاه بر روی زمین‌ها مشخص بود. این دستگاه یک لوله آلومینیومی بسیار منعطف بود که از میان چندین چرخ به شعاع بیش از 2.5 متر رد می‌شد و در هر 10 متر از این لوله یک آبپاش قطره‌ای وصل بود. چرخ ها به وسیله یک موتور بنزینی حرکت می‌کردند و و آب درون لوله که از طریق چاه تامین می‌شد در هر دو جهت بیست متر دورتر از خود را در مدت زمان معینی آبیاری می کرد.

صیاد ذوالفقارخانی درباره این دستگاه می‌گفت که تکنولوژی 95 سال پیش آمریکا است و 45 درصد بازده دارد که این مقدار نسبت به بازده آبیاری سنتی 40 درصد بیشتر است.

او درباره اینکه این دستگاه چه میزان صرفه جویی آب در مزرعه را بهبود بخشیده است گفت: گندم را با 5 هزار متر مکعب در هکتار آبیاری می کنیم و  چغندر قند هم با حدود 7 هزار و 600 مترمکعب در هکتار که مطابق با استانداردهای اسپانیا است؛ البته آب مصرفی امسال ما به خاطر بارندگی ها کمتر از این مقداری بود که گفتم.


این کشاورز با اشاره به اینکه بحران آب حیاتی است بیان کرد: پیش از این 60 لیتر در ثانیه آب داشتیم اما امسال 14 لیتر در ثانیه آب داریم و جدای از این مسئله کیفیت آب نیز دارد از دست می رود. ای سی این منطقه 800 تا 900 بوده است و الان به دو هزار و 200 رسیده و اگر مقداری بالاتر رود خاصیتش برای کشاورزی را از دست می دهد و تنها راهکار رفع این بحران آن اصلاح الگوی کشت متناسب با اقلیم است.

با این حال ذوالفقارخانی ابراز امیدواری می‌کرد که روزی بتواند زمین های زراعی ایران را با سیستم زیر سطحی آبیاری کرد که بازده آن به 95 درصد می‌رسید و از کمترین میزان اتلاف آب برخوردار بود. این سیستم اولین سیستم آبیاری نوین در استان سمنان بوده است.

یکی از دوستان خانواده ذوالفقارخانی که خود کشاورز بود به خبرنگار اقتصاد 24 چنین گفت: تجربه استفاده از سیستم آبیاری بارانی در بسیاری از نقاط دیگر ناموفق بود اما آقای ذوالفقار خانی با توجه به تجربه ای که داشت توانست تغییراتی در آن ایجاد کند و اولین تجربه موفق آبیاری نوین در استان ما را به نام خود ثبت کند و با اینکه ادوات آن بسیار قدیمی است اما یکی از طرح های موفق شهرستان شاهرود است.

اما با همه کوشش فردیِ هوشمند ذوالفقارخانی برای توسعه کشاورزی خود و همشهریانش روزگار با او سر سازگاری نداشت و او را از کشاورزی و تولید سرخورده کرده بود.

ذوالفقارخانی می گفت: پولی که دولت به ما برای خرید گندم می‌دهد را اگر از خدا بگیریم زودتر به پولمان می‌رسیم؛ برای مثال من تیرماه سال 97 گندم خود را تحویل دادم و به من چک اسفندماه را دادند در حالی که در این فاصله قیمت بسیاری از اقلام تغییر کرد و افزایش یافت اما ارزش گندم من همانی است که در تیرماه بود.

او با اشاره به نرخ خرید تضمینی گندم در سال 98 که هزار و 700 تومان است اظهار کرد: هزینه های تولید گندم دست‌کم دو برابر شده است برای مثال سال گذشته کارگر زن روزی 30 هزار تومان مزد می گرفت و امسال 60 هزار تومان.

کشاورزی توجیه اقتصادی ندارد

ذوالفقارخانی گفت: کشاورزی در آینده توجیه اقتصادی نخواهد داشت و کسی رو به کشاورزی نمی آورد چرا که کشاورزی دیگر صرف نمی کند و کسانی هم که اکنون هستند و فعالیت می کنند بیش از 50 سال سن دارند.

او همچنین تصریح کرد: من برای امسال 20 هکتار گندم و 12 هکتار چغند قند دارم و اولین کسی در ایران بودم که سیستم آبیاری بارانی را با موفقیت در مزرعه خود اجرا کرد؛ بنابراین آب را مطابق با استانداردهای جهانی مصرف می کنم ولی باز کشاورزی برای من صرف نمی کند چرا که چغندر را کیلویی 300 تومان از من می‌خرند. در حالی که کاه را امروز کیلویی 500 تومان و یونجه را 2400 تومان می‌خرند ولی محصول چغندر قند به هیچ وجه قیمتی اقتصادی ندارد، در حالی که کارگر باید از روز اول تا روز آخر روی این محصول کار کند.

پول ما را به موقع نمی‌پردازند

این کشاورز در ادامه گفت: یکی از مشکلاتی که داریم این است که پول ما را به موقع نمی‌پردازند؛ تقریبا همه ما کشاورزان تسهیلات داریم و آن تعدادی هم که تسهیلات ندارند اکثرا دلال هستند..

وی افزود: مرداد ماه زمان پرداخت هزینه های تسهیلات برای نهاده‌ای که گرفتیم اعم از کود و سم و بذر است؛ هر سال امیدواریم که موقع برداشت محصول هزینه تسهیلات ما را بدهند و قانون هم می گوید که حداکثر تا یک هفته پس از تحویل گندم باید پول آن پرداخت شود اما دولت در پرداخت چندین ماه تاخیر می کند ضمن اینکه قیمت گندم و سایر محصولات با تورم متناسب نیست و وقتی پول را به موقع نمی دهند از آن طرف بابت دیرکردمان در پرداخت تسهیلات مجبوریم به بانک ها و ... جریمه دهیم. از طرفی ما باید در هزینه های خود برنامه ریزی کنیم اما دولت این پول کم را انقدر ذره ذره می دهد که حتی نمی‌توانیم برای تولید و هزینه های معیشتی خود برنامه‌ای داشته باشیم.

ذوالفقارخانی ادامه داد: ابتدا فکر می کردیم چکی که به ما می‌دهند را بانک ها قبول می کنند اما این چک ماهیت یک رسید خرید را دارد؛ من باید چک را به بانک ببرم سپس وثیقه بگذاریم و وثیقه گذاشتن هم ساده نیست؛ به هر حال پس از گذاشتن وثیقه پول به بانک می رسد و شما برای اینکه پول خود را دریافت کنید باید ضامن کسی نباشید؛ معوقه نداشته باشید و هزار مصیبت دیگر بکشید. همین گندمی که داریم حساب می کنیم اگر دولت بخواهد گندمی با کیفیت کمتر از گندم ما را وارد کند، باید این هزینه آن را به دلار 15 هزارتومانی بپردازد و  هرکیلو گندم را بیش از 4 هزار تومان بخرد  ولی گندم ما چقدر است؟

این کشاورز تصریح کرد: برنامه ها طوری است که گویی می خواهند کشاورز را نابود کنند ولی ما آنقدر مقاوم بودیم که در این سال ها از بین نرفتیم.

او همچنین بیان کرد: پارسال یک تراکتور را با هزینه 60 میلیون تومان خریدیم و امسال قیمت همان تراکتور 240  میلیون تومان است و حتی اگر فرض کنیم که دولت پول ما را به طور درست پرداخت کند حتی هزینه های تولید را هم نمی‌توانیم تامین کنیم و با رانت‌هایی که وجود دارد کسی از کشاورزان نمی‌تواند سرپا بایستد.

در اینباره همچنین صیاد ذوالفقارخانی گفت: بحث ما این است که این مشکل باید به طور زیربنایی حل شود؛ در حال حاضر کارخانه تولید شکر موظف است کالای خود را 3200 بفروشد ولی دلال‌ها از همین شکر دو هزار میلیاد تومان سود کردند و پرسش اینجاست چرا این پول به جای اینکه صرف تولید شود باید دست دلال بیوفتد و مصرف کننده آن را 10 هزار تومان بخرد و کشاورز سه هزار و 200 تومان بفروشد.
ارسال نظر